اشعارباقري درباره عيدنوروز92 وايام فاطميه

 

هرروزتان نوروز

 

سروده شده براي نوروز92

 

دوستان درسال نوهرروزتان نوروز باد – زندگي درسال نوفرخنده وفيروزباد

 

شادوشاداب وسرافرازاين بهاروسال نو – باطراوت،باصفا نوروزوهم هرروزباد

 

سال نوصلح وصفا هست آرزوي ما همه – خاك برفرق هرآنكو هست جنگ افروزباد

 

***

 

شدبهارامّا بهارواقعي اندر ره است – فاصله با آن بهارواقعي بس كوته است

 

چون بيايد صاحب ما آن زمان باشد بهار – سبزه زاران هرخيابان،هرمحل،هركوچه است

 

آن زمان گردد كوير قلب ماها سبزه زار – ليك فعلًا يوسف شادي ما اندر چه است

 

***

 

آمده نوروزوليكن روزماها كهنه است – چون هنوزآن يوسف كنعاني ما درچه است

 

آمده نوروزوليكن قلب ما ها چون دي است – چون هنوزآن دشمن دجّال ماها فربه است

 

آمده نوروزوليكن دشت ماپربرف ويخ – گردنه ابري و جاده يخ زده پرازمِه است

 

***

 

آمده نوروزوماها همچنان درانتظار – باظهورحضرتش نوروزماگردد بهار

 

آمده نوروزوما «چون پيره زن» هستيم خواب – دركنارجاده تا زره يك تك سوار

 

آيد وماراكند بيدارازاين خواب گران – آيد ومارابرد درباغ وراغ و سبزه زار

 

***

 

چون كه اوآيد دي وبهمن بهاري ميشود – هم كويروشوره زاران سبزه زاري ميشود

 

ميشود صلح وصفا حاكم به هرشهروديار – همنشين بايكدگربازوقناري ميشود

 

همنشين بايكدگرآن روز باشد گرگ وميش – حاكم امنيت به هرشهرودياري ميشود

 

***

 

بارالها باظهورش كن بهارِما بهار – اين دل چركين ما راكن چوباغ وسبزه زار

 

سردي ديماه راكن با ظهورش گرم گرم – باظهورش شاد كن ازبهرما ليل ونهار

 

كن بهاري باظهورش قلب پائيزي ما – باقري خواهد چنين دراين بهاروهربهار

 

***

 

چون مصادف شد بهاروفاطميه دوستان – غم گرفته قمري وبلبل بباغ و بوستان

 

شد مصادف عيد با ايّام حزن فاطمه(س) – شادماني رفته امسال ازميان شيعيان

 

سال نوگشته مقارن با عزاي فاطمه(س) – تسليت گوئيم ما برمهدي صاحب زمان(عج)

 

***

 

شدمصادف فاطميه چونكه با ايام عيد

 

آمده تحت الشّعاع فاطميه نام عيد

 

شدمبدل برعزا شادي ما دراين بهار

 

پرچم يا فاطمه شد برفراز بام عيد

 

*********************

 

بكارم هسته اي

 

سروده شده براي نوروز91

 

بهاراست وطبيعت گشته دركار***درختان،سبزه زاران گشته بيدار

 

بكارم هسته اي را با اميدي***كه دارد ازگل و ميوه نويدي

 

دهم من آب و كود آن هستهِ پاك***كه گردد زنده او اندر دلِ خاك

 

جوانه ميزند در عيدِ نوروز***برويد از زمين بعدِ دو ده روز

 

شود سبزو شود آنگاه پويا***پس از آن راهِ رشدِ خويش جويا

 

شود شش ماهه و يكساله وانگاه***به او سر ميزنم هر گاه و بيگاه

 

مراقب هستم ازآن نونهالم***شود چون كه جوان بر آن ببالم

 

گذارم قيّمي من دركنارش***محافظ ميشوم از برگ و بارش

 

شود چونكه دو سالش يا سه سالش***هويدا ميشود رشدو كمالش

 

چو چار و پنج و شش سالي گذارد***درختي گشته بهرم ميوه آرد

 

درخت بيد و ميوه يا سپيدار***تناور گشته و پر برگ و پر بار

 

به تابستان و گرما برگ بارش***كند دعوت مدام از رهگذارش

 

اگر كه آن درختم ميوه دار است***رود سويش زني كه با وِيار است

 

بچينم حاصل اين بوستانم***خورد از ميوهِ آن دوستانم 

 

بلي جان برادر هست انسان***بسانِ هسته اي درخاك پنهان

 

زبهرِ رشد او بس رنج و بس غم***ببايد خورد تا كه گردد آدم

 

بلي اي باقري با رنجِ بسيار***شود يك آدم ازنطفه پديدار

 

*******************

 

آمدبهار

 

سروده شده براي نوروز91

 

آمد بهار و دشت و دمن گشت سبزه زار***صنعِ خدا بدشت و دمن گشت آشكار

 

نقّاشِ چيره دستِ چنين تابلويِ نفيس***با شد خداي جلَّ جلاله بزرگوار

 

او آفريده نقشِ چنيني دراين جهان***از ماه و كهكشان و ابرو و ابرو در و ديار

 

از آدمي و برّه وبزغاله وز طيور***از كوه و دشت و دامن و انهار و جويبار

 

از باغ و راغ و زاغ و زغن گلّه وشبان***ازكشت و زرع و رود و چمن چشمه و چنار

 

باشد تمام صنعِ خدا صانعِ حكيم***كاياتِ اوست بر در و ديوار آشكار

 

او بوده است مُصوّرِ ارحام مايشاء***ازمردو زن سفيد و سيه ترك و هم تتار

 

تنها نه او مصوّرِ ما بوده در رحم***بل دستِ اوست گردش تصويرِ روزگار

 

او خالق است و لوح و قلم هم بدستِ اوست***صورتگراست و نقطهِ هستي است در مدار

 

بود و نبودِ عالمِ هستي زبودِ اوست***او خالق است و صانع و رب است كردگار

 

در دستِ اوست گردشِ افلاك و كائنات***با نظمِ اوست گردشِ اين ليل و اين نهار

 

گويد چو او كه كنون شب شود،شود***گويد چو او بايست، شود ايست برقرار

 

برهركسي كندچو نظر نان به روغن است***وز اخم و تَخمِ او چه سياه است روزگار

 

خواهي اگر كه او بنمايد تورا نظر***دربندِ بندگي بشو نه كه دربندِ الفرار

 

خواهي اگر بهشتِ خدا شو غلامِ او***وزنوكريِ حق مگر برسي دارِ اَلقرار

 

اي باقري عبادتِ حق شيوهِ تو باد***چون هست بندگيِ خدا تاجِ افتخار

 

*****************************

 

شعري براي فصل بهار

 

سروده شده درسال نو 1389

 

فصل بهار آمد و عالم بهارشد***دشت ودمن زلطف خداسبزه زارشد

 

نوروز و عيد آمد وشد روزِ نو زنو***در روزِِ نـو لبا سِ همه نـو نَـوارشد

 

آمدبهارورفت زمستان وماه دي***جشنِ بهار در همه جا برگزارشد

 

آمد بهار و روزي نو روز هم زنو***امروزِ بهتري براي همه افتخارشد

 

آمد بهارو فصل تلاش است وباغبان***با همّـتِ بلنـد واردِ ميـدان كارشد

 

با همّت مضاعفِ ما اندر اين بهار***شاداب كوي و برزن وشهروديارشد

 

بايدكنيم كارمضاعف در اين بهار***چون در بهار طبع وطبيعت به كارشد

 

با بيل وداس وتيشه وخودكار،كارزار***درباغ و راغ و مدرسه و كشتزارشد

 

آمدبهاروزنده زمين وزمانه گشت***سرفصلِ ديگري به دفتراين روزگارشد

 

دي رفت وفصل زمستان وگاه خواب***آمـد كنـو ن بهـار و گَهِ كار زارشد

 

آمد بهار و نفخه صوري دگر دميـد***شدباغ وراغ زنده،زمين مَرغْزارشد

 

بشنوصداي چلچلكان رازكوه ودشت***درنغمه زاغ وقمري وكبك وهَزارشد

 

باشد به نغمه بلبلِ شيدا كنارگل***درآه وناله صوتِ شُرشُرِهَرآبشارشد

 

درجست وخيزبرّه وبزغاله در چمن***چوپان به ني نوازدو مطرب به تارشد

 

درناله مرغ يا حق شب زنده داربين***گويد كه باقري زلطفَ حق اينك بهارشد

******************************

 

يا مقلب قلبِ ماها شادكن***يا مدبّرمملكت آباد كن

 

يا محوّل احسن الحالي عطا***كن به ما ما را زغم آزاد كن

 

***************************

 

يا مقلّب قلب من دردستِ توست***يامدبّر اين دلم پابستِ توست

 

یا محوّل احسن الحالم بده***ازبدیها فارغ البالم بده

 

******************************

 

يا مقلّب قلبِ مارا نورده***حالِ ما بِه كن سري پرشورده

 

کن تو تدبیری که در لیل و نهار***حال قلب ما شود همچون بهار

 

************************

 

شعرشهيدانِ خدائي به مناسبت سال نو توسط مديرسايت سروده شده

 

*****************

 

اي شهيدانِ خدائي عيدتان بادا مبارك***راهيانِ كربلائي عيدتان بادا مبارك

 

اوّلين روزبهار است دشت وصحرالاله زاراست***سفرهِ هفت سين بيادِ اين شهيدان افتخاراست

 

بهراستقلالِ دين و مملكت ازجان گذشتند***نامِ اللهُ ومحمّد ياعلي باخون نوشتند

 

راهِ اسلام ومحمد راهِ حق را طي نمودند***مَركبِ خودبيني و دنياپرستي پي نمودند

 

يك نظربرحضرتِ معبودو وجه الله نمودند***جان وتن قربانيِ دين وسبيل الله نمودند

 

شمعِ راهِ ما شدندوراهشان جاويدمانده***نامشان ويادشان برصفحه توحيدمانده

 

گرنبودي آن فداكاري و جانبازيِ آنان***نامِ استقلال و ايمان محوميگشتي زايران

 

اي شهيدان نامتان ويادتان بادا گرامي***باقري گويد شهيدان برشمابادا سلامي

 

*************************

 

اشعاربراي فاطميه

 

فاطميه گشته ايام عزا***ازبراي مصطفي ومرتضي

 

فاطميه وقت اشك وآه شد***غصه ها باسوزدل همراه شد

 

فاطميه قصه اي ازرنجهاست***قصه اي ازآه وسوزمرتضي است

 

فاطميه وقت آه وناله است***ناله بر زهراي هجده ساله است

 

فاطميه شرح ديواراست ودر***شرح آن مظلومي وخونِ جگر

 

فاطميه گشته شيعه دلغمين***همچوعاشوراوروزاربعين

 

فاطميه شدعزاي ديگري***بهرجمع فاطمي وحيدري

 

فاطميه همچوعاشوراشده***درعزاذريه زهراشده

 

فاطميه پرچمي بهرعزا***گشته برپا برسراي اوليا

 

فاطميه كرده خورشيدي غروب***كرده برپا شوروحزني درقلوب

 

گرمحرم سبط زهرا كشته شد***فاطميه دست حيدربسته شد

 

گرمحرم گشته سرازتن جدا***فاطميه گشته آن بي بي فدا

 

گرمحرم خيمه ها برهم زدند***فاطميه خيمه ماتم زدند

 

گرمحرم شد عزاي فاطمه***فاطميه شدعزابهرهمه

 

فاطميه ماعزا برپا كنيم***ماعزاداري چوعاشوراكنيم

 

فاطميه روضه خوانانيم ما***درعزا پيروجوانانيم ما

 

شيعيان هنگامه شوروعزا***بارديگرآمده بهرشما

 

فاطميه مجلسي برپا كنيد***آه وناله همچوعاشوراكنيد

 

مهدي صاحب زمان اي باقري***درعزاباشد چوما و رهبري

 

سروده شده درفاطميه سال 1390

 

**************************************

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

زهراي اطهر دخت پيمبر***گرديده مجروح ازضربت در

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

با بيت زهرا بنگرچها شد***ازحقدوكينه آتش بپاشد

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

بايك تهاجم درراشكستند***دخت نبي را ازكينه خستند

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

درراه خانه با تازيانه***گرديده مجروح آن كتف وشانه

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

طلمًا وزورًا غصب فدك شد***آزرده ازآن جن وملك شد

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

از آن مصائب اندرجواني***گشتي شهيده دفنت نهاني

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

جسم تو مجروح ازتازيانه***غسلت بداده مولا شبانه

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

شدكفن ودفنت درنيمه شب***آهسته نالد كلثوم و زينب

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

بنگرچه ظلمي برشيعه ها شد***قبرتومخفي ازديده ها شد

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

دنبال قبرت با چشم گريان***اندر مدينه

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

خواهيم ازحق مهدي بيايد***آن تربتت را برما نمايد

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

مهدي بيايد اي باقري پور***دنيا نمايد نورعلي نور

 

زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا***زهرا يا زهرا زهرا يا زهرا

 

************************************

 

اگرزهراكندبرما نگاهي***شوم آزاد من ازروسياهي

 

زلطف فاطمه در روز محشر***خدا بخشد به من كوهي به كاهي

 

سروده باقري پورفاطميه 1390

 

*******************

 

اگرزهراكندبرما نگاهي***شوم آزاد من ازروسياهي

 

زلطف فاطمه در روز محشر***خدا بخشد به من كوهي به كاهي

 

سروده باقري پورفاطميه 1390

 

*********************************

 

گرنگاهي بماكندزهرا***درد مارا دوا كند زهرا

 

كم مخواه ازعطاي بسيارش***آنچه خواهي عطاكند زهرا

 

0000000000000000000000

 

ام الحسن ام الحسين***يافاطمه يافاطمه

 

اي مام پاك زينبين***يافاطمه يافاطمه

 

اي دخترخيرالبشر***اي مام شبيروشبر

 

توبسته اي بارسفر***يافاطمه يافاطمه

 

توسوي عقباميروي***تونزدباباميروي

 

باكوه غمهاميروي***يافاطمه يافاطمه

 

توبانوي غمديده اي***بس رنج وغمهاديده اي

 

بس طعنه ها بشنيده اي***يافاطمه يافاطمه

 

اي دخترخيرالبشر***دربين آن ديوارودر

 

دادي تويك زيباپسر***يافاطمه يافاطمه

 

مظلومي زهراببين***شدپشت درسقط جنين

 

محسن شهيدراه دين***يافاطمه يافاطمه

 

آتش گرفته خانه ات***آن محترم كاشانه ات

 

ازدشمن بيگانه ات***يافاطمه ات يافاطمه

 

گشته كبودآن روي تو***گشته سيه بازوي تو

 

مجروح شدپهلوي تو***يافاطمه يافاطمه

 

توخودشفيع محشري***اما چنان گل پرپري

 

مجروح از آن ضرب دري***يافاطمه يافاطمه

 

ازظلم آل بولهب***دفن توشددرنيمه شب

 

باشدچرا؟ياللعجب***يافاطمه يافاطمه

 

مهدي بگيردانتقام***روزي ازآن قوم لئام

 

اي باقري برگومدام***يافاطمه يافاطمه

 

*****************************

 

ابن عم با وفا

 

بگفتا با علي زهراي اطهر***دم آخر چنين دخت پيمبر

 

الا اي ابن عم با وفايم***روانه سوي عقبي از جفايم

 

حلالم كن حلالم كن عليجان***كه اينك عازمم بر كوي جانان

 

چو گشتم راحت از رنج زمانه***بده غسلم نما دفنم شبانه

 

نما مخفي توقبرم را علي جا ن***ازاين نامردمان وقوم عدوا ن

 

به تشييعم نيا يند اي پسرعم***نگيرند ازبرا يم بزم ما تم

 

كه من راضي نيم ازاين زما نه***كه بردند حق من راغاصبا نه

 

ترا خا نه نشين كردند ازكين***خلا ف حكم قرآن،دين وآئين

 

كنار قبر من از لطف و احسان***پس ازدفنم بخوان آيات قرآن

 

به اطفا ل يتيمم يا وري كن***بجا ي من به آنا ن ما دري كن

 

پدرهستي ازاين پس با ش ما در***چو مادربهرآنان با ش يا ور

 

غم وغصه ازآنان نيك بزداي***تودلجوئي ازآنا ن نيك بنما ي

 

ولي اي با قري درروزعا شور***نبوداين مادر غمگين ورنجور

 

كه بيند با حسين وآلش ازكين***چها كردند آن قوم بدآئين

 

***************************************

 

بنشين ببالين من

 

بنشين ببالين من اي پسر عمو جان***عمر من اندر نوجواني گشته پايان

 

گشتم شهيد راه دين من يا اميرالمومنين***مظلوم علي جان مظلوم علي جان

 

آتش زدند اين مشركين كاشانه ام را***كشتند و از كين محسن ششماهه ام را

 

از دشمنان دين حق گشته كنون غصب فدك***مظلوم علي جان مظلوم علي جان

 

فضه بود شاهد چه آمد بر سر من***از ضرب در كشتند و زيبا پسر من

 

اين صورتم نيلي ببين ازجاي آن سيلي كين***مظلوم علي جان مظلوم علي جان

 

ميگفت و از سوز جگر با چشم گريان***از بعد من جان تو و جان يتيمان

 

جان حسين وهم حسن هم زينب و كلثوم من***مظلوم علي جان مظلوم علي جان

 

دارم وصيت با تو اي شاه زمانه***غسلم بده در شب علي جان مخفيانه

 

بنما تو كفن و دفن من مخفي ز هر زاغ و زغن***مظلوم علي جان مظلوم علي جان

 

از گلزار شهدا و باقري پور

 

***************************************

 

خاك بقيع

 

اي خاك بقيع امشب زهرا بتو مهمان است***مهمان بقيع امشب آن نيّر تابان است

 

اي خاك بقيع اينك با او تو مدارا كن***مهمان تو دلخسته از ظلم فراوان است

 

اي خاك بقيع بر تو زهراي جوانمرا***اينك سپرم اما اين مدفن پنهان است

 

اي خاك بقيع زهرا با پهلوي بشكسته***مهمان تو گرديده نك موقع احسان است

 

با صورت نيلي و بازوي ورم كرده***عازم بسوي جنت اين سيد نسوان است

 

مخفي كنم از دشمن من مدفن زهرا را***او بضعه پيغمبر محبوبه يزدان است

 

اينك حسن و زينب كلثوم و حسين من***بر مادر مظلومه غمديده و نالان است

 

هم جن و ملك نالد بر ماتم زهرايم***هم باقري غمگين خونين دل و گريان است

 

***************************************

 

دنبال قبرمخفي

 

من درمدينه گشتم قبرتورا نديدم***اين عقده ايست بردل اي واي نا اميدم

 

زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را***زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را

 

گه مسجدالنبي وگا هي بقيع رفتم***دنبا ل قبرمخفي اينجا وآنجا گشتم

 

زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را***زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را

 

امّا نگشت پيدا قبري كه گشته پنها ن***زين غصّه اشك ريزم من روزوشب بدا ما ن

 

زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را***زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را

 

قبرتوگشت مخفي ازجورنا كسا ني***شدكفن ودفن جسمت درنيمه شب نها ني

 

زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را***زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را

 

درانتظا ر روزي كه مهديت بيا يد***آن قبرمخفي توبردوستا ن نما يد

 

زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را***زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را

 

گرددظهورمهدي قبرتوآشكا را***يا رب رسا ن ظهورآن يا ردلربا را

 

زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را***زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را

 

اي با قري شودچون عصرظهورمهدي***دنيا ي تيره گردد روشن زنورمهدي

 

زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را***زهــــــرا زهــــــرا يــا زهــــ را

 

مـــهــدي مــهـــدي يــا مــهــــدي***مـــهــدي مــهـــدي يــا مــهــــدي

 

مـــهــدي مــهـــدي يــا مــهــــدي***مـــهــدي مــهـــدي يــا مــهــــدي