اشعار مرثيه ونوحه ماه محرم

سروده هاي باقري پور

تهيه وتنظيم توسط حجّة الاسلام حاج سيدمحمدباقري پور

درمؤسسه فرهنگي هدي رايانه

http://hodarayaneh.org

سايت هدي بلاگ

http://hodablog.net

 

حيّ علي العزاء * حيّ علي البكاء

حيّ علي العزاء * حيّ علي البكاء***في ماتم الحسين * مظلوم كربلا

ماه عزاشده * شورونواشده***هركوي وبرزني * بزم عزابپا

حيّ علي العزاء * حيّ علي البكاء***في ماتم الحسين * مظلوم كربلا

ماه محرم است * اندوه وماتم است***درقلب شيعيان * برشاه اوليا

حيّ علي العزاء * حيّ علي البكاء***في ماتم الحسين * مظلوم كربلا

اندرغم حسين * عالم بشوروشين***نام حسين بود * زينت براي ما

حيّ علي العزاء * حيّ علي البكاء***في ماتم الحسين * مظلوم كربلا

جنّ وملك شده * عرش وفلك شده***درماتم حسين * غرق غم وعزا

حيّ علي العزاء * حيّ علي البكاء***في ماتم الحسين * مظلوم كربلا

رخت سيه ببر * شال عزابسر***بنماتوباقري * دراين مَهِ عزا

حيّ علي العزاء * حيّ علي البكاء   في ماتم الحسين * مظلوم كربلا

ياحسين ياثارالله * ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله * ياحسين ياثارالله

ياحسين ياثارالله * ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله * ياحسين ياثارالله

حسيـــــــــــــن * حسيـــــــــــــن***حسيـــــــــــــن * حسيـــــــــــــن

حسيـــــــــــــن * حسيـــــــــــــن***حسيـــــــــــــن * حسيـــــــــــــن

حسيـــــــــــــن * حسيـــــــــــــن***حسيـــــــــــــن * حسيـــــــــــــن

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

محرم است وسيه پوش گشته دوستانِ حسين***غمين شده است بلبل شيدا به بوستانِ حسين

به هركجا كه نگه ميكني عزابرپاست***نهاده سرهمه ازغم به آستانِ حسين

***************************************

محرم است و مجالس به يادِ عاشورا ***بپا شده همه جا،كوچه ها،خيابانها

به هرطرف كه كني رو در اهتزاز بوَد***يكي دو پرچمِ سرخ وسيه به سردرها

*********************************************

محرم است وعزاي حسين عزيز بپاست***جوان و پيرو زن ومرد جملگي به عزاست

پيراهن سياه به تن كرده جمله پيروجوان***با روضه خواني وسينه زني بپا مجالسهاست

*********************************************************

******************************************************

***************************************

************

مـــــــاهِ خـــــــون

ماهِ خون ماهِ محرم آمده***ماهِ اشك و آه و ماتم آمده

باز از نو روزِ عاشورا شده***دل پريشان حضرتِ زهرا شده

باز شد تجديدِ حزن و اشك و آه***باز لعنت بر يزيدِ رو سياه

ماهِ حزنِ آلِ احمد آمده***ماهِ غم بهرِ محمد آمده

گفت صادق اينچنين يابن الشبيب***باش محزون ازبراي آن غريب

شيعيان را آمده ماهِ عزا***برحسين آن يادگار مصطفي

شيعيان را آمده ماهي دگر***درعزايِ زادهِ خير البشر

ماه ماهِ بي وفائيها بود***ماهِ ظلم و بي پناهيهابود

بي وفائي شد دراين مه آشكار***از گروهي بي وفايِ روزگار

بي وفائيها شده ازكوفيان***با حسين بعد از امير مؤمنان

 كوفيان كردند دعوت از حسين***ازبرايِ خنجرو تيرو سُنين

كوفيان بس نامه ها بنوشته اند***ريسمانها از خيانت رشته اند

چونكه شد از كوفيانِ بي وفا***نامه ها سويِ عزيزِ مصطفي

شد حسين وياوران سويِ عراق***با زن وفرزند و با زين ويراق

آمد و آمد شهنشاهِ حجاز***طي نمود اين راهِ بس دورو دراز

چون بنزديكِ فرات آن شه رسيد***زين طرف ده صد سوار از ره رسيد

راهها بستند با صدها سوار***عاملانِ آن يزيدِ نابكار

راهِ پيش و پس نبود آنجا دگر***از برايِ زادهِ خير البشر

آخرين منزل زمينِ كربلا***گشت طبقِ وعدهِ قالوا بلي

حال بنگر قصّهِ اين ميهمان***كامده با نامه هايِ كوفيان

كوفيان با او چه كردند از عناد***دستِ بيعت داده با ابن زياد

مُتّحد با شاميانِ رو سياه***برعليهِ آن غريبِ بي پناه

راهها بستند و آنگه آب را***سربريده تشنه لب ميراب را

آب بُد مهريّهِ دختِ نبي***تشنه لب اينك زن و مردو صبي

العطش گويان صغير و هم كبير***جمله از مرد و زن و بُرنا و پير

چون صداي العطش درخيمه ها***شدبلندازشيرخوارو بچه ها

شدروان سقّا سويِ شطِّ فرات***تا رساند خيمه زان آبِ حيات

كف بزيرِ آب برد آن با وفا***تا خورد يك جرعه آبي با صفا

ليك يادي كرد از لب تشنگان***كه بلند است آهشان بر آسمان

آب كف را داد از كف بي درنگ***مشك را بردوش كردو شد به جنگ

بي مها با زد به قلبِ آن سپاه***برگروهِ بي حيايِ دين تباه

اسب را ميتاخت سويِ خيمه ها***تا رساند آب را بر بچه ها

ليك تيري از عدو بر مشك شد***چشمِ سقا پرزخون و اشك شد

با كمينهائي زاعدايِ پليد***تشنه لب شد حضرتِ سقّا شهيد

تشنه كامان همچنان در خيمه ها***تشنه لب ماندند با افغان و آه

درتلظّي اصغر است آن شيرخوار***واز عطش گريان چو ابرِ نو بهار

برد بابش سوي آن ميدانِ تير***تا دهند آبي برآن طفل صغير

حرمله تيرِ سه شعبه دركمان***برگلويِ اصغرآمد ناگهان

جايِ تير از آب سيرابش نمود***اندر آغوشِ پدر خوابش نمود

تشنه لب اكبر به ميدان ميرود***سويِ ميدان او خرامان ميرود

العطش گويان و با قلب كباب***باز گردد سويِ خيمه نزد بابِ 

جرعهِ آبي نباشد در خيام***تاخورد آن زادهِ خير الانام

بازميگردد سويِ ميدانِ كين***همرهِ او حضرتِ روح الامين

با لبِ تشنه همي رزمد علي***درفرار از پيشِ او هر پردِلي

عاقبت شد با لبِ عطشان شهيد ***نزد جدّش مصطفي شد رو سپيد

سرورِ لب تشنگان در قتلگاه***رو كند با شاميانِ رو سياه

مردمان يك جرعهِ آبم دهيد***محض جدو مادرو بابم دهيد

اين فرات و آب مهرِ مادرم***هست و من ذرّيهِ پيغمبرم

ليك شد پاسخ زشمرِ روسياه***تيغِ تيز و خنجرو حلقومِ شاه

سرورِ لب تشنگان لب تشنه رفت***آب خورد از تيغ تيزو دشنه رفت

عصرِ عاشورا سرِ آن نازنين***شدبريده ازبدن با ظلم وكين

تشنه لب راسش بريدند ازقفا***شدزمين درزلزله از آن جفا

قرصِ خورشيد اندر آن دم خون گرفت***وحش وطير از غم رهِ هامون گرفت

يك صدابينِ زمين و آسمان***شد بلندآمد بگوشِ مردمان

گفت با صوتي بلند و منجلي***قد قتل اينك حسين بن علي

زينب و اهل حرم ازخيمه ها***جمله سركردند آه وناله ها

با صدايِ يا حسين و يا حسين***رو بسويِ قتلگه با شورو شين

برسرو سينه زنان نوحه كنان***خواهران ودختران و كودكان

باقري گويد به صبح وظهرو شام***برلبان تشنه ات ازما سلام

اَلسّلام اي زادهِ زهرا حسين***اَلسّلام اي نور چشم عالمين

اَلسّلام اي شاهِ بي غسل و كفن***اَلسّلام اي كشتهِ دور از وطن

اَلسّلام اي وارث عيسي ونوح***اَلسّلام اي شاهِ با فرّ و شكوه

اَلسّلام اي زادهِ خون خدا***اَلسّلام اي شاهِ مصباح الهُدي

وارث موسي و آدم اَلسّلام***وارث زهرا وخاتم اَلسّلام

اي حسين اي زادهِ خيرُ الاَنام***برتو تا صبح قيامت اَلسّلام

*********************************************************

*********************************

*********

اول مـاهِ مـحـرّم

به مناسبت حلول ماه محرم

ماه پيروزي خون بر شمشير

توسط باقري پور سروده شده است

اوّلِ ماهِ مـحــرّم***گشته برپا خيمهِ غم

آمده ماهِ عـزاي***اشرفِ اولادِ آدم

ماهِ خون ماهِ قيام است***آخِر اين ماهِ حسين است

درعــزايِ حضرتِ او***عالمي در شور و شين است

ماهْ ماهِ انقلاب است***ماهِ بيداريِ امّت

ماهْ ماهِ عزّتِ دين***ماهِ بيزاري ز ذلّت

ماهْ ماهِ كربلا و***ماهِ عاشورِ حسيني است

ماهْ ماهِ انقلاب و***نهضت و شورِ حسيني است

شد محرّم در ميانِ***ماهها ماهي پر از شور

چون كه دراين ماه باشد***چون قيامت روزِ عاشور

ماهْ ماهِ افتخارِ***امّتي بيدار باشد

چون حسين آن رهبرِ ما***ازستم بيزار باشد

ماهْ ماهِ انقلابِ***رهبرِ مستضعفين است

ماهِ شورش برعليهِ***ظالم و مستكبرين است

ماهِ پيروزيِ خون بر***آهن و شمشيرباشد

ماهِ فرياد و خروش و***غرّشي چون شير باشد

دائمًا ماهِ محرم***هر سنه تجديد گردد

تخت وتاجِ دشمن دين***دائمًا تهديد گردد

انقلابِ شصت و دو را***دائمًا ما پاس داريم

چون كه ماها پيروي***از اكبرو عبّاس داريم

چون كه الگو بهر ماها***قاسم وعون است و جعفر

بهرِ ما ننگ است ذلّت***پيش هر مردودِ كافر

گشته شيطان درهراس از***دين و قرآن و محرم

سعي دارد تا بگيرد***اين سه را از ما دمادم

انقلابِ شصت و دو چون***حاميِ دين و كتاب است

انقلاب و نهضتِ ما***پيروِ آن انقلاب است

باقري باشد شعارِ***نهضتِ ايران حسيني

رهبرِ ما چون علي***و راهِ ما راهِ خميني

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@

@@@@ 

دوم ماه محرم روز ورود امام حسين به كربلا

اللهمّ انّي اعوذبك من الكرب والبلاء

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

دوم ماه محرّم كربلاشد شورو ماتم***وارد كرببلاشد كارواني همدم غم

بوي غربت،بوي محنت برمشام آيد دمادم***رهبراين كاروان است سرورو مولا حسين جان

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

اسب آقا اندر آنجا پايكوب اندر زمين است***گفت آقا نام اينجا باغم و محنت قرين است

بار بگشائيد كاينجا ايستگاهِ آخرين است***ميشود آخر در اينجا بي كس وتنها حسين جان

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

اي جوانان اندر اينجا خيمه ها بر پا نمائيد***بار اندازيد اينجا مسكن و ماوي نمائيد

بهر محنت اندر اينجا خويش پا برجا نمائيد***چون كند آخر دراينجا منزل و ماوي حسين جان

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

خيمه ها كردند برپا اندر آن دشت و بيابان***چون بفرمانِ حسيني نوجوانان و جوانان

آخرين منزل شد آنجا بهرِآن پاكيزه جانان***از ازل بوده است اينجا منزلِ آقا حسين جان

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

خيمه هاي هشت روزه اندر آن صحراست برپا***آتش كين وعداوت خيمه ها را كنده ازجا

خيمه گاهي بس مجلّل جاي آن گشته مهيّا***باقري در كربلا بين خيمه مولا حسين جان

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

ياحسين جانم حسين جان***ياحسين جانم حسين جان

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@

دوم ماه محرم كربلاماتم سراشد

دوم ماه محرم كربلاماتم سراشد***كارواني ازمدينه واردكرببلاشد

گشته برپا    شوروغوغا***درميانِ      آلِ طاها

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

چونكه شدواردبدشت كربلا فرزندزهرا***لشكراندوه وماتم پرنمودآن دشت وصحرا

جمله دلها غمين شد***پرزآه آتشين شد

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

سبط پيغمبربگفتانام اين صحراچه باشد***علت اين ترس ووحشت اين همه غمهاچه  باشد

كربلاگراين زمين است***باغم ومحنت عجين است

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

آدم موسي وعيسي اندراينجاگريه كرده***نوح وابراهيم ويحيي اندراينجا نوحه كرده

اين زمين باحزن وماتم***ازازل گرديده توام

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

خيمه هابرپاكنيداي نوجوانان وجوانان***آخرين منزل بوداينجازبهر ماعزيزان

من كه برعالم پناهم***باشداينجاقتلگاهم

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

خيمه هابرپاشده امروزدرآن دشت وصحرا***ليك درشام غريبان كنده شدازظلم اعدا

آتش اندرخيمه دين***زد عبيدالله بي دين

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

شعله ها ازخيمه ها ودود آن بربام كيوان***كودكان پابرهنه دشت پرخارمغيلان

باقري بنگرچه ها شد***ظلم برآل عباشد

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله ياحسين ياثارالله

مظلوم حسين حسين حسين***مظلوم حسين حسين حسين

مظلوم حسين حسين حسين***مظلوم حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

آمدي دركربلاباخيل يارانت حسين جان

آمدي دركربلاباخيل يارانت حسين جان***باتمام ياوران وجان نثارانت حسين جان

عالمي درشوروشين است***ذكرهستي ياحسين است

ياحسين جانم فدايت***ياحسين جانم فديت

آمدي بازينب وكلثوم وهم  عباس واكبر***آمدي باعون وعبدالله وسجادوهم اصغر

كربلايت پربلاشد***قبله اهل ولاشد

ياحسين جانم فدايت***ياحسين جانم فديت

آمدي اندرمناي كربلاتواي حسين جان***تاكني درراه قرآن جان فداتواي حسين جان

حج تودركربلاشد***قتلگاه تومناشد

ياحسين جانم فدايت***ياحسين جانم فديت

توفداگشتي ولي اسلام ودين رازنده كردي***دين حق رادرجهان جاويدوهم پاينده كردي

ازسروجانت گذشتي***خودتوثارالله گشتي

ياحسين جانم فدايت***ياحسين جانم فديت

باقري ياليتناكنّا معك گويدحسين جان***راه حق راه نبي راه توراپويدحسين جان

توشهيدكربلايي***درره حق جان فدايي

ياحسين جانم فدايت***ياحسين جانم فديت

ياحسين جانم فدايت***ياحسين جانم فديت

ياحسين يابن الزّهرا***ياحسين يابن الزّهرا

ياحسين يابن الزّهرا***ياحسين يابن الزّهرا

ياحسين ياحسين***ياحسين ياحسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

دوم ماه محرم چون بدشت كربلا

ياس ميگويدحسين احساس ميگويدحسين***جمله جن وملك والنّاس ميگويدحسين

دوم ماه محرم چون بدشت كربلا***شدحسين بن علي بامحنت ورنج وبلا

بازنان وكودكان وياوران جان نثار***درپي فرمان يزدان جملگي قالوابلي

انتخاب حق زبين النّاس ميگويدحسين***ياس ميگويدحسين احساس ميگويدحسين

خيمه هاشدبرسرِپا اندآن دشت وديار***بهرياران حسيني آن شهِ والا تبار

ليك بودي خيمه ها نا امن از ظلم يزيد***چونكه باشدآل سفيان كينه توزونابكار

شمردون باخنجرالماس ميگويدحسين***ياس ميگويدحسين احساس ميگويدحسين

روزهفتم آب رابستندبرآل رسول***آب هم آبي كه باشدمهرِزهراي بتول

روزهشتم آب شدكمياب اندرخيمه ها***روزتاسوعاهمه ازتشنگي زاروملول

آب هم باناله واحساس ميگويدحسين***ياس ميگويدحسين احساس ميگويدحسين

روزعاشورالبِ خشكيده وقلب كباب***كودكان تشنه لب دررزيرهُرم آفتاب

اصغربي شيرهم اندركنارنهرآب***ميزندپرپربروي دست مام خودرباب

هم لبان تشنه عباس ميگويدحسين***ياس ميگويدحسين احساس ميگويدحسين

عصرعاشوراحسين اندرميان قتلگاه***گفت باآن شاميان بي حياي روسياه

باچه جرمي ميكشيدم اي گروه كينه جو***لا اقل آبي دهيدم اي گروه دين تباه

باقري با ناله واحساس ميگويدحسين***ياس ميگويدحسين احساس ميگويدحسين

ياحسين وياحسين وياحسين وياحسين***ياحسين وياحسين وياحسين وياحسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

هفتم محرم است

السلام اي تشنه لب ياحسين بن علي***السلام اي تشنه لب ياحسين بن علي

هفتم محرم است * روزاندوه وغم است***بسته شد آب روان * روزحزن وماتم است

العطش دركربلا * شدبلندازخيمه ها***چون شده قحطي آب * ناله اندرسما

بسته شدراه فرات * برعزيز مصطفي***آب راممنوع كرد * ابن سعدبي حيا

بين دوآب روان * گشته است قحطي آب***گشته دشت كربلا * ازعطش همچون سراب

شدموكل برفرات * عده اي ازشاميان***برحسين واهلبيت * بسته شدآب روان

نامه هاي بي شمار * برحسين ازكوفيان***كرددعوت تاحسين * شدبرآنها ميهمان

شدچوسبط مصطفي  * وارد آن سرزمين***ليكن ازآن كوفيان * نقض پيمان راببين

احترام ميهمان * هست فرمان رسول***ليك براين ميهمان * شدازآن فرمان عدول

كس نديده درجهان * ميهماني تشنه لب***ليك شداين ميهمان * تشنه لب ياللعجب

كوفيان برميهمان * تيغ تيزافراختند***ميهمانان تشنه لب * كربلاجان باختند

اكبرواصغرببين * شدلب تشنه شهيد***دركنارنهرآب * واي ازاين ظلم يزيد

روزعاشوراحسين * درميان قتلگاه***گفت مردم تشنه ام * بافغان وسوزوآه

پاسخي نشنيدجز * دشنۀ شمرپليد***تشنه لب اي باقري * شدحسين ماشهيد

السلام اي تشنه لب ياحسين بن علي***السلام اي تشنه لب ياحسين بن علي

ياحسين و ياحسين***ياحسين و ياحسين

ياحسين و ياحسين***ياحسين و ياحسين

ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله

ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

هفتم ماه محرم  شمردون بي حيا

السلام اي تشنه كامان دردياركربلا***السلام اي تشنه كامان دردياركربلا

هفتم ماه محرم  شمردون بي حيا***باپيامي ازيزيد  آمدبدشت كربلا

آب رابرگبرونصراني  نمودم من حلال***ليك آن ممنوع ميگردد به آل مصطفي

يابن سعداين نامه بنمايدبتوحجت تمام***تابگيري ازحسين وياورانش انتقام

همچنانكه تشنه لب شدكشته عثمان آن زمان***كشته گردداين زمان لب تشنه ياران امام

آب شدمهريه زهرابامركردگار***درزمان ازدواجش باشهِ دلدل سوار

ليك فرزندان اوگشتندممنوع ازفرات***شدبه فرزندان زهراظلم اينسان آشكار

بين دوآب روان اينك شده قحطي آب***دركنارعلقمه ازتشنگي دلها كباب

العطش گويان سكينه با تمام كودكان***شدزفرط تشنگي دشت بلاهمچون سراب

رفت عباس آورد آب ازكنارعلقمه***واردآب روان شدشيرحق بي واهمه

آب ناخورده روان شداوبسوي خيمه گاه***اوفتاداندرميان قوم عدوان همهمه

ليك شدآندم شهيد آن تشنه لب دربين راه***دستهايش شدجدا باحمله هاي آن سپاه

فرق اوبشكافته با يك عمودآهنين***شدحسين آندم به قتلش درفغان وسوزو وآه

تشنه لب شدكشته آخراكبرتازه جوان***شيرخواره تشنه لب شدكشتۀ آب روان

اوبروي دست بابا درفغان وسوزوآه***حرمله تيرسه شعبه زدبه حلقش ناگهان

باقري شد شاه دين آخرلبِ تشنه شهيد***وه چه ظلم ازميزبانان گشت با امريزيد

با لب تشنه حسين اندرميان قتلگاه***بهرقتلش گشته عازم شمرملعون پليد

السلام اي تشنه كامان دردياركربلا***السلام اي تشنه كامان دردياركربلا

ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين***ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين

ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين***ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين

ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله

ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

هفتم ماه محرم

هفتم ماهِ محرم***كربلاشد وادي غم

شمردون آمده زان رو***كربلاشد دشت ماتم

چون شمر بد اختر بايك سپاه آمد***با نامه اي خونبار آن روسياه آمد

جانم حسين جانم***جانم حسين جانم

هفتم ماهِ محرم***بستنِ آبِ فرات است

به رويِ حسينِ مظلوم***كه سفينة النّجاة است

چونكه يزيد دون كرده است منع آب***با آنكه حيوانات گردند از آن سيراب

جانم حسين جانم***جانم حسين جانم

هفتمِ ماهِ محرم***كربلا قحطيِ آب است

درحرم آب نباشد***تشنه لب طفلِ رباب است

عمروبن حجّا ج و پانصد سوارِ او***آبِ روان بستن شد افتخارِ او

جانم حسين جانم***جانم حسين جانم

هفتمِ ماهِ محرم***العطش ذكرِ لبان است

چون شده قحطيِ آب و***ناله ها برآسمان است

اهلِ حرم نالان چون آب شد كمياب***اصغربه گهواره گريد برايِ آب

جانم حسين جانم***جانم حسين جانم

هفتمِ ماهِ محرم***تشنه لب اصغرِ بي شير

همه اطفالِ حسيني***زعطش درغم و دلگير

اندر تلظّي شد اصغر زبي آبي***اي باقري اصغر نالان زبي تابي

جانم حسين جانم***جانم حسين جانم

جانم حسين جانم***جانم حسين جانم

حسين حسين جانم***حسين حسين جانم

حسين حسين جانم***حسين حسين جانم

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@

امروزتاسوعابود

امروزتاسوعابود**دركربلاغوغابود***بركودكان تشنه لب**نوحه كنان زهرابود

پرپرزبي آبي بود**گلهاي باغ مصطفي***ششماهه اصغرازعطش*شدناله اش اندرسما

اي باغبان تشنه لب**فكري براي آب كن***اين بلبلان تشنه را**باجرعه اي سيراب كن

اما نداردباغبان**راهي به آن آب روان***راه شريعه بسته شد**باحكم جلاد زمان

عمروبن حجاج لعين**مامورگشته برفرات***بهرحسين و ياوران**گشته حرام آب حيات

بستند برآل نبي**راه فرات وآب را***بشنوزخيمه نالۀ**آن اصغربي تاب را

گو يدسكينه باعمو**ازتشنگي وازعطش***آبي بياوربهرما**كه شيرخواره كرده غش

سقاكنارعلقمه**خودتشنه لب گشته شهيد***دستش جدافرقش دوتا**ازظلم ياران يزيد

اصغردرآغوش پدر**تيري به حلقومش رسيدلب***تشنه لب آن شيرين زبان**دردست باباشدشهيد

درعصرعاشوراحسين**اندرميان قتلگاه***گفتاكمي آبم بده**اي شمردون روسياه

امانداداوجرعه اي**آب روان برآن امام***اي باقري شدتشنه لب*شاه شهيدان والسلام

اي تشنه لب حسين حسين***اندرتعب حسين حسين

اي بي كفن حسين حسين***صدپاره تن حسين حسين

مولاي من حسين حسين***آقاي من حسين حسين

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***غريب نينوا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***سرازبدن جدا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***قتيل اشقيا حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

دورازوطن حسين واي***اي درمحن حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

اين شام عاشورابود

اين شام عاشورابود***دركربلا غوغابود

شام وداع آخرِ***آن نوگل زهرابود

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

امشب چراغِ خيمۀ***سلطان دين باشد خموش

امشب صداي زمزمه***ازكربلا آيد بگوش

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

امشب بدورِ خيمۀ***سلطان دوران وزمان

باخواندن ذكرودعا***عباس باشدپاسبان

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

امشب نمايشگاه شد***دشت ودياركربلا

اصحاب وياران حسين***درامتحان وابتلا

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

قومي درآن دشت بلا***ياري زقرآن ميكنند

قومي بدنيا مبتلا***درراه عصيان ميروند

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

يك گوشۀ صحرابود***ذكروركوع وهم دعا

آن گوشۀ ديگربود***مشروب وآوازوغنا

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

يك گوشه ياران حسين***درخيمه ها اندرنماز

آن گوشه ياران يزيد***درمستي وآوازوساز

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

تاريك شدچون خيمه ها***گفت آن امام انس وجان

هركس كه ميخواهدرود***آزادهست ودرامان

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

هركس بماندميشود***فرداشهيدراه دين

فردانمي ماندكس از***مردان مادراين زمين

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

جمعي برفتند آن زمان***ازگوشه هاي خيمه ها

جمعي دگرثابت قدم***ازياوران باوفا

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

چون ديدهفتاد دوتن***ازياورانش مانده اند

درراه ياري حسين***ازاين جهان دل كنده اند

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

گفتا بآنان شاه دين***صدآفرين صدمرحبا

بينيدياران جاي خود***اندربهشت باصفا

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

آنان شدند آن نيمه شب***اندرمناجات ودعا

بشنو صداي خواندنِ***قرآن زدشت كربلا

اندرشب عاشورگفت***باخواهرش سلطان دين

اي جان خواهر صبركن***صبراست از ايمان ويقين

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

اي جان خواهرميشوم ***فردادراين دشت بلا

من كشته ازتيغ وسنان***توهم اسيراشقيا

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

گفتا حسين باخواهرش***برسروران سرورتويي

اين راه باشدناتمام***ازبعدمن رهبرتويي

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

آن شب دمي سلطان دين***وقت سحرخوابش ربود

خوابي بديدآنهم چه خواب***يك خواب وحشتناك بود

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

گرگان خون خواري بديد***برپيكرش افتاده اند

تيغ و سنين ونيزه ها***برپيكرش بنهاده اند

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

درعصرعاشوراچنين***شدباقري دركربلا

برپيكرش بنهاده شد***تيغ وسنان ونيزه ها

حسين حسين حسين  حسين***حسين حسين حسين  حسين

اي تشنه لب حسين حسين***اندرتعب حسين حسين

اي بي كفن حسين حسين***صدپاره تن حسين حسين

مولاي من حسين حسين***آقاي من حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

دورازوطن حسين واي***اي درمحن حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

امروزعاشورابود

امروزعاشورابود***دركربلاغوغابود

امروزحسين بن علي***دركربلا تنهابود

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزروزغربت و***تنهايي سبط نبي است

امروزروزياريِ***فرزندزهراوعلي است

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزهل من ناصرِ***سبط نبي آيدبگوش

امروزدشت كربلا***داردبسي جوش وخروش

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزروزِ تشنگي***باشدبدشت كربلا

امروزروز قحطيِ***آب است اندر نينوا

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزفريادوفغان***ازخيمه ها آيد بگوش

امروزاصغربا لبِ***تشنه است درجوش وخروش

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزروزِ بي كسي***ازبهرِ آلِ مصطفا ست

امروز روزِ غربت و***تنهايي آلِ عبا ست

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروز روزِ آخرِ***ديدارِ زينب باحسين

امروز اندرخيمه ها***باشد بسي افغان وشين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروز روزِ جنگ حق***با باطل وشيطان بود

امروز روزِ ياريِ***قرآن والرّحمن بود

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزدشت كربلا***باشد دولشكردرمصاف

امروزهفتاد دوتن***گِردِ حسين اندرطواف

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزعباس جوان***اندركنارِ نهرِ آب

شدهردودست ازتن جدا***دلها براي اوكباب

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروز اكبرميشود***دركربلافرقش دوتا

بافرق منشق ميرود***نزدعلي شيرخدا

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزحلق نازكِ***اصغربريده ازجفا

امروز نوراني سرِ***شه رابريدند ازقفا

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزاصغرگشته است***تيرسه پيكان راهدف

ازقتل اومحزون شده***زهراوشاه لوكشف

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروز روزِ آخرِ***ديدارِزينب باحسين

ازآن وداع آخرين***عالم شده درشوروشين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزنوراني سرِ***شاه شهيدان جهان

ازتن جدابرنيزه شد***اي واي فريادوفغان

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي باقري امروزچون***روزِقيامت گشته است

وحش وطيورو انس وجن***بي تاب وطاقت گشته است

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امروزعاشورابود***دركربلا غوغابود

امروزحسين بن علي***دركربلاتنهابود

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي تشنه لب حسين حسين***اندرتعب حسين حسين

اي بي كفن حسين حسين***صدپاره تن حسين حسين

مولاي من حسين حسين***آقاي من حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

دورازوطن حسين واي***اي درمحن حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

اين حسين كيست

اين حسين كيست كه عالم همگي عاشق اوست***جامهِ سرخ شهادت به جهان لايق اوست

پرچمِ سرخ و سياهي سرِ هركوي و محل***خود نشاني است كه هر كوي و محل شايق اوست

حبّ اودر دلِ هر شيعه و آزاده بود*** مُهرِ او رونقِ هر مسجد و سجّاده بود

چوكني ماهِ محرّم تو به هركس كه نگاه***بهرِ آن زادهِ زهرا همه پوشيده سياه

يا به پيشا ني شان نام حسين است و شهيد***خوش درخشنده بود، نام حسين هست چو ماه

اين علامات نشاني زعلايق دارد***شورِ عشق است به سرها كه خلايق دارد

درمحرّم تو به هر برزن وكويي كه شوي***يا به هر قصبه و هرشهرو محلي كه روي

خيمه اي برسرِ پا هست و دهند شربت و چاي***يا حسين ازخَدَمَه درهمه جا ميشنوي

اين علامات نشاني بود از عشقِ حسين***كه بود بردلِ اينان زامامِ كونين

اين حسين است جهاني، نه زشيعه تنها***همگان عاشق اويند، ببين ملّتها

هندو و گبرو مسيحي همه درماهِ عزا***برسرو سينه زنانند به شاهِ شُهدا

اين علامات نشاني زحقيقت باشد***چون حسين راهبرِ دين و شريعت باشد

قرعهِ جامِ شهادت ز ازل چون زده شد***نامِ زيبايِ حسين نقشِ درِ ميكده شد

كربلا ميكده عشق بود بر عُشّاق***نامِ هفتادو دو تن زيورِ اين ميكده شد

اين شهيدان همه اُلگويِ شهيدان گشتند***همه از غيرتشان واله وحيران گشتند

خبرِ كرببلا را چو به آدم دادند***خبر از قتلِ حسينش به محرم دادند

آدم آن روز عزادار شد از بهرِ حسين***بهرِ اندوه و غمش وعدهِ مرهم دادند

وعده اش هست مقامي كه قيامت باشد***اندر آن روز حسين شافعِ اُمّت باشد

انبياء زادم و خاتم همه دركرببلا***ديده هر يك اثري از مِحن و رنج و بلا

جمله از بهرِ حسين گشته عزادار و غمين***آري از بهرِ حسين گريه كنند اهلِ ولا

باقري باش تو هم يك زعزادارِ حسين***در دو عالم تو بشو خادمِ دربارِ حسين 

 @@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@

شامِ غريبانِ حسين

امشب شبِ شامِ غريبانِ حسين است***امشب جهاني درنوا و شورو شين است

امشب زمينِ كربلا درشور و غوغا ست***امشب بلند آهِ يتيمانِ حسين است

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب زمين و نُه فلك دريايِ خون است***ظلم و ستم دركربلا از حد فزون است

امشب حسين در قتلگه افتاده بي سر***زينب زهجرانِ حسين اندر جنون است

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب شبي غمبار بهرِ زينبين است***امشب بدشتِ كربلا افغان و شين است

امشب بصحرا بي كفن جسمِ شهيدان***زهرا بذكرِ يا حسين و يا حسين است

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب كه آتش در ميانِ خيمه ها شد***افغان و آه ازخيمه ها اندر سما شد

جسمِ شهيدان بي كفن رويِ زمين است***سرها همه مانندِ گل برنيزه ها شد

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب زمين و آسمان گشته دگر گون***دلهايِ آلِ مصطفي گرديده پر خون

امشب سه ساله دختري خورده است سيلي***از ضربتِ آن صورتش گرديده گلگون

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب يتيمي دامنِ او شعله ور بود***امدر بيابان جانِ او اندر خطر بود

امشب بزيرِ بوتهِ خارِ مغيلان***چشمانِ بازِ كودكي از گريه تر بود

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب يتيمي از حسين با گوشِ پاره***ميكرد با حيرت به آتشها نظاره

امشب يتيمي ديگر از اولادِ زهرا***معجر ز سر رفته زگوشش گوشواره

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب بود زينب همي در آه و افسوس***ازياريِ نامردمان گرديده مايوس

امشب غم و حزن و اسف در آن بيابان***از اهلبيتِ مصطفي گرديده محسوس

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب مسيحا چهره اي اندر تنور است***دركوفه يك منزل بسانِ كوهِ طور است

درمطبخِ خولي يكي سر ميهمان است***كزنورِ او مطبخ چنان دريايِ نور است

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

امشب تمامِ انبيا باشد عزادار***امشب تمامِ اوليا در غم گرفتار

اي باقري زهرايِ محزونه دراين شب***گه كربلا گاهي به كوفه شد پرستار

شامِ غريبان امشب است***محزون و نالان زينب است

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

مظلوم حسين جان***مظلوم حسين جان

يامظلوم يا حسين***يا مظلوم يا حسين

يامظلوم يا حسين***يا مظلوم يا حسين

يامظلوم يا حسين***يا مظلوم يا حسين

لبيك يا ثار الله***حسين ابيعبدا لله

لبيك يا ثار الله***حسين ابيعبدا لله

لبيك يا ثار الله***حسين ابيعبدا لله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

شهيدكربلا حسين***حسين حسين حسين حسين

قتيلِ نينوا حسين***حسين حسين حسين حسين

اي بي كفن حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

خونين بدن حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

صدپاره تن حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

دور از وطن حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امشب جنابِ فاطمه***حسين حسين حسين حسين

با اضطراب و واهمه***حسين حسين حسين حسين

آيد بدشتِ كربلا***حسين حسين حسين حسين

گردد ميانِ كشته ها***حسين حسين حسين حسين

گويد حسينِ من چه شد***حسين حسين حسين حسين

نورِ دو عينِ من چه شد***حسين حسين حسين حسين

بي سر فتاده پيكرش***حسين حسين حسين حسين

برنيزه ها گشته سرش***حسين حسين حسين حسين

كو اكبرش كو اصغرش***حسين حسين حسين حسين

كجا شده آب آورش***حسين حسين حسين حسين

مادر چرا خونين بدن***حسين حسين حسين حسين

افتاده اي و بي كفن***حسين حسين حسين حسين

مادر چرا تو بي سري***حسين حسين حسين حسين

بي ياوري بي لشكري***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@

شام غريبان امشب است

شام غريبان امشب است***غمگين ونالان زينب است

امشب يتيمان حسين***اندرغم وتاب وتب است

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امشب بدشت كربلا***باشدبسي ظلم وبلا

باشدپريشان حالتِ***آن زينبِ غم مبتلا

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

آتش گرفته خيمه ها***سجادوزينب بي قرار

سزگشتۀ  صحراشده***آل نبي باحال زار

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

خارِمغيلان وكفِ***پايِ يتيمان حسين

آن نيمۀ تاريكِ شب***برپابسي افغان وشين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

باشدامامِ چارمين***درخيمه باحالِ حزين

زينب كنارِ خيمۀ***سجّاد باشد دل غمين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اندرميانِ شعله ها***سجادباحالِ فكار

تب داردوافتاده است***زينب زبهرش بي قرار

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اولادزهراراببين***امشب چه سرگردان شده

هريك بزيرِ بوته اي***ازخارها پنهان شده

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امشب سرِ سلطانِ دين***بررويِ خاكستربود

ازبهرِ جسمِ شاه دين***خاكِ بلا بستربود

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امشب شبِ غارتگري***شدبهرِيارانِ يزيد

غارتگري شدآنچنان***كه درجهان چشمي نديد

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

معجرربودند ازسرِ***آلِ عزيزِ مصطفا

خلخالِ پا وگوشوار***بودهرچه اندرخيمه ها

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

انگشتِ سبطِ مصطفا***ازبهرِ يك انگشتري

ببريده شد اي وايِ من***امشب بدستِ كافري

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امشب عُبيدبنِ زياد***سرخوش زپيروزي بود

اما بودغافل كه اين***شامِ سيه روزي بود

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

امشب شبِ دل واپسي***شدازبراي زينبين

امشب بدشتِ كربلا***عريان تنِ پاكِ حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي باقري غارتگران***بردند كهنه پيرهن

ازجسمِ صدچاكِ حسين***مانده حسين عريان بدن

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي تشنه لب حسين حسين***اندرتعب حسين حسين

اي بي كفن حسين حسين***صدپاره تن حسين حسين

مولاي من حسين حسين***آقاي من حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

دورازوطن حسين واي***اي درمحن حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

يازده محرم است

يازده محرم است***روزاندوه وغم است

كربلاوقتلگاه***غرق حزن وماتم است

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

اهلبيت مصطفا***به اسيري ميبرند

اين گروه بي حيا***ازخدابي خبرند

اهلبيت مصطفا***هتك حرمت اينچنين

دركجاباشدروا***باكدام آئين ودين

بچه هاي طُلقاء***حاكم جوروستم

راه شيطان لعين***بنهدهمي قدم

اهلبيت مصطفا***شداسيركافران

حرم امام حسين***اسيرستمگران

اهلبيت مصطفا***سواركجاوه ها

سوي كوفه ميبرند***ازدياركربلا

سواركجاوه ها***ازكنارقتلگاه

ميدهندشان عبور***شاميان روسياه

حرم امام حسين***چون شهيدان ميبينند

هريكي به كنارِ***يك شهيدمينشينند

يكي ميگه قاسمم***يكي ميگه اكبرم

يكي ميگه كجايي***شيرخواره اصغرم

يكي ميگه يازُهير***يكي ميگه ياحبيب

يكي مشغول دعا***يكي هم امن يُجيب

يكي هم ميگرده و***هي ميگه حسين حسين

هي ميگه برادرم***بافغان وشوروشين

من گلي گم كرده ام***درميان قتلگاه

جويم اورا اينچنين***بافغان وسوزوآه

درميان قتلگاه***هرچه ميگويم حسين

من نميبينم ترا***هرچه ميجويم حسين

ناگهان چشمش فتاد***جسم صدچاك حسين

زيرتيغ وخنجرو***نيزه وچوب وسنين

كفت آندم بافغان***ياحسين انت اخي

اين تويي برادرم***وابن اُمّي وابي

زينت دوش نبي***توكجاوقتلگاه

زيب آغوش نبي***توكجا اين جايگاه

اي حسين سرت كجاست***چه شده پيرهنت

تنت آغشته بخون***چه شده آن كفنت

اي حسين ماميرويم***اززمين كربلا

اين توواين شُهدا***اين من وشام بلا

مابسوي كوفه و***شام غم گشته روان

توشهيدكربلا***من اسيرشاميان

توومردان خدا***همگي گشته شهيد

من واين خيل زنان***سوي درباريزيد

باقري آل نبي***ميرود كوفه وشام

ميرود راه دراز***بهرتبليغ مرام

يازده محرم است***روزاندوه وغم است

كربلا وقتلگاه***غرق حزن وماتم است

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

سوي شام پربلا

عترت آل نبي ازكربلا***شدروانه سوي شام پربلا

اهلبيت آن شهنشاه حجاز***جملگي براشتران بي جهاز

راه افتادندچون ازخيمه گاه***ميگذشتندازكنارقتلگاه

چشمشان افتادچون بركشتگان***خودفكندندازشترهاناگهان

هريكي اندركناريك بدن***ناله ها ميزدبصدرنج ومحن

آن يكي ميگفت اي تاج سرم***ديگري ميگفت علي اكبرم

ديگري ميگفت اي ناشادمن***نوجوان اي قاسم دامادمن

ديگري ميگفت علي اصغرم***اي نخورده آب طفل مضطرم

ليك زينب بافغان وشوروشين***ناله ميكردوهمي گفت اي حسين

توكجايي من بقربان سرت***يكدمي خودرانمابرخواهرت

من نمي بينم ميان كشتگان***پيكرپاكت كجاهستي نهان

ياكه خودبرمن نما اي نورعين***ياصداميزدمراتواي حسين

ناگه آمدازميان كشته ها***يك صدا اي خواهرم اين سوبيا

من حسينم كه به جسم چاكچاك***اوفتادم بين اين خاشاك وخاك

سرندارم دربدن اي خواهرم***تاكه بشناسي مرا اي محترم

بي لباس وبي كفن افتاده ام***بي سروخونين بدن افتاده ام

ناگهان زينب بديدآن شاه را***درمحاق افتاده ديدآن ماه را

كردآندم بابرادراين خطاب***بادل پرخون وباقلب كباب

گفت ءَانت اخي اي نورعين***وابن اُمّي اي برادراي حسين

پس چراتوسرنداري دربدن***برتن تونيست كهنه پيرهن

قطعه قطعه پيكرپاك تورا***بينم اكنون روي خاك كربلا

بودروزي جاي تودوش نبي***دائمًا بودي درآغوش نبي

گشته اينك جاي توبرروي خاك***بي كفن هستي وجسم چاكچاك

اهلبيت تواسيرومضطرند***زينبت راسوي كوفه ميبرند

من شدم اينك روانه سوي شام***تادهم راهت ادامه باپيام

ميروم تاشاميان رسواكنم***درميان شاميان غوغا كنم

ازكنارت ميروم باشوروشين***باقري گرددفدايت اي حسين

ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين***ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين

ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين***ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين

ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله

ياحسين ياثارالله***ياحسين ياثارالله

حسين حسين***حسين حسين

حسين حسين***حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

روزدفن شُهداست

روزدفن شُهداست***كربلاماتم سراست

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

جسم پاك شُهدا***مانده سه روزوسه شب

روي خاك كربلا***بي كفن يا للعجب

مانده سه روزوسه شب***جسم پاك شُهدا

نشده دفن وكفن***روي خاك كربلا

روزعاشوراحسين***بودوهفتادودوتن

سرِآنان همگي***شدبريده ازبدن

تنِ آنان همگي***روي دشت كربلا

سرِآنان همگي***شدبروي نيزه ها

روزسوم آمدند***مردم بني اسد

به ميان قتلگاه***ديدن آن همه جسد

ازچنين ظلم فجيع***متحيّرهمگي

بهردفن شُهدا***متفكّرهمگي

اين همه جنازه ها***همگي سرندارند

براي شناختشان***راه ديگرندارند

ناگه ازره ميرسد***وارث پيمبران

آقازين العابدين***آن امام انس وجان

آقا زين العابدين***بهردفن شُهدا

كمك بني اسد***آمده به كربلا

حرم پاك حسين***جاي دفن شُهداست

حائرمُقدّسش***باقري جاي دعاست

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

ياحسين حسين حسين***ياحسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

آل نبي به كوفه برده شدازكربلا

آل نبي به كوفه برده شدازكربلا***كوفه پرازمحنت غم است ورنج وبلا

حسين به كرببلا به دعوت كوفيان***آمده ازمدينه شده دچارخسان

كشته شده مردها اسيراهل وعيال***اهل وعيال حسين اسيرگرگ وشگال

ببين چه كردندبااهل وعيال وحسين***بحالت اسارت بگريه وشوروشين

زكربلاميبرند به كوفه بي وفا***به قصرابن زياد برده شدند ازجفا

سرِ حسين مظلوم ميان طشت زرّين***به قصركوفه نزدِابن زيادِبي دين

باسرِسبط نبي ميان طشت طلا***نموده اواهانت نكرده شرم ازخدا

مقابلِ ديدۀ اهل وعيال حسين***همي زندچوب كين برآن لبان حسين

همان لبي كه بوسه برآن زده مصطفي***شده كنون معرضِ چوب ستم ازجفا

گفت يكي زان ميان چوب مزن اين لبان***اين بودآن كس كه شدملائكش پاسبان

ببين براين سركه او منوّ ر و باصفاست***اين لب ودندان او بوسه گهِ مصطفي است

چوب مزن اي لعين برلب ودندان او***كززدنت لرزه اي است بعرش يزدان او

گركه زني بي حيا به پيش خواهرمزن***پيش زن وبچه اش به پيش دخترمزن

وليك آن بي حيا نكرده شرم ازخدا***باقريا چوب كين همي زداوازجفا

حسين حسين ثارالله***حسين حسين ثارالله

حسين حسين ثارالله***حسين حسين ثارالله

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

كاروان آل طاها سوي شام غم روان شد

كاروان آل طاها سوي شام غم روان شد***وه چه ظلمي برحسين واهلبيت ازشاميان شد

كشته شدمردان زياران حسين درروز عاشور***كودكان وبانوان گشتنداسيروازوطن ازدور

سوي شام غم روان ازكوفه با قلب پرازخون***طيّ منزل مينمايند داغديده زارومحزون

هريكي كه جابماند ميزنندش تازيانه***زجرملعون ميكندزجرآن يتيمان بابهانه

درچهل منزل پياده ميشودطيّ مراحل***كودكان پابرهنه ره درازوسخت ومشكل

ني غذايي بهرآنان ونه آبي نه مكاني***ني بودآسايشي ازبهرشان ني آشياني

روي آن خارمغيلان پابرهنه ميدوانند***كودكان آل طاهاراگرسنه ميدوانند

خاطرات بين راه شام وكوفه بس گران است***خاطرات اززينب وسجّادوآن آه وفغان است

زجرملعون،تازيانه،كعب ني،خارمغيلان***گشته صورتهاكبود وآبله پاهاي طفلان

كودكي ازقافله مانده عقب دريك شبِ تار***رفته اوازترس ووحشت درپناهِ بوتۀ خار

زجرملعون سررسيده ميز ند باتازيانه***آل طاها وبيابان واي ازاين ظلم زمانه

باقري با آلِ طاها اينقدرظلم عيان شد***باغم و رنج ومصيبت سوي شام غم روان شد

ياحسين جان يا حسين***يا حسين جان ياحسين

يا حسين جان يا حسين***ياحسين جان ياحسين

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

اي تشنه لب حسين واي***اندرتعب حسين واي

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

ديرراهب درمسيرشام بود

ديرراهب درمسيرشام بود***كاندرآن يك راهبي خوشنام بود

يك شب آنجااهلبيت مصطفي***باگروه شاميان بي حيا

دركنارديرراهب ماندگار***جملگي تن خسته وحال فكار

راس شاه دين حسين بن علي***روي نيزه همچنان خورمنجلي

دركنارصومعه بنهاده شد***حاملِ سربهرخواب آماده شد

نيمه شب نوري زِسرساطع شده***آنچنان گوئي كه خورطالع شده

راهب ازآن نوردرآن نيمه شب***درتحيرگشته واندرعجب

سربرون كردازدرون ديرخويش***ديدجمعي خسته باحال پريش

يك سري برنيزه ديداما چه سر***بودزيباهمچنان قرص قمر

ميرودنوري بسوي آسمان***گشته ازنورش منوركهكشان

گِرداوباشدملائك درطواف***آنچنان كه حاجيان گِردِ مَطاف

يك نهيبي زدشمايان كيستيد***دركنارديرمن ازچيستيد

اين سرِبالاي ني ازآنِ كيست***باچنين شوكت به ني ازآنِ چيست

يك نفرگفتاكه ماموريم ما***چونكه ماموريم معذوريم ما

اين سرِبالاي ني باشد حسين***بوده ازبهرنبي نوردوعين

ليك چون گشته مخالف بايزيد***كشته شدباخنجروتيغ وحديد

ميبريم اينك سرش راسوي شام***تاكه برگيريم انعامي تمام

گفت راهب امشب اين قرص قمر***ميدهيدش برمنِ خونين جگر

بدره زردارم آن مال شما***باشداين ازبخت واقبال شما

زربدادودرعوض آن سرگرفت***زنده بودوزندگي ازسرگرفت

بردسررادردرون صومعه***كردبااوگفتگوبي واهمه

توكه باشي ايسرِدورازبدن***كه شدي دورازعزيزان ووطن

كي ترا اي سرزتن كرده جدا***باچه جرمي اينچنين گشتي فدا

جدتوباشدكه وبابت چه كس***كاينچنين باشي توبي فريادرس

گفت آن سربهرِراهب درجواب***مادرم زهراعلي ام هست باب

من كه باشم مصطفي رانورعين***نام من اي راهباباشدحسين

جدمن پيغمبرآخرزمان***آن شفيع اين جهان وآن جهان

من كه بي تقصيروبي جرم وگناه***كشته ي شمرلعين تبت يداه

درلبِ آب فرات وتشنه لب***شدسرم ازتن جداياللعجب

جسم من مانده بدشت كربلا***راس من بيني بروي نيزه ها

اهلبيت من اسيرشاميان***اززنان وخواهران وكودكان

جمله همراه سرم دراين ديار***معرض ديدصغاروهم كبار

ميبرندم شام درنزديزيد***اينچنين ظلمي دراين عالم كه ديد

آن سرِپاك حسين شدروضه خوان***گشت راهب بهرِ اوگريه كنان

ناگهان راهب صداهائي شنيد***گريه هائي ونواهائي شنيد

دركنارِسرتمام حوريان***حضرت زهرا،علي،پيغمبران

آن يكي ميگفت فرزندم حسين***آن يكي فرزنددلبندم حسين

آن يكي ميگفت نورديده ام***اي حسين نوردلِ غمديده ام

جان مادرازچه روافسرده اي***ازچه روهمچون گلِ پژمرده اي

نورچشمم حق تونشناختند***برتوشمشيرجفاراآختند

ازچه رولب تشنه كردند كردندت شهيد***اينچنين ظلمي دراين عالم كه ديد

ازچه رواهل وعيالت شداسير***اززن ومردوصغيروهم كبير

ازچه رو راس توبرروي سنان***روي دست كوفيان وشاميان

راهب ازخودبي خودوبي اختيار***گشت گريان بهرآن سرزارزار

شدمسلمان راهب نيكوسرشت***آن دل شب رفت درراه بهشت

باقري اين راهب واحوال او***لعنت حق بريزيدوآل او

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

پس ازچهل تا منزل شدندواردبشام

اهل وعيال حسين اسيرقوم لئام***پس ازچهل تا منزل شدندواردبشام

قصريزيدوشام وزينب وآل طاها***اهل وعيال حسين دچاراين بلاها

كوچه وبازارشام آينه بندان شده***به اهلبيت حسين ظلم فراوان شده

سه روزوشب پشت دروازۀ شام خراب***آل نبي منتظرخونجگرودل كباب

چونكه شدندواردشام چهاديده اند***جشن وچراغان شهروكوچه ها ديده اند

مردوزن شيخ وشاب همه بحال طرب***اين طرب ازبهرچيست درعجب آمدعجب

جشن وچراغان شام زبهرقتل حسين***كشتن سبط نبي تاج سرِعالمين

آيه قرآن بلب راس حسين روي ني***كوچه وبازارشام اهل وعيالش زپي

قصه اصحاب كهف كندتلاوت حسين***زآن تلاوت شده غلغله وشوروشين

آل نبي جملگي بسته به يك ريسمان***واردقصريزيدشدندامان الامان

سرِحسين مظلوم ميان طشت زرين***ميان قصرباشدنزديزيدبي دين

باسرِسبط نبي ميان طشت طلا***ميكنداواهانت نكرده شرم ازخدا

ميزنداوچوب كين برلب ودندان او***مقابل ديدۀ خواهرگريان او

گبرونصاري مجوس گفت يزيدامزن***اين سرِسبط نبي است فخرزمين وزمن

زينب كبري چنين ديدچوآن صحنه را***گفت يزيدعبرتي بگيرازاين ماجرا

خطبه غرّا بخواند بنت علي درمقام***كه شدهدايت ازآن خطبه همه خاص وعام

يزيدرسواازآن خطبه زينب شده***چناكه روزيزيدتارچنان شب شده

زينبِ ظاهراسيرشده كنون قهرمان***سيه نموده روزروشنِ آن شاميان

اي باقري شده شام ازسخنان زينب***آن روزهاي روشن گشته كنون چنان شب

حسين حسين حسين جان***حسين حسين حسين جان

حسين حسين حسين جان***حسين حسين حسين جان

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

اي تشنه لب حسين واي***اندرتعب حسين واي

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

اول ماه صفربوداهلبيت بشام رسيدند

اول ماه صفرشد نوبت حزن دگرشد***بهراولادپيمبر حزن واندوهي بترشد

اول ماه صفربوداهلبيت بشام رسيدند***پشت دروازه ساعات چه ستمهاكه نديدند

سه شب وروزدرآنجا همه بال و پرشكسته***براي وروددرشام همه منتظرنشسته

نه غذيي ونه آبي همه اطفال جگرخون***نه پناهي نه مكاني همگي مضطرومحزون

يكطرف گرمي روزا يكطرف سردي شبها***يكطرف بي پدري يكطرف ظلم وستمها

پشت دروازه نشسته همه اطفال ويتيمان***چونكه دروازه رابستندآن لئيمان ولعينان

چرادروازه رابستندبراي جشن وچراغان***زچه روجشن گرفتند براي كشتن مهمان

شهرشام آينه بندان همه رخت نوپوشيدند***همه كردند حنابندان زهرماري سركشيدند

نوۀ هندجگرخوار روي تخت زرنشسته***براي تبريك آن ... ميرونددسته بدسته

اما اولادپيمبر همگي روخاك وخاشاك***همه باحالت محزون همه باحالت غمناك

پشت دروازه نشستند همگي بالب تشنه***همه بي لباس وروپوش باشكمهاي گرسنه

همگي گرديتيمي زستم به چهره دارند***همگي از غم وغصه هزاران خاطره دارند

چونكه شدشام مهيا دردروازه گشودند***همه مردم شامي سوي دروازه دويدند

پيِ فرمان يزيدي دردروازه چوواشد***اول ماه صفربود ماتم آل عباشد

مردم شام چوديدند زن وبچه همه دل خون***همه باچهرۀ خاكي همه با حالت محزون

يكي گريان يكي خندان يكي ديگه مات وحيران***همگي زهم ميپرسندزكجاينداين اسيران

دردروازه ساعات شده يك غلغله برپا***براي ديدن اينان همگي شدندمهيا

دروديواروخيابان همگي مردم شامي***همه درحال تماشا چه خواصي چه عوامي

زينب وكلثوم سجاد قصّه بستن وكشتن***براي مردم شامي ميكنن واضح وروشن

اهلبيت رسول الله قصه كرببلارا***ميخوا نند براي مردم به بيان آشكارا

ميگن آي مردم شامي ما همه آل عبائيم***ما همه اهل مدينه اهلبيت مصطفائيم

آن علي بن حسين است اين يكي زينب كبرا***اين زن وبچه مظلوم همگي زادۀ زهرا

آن سري كه روي نيزه به لبش آيه قرآن***بوداوزادۀ زهرا كه چنان ماه درخشان

بوداوزادۀ حيدر بوداوسبط پيمبر***شده مقتول جفاوستم شمرستمگر

لب تشنه بلب آب سراوراببريدند***كلمات مصطفي را زلب او نشنيدند

ميهمان را كس نديده بكشندبالب تشنه***اما اين مردم  شامي بكشند باتيغ ودشنه

خيمه هاي ما بغارت رفته است مردم شامي***هريكي يك چيزي برده همچنان دزدوحرامي

ماكه آل مصطفائيم مارا بردند به اسارت***كربلا و كوفه وشام به ما گشته بس اهانت

زخدانكرده شرمي زرسول هم حيايي***به كجاببين رسيده زشما چه بي حيايي

كه زدين خود گذشته بخدا وهم پيمبر***بنموده بس اهانت به بتول وهم به حيدر

باقري ازاين سخنها شده شاميان پشيمان***كه چراشدند اينسان همگي دچارعصيان

حسين جان حسين جان***حسين جان حسين جان

حسين جان حسين جان***حسين جان حسين جان

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين ثارالله***حسين حسين ثارالله

حسين حسين ثارالله***حسين حسين ثارالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

اريعين كربلاشد كربلاماتم سراشد

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

اريعين دركربلاماتم سراشد***اهلبيت مصطفي اندرعزا شد

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

اربعين آمد بسر رنج وعناها***بازگشت ازشام غم غم مبتلاها

اهلبيت ازشام ويران بازگشتند***گشت پايان محنت ورنج وبلاها

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

چون رسيدند كربلا ازشام ويران***جملگي درآن بيابان مات وحيران

ازشترها شدپياده كودك وزن***شدبلندآه وفغان بربام كيوان

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين

زينب آمدبرسرِ قبرِشهيدان***گفت اينك آمدم من اي حسين جان

همره زين العبادوكودكانت***بازگشتم من كنون ازشام ويران

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

من گزارش ميدهم اينك شمارا***من بديدم كوفه وشام بلارا

درميان طشت زرديدم سرِتو***من بديدم راسهابرنيزه هارا

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

تازيانه،كعب ني،بس خورده ام من***زان ستمها من كنون آزرده ام من

من چگويم كه چه ديدم من چهارا***همره خوديك نشام آورده ام من

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

من بفرمان توآرام وخموشم***صبروحلم وبردباري شدسروشم

همچومادرتازيانه خورده ام من***يك نشان ازكعب ني باشدبدوشم

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

اي برادرديده ام شام بلارا***فتح كردم پايگاه اشقيارا

شام راويرانه كردم بازگشتم***اهل عالم هم شنيدنداين صلارا

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

چندروزي گرچه من درشام ماندم***من پيامت رابشام غم رساندم

شديزيدوآل بوسفيان پشيمان***زان پيامي كه به كاخ اوكشاندم

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

اي برادرميروم اكنون مدينه***دركنارقبرمام بي قرينه

باقري الحمدلله كه شدم من***راحت ازبيدادوظلم جوروكينه

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

اي حسين جان اي حسين جان اي حسين جان

ياحسين و ياحسين ياحسين جان***ياحسين و ياحسين و ياحسين جان

ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين***ياحسين و ياحسين ياحسين و ياحسين

حسين حسين ياثارالله***حسين حسين ياثارالله

حسين حسين ياثارالله***حسين حسين ياثارالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

شداربعين شاه شهيدان

حسين حسين جان حسين حسين جان***حسين حسين جان حسين حسين جان

شداربعين شاه شهيدان***برگشته زينب ازشام ويران

چون كاروان آل پيمبر***گرديد آزادازظلم بي مر

ازشام غم شدسوي مدينه***باقلب مجروح ازظلم وكينه

ليكن نباشدطفلي سه ساله***همراه آنان با اشك وناله

چون گشته مدفون كنج خرابه***دلهابرايش ازغم كبابه

چون شدروانه ازشام زينب***آندم بداد اين پيغام زينب

ماها كه رفتيم اي مردم شام***دارم تمنا ازروي اكرام

كنج خرابه گاهي بيائيد***ازدخترمايادي نمائيد

روي مزارش باسوگواري***آبي بپاشيدازراه ياري

شمع وچراغي روشن نمائيد***ويرانه راچون گلشن نمائيد

***      ***

آن كاروان شدباعزواكرام***سوي مدينه ازوادي شام

اما چه شامي گشته دگرگون***مردم عزادار،غمديده،محزون

يك روزبودي جشن وچراغان***ديوارودربودآئينه بندان

اما دراين روزمردم عزادار***جمله پشيمان زان فعل ورفتار

كلثوم و سجاد،زينب،سكينه***باكاروان شدسوي مدينه

برآل احمد آندم چهاشد***چون واردِ دشتِ كربلاشد

خودرافكندند ازروي محمل***با اشك ديده با غصه دل

هريك كنارقبرشهيدان***يك جمله ميگفت باچشم گريان

آن يك همي گفت اكبركجايي***آن ديگري گفت اصغركجايي

آن ديگري گفت اي نوجوانم***بي توچگونه من زنده مانم

***      ***

زينب كنارقبرحسينش***برآسمان شدافغان وشينش

گفت اي برادرجانم حسين جان***اينك رسيده بهرتومهمان

برخيزازجا اي نورديده***بين زينب توازره رسيده

بنگرحسينم آخرسرانجام***كه اهلبيتت برگشته ازشام

داني حسين جان برما چهاشد***ظلم ستم برآلِ عباشد

توگرنبودي اما سرِتو***بوده است همره باخواهرِتو

دراين چهل روزدركوفه وشام***برما ستمها شدازدروبام

ازآل سفيان بس طعنه ديديم***بس حرفها كازدشمن شنيديم

اما حسين جان باپايداري***برماشدآسان هرناگواري

باياريِ حق گشتيم پيروز***برآل سفيان قوم سيه روز

اينك حسين جان برگشتم ازشام***اينهم گزارش اينهم سرانجام

اما زظلم وجورزمانه***جسمم كبوداست ازتازيانه

ديگرنگويم ديگرچهاشد***برآل طاها دائم جفاشد

اللهم العن اول ظالم***عجل ظهورمهدي قائم

اي باقري پوراين اربعين است***روزعزاي سلطان دين است

شداربعين شاه شهيدان***برگشته زينب ازشام ويران

حسين حسين جان حسين حسين جان***حسين حسين جان حسين حسين جان

حسين جان حسين جان***حسين جان حسين جان

حسين جان حسين جان***حسين جان حسين جان

حسين حسين ثارالله***حسين حسين ثارالله

حسين حسين ثارالله        حسين حسين ثارالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

كل يوم عاشورا

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

ازلحظه اي كه خورشيد***بركربلادرخشيد

بجاي نورآنجا***اندوه وغصه پاشيد

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

ازلحظه اي كه خلقت***يافت اين زمين وعالم

شدخاك كربلا هم***باحزن وگريه توام

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

ازلحظه اي كه باخون***مخلوط كربلاشد

سرِحسين مظلوم***آنجازتن جداشد

خورشيدوخاك باهم***اندوه گشت وماتم

هرروزشدعاشورا***هرماه شدمحرم

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

پيغمبران چوهريك***نام حسين شنيدند

ازحزن وگريه وغم***هريك نشانه ديدند

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

ازآدم وسليمان***ايوب ونوح وموسي

آن حضرت خليل و***هودوذبيح وعيسي

هريك ازآن عزيزان***دركربلاگذشتند

دردفترحسيني***يك جمله اي نوشتند

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

نام حسين مظلوم***درهركجابيان شد

آثارحزن واندوه***برچهره ها عيان شد

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

آغشته گشت باخون***چون خاك كربلايش

نالان شده است ومحزون***جن وملك برايش

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

چون خاك كربلايش***مهرنمازماشد

افزون ثواب ماها***ازخاك كربلاشد

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

چون تربتش گذارند***درقبروبركفنها

آرامشي برايِ***ميّت شودمهيّا

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

اي باقري است هرروز***ازبهرماعاشورا

هرماه مامحرم***هرسرزمين كربلا

كل يوم عاشورا***كل ارض كربلا

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

يا سيّدي يا عبّاس

يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس

اي با وفا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس

مشكل گشا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس

سقا وميرِ لشكر***يا سيّدي يا عبّاس

برتشنگان آب آور***يا سيّدي يا عبّاس

سرداري و سپهدار***يا سيّدي يا عبّاس

صاحب لوا علمدار***يا سيّدي يا عبّاس

اي جانفدايِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس

صاحب لوايِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس

پشت و پناهِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس

ميرِ سپاهِ حسين***يا سيّدي يا عبّاس

اي با وفا مشكل گشا***سقا وميرِ كربلا

باشد سكينه منتظر***اندرميانِ خيمه ها

تا كه رساني جرعه اي***آبِ روان بر بچه ها

سقا تو بنما كوششي***آبي رسان بهرِ خدا

بشنو صدايِ العطش***باشد بلند از اندر سما

سقاي دشتِ كربلا***يا سيّدي يا عبّاس

يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس

سقايِ دشتِ كربلا***دستش شده ازتن جدا

آن هردو چشمِ نازنين***گشته است خونين از جفا

فرقش چنان فرقِ علي***شد با عمودِ كين دوتا

جسمِ شريفش غرقه خون***گشته است از سرتا بپا

آندم بجايِ سيّدي***گفتا كه ادرك يا اخا

اي هردو دست ازتن جدا***يا سيّدي يا عبّاس

يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس

آمد حسين امّا چسان***اشك ازدوچشمانش روان

بشنيد چون ادرك اخا***با صوتِ عبّاسِ جوان

آمد سرِ با لينِ او***با گريه و آه و فغان

امّا چه عبّاسي شده***بشكسته دست و استخوان

چشمِ شريفش غرقه خون***جسمِ شريفش نا توان

دستش نهاده بركمر***آندم شهِ عصرو زمان

گفتا كه پشتِ من شكست***ازداغ مرگت ناگهان

آندم غمين شد مصطفي***يا سيّدي يا عبّاس

يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس

برگشت حسين سويِ حرم***ميگفت و اي برادرم

گويم چه با لب تشنگان***با نازدانه دخترم

بيند سكينه منتظر***با اهلبيتِ محترم

گفتا دگر عبّاس نيست***رفته زكف آب آورم

گوئيد با لب تشنگان***رفته است سقا از برم

ازبعد عبّاسِ جوان***ديگر گذشت آب ازسرم

بعد علمدارم كنون***گيرد علم را خواهرم

اي باقري اينك بگو***يا سيّدي يا عبّاس

يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس

يا سيّدي يا عبّاس***يا سيّدي يا عبّاس

اي باوفا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس

مشكل گشا ابا الفضل***يا سيّدي يا عبّاس

يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس

يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس

يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس

يا كاشف الكرب الحسين***يا عبّاس يا عبّاس

يا كاشف الكرب الحسين***يا عبّاس يا عبّاس

حق برادرت حسين***يا عبّاس يا عبّاس

حق برادرت حسين***يا عبّاس يا عبّاس

اِكشّف لنا كُروبنا***يا عبّاس يا عبّاس

اِكشِف لنا كُروبنا***يا عبّاس يا عبّاس

حاجات ما بنما روا***يا عبّاس يا عبّاس

مرضاي ما بده شفا***يا عبّاس يا عبّاس

كن قسمتِ ما كربلا***يا عبّاس يا عبّاس

قرضاي ما را كن ادا***يا عبّاس يا عبّاس

درد مارا نما دوا***يا عبّاس يا عبّاس

يا عبّاس يا عبّاس***يا عبّاس يا عبّاس

يا عباس يا سيدي***يا عباس يا سيدي

يا عباس يا سيدي***يا عباس يا سيدي

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@

يا ابوفاضل علمدار شه كرببلائي

يا ابوفاضل علمدار شه كرببلائي***پاسداري و اميري و سقا صاحب لوائي

ياور و يار حسيني حضرت عباس نامت***هم لقب باب الحوائج تو عزيز كبريائي

اي سقاي تشنه كامان تشنه آب فراتيم***كن نصيب ما تو زان آب فرات ايكه سقائي

حاجت ما را روا كن حاجت بسيار داريم***ما همه محتاج آن درگاه و تو حاجت روائي

مشكل بسيار داريم حل نما تو آن مشاكل***مشكل ما را تو بگشا ايكه تو مشكل گشائي

اي طبيب دردمندان درد ماها را دوا كن***ايكه خاك در گهت باشد به هر دردي دوائي

كاشف الكربي تو عن وجه الحسين يا كاشف الكرب***برطرف بنما گرفتاري بده بر ما صفائي

باقري بر درگه لطف تو از غم ايستاده***از كرم ياري كنش بنما نصيبش كربلائي

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

سرزدازبيت اميرالمؤمنين

سرزدازبيت اميرالمؤمنين***كودكي خورشيدروي ومه جبن

ميدرخشدهمچومه سيماي او***زان سبب خورعاشق وشيداي او

شدچو روزازماه رخسارش چوشب***گشت زان ماه بني هاشم لقب

اوچوازبيت علي سرميزند***طعنه برخورشيدخاورميزند

همچوخورتابيدچون ازكوهسار***ماه درپيش رخش شدشرمسار

چارشعبان چون بدنياپانهاد***بهرماروزخوشي برجانهاد

چارشعبان چون بدنيا آمده***روزشادي بهرماها آمده

بدركامل درشب چارآمده***نورخوراندرشب تارآمده

مادرش خوشحال وخندان آمده***چونكه ازاوشيريزدان آمده

بچه شيرازشيرحق مولودشد***چارشعبان طالعش مسعودشد

شادشداينك علي ازآن سبب***خانه اش شدزادگاه شيررب

قهرماني آمدازبهرجَمَل***ماه نوطالع شدازبرج حَمَل

بهرصفين يكه تازي آمده***نهروان راشاهبازي آمده

اوسپه سالارعاشورابود***ياورنوردل زهرابود

برحسين بنگرچسان شادآمده***بهراوازغيب امداد آمده

ياوري ازبهرعاشورآمده***روزميلادش چه پرشورآمده

گاه خندان وگهي گريان شده***آسمانيها ازآن حيران شده

بهرميلادش بودخندان علي***بهربازوهاي اوگريان علي

الغرض چون اوبدنيا پانهاد***باب حاجاتي بروي ما گشاد

حل مشكلهادراوبنهفته اند***زان سبب باب الحوائج گفته اند

وارث حلال مشكلهاشده***چون علي آئينه دلها شده

هركه افتددرغم ورنج وتعب***هست ذكريا ابالفضلش بلب

بي كلاچ وترمزودرپرتگاه***اوفتدسوي اباالفضلش نگاه

باقري توبارها ديدي ازاو***معجزاتي بي كلام وگفتگو

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

سقاي دشت كربلا اباالفضل

عباس يا عباس يا اباالفضل***عباس يا عباس يا اباالفضل

سقاي دشت كربلا اباالفضل***اي ياوردين خدا اباالفضل

يارعزيزفاطمه اباالفضل***ازتوعدودرواهمه اباالفضل

يابن علي شيرخدا اباالفضل***اي يارسبط مصطفي اباالفضل

عباس يا عباس يا اباالفضل***عباس يا عباس يا اباالفضل

عباسم وآب آورحسينم***دركربلامن ياورحسينم

اندرحرم طفلان درانتظارند***چشم انتظاري بهرآب دارند

باشدحسين ازتشنگي چوبي تاب***لب تشنه ام امانمي خورم آب

انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل

يانفس من بعدالحسين هوني***وبعده لاكنت ان تكوني

هذالحسين شارب المنون***وتشربين الباردالمعين

هيهات ماهذافعال ديني***ولافعال صادق اليقين

انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل

يك مشك آبي كرده ام مهيا***كانرارسانم من به آل طاها

اصغرميان خيمه هست بي تاب***طفلان درانتظارجرعه اي آب

من ياورآن شاه راستينم***حتي شورببريده اين يمينم

انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل

والله ان قطعتموايميني***انّي اُحامي ابدًا عن ديني

وعن امام الصادق اليقين***نجل النّبي الطاهرالامين

انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل

دست چپم گرازبدن جداشد***دستم فداي دين مصطفا شد

اين آب رامن ميبرم بدندان***درخيمه گه بهرلبان عطشان

يارب مراكن ياوري دراين راه***من يك تن واين مردمان گمراه

انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل

يانفس لاتخشي من الكفار***وابشري برحمة الجبّار

مع النّبي سيّدالمختار***قدقطعواببغيهم يساري

فاصلهم ياربّ حرّالنّار***انّي انا العبّاس والاباالفضل

چشمان من شدغرقه خون خدايا***شدپيكرمن لاله گون خدايا

ياسيّدي اينك برس بدادم***چونكه ززين من برزمين فتادم

جان برادريااخازاحسان***يك لحظه بالينم بيابه ميدان

انّي انا العبّاس والاباالفضل***انّي انا العبّاس والاباالفضل

آمدحسين آندم كنارعباس***بيندكه پرپرگشته آن گل ياس

دستي نهاده بركمرهمي گفت***جان اخا كي ازجفاتراكشت

پشتم شكسته بسته راه چاره***آيا شودبينم ترادوباره

انّي اخاك يا اخا اباالفضل***انّي اخاك يا اخا اباالفضل

برخيزوبين اندرميان صحرا***گشتم غريب وبي معين وتنها

يكسوزداغ قاسم وهم اكبر***يكسوغم طفلانم اي برادر

اندرحرم طفلان درانتظارند***چشم انتظاري بهرآب دارند

گويم چي با اهل حرم برادر***با اهلبيت محترم برادر

جويداگرازمن تراسكينه***گويم چي پاسخ بهرآن حزينه

انّي اخاك يا اخا اباالفضل***انّي اخاك يا اخا اباالفضل

ميخواست تاعبّاس رازميدان***حملش نمايدسوي خيمه گاهان

اما چنان پرپربُدآن گل ياس***ممكن نشدحمل جناب عباس

پشت حسين ازاين جفادوتاشد***چونكه زعباس آن زمان جداشد

اي باقري بنگركه شاه بطحا***بي ياوروآب آوراست وتنها

عباس ياعباس يا اباالفضل***عباس ياعباس يا اباالفضل

عباس ياعباس يا اباالفضل***عباس ياعباس يا اباالفضل

اباالفضل اباالفضل اباالفضل***اباالفضل اباالفضل اباالفضل

اباالفضل اباالفضل اباالفضل***اباالفضل اباالفضل اباالفضل

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

كودستهايت عباس

كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس

اندركنارعلقم**پشت حسين شده خم***بانازنين برادر**گويدچنين دمادم

كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس

كي اين ستم بماكرد**برماچنين جفاكرد***كي ازبدن بدينسان**دست توراجداكرد

كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس

كي پشت من شكسته**شدراه چاره بسته***دست توراجداكرد**دست مراهم بسته

كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس

شدروزماتم عباس**برمن دمادم عباس***برقلب من نشسته**غمهاي عالم عباس

كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس

بي ياروياورم من**هم بي برادرم من***اي باقري ببين كه**بي عون وجعفرم من

كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس***كودستهايت عباس**جانم فدايت عباس

ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس***ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس

ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس***ياعباس وياعباس ياعباس وياعباس

باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس***باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس

باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس***باب الحوائج عباس باب الحوائج عباس

ياباب الحوائج ياعباس ياعباس***ياباب الحوائج ياعباس ياعباس

ياباب الحوائج ياعباس ياعباس***ياباب الحوائج ياعباس ياعباس

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

اصغر صغيرم لاي لاي

اصغر صغيرم لاي لاي***ناخورده شيرم لاي لاي

اصغربدشت كربلا***نالدميان خيمه ها

نالان وگريان زارزار***چون تشنه است وبي قرار

ازتشنگي گريان بود***آزرده ونالان بود

شيري ندارد مادرش***آن مادرغم پرورش

مُنّوا علي بن المصطفي***مُنّوا علي بن المصطفي

اصغردرآغوش حسين***ازتشنگي درشوروشين

بردش حسين ازخيمه ها***با اشك وآه وناله ها

گفتا حسين باكوفيان***اين اصغرشيرين زبان

لب تشنه است وشيرخوار***شرمي كنيدازكردگار

مُنّوا علي بن المصطفي***مُنّوا علي بن المصطفي

اي كوفيان اين اصغراست***ازتشنگي درآذراست

گيريدوسيرابش كنيد***سيراب ازآبش كنيد

رحمي براين طفل صغير***لب تشنه وناخورده شير

مُنّوا علي بن المصطفي***مُنّوا علي بن المصطفي

رحمي بحال مادرش***آن مادرغم پرورش

كوهست اكنون منتظر***تا اصغرش آيدزدر

سيراب ازآب فرات***ازتشنگي يابدنجات

مُنّوا علي بن المصطفي***مُنّوا علي بن المصطفي

اما جواب كوفيان***تيرسه شعبه دركمان

اصغردرآغوش پدر***جان دادبردوش پدر

تيرسه شعبه جاي آب***آمدحسين رادرجواب

مُنّوا علي بن المصطفي***مُنّوا علي بن المصطفي

ظلم اينچنين اندرجهان***نبودروابركودكان

تيرسه شعبه جاي آب***باشدرواكي اين جواب

اي باقري اين بدترين***ظلمي است ازآن ظالمين

مُنّوا علي بن المصطفي***مُنّوا علي بن المصطفي

اصغر صغيرم لاي لاي***ناخورده شيرم لاي لاي

اي شيرخواره اي علي***اي ماه پاره اي علي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله***حسين حسين ثارالله آقا اباعبدالله

اي تشنه لب حسين واي***اندرتعب حسين واي

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

حيدركرببلااي اكبرم

حيدر كر ببلا ئي ياعلي***توشبيه مصطفائي

حيدركرببلااي اكبرم***كن وداع اينك توبا اهل حرم

سوي جبهه ميروي تاج سرم***ميسپارم بخدايت پسرم

ميروي توسوي ميدان جهاد***باگروه روسياه بدنهاد

ميروي اما كمي آهسته تر***تاكه بابا بكندبرتونظر

برقدوبالاي اوكردي نگاه***روبدرگاه خداباسوزوآه

روبدرگاه خداكردحسين***گفت اينك اي خداي عالمين

باش شاهدكه علي اكبرم***درره دين توگشته ياورم

اين علي كه خودشبيه مصطفي است***همچواحمدنيكخوي وباصفاست

گشته عازم سوي ميدان جهاد***درنبرددشمنان بدنهاد

كردم اينك اكبرم را اي خدا***درره احياي دين توفدا

رفت اكبرسوي ميدان نبرد***جنگ بادشمن راچون آغازكرد

آن يكي گفتاكه اين خودمصطفي است***ديگري گفتاعلي مرتضي است

ديگري گفتاعلي اكبراست***اين شبيه جدخودپيغمبراست

برحسين دنياچسان گرديده تنگ***كه علي اكبرش آمدبه جنگ

حمله كرداكبرچوحيدرآن زمان***برگروه كوفيان وشاميان

حمله بنمودهمچنان شيرژيان***برشگالان وسگان وروبهان

كشت تعدادزيادي زان گروه***آمدند ازحمله هايش درستوه

ليك دشمن چنگ ودندان آخته***بهرقتلش تيغ كين افراخته

منقذبن مره تيغ كين نواخت***نازنين فرق علي اكبرشكافت

گفت اكبرآنگه اي باباي من***گشت جنت منزل وماواي من

اين بودجدم كه ميگويدسلام***سوي مابشتاب اي ابن الكرام

پس حسين آمدكناراكبرش***پاك كردآن چهرۀ ازخون ترش

ديدفرقش چون علي مرتضي***گشته منشق ازعموداشقيا

قطعه قطعه جسم پاك نازنين***ميكشدپاهاي خودروي زمين

صورتش برصورت اكبرنهاد***چهره اش برشبه پيغمبرنهاد

گفت آندم يابُنيّ ظلموك***قتل الله عدوًّا قتلوك

كردروآندم بسوي خيمه ها***كاي جوانان عزيزباصفا

جملگي ايندم مراياري كنيد***پاي اين كشته عزاداري كنيد

كشتي غم رازموج خون بريد***اكبرم ازمعركه بيرون بريد

من ندارم طاقت وتاب وتوان***تانمايم حمل جسم اين جوان

چونكه قطعه قطعه باشدپيكرش***غرقه درخون فرق وچشمان ترش

عمه اش زينب شدآگه آن زمان***باشتاب آمدبسوي آن جوان

اوهمي ناليدوميگفتي جلي***نورچشمم ميوۀ قلبم علي

باقري درماتم آه وفغان***باحسين وعمه هاي اين جوان

حيدر كر ببلا ئي ياعلي***توشبيه مصطفائي

حيدر كر ببلا ئي ياعلي***توشبيه مصطفائي

ياعلي وياعلي وياعلي***ياعلي وياعلي وياعلي

ياعلي وياعلي وياعلي***ياعلي وياعلي وياعلي

ياحسين ياحسين ياحسين***ياحسين ياحسين ياحسين

ياحسين ياحسين ياحسين***ياحسين ياحسين ياحسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

مظلوم حسين آقا حسين***اي بي كس وتنهاحسين

مظلوم حسين آقا حسين***اي بي كس وتنهاحسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

اي آل هاشم * شدكشته قاسم

اي آل هاشم * شدكشته قاسم***اي آل هاشم * شدكشته قاسم

قاسم روانه شدسوي ميدان***بهرحمايت ازدين وقرآن

اونوجواني چون غنچه گل***درگلشن دين مانند سنبل

يارحسين دركرببلاشد***قرباني دين درآن مناشد

شمشيررابرگردن حمايل***اوچون حسين درشكل وشمايل

چون شدروانه اوسوي ميدان***اعدابديدند آن ماه تابان

گفتندباشداين بدركامل***به به چه زيباشكل وشمايل

گفتندباشداين بدركامل***به به چه زيبا به به چه خوشكل

اوحمله ميكردچون شيرغران***ميزدسرودست ازآن لعينان

چون كشته هايش بسيارگرديد***دشمن زغصه بيمارگرديد

يك شيربچه اينسان سرودست***ازآن لعينان بسياربشكست

ناگه فتاداودردام صياد***شمشيري ازكين برفرقش افتاد

نقش زمين شدسروصنوبر***اندرعزاشدآل پيمبر

گفتاعموجان ميرس بدادم***كزضربت كين ازپافتادم

آمدعمويش آن دم به ميدان***گفتا كجايي،قاسم،عموجان

قاسم صدازدجانم فداشد***پامال سم اين اسبها شد

آمدعمويش آندم كنارش***قاسم بديد و آن حال زارش

گفتا درآندم اي قاسم من***اين حالت تو سخت است برمن

رفتي تو ورفت تاب وتوانم***اي قاسم من روح وروانم

شدآل هاشم اينك برايت***جمله سيه پوش اندرعزايت

گيريد ماتم اي آل هاشم***ازظلم دشمن شدكشته قاسم

اي آل هاشم * شدكشته قاسم***اي آل هاشم * شدكشته قاسم

اي آل هاشم * شدكشته قاسم***اي آل هاشم * شدكشته قاسم

قاسم ياقاسم قاسم ياقاسم***قاسم ياقاسم قاسم ياقاسم

قاسم ياقاسم قاسم ياقاسم***قاسم ياقاسم قاسم ياقاسم

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

رقيه بنت الحسين

رقيه بنت الحسين رقيه بنت الحسين***رقيه بنت الحسين رقيه بنت الحسين

ميخوام برم زيارت درحرم  رقيه***بوسه زنم ضريح محترم رقيه

آن حرمي كه بوده كنج خرابه شام***رقيه صغيره اسيرقوم لئام

زگرمي روزها وسردي شبانه***رقيه درعذاب است اي واي ازاين زمانه

نه ناني ونه آبي ز بهر آن اسيران***نه شمعي وچراغي زظلم آن لعينان

كنارآن خرابه يزيدمست ومغرور***مست شراب ودنيا زعقل ومعرفت دور

غافل ازاين زمانه وازستم  لئيمان***به تخت سلطنت اوتكيه زده است آنسان

نيمه شبي رقيه  باباروخواب ميبينه***بابا ميادكنارِرقيه مينشينه

يك لحظه اي پدررا ميگيره اودرآغوش***اوميگه هي باباجون بابا ميكنه گوش

كجابودي بابايي دلم برات شده خون***ميگن كه رفته بودي سفرتواي پدرجون

قربونت اي بابايي نروتوازكنارم***ميخوام بابا سرم راروي زانوت بزارم

قصه بگي برايم تواي باباي خوبم***قصه هاتوكنم گوش اي باباي محبوبم

همينجوري توي خواب اوهي ميگه پدرجون***باباي خوب اوهم هي ميگه آي جگرجون

دخترخوب ونازم اميدروزگارم***اگركه رفتم برات يك چيزخوب ميارم

بشرطي كه آروم وساكت باشي عزيزم***هي بهانه نگيري دخترك تميزم

عجب خوابي كه ناگه بيدارميشه ازاون خواب***ميبينه درخرابه يك ذره نورمهتاب

خرابه اي بدون سقف ودراست وديوار***روي زمين نمناك اذيت است وآزار

بابا يي نيست دركار كنج خرابۀ شام***يك عده اي اسيراند درآن خرابه گمنام

باگريه وباناله ميگه باباكجارفت***روميكنه به عمه عمه بابام چرارفت

عمه بابام ازسفرالآني برگشته بود***ولي چراعمه جون بابايي رفت خيلي زود

باگريه اش خرابه ميشه يك پارچه فرياد***ازهرطرف بلنده گريه ودادوبيداد

حسين حسين بلنده نيمه شب ازخرابه***يزيددون زوحشت درغم واضطرابه

ميگه چيه چرا اين گريه دادوفرياد***بلنده نيمۀ شب كي داره دادوبيداد

ميگن يزيديك دختر پدررا خواب ميبينه***بيدارشده ازاون خواب گريه اوهمينه

يك طبق از درونِ كاخ يزيدميارن***توي خرابه پيش رقيه جون ميذارن

همينكه سرپوش روازروي طبق ميگيرن***ميبينن اون سري كه همه براش ميميرن

سرِعزيزِ زهرا توي طبق نشسته***ازسفرِ درازي اومده زاروخسته

اومده درخرابه رقيه شو ببينه***ميبينه دخترش روچقدرنازنينه

رقيه چون ميبينه سرِپدردرطبق***بحالت تعجب چشماش ميشه بي رمق

ميگه باباي خوبم سرت راكي بريده***كي خنجرستم رابه به حنجرت كشيده

محاسن شريفت چراشده است پرخون***چهره چون ماه توچراشده است گلگون

دندوناي قشنگت چراچنين شكسته***چراچنين شدي توحزين وزاروخسته

چرامنِ سه ساله شوم يتيم ومحزون***چراچنين ببينم محاسنت پرازخون

پدرپدرهمي گفت درآن خرابه وشب***زناله اش بناله شداهلبيت وزينب

كه جان بداد ناگه درآن خرابه شام***مدفن اوشداينك مزارهرخاص وعام

بيابريم باقري درحرمِ رقيه***بوسه زنيم ضريح محترم رقيه

رقيه بنت الحسين رقيه بنت الحسين***رقيه بنت الحسين رقيه بنت الحسين

رقيه بنت الحسين رقيه بنت الحسين***رقيه بنت الحسين رقيه بنت الحسين

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين جان***حسين حسين جان

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين ثارالله***آقا اباعبدالله

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

اي بي كفن حسين واي***صدپاره تن حسين واي

مولاي من حسين واي***آقاي من حسين واي

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

رقيه آن دخت صغير حسين

رقيه آن دخت صغير حسين***گوشه ويرانه بصدر شور و شين

گفت ايا عمه نيكو سير***آمده اكنون پدرم از سفر

بيا ببين آمده باباي من***آنكه بود مونس غمهاي من

بيا ببين گمشده پيدا شده***خرابه امشب شب يلدا شده

بيا كه بابم ز سفر آمده***شام رقيه به سحر آمده

بيا كه ديگر نكنم شور و شين***نخواهم از تو پدر خود حسين

رفته حسين در سفر آخرت***به نزد جد و پدر و مادرت

باز نگردد دگر از اين سفر***عمه نخواهم دگر از تو پدر

يا ابتا مرا كه كرده يتيم***زدوريت كرده مرا دل دو نيم

كه سر بريده است ترا از قفا***بريده رگهاي گلوي ترا

محاسنت شد ز چه رنگين بخون***دشت بلا ز خون تو لاله گون

فداي راس پاك نورانيت***سنگ جفا كه زد به پيشانت

كسي چنين ظلم نديد از عدو***كه تشنه لب بريده گردد گلو

بدن بروي خاك و سر روي ني***جلو برند و اهلبيتش ز پي

ز كوفه تا شام بلا روي خار***برهنه پا پياده با حا ل زا ر

همي دويدم عقب قا فله***شد كف پا يم همه پر آبله

نا له كنا ن كنا رسرجا ن سپرد***نيمۀ شب درآن خرا به بمرد

خرا به شد مد فن آن د لغمين***شدحرمي براي آن نا زنين

شدآن خرابه حرمي با صفا***زبهرآن دخترشا ه هُدي

كا خ يزيدي شده ا زبن خرا ب***نقش يزيدي همه نقش برآ ب

عا قبت ظلم وستم اين بود***اين سخن پيمبرودين بود

ظلم وستم رانبود عا قبت***كس زستم نمي برد منفعت

كاخ ستم چه كا خ بي پا يه ايست***ظلم وستم چه كا ربي ما يه ايست

با قريا آن حرم با صفا***كنا رآن كاخ ستم شد بپا

كعبه آما ل شدآن قبرپا ك***كا خ يزيدي شده يكسا ن به خا ك

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

حارث بود تعقيب اين طفلان

شب تاريك واين كوفه وطفللان زارو سرگردان***ز استبداد طاغوتي ز نامردي نامردان

علي حيران و سرگردان نه ماوائي نه كاشانه***ز ظلم آن يزيد دون ز كين ابن مرجانه

خداوندا برس فرياد اين طفلان تو يا الله***نجاتي ده خلاصي كن ز نامردان تو يا الله

كنار كنده خرما لب شط فرات از غم***بگردن دست يكديگر نشسته در كنار هم

الها اي نگهدار يتيمان از غم و محنت***خداوندا نما لطفي تو بر ما از ره شفقت

ز سان بر ما يكي مرشد نمايد راه را بر ما***دليل و رهنمائي را تو بر ما مرحمت فرما

بيا بابا كه طفلانت بكوفه دربدر باشند***ببين بابا يتيمانت غريب و بي پدر باشند

يقين بابا خبر داري ز حال زار طفلانت***شب تاريك و اين كوفه بود حيران يتيمانت

يقين اين آخرين شام حيات ماست اي بابا***يقين فردا همان روز ممات ماست اي بابا

يقين اين باقري حارث بود تعقيب اين طفلان***دراين كوي ودرآن برزن دراين كوچه درآن سامان

*************

الها اي تو غمخوار يتيمان***ببين بر حالت زار يتيمان

ز شهر كوفه بي يار و غريبيم***حزين و اشكبار و غم نصيبيم

يتيم و بي كس و بي خانمانيم***كبوترهاي دور از آشيانيم

دل پر خون ز چشمان اشكباريم***بشهر غربت و بي غمگساريم

در اين غربت نباشد مادر ما***نهد دست محبت بر سر ما

شده باباي ما مقتول از كين***بدستور عبيدالله بي دين

بُِدي اي باقري در آنشب تار***دو طفل زار محزون و دل افكار

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

طفلان سرگرادان مسلم

چونكه مسلم شد قتيل از تيغ كين***گشت طفلانش يتيم و دلغمين

دستگير فرقه اعدا شدند***راهي زندان زا ستمها شدند

بعد چندي چونكه زندانبان شناخت***طفلها را نيمه شب آزاد ساخت

راه را گم كرده در آن نيمه شب***گشته اند حيران و جان آمد بلب

بس كه گرديدند در اطراف شهر***خسته و حيران رسيدند جنب نهر

در كنار كنده خرما ز غم***لحظه اي در خواب رفته جنب هم

كان كنيز حارث آمد بهر آب***ديد طفلان يتيم دل كباب

بر دلشان در نزد بانوي عزيز***گردشان از چهره شد پاك و تميز

در ميان حجره اي از حجره ها***داد جا تا آرمند از غصه ها

كه بناگه حارث از در در رسيد***قاتل طفلان مسلم سر رسيد

خشمگين و با غضب آمد ز راه***از ره تعقيب طفل بي گناه

پس غذا خورده به بستر آرميد***ليك نايد خواب در چشمش پديد

ناگهان آمد بگوشش ناله اي***ناله طفلان پنج ششه ساله اي

در پي آن ناله اندر حجره ها***رفت آن ملعون بي شرم و حيا

ديد طفلان را چنان قرص قمر***اندرون خانه اش آن بدسير

زد چنان سيلي بروي ماهشان***كه بلنداندر سما شد آهشان

ظلم تا اين حد به مهمان را كه ديد***ميزباني اينقدر باشد پليد

بست بازوي دو طفلان از جفا***حارث بي دين پست بي حيا

جنب شط با قلب پر كيد و ضغن***شد مصمم بهر قتل آن دو تن

راس آن دو را نمود از تن جدا***باقري شد زين ستم نوحه سرا

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

بـيــن الـحــرمـيـن

شعري براي براي كربلائيهاي عزيز سروده شده كه دربين الحرمين بخوانند

سروده باقري پورمحرم 1389

بين الحرمين بين الحرمين***اين طرف عباس اين طرف حسين

اين طرف وزير دربار***اين طرف شاه عالمين

*********

ياحضرت عباس ياحسين مظلوم***ياميرعلمدار يا امام معصوم

ياحضرت عباس اي اميردلها***ياحسين مظلوم اي غريب وتنها

*****************

اينجا حريم پاك عباس وحسين است***همچون صفا ومروه بين الحرمين است

دراين طرف هست حرمِ آقا ابا الفضل***آن شهِ باصولت وبا صفا ابا الفضل

دراين طرف هست حرمِ عزيزِ زهرا***شاه غريب وبي كسِ اين دشت وصحرا

دراين طرف هست حرمِ حضرتِ عباس***معطّراست آن حرم از عطرِ گلِ ياس

دراين طرف حائرِ اقدسِ حسين است***او شافع امّتُ شاهِ عالمين است

دراين طرف پيكرِ صدچاكه ابا الفضل***غرقه بخون فتاده درخاكه ابا الفضل

دراين طرف پيكرِ صدچاكِ حسين است***حائرِ قدس و تربت پاك حسين است

دراين طرف قبلهِ حاجاته ابا الفضل***كان سخا روحِ مناجاته ابا الفضل

دراين طرف آقا سفينة النّجاة است***روحِ دعا سرچشمهِ آبِ حيات است

***********

اين طرف است امام حسين***شاهِ شهيدِ عالمين

اين طرف عبّاسِ علي است***محبّتش تو هردلي است

اين طرف است خون خدا***شاهِ شهيدِ سرجدا

اين طرف عبّاسِ دلير***سقا وسدارو امير

***********

ياعبّاس يا حسين***ياعبّاس يا حسين

ياعبّاس يا حسين***ياعبّاس يا حسين

ياعبّاس يا حسين***ياعبّاس يا حسين

************************

عبّاس اميرِ لشكر***حسين شيرِدلاور

عبّاس اميرِ لشكر***حسين شيرِدلاور

عبّاس اميرِ لشكر***حسين شيرِدلاور

***************************

عباس رفته علقمه***آب آورد بي واهمه

عباس رفته علقمه***آب آورد بي واهمه

عباس رفته علقمه***آب آورد بي واهمه

***************************

عبّاس ياورِ حسين***اميرِ لشكرِ حسين

عبّاس ياورِ حسين***اميرِ لشكرِ حسين

عبّاس ياورِ حسين***اميرِ لشكرِ حسين

************************

بي دست عبّاس آمده***پرپرگلِ ياس آمده

بي دست عبّاس آمده***پرپرگلِ ياس آمده

بي دست عبّاس آمده***پرپرگلِ ياس آمده

************************

چه شدبرادرِحسين***امير لشكرِ حسين

چه شدبرادرِحسين***امير لشكرِ حسين

چه شدبرادرِحسين***امير لشكرِ حسين

************************

اينجا يلِ امّ البنين***گشته شهيدِ راهِ دين

اينجا يلِ امّ البنين***گشته شهيدِ راهِ دين

اينجا يلِ امّ البنين***گشته شهيدِ راهِ دين

***************************

اينجا حسين تنهاشده***پرپرتنِ سقّا شده

اينجا حسين تنهاشده***پرپرتنِ سقّا شده

اينجا حسين تنهاشده***پرپرتنِ سقّا شده

******************************

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

*********************************************

شهيدكربلاحسين***حسين حسين حسين حسين

غريب ني نوا حسين***حسين حسين حسين حسين

سرازبدن جدا حسين***حسين حسين حسين حسين

*********************************

اي بي كفن حسين واي***حسين حسين حسين واي

خونين بدن حسين واي***حسين حسين حسين واي

دور از وطن حسين واي***حسين حسين حسين واي

************************************

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

******************************************************

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@

خـيـمــه گـاه

اين شعربراي خيمه گاه امام حسين عليه دركربلا سروده شده است

زائرين عزيز درمحل خيمه گاه بخوانند

سروده شده توسط باقري پور محرم سال1389

ياحسين ياحسين جان بفدايت***آمده زائرين به خيمه هايت

يا حسين جان فداي رُخِ ماهت***زائرين آمده به خيمه گاهت

ياحسين ياحسين خونِ خدائي***تو امامِ تمامِ شُهدائي

اندراين خيمه ها جاي تو خالي است***بين كنون خيمه ها چه شوروحالي است

زائرين ميزنن به سينه وسر***بهرتو اي حسين سبط پيمبر

ازكجا گويم اي حسين زهرا***من ازاين خيمه ها ودشت وصحرا

دوّمِ محرّم چو آورم ياد***ازجگرها برآيد آه و فرياد

من چه گويم چه شد درشبِ عاشور***اندراين خيمه ها آن شبِ پرشور

روزعاشور و اين خيمه و طفلان***بهريك جرعه آبي همه نا لان

اهلبيت اندر اين خيمه گهِ تو***چشمشان سوي ميدان به رهِ تو

لحظهِ وداعت چه شورو غوغا***اندراين خيمه ها شده است برپا

اسب بي صاحبت چون كه بيامد***شد دراين خيمه ها شور قيامت

درشبِ يازدهم آتش بپا شد***آتش كين بپا به خيمه ها شد

خيمه ها يك به يك درآن شبِ تار***سوخت از كينهِ شمرِ ستمكار

كودكان جملگي در اين بيابان***هريكي زيرِ يك خارِ مغيلان

جملگي بي كس وبي پدرو يار***جمله سرگشته و بدونِ غمخوار

اين طرف آن طرف دوان دوانند***جمله درماتم آه و فغانند

دريكي خيمه آن عابدِ بيمار***بادلِ غم زده باتنِ تبدار

زينبِ غم زده واله وحيران***بين آن آتش ودودِ فراوان

الغرض اين خيام و صدحكايت***درمقاتل شده همه روايت

باقري شد كنون راويِ غمها***دردها،غصّه ها،رنج والمها

*********************************

ياحسين ياحسين حسين حسين جان***ياحسين ياحسين حسين حسين جان  

ياحسين ياحسين حسين حسين جان***ياحسين ياحسين حسين حسين جان  

*********************************************

حسين حسين حسين جان***حسين حسين حسين جان 

  حسين حسين حسين جان***حسين حسين حسين جان

   حسين حسين حسين جان***حسين حسين حسين جان

***************************************

حسين حسين ثارالله***امام ابي عبدالله

حسين حسين ثارالله***امام ابي عبدالله

حسين حسين ثارالله***امام ابي عبدالله

******************************

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

************************************

آقا حسين مولا حسين***اي بي كس وتنها حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

************************************

اي بي كس و ياورحسين***بي اكبر و اصغرحسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

حسين حسين حسين حسين***حسين حسين حسين حسين

***************************************

اي بي كفن حسين واي***حسين حسين حسين واي

صدپاره تن حسين واي***حسين حسين حسين واي

دور ا زوطن حسين واي***حسين حسين حسين واي

******************************

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

حسين حسين حسين واي***حسين حسين حسين واي

************************************************

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@

چاووشي بازگشت ازكربلا

ماپيام آورده ايم ازسرزمين كربلا***سرزمين كربلايعني غم ورنج وبلا

ماپيام آورده ايم ازقتلگاه شاه دين***آن مكان كه كشته شدآن قبلۀ اهل يقين

ماپيام آورده ايم ازتل وهم ازخيمه گاه***خيمه كاتش زدندآن شاميان روسياه

ازكنارنهرعلقم ماپيام آورده ايم***اززمين اشك وماتم ماپيام آورده ايم

مهداصغرديده ايم وكف العباس جوان***قبرشش گوش حسين واكبررعناجوان

جاي هفتادودوتن پائين پاي پاي شاه دين***ديده وبوسيده ايم جاي تمام مؤمنين

دوحرم دوبارگاه ودوضريح باصفا***آن اباالفضل اين حسين است ودويارباوفا

يك طرف آقا ابالفضل يك طرف مولاحسين***آن يكي باب الحوائج اين شفيع عالمين

جايتان خالي درآن صحن وسراوبارگاه***مازيارت كرده ايم آنجابه هرشام وپگاه

بادل غمگين ازآن صحن وسرابرگشته ايم***بهرمولاهمچنان محزون وهم سرگشته ايم

زين سفربرگشته وغمگين ونالان آمديم***بهرمولامان حسين سردرگريبان آمديم

بارالهاكن نصيب جمله هفتادودوبار***جملگي بارسفربندند ازاين شهروديار

جملگي دركربلا باياحسين و ياحسين***قبرمولارازيارت ميكنندباشوروشين

كن نصيب جملۀ مامكه بعدازكربلا***هم مدينه هم بقيع با جملگي اهل ولا

هم به شام وقبرزينب خواهرويارحسين***هم رقيه دختر خوب ووفادارحسين

بارالها كن شفيع ما وجمع مؤمنين***مصطفي ومرتضي واهلبيت طاهرين

بارالها كن قبولت اين زيارتها زما***كن نصيب باقري ودوستان مانندما

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@

@@@@@

چاووشي بازگشت از مكه وكربلا

***************************

اشعاربازگشت ازمكه ومدينه

******************

اين قسمت رباعيات

سرود شده ايام بازگشت حاجيان سال1389

توسط باقري پور

اول به مدينه مصطفي را صلوات***دوم به نجف شيرخدا را صلوات

سوم به بقيع و چار امام معصوم***چارم به حسين و كربلاراصلوات

*********************************

اول به مدينه مصطفي را صلوات***دوم به خراسان و رضا را صلوات

سوم به قم و حضرت معصومه پاك***چارم به حسين سرجدارا صلوات

******************************************

اول به مدينه مصطفي را صلوات***دوم به علي مرتضي را صلوات

سوم به امام مهدي آن صاحب ما***چارم به شهيدكربلارا صلوات

******************************************

اول به مدينه مصطفي را صلوات***دوم به ائمّه ي هُدي را صلوات

سوم به ولي عصرآن حجت حق***چارم به شه طوس رضارا صلوات

******************************************

حاجي زحج آمده كنون با بركات***ريزيد به پاس مقدمش نقل ونبات

گوئيد براي خيرمقدم اين حاجي***بفرست مدام برمحمد صلوات

***************************************

حجاج كه از مدينه باز آمده اند***از نزد ائمه حجاز آمده اند

ديدند بقيع وچار امام معصوم***كردند دعا و سرفراز آمده اند

***************************************

حجاج بدست يك ورق آمده اند***ازحج و طواف و بيت حق آمده اند

دارند بدست نامه بخشش زگناه***بالطف خدا رب فلق آمده اند

*****************************************

حجاج كنون بري زهرجرم وخطا***ازرحمت حق ديده بسي لطف وعطا

برگشته زحج سوي وطن آمده اند***دارند ز اين سفر بسي خاطره ها

******************************************

حجاج كنون بخانه باز آمده اند***باحج و زكوة و بانماز آمده اند

ديدند صفا و مروه و بيت خدا***ازبيت خدا چه سرفراز آمده اند

****************************************

حجاج پس ازشعورمشعرو صدقِ صفا***اندر عرفات ديده عرفان و وفا

اكنون بسوي وطن چه شاد آمده اند***گشتند كنون بري زهرظلم وجفا

***************************************

اين قسمت چاووشي

سروده شده توسط باقري پور سال 1389

شكرخدانصيب من امسال مكه شد***بيت الحرام و بلدامين شهربكه شد

شكر خدا زعهده حج آمدم برون***لطف خدا به مكه مرا گشت رهنمون

كرديم طوف كعبه و سعيِ صفا،نماز***كرديم با خدا ي كعبه خود راز با نياز

ماديده ايم مشعر و عرفات و دگر منا***ديديم جمره ها وسنگ و شياطين وريگها

طوفيده ايم گرد كعبه به چندين بارها***كرديم سعي و مروه برفتيم ازصفا

بسياركعبه را زلطف خداكرده ايم نگاه***آنجا شناخته زلطف خدا راه را زچاه 

اندرمدينه بيت نبي مسجدالنبي*** ديديم بارها همه هر روز و هرشبي

 ديديم ما مدينه گنبد خضرا ي احمدي***گفتيم آن زمان همه صلوات محمدي

دربين قبرومنبرو آن باغي ازبهشت***رفتيم آن زمان پي تقدير و سرنوشت

خوانده نماز و كرده دعا بهر مؤمنين***كرديم التماس حضرت حق دين و هم يقين 

رفتيم در بقيع و بديديم چار امام***داديم ما كنار تربت مظلومشان سلام

مداح روضه خواند بهرغريبي آن چهار***كرديم گريه بر غريبي آن قبربي مزار

چون شد غروب غربتشا ن آشكارشد***تاريك و بي فروغ همي آن مزارشد

ازحج وعمره ما كه كنون بازگشته ايم***با زندگي ديگري زنو آغازگشته ايم

كن اي خدا نصيب دگرباراين سفر***همراه باقري كه شودياراين سفر

*********************************

نشودلال زبان بلبل شيرين حركات***كه بگويد به علي و به محمدصلوات

******************************

بارالها تو نما ياري ما وقت ممات***كه بگوئيم مدامًا به محمدصلوات

***********************

نشود لال زباني كه به هنگام ممات***بفرستد به علي و به محمدصلوات

***************************************

******************

*********

حاجي آمد اينك از بيت خدا***پاك و مؤمن با وفا و باصفا

گويد اينك ما زحج برگشته ايم***ما به خيل حاجيان پيوسته ايم

آمديم ازبيت حق اي دوستان***كاش ميبوديد درآن بوستان

گرنبوديد همره ما ليك ما***كرده ايم آنجا برايتان دعا

اولين بيت خدا روي زمين***هست اندرمكّه و بلدُ الامين

درطواف و درحرم سعي وصفا***يادتان بوديم ازمهر و وفا

دركنارزمزم و بيت الحرام***دركنارحجر و در ركن و مقام

گاه لمس چارركن ازچارسو***كه نمودم لطف حق را جستجو

گاه بوسه برحَجَر،گاهِ نماز***گاه قرآن خواندن و راز و نياز

گاه چرخيدن به گِردِ كردگار***گِردِ كعبه ازيمين و از يسار

دركنارمستجار و توبه گاه***وقت استغفار از جرم و گناه

وقت بوسه بر حَجَر اندرحَرَم***وقت لَمس حِجْر و رُكن و مُلتَزَم

وقت تكبير و دعا اندر حطيم***كه زترس حق شود دلها دونيم

درميان حِجْر و زير ناودان***زيرميزاب طلا ي جاودان

كوه نور و اندر آن غارحِرا***كه درونش هست صدها ماجرا

كوه ثور و هست در آن غارثور***مامني بهرنبي ازظلم وجور

درعرفات و منا و هركجا***روزوشب بوديم در حال دعا

يادتان بوديم ياران ازوفا***بادعا و ذكر و باصدق و صفا

بانيابت ازشما درهر مقام***با نماز و با دعا و با سلام

درطواف و درزيارت ما مدام***يادتان كرديم درهر صبح وشام

درمدينه هركجا بوديم ما***مينموديم بهر همكاران دعا

درمدينه چون زيارت كرده ايم***جايتان آنجا عبادت كرده ايم

مسجدپيغمبر و وقت نماز***گاه قرآن خواندن ورازو نياز

در كنار بيت زهرا ي بتول***كه زظلم دشمنان بودي ملول

جايتان خالي بسي ناليده ايم***رُخ به ديوارودرش ماليده ايم

دربقيع و چار معصوم و امام***برامامان جايتان كرده سلام 

دراُحُد نزدشهيدان رفته ايم***برسرِايفاي پيمان رفته ايم

آن طرف ميدان خندق ديده ايم***قصه هايش راهمه بشنيده ايم 

مسجدسلمان و فتح و فاطمه***بانماز و با دعا و زمزمه

مسجد ذوقبلتين و هم قُبا***بود جاي ذكر و جائي باصفا 

مسجدجابا،غمامه،ردشمس***كرده ايم آثاري ازاسلام لمس

هركجاهرمسجدي رفتيم ما***جايتان كرده سلام وهم دعا

درمدينه هركجا كه بنگري***يك حكايت دارد ازپيغمبري

جايتان خالي در آن شهر و ديار***ديده ايم آثاري از آثاريار

اي خدا بنما نصيب دوستان***اين سفر را همره صاحب زمان

اي خدابنما نصيب ما همه***اين سفرحق علي و فاطمه

كن نصيب ما نجف هم كربلا***حق عباس و حسين سرجدا

كن تو قسمت سامرا و كاظمين***حق سجاد و علي بن الحسين

افتخاري كن نصيب باقري***كه نمايد زائرين را نوكري

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@@@@@@@

***************

چاووشي بازگشت ازكربلاازكتاب همراه زائرين عتبات عاليات مديرسايت

ماپيام آورده ايم ازسرزمين كربلا***سرزمين كربلايعني غم ورنج وبلا

ماپيام آورده ايم ازقتلگاه شاه دين***آن مكان كه كشته شدآن قبلۀ اهل يقين

ماپيام آورده ايم ازتل وهم ازخيمه گاه***خيمه كاتش زدندآن شاميان روسياه

ازكنارنهرعلقم ماپيام آورده ايم***اززمين اشك وماتم ماپيام آورده ايم

مهداصغرديده ايم وكف العباس جوان***قبرشش گوش حسين واكبررعناجوان

جاي هفتادودوتن پائين پاي پاي شاه دين***ديده وبوسيده ايم جاي تمام مؤمنين

دوحرم دوبارگاه ودوضريح باصفا***آن اباالفضل اين حسين است ودويارباوفا

يك طرف آقا ابالفضل يك طرف مولاحسين***آن يكي باب الحوائج اين شفيع عالمين

جايتان خالي درآن صحن وسراوبارگاه***مازيارت كرده ايم آنجابه هرشام وپگاه

بادل غمگين ازآن صحن وسرابرگشته ايم***بهرمولاهمچنان محزون وهم سرگشته ايم

زين سفربرگشته وغمگين ونالان آمديم***بهرمولامان حسين سردرگريبان آمديم

بارالهاكن نصيب جمله هفتادودوبار***جملگي بارسفربندند ازاين شهروديار

جملگي دركربلا باياحسين و ياحسين***قبرمولارازيارت ميكنندباشوروشين

كن نصيب جملۀ مامكه بعدازكربلا***هم مدينه هم بقيع با جملگي اهل ولا

هم به شام وقبرزينب خواهرويارحسين***هم رقيه دختر خوب ووفادارحسين

بارالها كن شفيع ما وجمع مؤمنين***مصطفي ومرتضي واهلبيت طاهرين

بارالها كن قبولت اين زيارتها زما***كن نصيب باقري ودوستان مانندما

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

*********************************

******************

*********