دیباچه کتاب

 

بِسمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ والسلام على أشرف الأنبیاء والمرسلین سیدنا محمد و آله أجمعین . وامّا بعد این کتاب مستطاب همراه زائرین حضرت معصومه است که جهة استفاده زائرین حضرت معصومه ، روحانیون ومداحان و مدیران کاروانها تهیّه وتنظیم شده است، هرچند که ران ملخی است نزد سلیمان بردن ، ولکن امیداست که ذخیره یوم لاینفع مالٌ ولابنون باشد انشاءالله .

نظر به اینکه اینجانب سیدمحمد باقری پور «طلبه ای از جمع طلّاب و فضلای حوزه علمیّه مشهد مقدّس فرزند شهید سیدرضا باقری پور و نوه حجّة الاسلام شیخ محمد حسین سیّاره از باز ماندگان واقعه مسجد گوهرشاد مشهد در 21 تیر 1314 که قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب رضاخانی بوقوع پیوست» ، از سال 1350 تحصیل در حوزه علمیه مشهدرا آغاز کردم . و سالهای 1350 تا 1356 که طلیعه یِ انقلاب اسلامی آغاز شد مجالس وعظ و خطابه و به اصطلاح روضه خوانی در تکایا و بعضی از سراها «کاروانسراهای آن زمان که محل تجمّع تجار و کسبه و بُنَکداران بود بجای پاساژهای امروزی» زیاد شده بود مخصوصًا در ماه محرم وصفر و دهه فاطمیه، و استقبال خوبی هم میشد و بیشترین مجالس مشهد به منبرهای مرحوم کافی اختصاص پیداکرده بود البته غیراز ایشان وعّاظ دیگری هم مانند موسوی محبّ الاسلام ، دانش سخنور ، شیخ عبدالله یزدی سخنرانی داشتند ، اینجانب که اوائل طلبگی ام بود به منبرهای مرحوم كافی علاقه بیشتری داشتم هرموقع شب یاروز كه ایشان جائی منبرداشتند اینجانب حضورپیدا میکردم «معمولًا محرم یا صفر و دهه فاطمیه هرسال حدود پنج سال قبل از انقلاب تا زمان شهادتشان مشهد میآمدند از ساعت هشت ونُه قبل از ظهر تا دوازده شب گاهی یک بعد از نصف شب سخنرانی داشتند» و همچنین از بیانات  شیخ عبدالله یزدی ، موسوی محبّ الاسلام صاحب کتاب اقوال الائمّه، دانش سخنورفردوسی ، علامه بهلول گنابادی ، شیخ محمد رضا نوغانى هروقت درمشهد سخنرانی داشتند استفاده میكردم

لذا بعد از گذشت چهل سال ، انگیزه ای درونی مرا برآن داشت که شنیده های ازاین بزرگان را که بعدًا با خواندن احادیث در کتب روائی مورد نظر تطبیق میشد را تحت عنوان مباحث منبری به رشته تحریر درآورم و احادیثی را که در اکثر منابر از آنها استفاده میشد را شرح دهم که دوستان اهل منبر و خطباء وسخنرانان و مبلّغین رسالات الله از آن استفاده نمایند و اینجانب را هم دردعای خیرخود شریک فرمایند

کتابهای چاپ شده از تهیّه کننده این کتاب :

شرح حدیث عبدالعظیم حسنی از امام رضاعلیه السلام ، مبانی اسلام شرح حدیث بُنِی الْإِسْلَامُ على خَمْسٍ  از امام باقرعلیه السّلام ، بانوان وجامعه امروز شرح حدیث کَیفَ بِکُم إذا فَسَدَت نِساؤُکُم ، شرح حدیث شریف سلسلة الذّهب از امام رضا علیه السلام درباب توحید وامامت و...، قصّه های قرآنی شرح حال مختصر پیامبران درآیات قرآنی ، مجموعه اشعارباقری ،  ذکرخدا-دعاهای مورد نیاز مؤمنین در طول هفته«خلاصه کتاب موبایل ذکرخدا ساخته مؤلف» قَواعِدُ الإسلامِ سَبعَة از امیرالمؤمنین علیه السّلام ، شهررمضان درباب اعمال ودعاهای ماه مبارک رمضان «کتاب موبایل آن قبلًا انتشاریافته» ، مکالمات عربی ، همراه زائرین عتبات عالیات ، همراه زائرین حضرت معصومه علیهاسلام «خلاصه کتاب موبایل فاطمه معصومه علیها سلام».

کتابهای در دست اقدام از تهیّه کننده این کتاب:

شرح حدیث وَجَدتُ عِلمَ النّاسِ فی اَربَع امام کاظم علیه السّلام ، شرح اَصْبَحْتُ مَطْلُوباً بِثَمانِ خِصال از امام سجّاد علیه السّلام، شرح چهار خصلت در حدیث امام عسکری علیه السّلام ، رعایت پنج خصلت مؤمن با مؤمن از امام صادق علیه السّلام ، سؤال از چهار چیزفردای قیامت از رسول اکرم صلّی الله علیه وآله ، سِتَّةُ أَشْیاءَ حَسَنٌ وَ لَكِنْ مِنْ سِتَّةٍ أَحْسَنُ از امیرالمؤمنین علیه السّلام  ، قِوَامُ الدِّینِ وَالدُّنْیا بِأَرْبَعَةٍ از امام علی علیه السّلام.

وبعضی ازکتابهای موبایلی ساخته شده که در صفحه قبل اسامی آنها ذکر شد و قبلًا در سایت هُدا نت انتشار یافته است آماده ویراستاری و فهرست بندی و... است برای چاپ کاغذی انشاء اللّه تعالی. وما توفیقی الّا باللّه علیه توکّلت والیه انیب.

باشد که خوانندگان دعایم فرمایند و ذخیره یوم لاینفع مال ولابنون باشد. والله الموفّق للصّواب و انّه خیرناصر و معین .

تحریر مجدد در تابستان 1395- مشهد مقدس پایتخت معنوی جمهوری اسلامی ایران ، سیدمحمد باقری پور

 

 

زیارتنامه حضرت معصومه سلام اللّه علیها

 

امام رضا علیه السّلام: هر كه فاطمه بنت موسی بن جعفر را با معرفت زیارت كند پاداشش بهشت خواهد بود، پس بالای سر رو به قبله ۳۴ مرتبه تكبیر، ۳۳ مرتبه تسبیح و ۳۳ مرتبه تحمید بگویید سپس اینگونه زیارت كنید:

اَلسَّلَامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَى نُوحٍ نَبِیِّ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَى إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَى مُوسَى كَلِیمِ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَى عِیسَى رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا رَسُولَ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا خَیرَ خَلْقِ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا صَفِیَّ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمَ النَّبِیّینَ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنَ أَبِی طَالِبٍ وَصِیِّ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا فَاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیكُمَا یا سِبْطَی نَبِیِّ الرَّحْمَةِ وَ سَیِّدَی شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَینِ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ وَ قُرَّةَ عَینِ النَّاظِرِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِی اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبَارَّ الْأَمِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِی اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیِّ النَّاصِحَ الْأَمِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَلسَّلَامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِكَ وَ سِرَاجِكَ وَ وَلِیِّ وَلِیِّكَ وَ وَصِیِّ وَصِیِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِیجَةَ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا أُخْتَ وَلِیِّ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللَّهِ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ یا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ اَلسَّلَامُ عَلَیكِ عَرَّفَ اللَّهُ بَینَنَا وَ بَینَكُمْ فِی الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنَا فِی زُمْرَتِكُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِیِّكُمْ وَ سَقَانَا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ مِنْ یدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیكُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یرِیَنَا فِیكُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ یجْمَعَنَا وَ إِیّاكُمْ فِی زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صلّی اللّه عَلَیهِ وَآلِهِ وَ أَنْ‏ لَا یسْلُبَنَا مَعْرِفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِیٌّ قَدِیرٌ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ التَّسْلِیمِ إِلَى اللَّهِ رَاضِیاً بِهِ غَیرَ مُنْكِرٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ وَ عَلَى یقِینِ مَا أَتَى بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ نَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَكَ یا سَیِّدِی اَللَّهُمَّ وَ رِضَاكَ وَ الدَّارَ الآخِرَةَ یا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَةِ فَلَا تَسْلُبَ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ اَللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عَافِیتِكَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ (بحارالأنوار ج : 99 ص : 266)

 

احادیث منقوله از حضرت معصومه(سلام الله علیها)

 

حدثتنی فَاطِمَةُ وَ زَیْنَبُ وَ أمَّ کُلْثُوم بَنَاتُ مُوسَى بْنِ جَعْفَر قُلْنَ:... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّه ِصَلَّى اللّه عَلَیْه وَ آله و سَلَّمَ وَ رَضِىَ عَنْهَا قَالَتْ : «أنَسِیتُمْ قَوْلَ رَسُول ِاللّه ِصِلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ سَلَّم یَوْمَ غَدِ یرِخُمٍّ، مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوُلاهُ وَ قَوْلُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آله و سَلَّمَ ،أنْتَ مِنِّى بِمَنْزلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسى؟!» فاطمه معصومه (سلام الله علیها) این روایت را از دختر امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که سلسله سندش در نهایت به فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مى رسد. فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، دختر بزرگوار رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «آیا فرمایش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را در روز غدیر خم فراموش کرده اید که فرمود: هر کس من مولاى اویم، على مولاى اوست، و (آیا فراموش کرده اید) دیگر فرمایش آن حضرت را که فرمود: تو براى من همانند هارون براى موسى هستى؟!»(عوالم العلوم، ج 21، ص 353 به نقل از اسنى المطالب ص 49 تا ص 51)

مرحوم علامه مجلسى از شیخ صدوق روایتى بس ارزشمند درباره ارزش زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) نقل مى کند: قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَنِ الرِضَا(علیه السلام) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِمُوسَى بْنِ جَعْفَر (علیه السلام)، فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ. راوى گوید از امام رضا(علیه السلام) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسیدم. آن حضرت فرمود:« هرکس قبرش را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود

… عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ موسَى بْن جَعْفَر (علیه السلام)... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللّه ِصَلَّى اللّهِ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل ِمُحَمَّد ماتَ شَهِیداً. فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، از دختر امام صادق (علیه السلام) روایتى نقل مى کند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) مى رسد که آن حضرت مى فرماید: حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «آگاه باشید! هر کس با محبّت آل محمّد بمیرد شهید از دنیا رفته است.»

مرحوم علامه مجلسى از شیخ صدوق روایتى بس ارزشمند درباره ارزش زیارت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) نقل مى کند: قَالَ سَألْتُ اَبَا الْحَسَنِ الرِضَا(علیه السلام) عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَر (علیه السلام)، فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةَ. راوى گوید از امام رضا(علیه السلام) درباره حضرت فاطمه معصومه پرسیدم. آن حضرت فرمود:« هر کس قبرش را زیارت کند، بهشت بر او واجب مى شود .

 

روایاتی در باب زیارت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها

 

سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السّلام عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیها السّلام؛ فَقَالَ علیه السّلام: مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ سعد بن سعد: از امام رضا علیه السّلام درباره فاطمة بنت موسى بن جعفر علیها السّلام پرسیدم؛ فرمود: هركس وی را زیارت كند پاداشش بهشت باشد. (عیون أخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۲۶۷؛ ثواب الأعمال ص۹۸؛ كامل الزیارات ص۳۲۴)

عَنِ ابْنِ الرِّضَا علیه السّلام قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ عَمَّتِی بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ؛ امام جواد علیه السّلام: هر كه قبر عمه ام را در قم زیارت كند، بهشت پاداش اوست. (كامل الزیارات ص۳۲۴)

عَنِ الصَّادِقِ علیه السّلام قَالَ: إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ؛ امام صادق علیه السّلام: خدا را حرمی است و آن مكه است، پیامبر را حرمی است و آن مدینه است، امیرالمومنین را حرمی است و آن كوفه است و برای ما حرمی است و آن قم است و در آن خانمی از فرزندان من به نام فاطمه دفن خواهد شد، هركس وی را زیارت كند پاداشش بهشت خواهد بود. (بحارالأنوار ج : ۹۹ ص : ۲۶۶)

روى القاضى نور اللّه عن الصّادق علیه السّلام قال: إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ  أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ  أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْكُوفَةُ الصَّغِيرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ. خداوند حرمى دارد كه مكه است پیامبر حرمى دارد و آن مدینه است و حضرت على (ع) حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (ع) است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مى شوند .

ثواب الأعمال و عیون اخبار الرضا(ع): عن سعد بن سعد قال: سالت اباالحسن الرضا(ع) عن فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) فقال: من زارها فله الجنة. امام رضا (ع) فرمود: كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زیارت كند پاداش او بهشت است .

كامل الزیارة عن ابن الرضا علیهماالسّلام قال: من زار قبر عمّتى بقم فله الجنّة. امام جواد علیه السّلام فرمود: كسى كه عمه ام را در قم زیارت كند پاداش او بهشت است .

امام صادق (ع)فرمود: من زارها عارفاً بحقّها فله الجنّة. (بحار ج ٤٨ صفحه ٣٠٧) امام صادق (ع) كسى كه آن حضرت را زیارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد به بهشت مى رود. ایضًا فرمود: «إنَّ زیارتَها تُعادِلُ الجنّه» یعنی زیارت حضرت معصومه همسنگ بهشت است.وهنچنین فرمود: الا انَّ حرمى و حرم ولدى بعدى قم (بحار ج ٦٠ صفحه ٢١٦) امام صادق (ع)فرمود آگاه باشید كه حرم و حرم فرزندان بعد از من قم است

لقب «معصومه» را امام رضا(ع) به خواهر خود عطا فرمود: آن حضرت در روایتى فرمود: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.» (ناسخ التواریخ، ج ٣، ص ٦٨، به نقل از كریمه اهل بیت، ص ٣٢) «هركس معصومه را در قم زیارت كند،مانند كسى است كه مرا زیارت كرده است.» ایضًاامام رضا(ع) در روایتى دیگر مى فرماید: هركس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در رى یا خواهرم را در «قم» زیارت كند كه ثواب زیارت مرا در مى یابد. (زبدة التصانیف، ج ٦، ص ١٥٩، به نقل از كریمه اهل بیت، ص ٣) از این حدیث جلالت قدر حضرت حمزه بن موسی بن جعفر(ع) نیز روشن می‌شود.

علامه بزرگوار محمدباقر مجلسی از امام رضا روایت می‌کند که خطاب به سعد بن سعد اشعری فرمود: یا سعد عندکم لنا قبر.  یعنی: ای سعد! قبری از ما نزد شماست. سعد می‌گوید که عرض کردم: «فدایت گردم، آیا قبر فاطمه دختر حضرت موسی بن جعفر را می‌فرمایید؟» فرمود: «نعم، من زارها عارفا بحقّها فله الجنّة، فإذا  أتیت القبر عند رأسها مستقبل القبله، وکبّر أربعا وثلاثین تکبیرة، وسبّح ثلاثا وثلاثین تسبیحة، واحمد اللّه ثلاثا وثلاثین تحمیدة، ثم قل: السّلام علی آدم صفوه الله …» آری هر کس او را زیارت کند در حالی که عارف به حق او باشد، بهشت از آنِ اوست. پس هرگاه به کنار قبر او آمدی، در نزد بالای سرش بایست و ۳۴ مرتبه الله اکبر، ۳۳ مرتبه سبحان الله، ۳۳ مرتبه الحمدلله بگو، آنگاه بگو: السلام علی آدم صفوه الله… – تا پایان زیارت شریفه-». مطابق این حدث شریف زیارت نامه حضرت معصومه از حضرت رضا(ع) روایت شده و به اصطلاح ماثور است و در میان بانوان اهل بیت بعد از حضرت فاطمه زهرا(س) تنها بانوی مجلله‌ای که زیارت ماثوره دارد کریمه اهل بیت است.

لقب دیگر حضرت معصومه(س) «كریمه اهل بیت» است. این لقب نیز بر اساس رؤیاى صادقانه یكى از بزرگان، از سوى اهل بیت به این بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى این رؤیاى صادقانه بدین شرح است : مرحوم آیت اللّه سید محمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشى (ره) بسیار علاقه مند بود كه محل قبر شریف حضرت صدّیقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پایان رساندن ختم و توسّل بسیار، استراحت كرد. در عالم رؤیا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و یا امام صادق (ع) مشرّف شد. امام به ایشان فرمودند: «عَلَیكَ بِكَرِیمَةِ اَهْل الْبَیت» یعنى به دامان كریمه اهل بیت چنگ بزن . ایشان به گمان اینكه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض كرد: «قربانت گردم، من این ختم قرآن را براى دانستن محل دقیق قبر شریف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زیارتش مشرّف شوم.»امام فرمود: «منظور من، قبر شریف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود: «به دلیل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شریف حضرت زهرا(س) پنهان بماند؛ از این رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شریف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.»مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصمیم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زیارت حضرت معصومه (س) رهسپار ایران شود. وى بى درنگ آماده سفر شدو همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زیارت كریمه اهل بیت ترك كرد. (ازكتاب كریمه اهل بیت، ص٤٣، با تلخیص و تصرّف)

فضایل شهر مقدّس قم

 

قال الصّادق علیه السّلام : سلام اللّه على قم یستسقى اللّه بلادهم الغیث و ینزل اللّه علیهم البركات و یبدّل اللّه سیئاتهم حسنات، هم اهل ركوع و سجود و قیام و قعود، هم الفقهاء العلماء، هم اهل الدّرایه و الرّوایه و حسن العبادة. امام صادق (ع) فرمودند: سلام بر مردم قم، خداوند شهرهاى آنان را با باران سیراب مى كند، بركتها را بر آنان نازل مى كند، و بدیهاى آنان را به خوبى تبدیل مى كند، آن ها اهل ركوع و سجود و قیام و قعود هستند. آنان فقیه و دانشمند هستند. آنان اهل درك حقایق و روایت و عبادت نیكو هستند. (بحارالانوار، 60/217)

قال الصادق علیه السّلام : اذا اصابتكم بلیّة و اناء فعلیكم بقم فانّه مأوى الفاطمیّین. امام صادق (ع) فرمودند: زمانى كه رنج و زحمت و گرفتارى به شما رو آورد، به قم روى آورید، زیرا قم پناهگاه فاطمیان و محل آسایش مؤمنان است. (بحار الانوار، 60/215)

عن عفان البصرى عن ابى عبداللّه (ع) قال لى: اتدرى لم سمّى قم؟ قلت: اَللّه و رسوله و انت اعلم قال: انّما سمّى قم لانّ اهله یجمعون مع قائم آل محمّد  صلوات اللّه علیه و یقومون معه و یستقیمون علیه و ینصرونه. عفان بصرى مى گوید: امام صادق (ع) به من فرمود: مى دانى چرا قم نامیده شد؟ گفتم: خدا و پیامبرش و شما آگاه ترید. فرمودند: قم نامیده شد چون اهل آن با قائم آل محمد (ص) همراه مى شوند و با او قیام مى كنند و او را یارى مى كنند و استوار خواهند بود. (بحار الانوار، 60/216)

قال ابوالحسن علیه السّلام : انّ للجنّة ثمانیة ابواب و واحد منها لاهل قم و هم خیار شیعتنا من بین سایر البلاد خمّر اللّه تعالى ولایتنا فى طینتهم. امام هفتم (ع) فرمودند: بهشت داراى هشت در است و یكى از آن ها براى مردم قم است، و آنان در میان مردم سایر شهرها بهترین شیعیان ما هستند، خداوند ولایت ما را در طینت آنان قرار داد. (بحارالانوار، 60/216)

قال الصّادق علیه السّلام : انّ لعلى قم ملكا رفرف علیها بجناحیه لایریدها جبّار بسوء الّا اذابه اللّه كذوب الملح فى الماء. امام صادق (ع) فرمودند: براى قم فرشته اى است كه بال هایش را بر آن گسترده است، هیچ ستمگرى قصد آزار قم نمى كند مگر این كه خداوند او را ذوب مى كند همانند ذوب شدن نمك در آب . (بحار الانوار، 60/217)

قال الصّادق علیه السّلام : انّ المَلائِكَة لتَدْفَعُ البَلایا عَنْ قُمْ وَ اَهْلِهِ وَ ما قَصَدَهُ جَبّارٌ سوءا اِلّا قَصَمَهُ قاصِمْ الجَبّارین. فرشتگان خدا، همواره بلاها وخطرات را از قم و اهل آن برطرف مى سازند وهیچ ستمگرى، قصد نابودى قم را نمى كند مگر این كه خداوند نابودش مى سازد. (منتخب الاثر صفحه 443 / سفینة البحار ج 2 صفحه 445)

قال على علیه السّلام : سلامُ اللّه عَلى اهلِ قُمْ وَ رَحْمَةَ اللّه على اهل قُمْ... هُمْ اهلُ رُكوُع وَ خُشوُع وَ سُجوُد وَ قیام وَ صیام هُمُ الفُقَها ُ العُلَما ُ الفهماء هُمْ اهلُ الدّینِ و الولایةِ وَ حُسْنِ العبادَةِ، صَلواتُ اللّه عَلَیهم وَ رَحْمَةُ اللّهِ وبَركاتُه. سلام خدا بر مردم قم باد و رحمت خدا بر آنان باد، آنان اهل ركوع و سجودو خشوع و نمازو روزه اند، آنان فقیهان و عالمان وهوشمندان هستند، آنان دیندارو دوستدار خاندان پیامبر و اهل عبادت هاى شایسته هستند درود خداو رحمت و بركات او بر مردم قم باد. (آینده وآینده سازان صفحه 40)

قال الصادق علیه السّلام : الا انَّ قُمْ حَرَمى وَ حَرَمَ ولْدى مِنْ بَعْدى . بدانید كه قم، حرم من وحرم فرزندان پس از من است. (تاریخ قم صفحه 7)

قال الصادق علیه السّلام : اذا اصابَتْكُمْ بَلِیةٌ وَ عِناء فَعَلَیكمْ بِقُم فَاِنَّهُ مَأْوى الفاطمیّین. آن گاه كه بلاها و مشكلات به شماروى كرد، به شهر قم روى آوریدكه قم جایگاه امن فرزندان فاطمه(س) است. (بحار النوار ج 60 صفحه 215)

قال على ابن موسى الرضا علیه السّلام : اِنّ لِلجَنَّةِ نَمانَیة اَبوْاب و لِأهْل قُم واحِدٌ مِنْها فَطوبى لَهُمْ ثُمَّ طُوبى لَهُمْ ثُمَّ طوُبى لَهُمْ. بهشت هشت در دارد كه یك در از آن ها ویژه مردم قم است. خوشا به حال آنان - خوشا به حال آنان - خوشا به حال آنان . (سفینة البحار ج 2 صفحه 445)

قال الصّادق علیه السّلام : تُرْبَة قُم مُقَدَّسَةٌ وَ اَهْلُها مِنّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ لایریدُهُمْ جَبّارَ اِلّا عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ... اما اِنَّهُمْ اَنْصارُ قائِمِنا وَ دُعاةُ حَقِّنا. خاك قم مقدس است و مردم آن از ما خاندان پیامبر هستند و ما نیز آنان هستیم، هیچ ستمگرى قصد آزار مردم قم را نو كند جز آنكه بزودى عقوبت مى شود. بدانیدكه مردم قم یاران قائم ما و مبّلغان حق ماهستند. (بحارالانوار ج 60 صفحه 218 و سفینة البحار ج 2 صفحه 447)

قال موسى بن جعفر علیه السّلام : قُمْ عُشِّ آل محمّد وَ مأوَى شیعَتِهِمْ و... یدْفَعُ اللّهُ عنهم شرّ الأعادى وَ كُلُّ سوء. قم خانه آل محمّد و جایگاه پیروان آنان است. خداوند شرّ دشمنان را از شهر قم كوتاه و دفع مى كند و هر بدى را از آن دور مى سازد. (بحار الانوار ج 60 صفحه 218 و سفینة البحار ج 2 صفحه 447)

قال موسى بن جعفر علیه السّلام : رَ جُلٌ مِن اَهْل قُمْ یدعُو النّاسَ اِلىَ الحَّق یجْتَمِعُ مَعَهُ قَوُمٌ كَزُبُرِ الحَدید لا یملّون عَن الحَرْب و لایجْنُبُونَ وَلا یحَرِّكُهُمُ الرِّیاحُ العَواصِفُ و عَلىَ اللّه یتَوكَّلوُنَ وَ العاقِبَةُ للمُتَّقین. شخصى از اهل قم مردم را به حق فراخواهدخواند و در اطراف او كسانى جمع مى شوند كه چونان قطعه هاى آهن مقاومند از جنگ خسته نمى شوند و نمى ترسند وهیچ باد سركش تندى آن ها را تكان نمى دهد و به خدا توكّل دارند و عاقبت از آن متقین است . (سید بن طاووس الملاحم و الفتن صفحه 38 و بحارالانوار ج 57 صفحه 216)

امام باقر علیه السّلام میفرماید: کَانّی بِقَومٍ قَد خَرَجُوا بِالمَشرِقِ یطلُبونَ الحَقَّ فَلایعطُونَهُ ثُمَّ یطلُبونَهُ فَلایعطُونَهُ فَاِذا رَأوا ذلِکَ وَضَعُوا سُیوفَهُم عَلی عَواتِقِهِم فَیعطونَ ما سَألوا فَلا یقبَلونَه حَتّی یقُومُوا وَ لایدفَعونَها إِلا إِلی صاحِبِکُم، قَتلاهُم شُهَداءُ أما إِنّی لَو أدرَکتُ ذلِکَ لَاستَبقَیتُ نَفسی لِصاحِبِ هذَاالاَمرِ؛ گویا میبینم مردمی در شرق قیام کرده، حق را طلب میکنند، ولی به آنان نمیدهند. دوباره حق را میطلبند، به آنان داده نمیشود. وقتی اوضاع را چنین دیدند شمشیرهای خود را بر شانهها میگذارند، پس آنگاه حاضر میشوند که حق آنان را بدهند، اما آنان دیگر قبول نمیکنند تا اینکه قیام می کنند و آن را جز به صاحب شما تحویل نمی دهند. کشته های آنها شهید به شمار می روند. آگاه باشید! اگر من آن زمان را درک کنم، خود را برای صاحب این امر نگاه میدارم. (کتاب الغیبه، ص 145)

امام صادق علیه السّلام نیز میفرماید: سَتَخلُواکُوفَهُ مِنَ المُؤمِنینَ، وَ یأزِرُ عَنهَا العِلمُ کَما تَأزِرُ الحیُ فی جُحرِها. ثُمَّ یظهَرُ العِلمُ بِبَلدَة یقالُ لَها قُم، وَ تَصیرُ مَعدِناً لِلعِلمِ وَالفَضلِ حَتّی لایبقی فِی الأَرضِ مُستَضعَفٌ فِی الدِّینِ حَتَّی المُخَدَّرات فِی الحِجال وَ ذلکَ عندَ قُربِ ظُهُورِ قائِمِنا، فَیجعَلُ اللهُ قُم وَ اَهلَهُ قائِمینَ مَقامَ الحُجَّةِ وَ لَولا ذلِک لَساخَتِ الاَرضُ بِاَهلِها وَ لَم یبقَ فِی الاَرضِ حُجَّةٌ، فَیفیضُ العِلمُ مِنهُ اِلی سائِرِ البِلادِ فِی المَشرِقِ وَالمَغرِبِ فَیتِمُّ حُجَّةَ اللّهِ عَلَی الخَلقِ، حَتّی لایبقی اَحَدٌ عَلَی الاَرضِ لَم یبلُغ اِلَیهِ الدّینُ وَالعِلمُ، ثُمَّ یظهَرُ القائِمُ (عج).؛ به زودی کوفه از مؤمنان خالی میشود، و علم از آن میگریزد و پنهان میشود، آنگونه که مار در سوراخش پنهان میگردد. سپس علم در شهری به نام قم ظاهر میگردد و شهر قم کانون علم و فضل میشود، و چنان دنیا را به حقایق آشنا میسازد که در روی زمین مستضعفی در دین باقی نماند، حتی زنان در پرده، و چنین زمانی نزدیک ظهور قائم آل محمد (ص) است. سپس خداوند قم و اهل آن را قائم مقام حجت خدا قرار میدهد، که اگر چنین نشود زمین اهل خودش را فرو میبرد و حجتی باقی نمیماند. آنگاه علم (علوم اسلامی) از قم به تمام دنیا میرسد و مشرق و مغرب عالم را فرامیگیرد و حجت خدا بر خلق تمام میگردد، زیرا در تمام روی کره زمین کسی باقی نمیماند که دین و علم به او ابلاغ نشده باشد. آنگاه امام زمان(ع) ظاهر میشود. (منتخب الاثر، ص 443؛ بحارالانوار، ج 57، ص 213)

احادیث یه سری خصوصیات مکانی و شخصیتی رو بیان کرده که به انقلاب اسلامی ما و رهبر انقلاب تطبیق داره .

ویژگی انقلاب ما این بود که دیگه از هر طرف داشتن نماد های اسلام و ارزشهای اسلام رو از بین میبردن که امام راحل وارد عرصه شدن و دوباره شعارها و آموزه های اسلامی رو بین مردم ایران و دیگر جوامع زنده کردن و با مبارزه های انقلابی خود یک انقلابی رو پیریزی کردن که برای تمام عدالت طلبها و آزادی خواهان نمونه و الگو شد که نمونه هایی از الگو گیری ها رو طی این چند سال داریم میبینیم.

امام صادق علیه السّلام : ان الله... احتج ببلدة- قم علی سایر البلاد و باهلها علی جمیع اهل المشرق و المغرب من الجن و الانس و لم یدع الله قم و اهله مستضعفا بل وفقهم و ایدهم. خداوند شهر قم را حجت بر سائر سرزمینها قرار داد و به وسیله مردم قم بر تمام اهل مشرق و مغرب از جن و انس حجت تمام کرد.خداوند قم و اهل آن را مستضعف نخوانده است بلکه ایشان را موفق و تایید نموده است.

امام صادق علیه السّلام : ان اهل قم مغفور لهم. امام هادی (ع): اهل قم و اهل آبة مغفور لهم لزیارتهم لجدّی علی بن موسی الرّضا (علیه السّلام) بطوس. گناهان اهل قم و آوه بخشیده شده زیرا جدم حضرت امام رضا (علیه السّلام) را در طوس زیارت می کنند.

امام صادق علیه السّلام : ان الله اختار من جمیع البلاد، کوفة و قم و تفلیس. خداوند از میان تمام شهرها کوفه،قم و تفلیس را برگزید.

امام صادق علیه السّلام : ما اراد احد بقم و اهله سوءا الا اذله الله و ابعده من رحمته. کسی نسبت به قم قصد بد نمی کند، مگر این که خداوند او را خوار و از رحمتش دور می گرداند.

خلاصه زندگی حضرت معصومه علیها السّلام

 

حضرت فاطمه معصومه علیها السّلام در روز اول ذیقعده سال 173 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار آن حضرت، امام موسی کاظم علیه السّلام و مادر گرامی اش حضرت نجمه خاتون می باشد، که بعد از تولد حضرت رضا علیه السّلام به «طاهره» ملقب گردید. (مناقب، ج 4، ص 367; زندگانی حضرت موسی بن جعفر علیه السّلام، عمادزاده، ج 2، ص 375)

بنابراین حضرت معصومه علیها السّلام با امام رضا علیه السّلام خواهر و برادر ابوینی هستند. در سال 201 قمری در پی انتقال اجباری امام رضا علیه السّلام به خراسان، حضرت معصومه علیها السّلام بعد از یک سال تحمل دوری برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان گردید. از آن جایی که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام پیام آور فرهنگ و معارف اهل بیت علیهم السّلام و مدافع مظلومیت امامان شیعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوت های زمان بود، عوامل حکومتی بنی عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتی طبق نوشته استاد محقق شیخ جعفر مرتضی عاملی در کتاب حیاة الامام الرضا علیه السّلام، آن حضرت را نیز مسموم نمودند (حیاة الامام الرضا علیه السلام، ص 428) . حضرت فاطمه معصومه علیها السّلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار گردید و فرمود: مرا به شهر قم ببرید; زیرا از پدرم شنیدم که می فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست. (ودیعة آل محمد صلی الله علیه و آله، ص 12) . برای همین حضرت معصومه علیها السّلام در 23 ربیع الاول سال 201 قمری به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زیادی از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسی بن خزرج که به «بیت النور» شهرت یافت، در دهم ربیع الثانی سال 201 هجری دیده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان» محل فعلی مزار آن حضرت دفن گردید.

او در اقامت هفده روزه خود در قم، به عبادت و راز و نياز با خدا اشتغال داشت، چنان كه عبادتگاه او كه آن را"بيت النّور" گويند و اكنون در مدرسه ستّيه قم در محله ميدان مير قرار گرفته، گواه نورانيت و صفاي ممتاز او در ارتباط با خداست.

سفری مقدّس به شهری مقدّس

 

در سال 201 هـ . ق ، یك سال پس از سفر تبعیدگونه حضرت رضا (ع) به شهر " مرو" حضرت فاطمه معصومه (س) همراه عدّه ای از برادران خود برای دیدار برادر و تجدید عهد با امام زمام خویش راهی دیار غربت شد. در طول راه به شهر ساوه رسیدند، ولی در آنجا عده ای از مخالفین اهل بیت با مأموران حكومتی همراهی نموده و با همراهان حضرت به نبرد و جنگ پرداختند كه عدّه ای از همراهان حضرت در این حادثه غم انگیز به شهادت رسیدند. زندگانی حضرت معصومه , مهدی منصوری , ص 14 و به نقل از ریاض الانساب , تألیف ملك الكتّاب شیرازی) حضرت در حالی كه از غم و حزن بسیار مریضه بود با احساس نا امنی در شهر ساوه فرمود: مرا به شهر قم ببرید ، زیرا از پدرم شنیدم كه فرمود:" شهر قم مركز شیعیان ما می باشد" ؛ (دریای سخن , سقازاده تبریزی , نقل از ودیعه آل محمّد , محمد صادق انصاری , ص 12)  سپس حضرت به طرف قم حركت نمود. بزرگان قم وقتی از این خبر مسرّت بخش مطّلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالی كه " موسی بن الخزرج " بزرگ خاندان " اشعری" زمام شتر آن مكرّمه را به دوش می كشید ؛ ایشان در میان شور و احساسات مردم قم وارد آن شهر مقدّس شد و در منزل شخصی " موسی بن خزرج " اجلال نزول فرمود. آن بزرگوار هفده روز در شهر ولایت و امامت به سر برد و در این مدّت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود و واپسین روزهای عمر پر بركت خویش را با خضوع و خشوع در برابر ذات پاك الهی به پایان رساند.

سراى «موسى بن خزرج‏» كه حضرت معصومه (س) چند صباحى در آنجا به سر برد، به مدرسه معروف «ستیه‏» است. این سرا در محله «میدان میر» وسط شهر قم در یكى از محله‏هاى قدیمى بود و عبادتگاه آن حضرت به نام «بیت النور» در وسط آن، قرار داشت. موسى بن خزرج پس از رحلت آن بانوى گرانقدر، محراب ایشان را به همان حال باقى گذارد، و دیگر نقاط خانه خویش را نیز به احترام ایشان، مسجد كرد. اصل محراب فاطمه معصومه (س) كه در نزد عوام به «تنور» مشهور است تاكنون پابرجاست و مردم از قدیم الایام تاكنون براى تیمن و تبرك و خواندن زیارت و دعا بدان جا مى‏روند. محراب مزبور كه غرفه كوچكى بیش نبوده، تجدید بنا شده و به صورتى زیبا در آمده است.و در كنار آن، مدرسه‏اى براى طلاب علوم دینى ساخته شده كه به «مدرسه ستّیه‏» معروف است.

نیز در ضلع غربى و و جنوبى آن، مسجدى بنا گردیده است. سراى موسى بن خزرج در آن روزگار به هنگام ورود حضرت معصومه (س) در منتهى الیه جنوب غربى شهر قم قرار داشت. زیرا بر اساس آثارى كه موجود است، شهر قم در آن عصر در شمال شرقى شهر فعلى قرار داشت و به تدریج‏به سمت غرب و جنوب كشیده شد. البته در حال حاضر محل نامبرده در اواسط قسمت قدیمى شهر به سمت جنوب است. ناحیه ‏اى كه آستانه مقدسه با مدارس و مساجد تابع آن در آنجا قرار دارد، پیش از رحلت‏حضرت معصومه (س)، احتمالا باغ آباد و مصفایى از املاك موسى بن خزرج بود. چون در آن دوران، متداول و معمول بود كه رؤسا و بزرگان عرب علاوه بر خانه‏هاى مجللى كه داخل شهر داشتند، هر یك به تناسب موقعیت و مقام خویش در باغهاى اختصاصى خود در سواحل رودخانه، كاخ و قصرى مشرف بر آب براى تفریح در ایام بهار و تابستان بنا مى‏نمودند. با توجه به وضعیت محل مذكور و موقعیت متناسب «بابلان‏» همان محلى كه امروزه پیكر مقدس حضرت معصومه (س) قرار دارد.و شخصیت موسى بن خزرج، حدس زده مى‏شود كه كاخ ییلاقى موسى در همان ناحیه قرار داشت.و به طورى كه از قراین برمى‏آید، باغ و كاخ مزبور را موسى فوق العاده دوست مى‏داشت.و به همین جهت آن را نثار مقدم حضرت معصومه نمود و محل دفنش را در آنجا نهاد. ظاهرا موسى بن خزرج با مشاهده وضع مزاجى نامناسب و وخامت‏حال حضرت معصومه (س) ایشان را به باغ ییلاقى خویش دعوت نمود تا از آن رهگذر از ازدحام مردم در امان بماند. علت ‏برگزیدن شهر قم بر اساس سخن مشهور: پس از اینكه فاطمه معصومه (س) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. و چون در خود توان رفتن به خراسان را ندید، و یقین پیدا كرد كه دیگر هرگز برادرش امام رضا (ع) را نخواهد دید، تصمیم گرفت‏به قم كه از پیش مى‏دانست در آنجا به لقاى حق خواهد شتافت.

یكى از نویسندگان درباره علت رفتن حضرت معصومه (س) به شهر قم گوید: «این مجلله در اوائل سال 201 هجرى به مقصد «مرو» از مدینه طیبه بیرون آمده، بین راه در ساوه كه شهرى معظم و مردمش «شافعى مذهب‏» و بسیار هم متعصب بودند. به شدت مریضه و ناتوان گشته، بواسطه فقدان اصحاب وفاق و وجدان ارباب نفاق و به علت نبودن طبیب معالج و نداشتن پرستار دلسوز و مكان مناسبى براى آسایش خود، مجبور مى‏شود كه از راه مقصد، اندكى منحرف گشته، خود را به شهر قم كه از بلاد مستحدثه شیعیان و مراكز موالى و دوست داران آن خاندان، مى‏دانست‏با آنكه در مسیر او نبود. و از قرائن، مستفاد مى‏شود كه فاطمه (س) قبل از حركت‏خود از ساوه به طرف قم، رؤساى قم را از مقدم خویش به ساوه، خبردار كرده بود... معلوم مى‏شود موقعى كه بى‏بى بیمار مى‏شود، به جهاتى كه نگارش یافت، خود را از حركت‏به طرف قم ناچار مى‏دیده، از طرفى هم نمى‏خواسته است كه بدون سابقه دعوت بدان شهر كه از مسیر او دور است، وارد شود. بنابراین، از ورود خود به ساوه «آل سعد» را آگهى مى‏دهد تا آنان به طلب وى از قم بیرون آیند.»

برخى درباره سبب روى آوردن حضرت معصومه (س) به قم، گویند: بى‏تردید مى‏توان گفت كه آن بانوى بزرگ، روحى ملهم و آینده‏نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتى كه بعدها براى این سرزمین پیش مى‏آید - محوریتى كه آرامگاه ایشان مركز آن خواهد بود- بدین دیار، روى آورد...

 

غروب مهتاب در شهر ستارگان

 

حضرت معصومه (س) هفده روز بیشتر پس از ورود به قم، زنده نماند و سپس دعوت حق را لبیك گفت و به سوى بهشت ‏برین پرواز كرد. این حادثه به سال 201 هجرى رخ داد.

سرانجام آن همه شوق و شور و شعف ، از اجلال نزول كوكب ولایت و توفیق زیارت بانویی از تبار فاطمه اطهر ، با افول نجمه آسمان عصمت و طهارت ، مبدّل به دنیایی از حزن و اندوه شد ، و این غروب غم انگیز عاشقان امامت و ولایت را در سوك و عزا نشاند. در رابطه با علّت مریضی نابهنگام حضرت و مرگ زود رس آن بزرگوار گفته شده است كه زنی در شهر ساوه ایشان را مسموم نمود كه این مطلب با توجه به درگیری دشمنان اهل بیت با همراهان حضرت و شهادت عده ای از آنها "در ساوه" و جوّ نامساعد آن شهر و حركت نابهنگام آن بزرگوار در حال مریضی به سوی شهر قم ، مطلبی قابل قبول می تواند با شد. آری آن حضرت كه می رفت زینب وار با سفر پر بركتش سند گویایی بر حقانیت امامت رهبران راستین و افشاگر چهره نفاق و تزویر مأمونی باشد، و همانند قهرمان كربلا پیام آور خون سرخ برادری باشد كه این بار مزّورانه به قتلگاه (بنی عباس ) برده می شد، ناگاه تقدیر الهی بر این شد كه مرقد آن بزرگ حامی خط ولایت و امامت برای همیشه تاریخ ، فریادگر مبارزه با ظلم و بی عدالتی ستم پیشگان دوران و الهام بخش پیروان راستین تشیع علوی در طول قرون و اعصار باشد. بعد از وفات شفیعه روز جزا آن حضرت را غسل داده و كفن نمودند ، سپس به سوی قبرستان " بابلان" تشییع كردند ولی به هنگام دفن آن بزرگوار " به خاطر نبودن محرم " " آل سعد" دچار مشكل شدند و سرانجام تصمیم گرفتند كه پیرمردی به نام" قادر" این كار را انجام دهد. ولی قادر و حتّی بزرگان و صلحا ، شیعه قم هم ، لایق نبودند عهده دار این امر مهم شوند ؛چرا كه معصومه اهل بیت را باید امام معصوم به خاك سپارد. مردم منتظر آمدن " آن پیرمرد صالح " بودند ، كه ناگهان دو سواره را دیدند كه از جانب ریگزار به سوی آنان می آیند و قتی نزدیك جنازه رسیدند ، پیاده شده و بر جنازه نماز خواندند و جسم پاك ریحانه رسول خدا را در داخل سردابی " كه از قبل آماده شده بود " دفن كردند و بدون اینكه با كسی تكلّمی نمایند ، سوار شده و رفتند ، و كسی هم آنها را نشناخت (تاریخ قدیم قم , ص 214). به قول یكی از بزرگان (آیة اللّه فاضل لنكرانی "دام ظله") هیچ بعید نیست كه این دو بزرگوار ، امامان معصومی باشند كه برای این امر مهم به قم آمدند. پس از پایان رسیدن مراسم دفن ، موسی بن الخزرج سایبانی از حصیر و بوریا بر قبر شریف آن بزرگوار برافراشت و این سایبان برقرار بود تا زمانی كه حضرت زینب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبّه ای آجری بر آن مرقد مطهّر بنا كرد.(سفینه البحار , ج 2 , ص 376) و بدین سان تربت پاك آن بانوی بزرگ اسلام قبله گاه قلوب ارادتمندان به اهلبیت (ع) شد.

 

سیر تاریخی بارگاه حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) به طور كوتاه

 

پس از خاكسپاری پیكر حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) در محل فعلی، كه در آن عصر به نام بابلان نام داشت، پسران اشعری، سایبانی از بوریا، بر روی مرقد او ترتیب دادند، پس از مدتی در اواسط قرن سوم هجری قمری، حضرت زینب دختر امام جواد (علیه السّلام) از مصالح آجر و سنگ و گچ، گنبد و بارگاهی بر روی مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) ساخت.

سپس به مرور زمان دو گنبد دیگر در كنار گنبد اول ساخته شد كه سومین آنها مدفن حضرت زینب دختر امام جواد(علیه السلام) شد.

این سه گنبد تا سال 457 هـ .ق برقرار بودند، تا اینكه در همان سال میرابوالفضل عراقی(وزیر طغرل كبیر) به تشویق عالم بزرگ، شیخ طوسی(متوفای سال 460 قمری) به جای آن سه گنبد، یك گنبد مرتفعی ساخت.

در عصر صفویه

از آن زمان تا ظهور خاندان صوفی بارگاه به همان وضعی كه نگاشتیم بود، نه ضریحی بود و نه ایوان های باشكوهی كه اكنون دیده می شود، و نه صحن كهنه و نو. تعمیرات مهم آستانه مقدسه حضرت معصومه از زمان سلطنت خاندان صفوی شروع شد. (دایره المعارف فرهنگ و هنر، ص 778)»

در سال 925 قمری شاه اسماعیل اول، ایوان قسمت شمالی(ایوان طلا) را ساخت، و شالوده صحن كهنه(كوچك) را ریخت، پس از او شاه طهماسب اول برای مرقد ضریحی از كاشی درست كرد و نیز بنای تاریخی ایوان جنوب مدرسه فیضیه را كه به صحن كهنه چسبیده است ساخت. در سال 1077 شاه صفی صحن زنانه را ـ كه اكنون به صورت محلوطه سرپوشیده به نام مسجد طباطبائی است و سابقاً سقف و گنبد نداشته است ـ ساخت كه در سمت جنوبی آستانه است، این صحن برای مقبره شاه عباس و شاه سلیمان و شاه سلطان حسین راه مخصوصی شد.

سپس شاه عباس ضریحی از فولاد سفید، ترتیب داد، و ضریح فعلی همان ضریح فولادی است كه صفحه هایی از نقره را بر آن افزوده اند.

در عصر قاجاریه

پس از پایان حكومت صفویان، دیگر تعمیرهای قابل توجهی در بارگاه و اطراف آن نشد تا وقتی كه سلطنت ایران به دست قاجاریه (دایره المعارف فرهنگ و دانش و هنر، ص 778)رسید.

در سال 1218 قمری فتحعلی شاه با دوازده هزار خشت با پوشش طلا، گنبد را طلا نمود و در سال 1236 مسجد بالا سر بنا شد.

در سال 1276 ایوان شاه اسماعیل صفوی را طلا كردند.

در سال 1375 ضریح فولادین شاه عباس را نقره نمودند.

در آخر قرن 13 هجری قمری، شالوده صحن جدید(بزرگ) به وسیله آقا ابراهیم امین السلطان ریخته شد و ساختمان آن را پسرش میرزا علی اصغر خان اتابك صدر اعظم ایران در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، در سال 1303 قمری به پایان رسانید. (گنجینه آثار قم، ج 1، راهنمای قم، ص 32ـ 40)

ظریف كاری های صنایع مختلف در این آستانه از طلاكاری و نقره و میناكاری گرفته تا آینه كاری و خطوط مختلف از نسخ، نستعلیق، شكسته، كوفی و ثلث و ده ها و صدها ظریف كاری ها در درهای گوناگون حرم مطهر و... بیش از اینها است كه ما بتوانیم در این كتاب مختصر بیاوریم. (شرح مفصل این امور را در كتاب راهنمای قم و گنجینه آثار قم، ج 1، بخوانید)

پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری مرجع عظیم الشأن امام خمینی(ره)، تحولات معنوی و ساختمانی بسیار چشمگیری در بارگاه ملكوتی حضرت معصومه (سلام الله علیها) از جهات مختلف به وجود آمده، از جمله مسجد اعظم قم به آستانه ملحق شده، و مرقد شریف آیه الله العظمی بروجردی(ره) در كنار مسجد بالا سر قرار گرفته، و نظم خاص روحانی درتمام امور دیده می شود، كه جداً در خور تحسین است. یكی از آنها غبارروبی حرم مطهر و داخل ضریح، با حضور مراجع و بزرگان علم و تقوا است كه تماشای صحنه ملكوتی آن در سیمای جمهوری اسلامی، انسان را به یاد غبارروبی حرم مطهرحضرت رضا(علیه السلام) برادرحضرت معصومه (سلام الله علیها) می اندازد.

كوتاه سخن آنكه: هم اكنون بارگاه ملكوتی حضرت معصومه (سلام الله علیها) با كمال جلال و جبروت، تقریباً در مركز شهر قم قرار گرفته، و همچون روحی در كالبد این سرزمین، و خورشیدی تابان در این خطه مقدسه است. و همواره زیارتگاه ده ها هزار عاشق شیفته از اكثر كشورهای اسلامی می باشد، و حرم و صحن ها و اطراف، در روزهای مخصوص مانند: عاشورا، اربعین، عید نوروز و... مملو از جمعیت است.

 

اشعار و احادیث برخی از كتیبه ها

 

مساحت مجموع زمین آستانه 13527 متر مربع است و از این مقدار 1914 متر زیربنای گنبد و ایوان ها و صحن ها است و در بسیاری از مواضع این بناها كتیبه هایی است كه در آنها نوشته هایی با خط های مختلف از آیات و اشعار و احادیث نگاشته شده است، اینك به چند نمونه توجه كنید:

در كتیبه گلوگاه ساق گنبد اشعاری سروده فتحعلی خان صبا به خط نستعلیق، ثبت شده كه چند شعر آن این است: آتش موسی عیان از سینه سیناستی - یا كه زرین بارگاه بضعه موساستی - بضعه موسی بن جعفر فاطمه كز روی قدر - خاك درگاهش عبیر طره حوراستی - نوگلی رنگین زطرف گلشن یاسین بود - آیتی روشن به صدرنامه طاهاستی - پرتوی از آفتاب اصطفای مصطفی - زهراه ای از آسمان عصمت زهراستی

در ضریح مطهر، كه در سال 1240 هجری قمری، نصب شده، اشعاری سروده فتحعلی خان صبا نگاشته شده كه چند شعر آن از این قرار است: تبارك اللّه از این بارگاه عرش آهنگ - نه بلكه عرش بر فرشت آبگینه و سنگ - زشرم قبه زرینت عرش را گویند - كه شد به پرده این نُه رواق سیمین رنگ - زُنه رواق فلك هفت بانوی عذرا - به دامن شرفش افتخار را زده چنگ - به آستانش همواره خسروان زمین - به سجده خاصه شهنشاه آستان اورنگ

در كتیبه دری كه در ضلع شمال غربی، قرار گرفته و به مسجد زنانه باز می شود این اشعار سروده"وفا" می باشد: حُبُذازین بقعه عالی كه از مجد و شرافت - قبله ابدال گشت و كعبه آمال آمد - خوابگاه بضعه موسی بن جعفر كز فروغش - جلوه موسی عیان از چشم اهل حال آمد - عصمت كبری و ناموس نبی همنام زهرا - كه آسمانی از حیا و عزت و اقبال آمد - گفت مصراعی وفا از طبع و شد تاریخ این در - كاین در ودرگه مطاف عزت و اقبال آمد

نمونه ای از آیات و احادیث كتیبه ها

آیات و دعاهایی هم در برخی از كتیبه ها نوشته شده، در اینجا به ذكر یكی از آن احادیث می پردازیم كه در كتیبه بدنه ایوان طلا از كاشی معرق با زمینه لاجوردی به خط ثلث نوشته شده است:

"روی الزمخشری فی تفسیر الموسوم بالكشاف و الثعلبی فی تفسیره الموسوم بكشف البیان، عن رسول اللّه (صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) قال: "اَلا و من مات علی حبّ آل محمّد مات شهیداً، ألا و من مات علی حبّ آل محمّد مات مغفور، اَلا و من مات علی حبّ آل محمّد مات مؤمناً متكمّلا، اَلا و من مات علی حبّ محمّد و آل محمد بُشَره ملك الموت و نكیر و منكر بالجنَهِ، اَلا مُنً ماتَ عَلی حُبِّ مُحَمَدٍ وَآلِ مُحَمَدٍ زُفَ اِلَی الْجَنَهِ اَلا مَنْ مات علی حبّ محمّد و آل محمّد فتح اللّه له فی قبره با بین الی الجنَة، ألا و من مات علی حبّ محمّد و آل محمّد جعل اللّه قبره مزار ملائكة الرّحمة، اَلا و من مات علی بغض محمّد و آل محمّد جاء یوم القیمه مكتوب بین عینیه آیس من رحمة اللّه، اَلا و من مات علی بغض آل محمّد مات كافراً، اَلا و من مات علی بغض آل محمّد لم یشمّ رائحة الجنة. صدق رسول اللّه صلّی اللّه علیه وآله.

دو نفر از علمای اهل تسنن 1ـ زمخشری دركتاب تفسیر خود كشاف 2ـ ثعلبی در كتاب تفسیر خود كشف البیان روایت می كنند كه رسول خدا(صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) فرمود: آگاه باشید كسی كه باحبّ آل محمّد از دنیا برود شهید از دینا رفته است، كسی كه با حبّ آل محمّد بمیرد، با ایمان كامل از دنیا رفته است، كسی با حبّ محمّد و آل محمّد از دنیا برود، ملك الموت (عزرائیل) و دو فرشته نكیر و منكر او را به بهشت مژده می دهند، كسی كه با حبّ محمّد و آل او از دنیا برود، خداوند دو در در قبر او به بهشت می گشاید، كسی كه با حبّ محمّد و آل او از دنیا برود خداوند قبر او را محل زیارت فرشتگان رحمت قرار می دهد، كسی كه با دشمنی و بغض با محمّد و آل او بمیرد، در روز قیامت در بین دو چشم او نوشته شده است ناامید از رحمت خدا است، آگاه باشید كسی كه با بغض با محمّد و آل او بمیرد، كافر مرده است، كسی كه با دشمنی آل محمّد از دنیا برود، بوی بهشت به مشام او نمی رسد. ـ راست گفت رسول خدا.

سپس نوشته شده:

"اَللهُمَ صَلِ عَلَی الْمُصْطَفی مُحَمَدٍ، المرتضی علی، البتول فاطمة، السبطین الحسن و الحسین، زین العابدین علی، الباقر محمد، الصادق جعفر، الكاظم موسی، الرضا علی، التقی محمد، النقی علی، الزكی الحسن و الحجة القائم مهدی صاحب الزمان، الائمَة الهُدی و مصابیح الدجی، بهم أتولی، ومن اعدائهم اتبرءُ؛ خداوندا درود بفرست بر برگزیده ات محمد، بر مرتضی علی، بر بتول فاطمه، بر دو سبط رسول خدا، حسن و حسین، بر زین العابدین علی، بر باقر محمد، بر صادق جعفر، بر كاظم موسی، بر رضا علی، بر تقی محمد، بر نقی علی، بر زكی حسن و بر حجت قائم مهدی صاحب زمان(عج) كه این ها پیشوایان راه هدایت هستند، چراغ های روشنی بخش در تاریكی ها می باشند، ولایت آنها را قبول دارم و از دشمنشان بیزار می باشم."

كتیبه های مرقد مطهر

مرقد مطهر با خشت های كاشی مختلف و رنگین آراسته شده است و بر آن پنج كتیبه است:

1ـ به خط نسخ، آیة الكرسی نوشته شده است.

2ـ به خط نسخ طلایی آیات متعددی نگاشته شده.

3ـ به خط كوفی آیاتی از قرآن.

4ـ به خط نسخ طلایی سوره تبارك.

5ـ آیه ای دیگر از قرآن، و در زیر كتیبه پنجم به خط نسخ برجسته نوشته شده كَتَبه و عمله محمد بن ابی طاهربن ابی الحسین.

در كاشی های اطراف مرقد مطهر از بالا تا پایین سوره یس و الرحمن و تبارک و هل اَتی و سوره قدر نوشته شده و احادیث بسیاری هم نگاشته اند از جمله:

"قالَ النَبِی: مَنْ كَفَ لِسانَهُ عَنْ اَعراضِ الناسِ، اَقالهُ اللهُ عَثْرَتَهُ یوْمَ الْقیامَهِ.

مَنْ فَرَقَ بَینَ والِدَهٍ وَ وَلَدِها، فَرَقَ اللهُ بَینَهُ وَ بَینَ الْجَنَهِ.

حُسْنُ السؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ.

اَلزِنا یورثُ الْفَقْرِ.

اَللهُ تَعالی عَوْنُ الْعَبْدِ مادامَ الْعَبْدُ فِی عَوْنِ اَخِیهِ.

 

ماجرای طلا كاری گنبد مرقد حضرت معصومه (سلام اللّه علیها)

 

چنان كه گفتیم: در سال 457(یا 447) ابوالفضل عراقی(ویر طغرل كبیر) به تشویق عالم بزرگ شیخ طوسی، بارگاه مرقد را نوسازی كرد، قسمت بالای آن را به یك گنبد بزرگ تبدیل نمود.

تا این كه دردوران صفویه تعمیرات بسیار انجام شد.

و در سال 1218 هـ .ق فتحعلی شاه قاجار با دوازده هزار خشت با پوشش طلا، گنبد بارگاه را طلا نمود، هزینه آن به پول آن زمان صد هزار تومان شد. (توضیح بیشتر را در كتاب"حضرت معصومه" چشمه جوشان كوثر، نوشته نگارنده بخوانید)

اینك كه سال 1412 هـ . ق است، از آن وقت تا حال كه 203 سال می گذرد، هنوز این گنبد با همان طلاها می درخشد.

اخیراً در مورد نوسازی گنبد یاد شده، خبر جدید از مصاحبه تولیت آستانه آیت اللّه مسعودی، پخش شده كه خلاصه آن چنین است:

روزی برای دیدار از گنبد، كنار گنبد رفتم و از نزدیك ملاحظه كردم و دریافتم كه بعضی از طلاها طبله كرده، و زیرسازی آنها فرسوده شده ا ست، كارشناسان را دعوت كردم تا پس از بررسی دقیق، نظریه خود را بدهند، آنها پس از بررسی چنین نظر دادند كه تعمیر گنبد مطهر با این صورت فعلی،كارساز نیست، باید به طور كلی مس روی گنبد و طلای روی آن برداشته شود، و از نو بازسازی گردد.

نتیجه بررسی این شد كه طلای حاصل از این گنبد، حدود 20 كیلو است، ولی نوسازی گبند نیاز به ده تن مس و 200 كیلو طلای ناب 24 عیار دارد، كه هزینه آن حدود دو میلیارد و پانصد میلیون تومان است.

در جلسه خصوصی، این مطلب مطرح شد، گفتم: تأمین این هزینه از عهده ما ساخته نیست، وانگهی عمر من كفاف نمی كند. این موضوع در همان مجلس محرمانه مطرح شد، بی آنكه كسی غیر از افراد آن جلسه اطلاع یابند.

بنده در همین ایام به خدمت مرجع عالیقدر آیت اللّه العظمی محمدتقی بهجت (مدظله) رسیدم. تا در این مورد صحبت كنم، به خدمتش رسیدم و پس از سلام و احوال پرسی، بی آنكه سخنی بگویم، آقای بهجت به من روكرد و فرمود: "چرا گنبد خانم حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) را درست نمی كنید، گنبد بسیار فرسوده شده است، شما دست به كار شوید، خداوند هزینه آن را می رساند، و طول عمر هم عطا می فرماید."

من تعجب كردم، زیرا ایشان از سخنان محرمانه ما در جلسه خصوصی، اطلاعی نداشت. من به ایشان گفتم: این كار هزینه بسیاری می خواهد و برای ما فعلاً امكان ندارد، پس از چند روزی آیت اللّه بهجت با من تماس تگرفت، به خدمتش رفتم فرمود:"كار را شروع كنید، خداوند متعال هزینه آن را خواهد داد، و شما این موضوع را به اطلاع مقام معظم رهبری برسانید." من به محضر مقام معظم رهبری آیت اللّه خامنه ای (مدظله) رسیدم و ماجرا را به عرض رساندم، فرمود:"هر چه آیت اللّه بهجت بگوید قبول دارم." پس از موافقت مقام معظم رهبری، تصمیم گرفتم برای بازسازی گنبد، مقدمات كار را فراهم كنم، مجدداً به محضر حضرت آیت اللّه بهجت رسیدم، ایشان برای شروع، مبلغ ده میلیون تومان و مقداری طلا جهت این كار اختصاص دادند. قوت قلب یافتم و با اراده محكم تصمیم بر این كار دارم،ان شاء الله این طرح را در فروردین سال 1380 شمسی شروع خواهیم كرد، و اگر مشكلی پیش نیاید و وجه و طلای آن را بتوانیم تأمین كنیم، حدود چهار سال فرصت لازم است تا این طرح را به نتیجه برسانیم. (اقتباس از نشریه پیام آستانه، مورخه 23 آذر ش: ص 4)

نكته قابل توجه در این ماجرا، عنایت خاص یك مرجع تقلید عارف و سالك الی اللّه حضرت آیت اللّه العظمی بهجت (مدظله) است، كه ما را تشویق می نماید تا بارگاه های مراقد منور امام زاده ها را آباد و آبرومند كرده و در حفظ آن ها بكوشیم. در حدیثی آمده رسول خدا(صلّى الله علیه وآله وسلَّم) به علی(علیه السّلام) فرمود: "یا عَلِی مَنْ عَمَرَ قُبُورَكُمْ، وَ تَعاهَدَهَا، فَكَانِما اَعَانَ سُلَیمانَ بَنْ داوُدَ عَلی بَناءِ بَیتِ الْمُقَدَس؛ ای علی! كسی كه قبرهای شما خاندان را تعمیر و بازسازی و نوسازی نماید، و به زیارت آنها پایبند باشد، گویی حضرت سلیمان بن داود (علیه السّلام) را در ساختن مسجد بیت المقدس یاری كرده است."(بحار،ج100، ص 121)

 

پیشینه تاریخی ضریح، و چگونگی نصب ضریح جدید

 

در سال 605 هجری قمری امیر احمد بن اسماعیل بزرگ خاندان آل مظفر، بزرگترین استاد كاشی ساز آن زمان"محمد بن ابی طاهر كاشی كار قمی" را به كار ساخت و پرداخت كاشی های مرقد(صندوقچه قبر مطهر) واداشت. او به مدت هشت سال به این كار مشغول بود تا سرانجام در سال 613 هـ . ق كاشی های مرقد آماده و كار گذاشته شد.

در سال 950 هجری قمری شاه طهماسب صفوی، در چهار طرف مرقد ضریحی آجری آراسته به كاشی های هفت رنگ و كتیبه های معرق بنا نمود و در اطراف آن منافذی باز بود تا هم مرقد مطهر دیده شود و هم زائران نذورات خود را داخل ضریح بریزند.

بعد از چند سال ضریحی از فولاد سفید و شفاف به دستور شاه عباس، در جلو ضریح آجری قرار داده شد.

در سال 1230 فتحعلی شاه قاجار همان ضریح را نقره پوشی كرد؛ كه این ضریح به مرور زمان فرسوده شد و در سال 1280 هجری قمری ضریحی كه از نقره ضریح سابق و نقره های موجود در خزانه ساخته شده بود به جای آن نصب گردید.

این ضریح چندین مرتبه تجدید بنا و اصلاح شد و سال های متمادی روی مرقد حضرت باقی بود تا این كه در سال 1368 هجری قمری برابر با سال 1328 هجری شمسی به دستور تولیت وقت شكل ضریح را تغییر دادند و ضریح جدید(قبل از تعویض اخیر) را به جای آن نصب نمودند.

ضرورت تعویض مجدد ضریح

با گذشت تقریباً چهل سال از آخرین تعویض ضریح، مجدداً بر اثر تشرف و تبرك زائران و فرسایش زیاد، شبكه ها دچار خوردگی شد.

از سوی دیگر اسكلت پایه های چوبی داخل ضریح حدوداً یك صد سال عمر داشته اند كه این طولانی بودن زمان و مهم تر از آن شستشوهای آن ها با گلاب و نظافت های تطهیری مختلف ضریح دیگر، كه به خاطر خونین شدن ضریح در پی بریدگی ها و جراحاتی كه بر اثر خرابی های ضریح در دست زائران ایجاد می شد دچار پوسیدگی شده و نیازمند تعویض بودند.

اقدام جهت تعویض ضریح

عوامل مذكور سبب گردید تا حضرت آیت اللّه مسعودی خمینی تولیت آستانه مقدسه در سال 1375 تصمیم بر تعویض ضریح مطهر بگیرند. در پی تصمیم ایشان در همان سال با آقای حاج حسین پرورش اصفهانی از استادكاران فن ضریح سازی قراردادی بسته شد كه بر اساس آن، كار ساخت ضریح جدید را آغاز نمود.

متأسفانه ایشان به علت كهولت سن و بیماری كه بر ایشان عارض شد تقریباً حدود شش ماه كار كاملاً راكد باقی ماند.

پس از آن، از سازندگان سابقه دار اصفهان استعلام صورت گرفت و در نهایت ادامه كار به استاد حاج محمد حسین عباسپور اصفهانی محول گردید و قرار داد جدید منعقد شد.

چگونگی تغییرات در ضریح جدید

قسمت فوقانی ضریح كه كتابتی از اشعار در مدح و ثنای حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) بود، جمع آوری و جهت طلاكاری آن اقدام گردیده، همچنین حدفاصل قسمت فوقانی و قسمت دسترس زائرین كه قبلاً نقره بوده، طلاكاری شده است.

شبكه ها و غرفه ها كه شاید حدود پنج هزار گوی و ماسوره دارد كلاً عوض و ضخیم تر از قبل ساخته شده. برای این بخش 5/1 تن نقره صدر در صد خالص خریداری شده، و در حدود 330 هزار نقره و 92 به كار گرفته شده است در حالی كه در ضیح سابق 93 هزار مثقال نقره به كار رفته بود.

پایه های چوبی ضریح كه پوسیده بوده نیز مجدداً از بهترین چوب چنار خشك، ساخته و نصب گردیده است.

در مجموع، ضریح جدی از نظر استقامت مقاوم تر شده است خاطر نشان می شود كه از نظر شكل ظاهری تفاوت چندانی با ضریح سابق ندارد. و در كل ضخامت و استحكام، ضریح جدید حداقل دو برابر ضریح سابق است و به طور كلی خرید نقره، ساخت و نصب ضریح و تهیه اسكلت چوبی بیش از سه میلیارد ریال معادل 300 میلیون تومان هزینه در برداشته و با همه فراز و نشیب ها حدود پنج سال كار ساخت آن طول كشیده است.

با توجه به این كه اطراف ضریح مطهر جهت این امر بسته شده بود و امت شهید پرور و زائرین مشتاق دیدار از ضریح مطهر بوده و هستند سعی شد با سه شفیت كار مداوم و با سرعت تمام كه بحمداللّه بیش از یك ماه طول نكشید. (هفته نامه پیام آستانه، شمارة 25، تاریخ 8/12/1380ش، ص 1 و 4) قابل توجه این كه این ضریح، در فضای ملكوتی در حضور بزرگان و زائران، در روز عید غدیر 1422 قمری برابر با 12/12/1380 شمسی با حضور مرجع بزرگ تقلید آیت الله العظمی بهجت(مدظله) نصب گردید.

 

گنبد حضرت معصومه علیهاسلام

 

اولین گنبدی که «پس از سایبان حصیری موسی بن خزرج» برفراز قبر فاطمه معصومه بنا شد، قبه‌ای برجی شکل بود که به همت زینب دختر امام جواد از مصالح آجر و سنگ و گچ در اواسط قرن سوم هجری ساخته شد. به مرور زمان و پس از دفن بعضی از بانوان علوی در جوار فاطمه معصومه دو گنبد دیگر در کنار گنبد اول ساخته شد. این سه گنبد تا سال ۴۴۷ هجری ی برقرار بودند تا این که در همان سال «میر ابوالفضل عراقی» (وزیر طغرل کبیر) به تشویق شیخ طوسی (ره) به جای آن سه گنبد، گنبد مرتفعی، آراسته به نقش های رنگ آمیزی و تزیینات آجری و کاشی بدون ایوان و حجره بنا نهاد، که تمام قبور سادات و آن بانوان را فرا می‌گرفت. در سال ۹۲۵ هجری قمری همین گنبد به همت «شاه بیگی بیگم» همسر شاه اسماعیل تجدید بنا و سطح خارجی گنبد با کاشی‌های معرق آراسته گردید. ضمناً ایوان رفیع با دو مناره در صحن عتیق ساخته شد. نهایتاً در سال ۱۲۱۸ هجری همزمان با سلطنت فتحعلی شاه قاجار گنبد با خشت‌هایی طلایی تزیین شد که تا سال ۱۳۷۹ شمسی باقی‌ماند. درسال ۱۳۸۰ به علت تخریب ظاهر گنبد و جهت جلوگیری از وارد شدن صدمات دیگر به ساختمان گنبد توسط تولیت آستانه مقدسه، آیت‌اللّه مسعودی خمینی جهت بازسازی و تعمیرات اساسی گنبد حرم اقدام شد و خشت‌های طلایی سابق جمع‌آوری گردید. پس از بازسازی و تعمیرات اساسی که با هزینه‌ای بالغ بر ۲۵ میلیارد ریال بر روی گنبد صورت گرفت، مراسم پرده برداری از گنبد جدید در تاریخ ۶/۲/۱۳۸۴ هجری شمسی برگزار شد .

 

كرامات كريمه اهل بيت (علیهم السّلام)

 

از آنجا كه فاطمه معصومه (ع) از خانداني است كه در زيارت جامعه خطاب به ايشان آمده است : "عادَتْكُمْ الْاِحْسانُ وَسَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ" كرامات و عنايات آستان مقدّسش فراوان و شامل حال خاص و عام بوده است، از بزرگاني همچون ملّاصدرا و آية اللّه بروجردي گرفته تا آن مسلمان عاشقي كه از دور افتاده ترين كشور اسلامي به عشق زيارت و به اميد عنايت به حريم قدس او راه يافته ، همگي را مورد عنايت كريمانه خود قرار داده است ؛ ولي با كمال تأسف اين كرامات تا كنون ثبت و ضبط نشده است ، ما هم نمونه هايي برگزيده از كرامات آن حضرت را در اينجا مي آوريم ؛ به اميد آن كه مجموع كرامات آن حضرت در اثري مستقل گردآوري شود.

شربت شفا بخش

روز چهاردهم شعبان برابر با 26 ديماه 1373 هـ . ش و در آستانه عيد بزرگ نيمه شعبان بارگاه ملكوتي كريمه اهل بيت (ع) پذيراي ميهماني است كه از راه دور آمده ، او همسايه برادر است كه به دعوت خواهر او به اميد شفا به اين بارگاه رو آورده است ، او امير محمّد كوهي ساكن مشهد و كارمند سابق اداره امور اقتصادي و دارايي آن شهر است كه داستان خود را چنين بيان مي كند : " سه سال بود كه به بيماري فلج مبتلا بودم و قادر به حركت نبودم و با ويلچر حركت مي كردم ؛ پيش اطبّاء متخصّص مشهد و تهران رفتم و مراحل مختلف درمان را (از عكس و آزمايش و سي تي اسكن و غيره ) گذراندم و بارها در بيمارستان بستري شدم و در مجالس دعا و توسّل در حرم مطهّر حضرت رضا (ع) به قصد شفا شركت كردم ولي عنايتي نشد در همين اواخر به خاطر ناراحتي زياد " خود و خانواده ام " به حرم مشرّف شدم و با سوز دل عرض كردم : آقا! شما غير مسلمانان را محروم نمي كنيد پس چرا به من شيعه توجه نمي فرمائيد ؟! آقا يا جوابم را بده يا مي روم قم و به خواهرتان شكايت مي كنم و او را واسطه قرار مي دهم ؛ آنگاه خطاب به حضرت معصومه (ع) عرض كردم : من كه همسايه برادر شما هستم و فردي عائله مندم و در عمر خود خيانتي نكردم و در حدّ توان درستكار بودم چرا ايشان مرا شفا نمي دهند ؟ بعد از اين توسل و عرض گلايه در عالم خواب خانمي را ديدم به من فرمود : شما بايد به قم بيايي تا شفايت دهم. عرض كردم شما كه به خانه ما آمدي و ميهمان ما هستي همينجا شفايم بده ؛ من پولي ندارم كه به قم بيايم . فرمود : شما بايد به قم بيايي . من خوابم را به عيال و فرزندانم نقل كردم ، پس از مدّتي پسرم به من گفت: پدر! ما كه همه دارايي خود را در راه معالجه شما خرج كرديم ، من مبلغي را از فروختن چند جعبه نوشابه اي كه در خانه داشتيم تهيّه نمودم ؛ اين را خرج سفر كنيد و به قم برويد ، اميدوارم كه شفا پيدا كنيد . من راهي قم شدم ، پس از رسيدن به قم وضو گرفتم و وارد حرم شدم ؛ از دو نفر تقاضا كردم زير بغل هاي مرا گرفته و كنار ضريح ببرند ، مرا كنار ضريح بردند ( خسته بودم و ناتوان ) بعد از زيارت و التجاء بسيار همان كنار ضريح پتوي خود را به سر كشيده ، خوابم برد . در عالم خواب خانمي را ديدم با چادر مشكي و روبندي سبز رنگ به من فرمود : پسرم خوش آمدي! اكنون شفا يافتي ، برخيز ، تو هيچ بيماري نداري . عرض كردم : من بيمار و زمين گيرم . ايشان پياله گِلي پر از چاي را به دست من داد و فرمود : بخور . من چاي را خوردم ؛ ناگهان از خواب بيدار شدم ديدم مي توانم روي پا بايستم ، از جا برخاستم و خود را به ضريح مقدّس رساندم و بالاخره در اين روز ، عيدي خود را از " بي بي" گرفتم.

نسيم رحمت

خواهر پروين محمّدي اهل باختران در سال سوّم دبيرستان مبتلا به تشنج اعصاب شدند و پس از بي اثر بودن معالجات مكرر و نااميدي از همه جا همراه خانواده عازم مشهد مقدس مي شوند به اميد شفا از امام رضا (ع). مادر ايشان اين كرامت را اينگونه بيان مي كند : " وقتي به قم رسيديم با خود گفتم خوبست اوّل به زيارت خواهر امام رضا (ع) برويم اگر جواب نداد به مشهد مي رويم ؛ ساعت 2 بعد از نيمه شب بود كه به قم رسيديم ؛ ساعت 9 صبح به حرم مشرّف شديم و دخترم را كه به سختي خوابش مي برد و در اثر تشنج اعصاب دچار مشكلاتي مي شد با حال توجه و توسل به حضرت معصومه (ع) ، به نزديك ضريح بردم و براحتي خوابيد . پس از مدّتي كه از نماز ظهر و عصر گذشت بوي عطر عجيبي حرم را گرفت و ديدم دست راست دخترم سه مرتبه به صورتش كشيده شد و رنگ او بر افروخته شد و گوشه چادر او را كه به ضريح بسته بود م باز شد ؛ در همين حال دخترم براحتي از خواب بيدار شد و گفت مادر كجايي ؟ گفتم : حرم حضرت معصومه (ع) . گفت : مادر ، گرسنه ام ! من كه ماهها بود حسرت شنيدن اين كلمه را از او داشتم ، گفتم : برويم بيرون حرم ؛ با هم داخل صحن شديم از او پرسيدم ؛ احساس ناراحتي نمي كني ؟ گفت : نه ، الحمدالله خوب هستم . و من احساس كردم كه حالت او طبيعي شده و شفا يافته است و از حضرت معصومه تشكر نمودم. اين كرامت توسّط سمعي , بصري آستانه مقدّسه ضبط شده است.

نزول رحمت الهي

بار ديگر شبانگاهان دست فيّاض الهي از آستين كريمه اهل بيت به درآمد و چراغي به روشني خورشيد ولايت فراروي عاشقان دلسوخته بر افروخت . سخن از گذشته هاي دور نمي باشد بلكه حقيقتي است محقّق در جمعه شب 23 / 2 / 73 آري بار ديگر در آن شب شاهد گشوده شدن خزائن غيب گشتيم و نزول رحمت الهي  آن كه مورد عنايت قرار گرفت مسافري بود از راه دور ، دختري چهارده ساله از اهالي "شوط" ماكو ، از شهرهاي آذربايجان كه خود با ما چنين سخن مي گويد : رقيه امان اللّه پور هستم از اهالي "شوط" ماكو ، چهار ماه پيش بر اثر يك نوع سرما خوردگي از هر دو پا فلج شدم ؛ خانواده ام مرا به بيمارستانهاي مختلف در شهرهاي ماكو ، خوي و تبريز بردند ، ولي همه پزشكان پس از عكسبرداري و انجام آزمايش مكرّر ، از درمانم عاجز شدند و من ديگر نمي توانستم پاهايم را حركت دهم تا اين كه چهارشنبه شب (21 / 2 / 73) درعالم رؤيا ديدم كه خانمي سفيد پوش سوار بر اسبي سفيد به طرف من آمدند و فرمودند : "چرا از همان ابتداي بيماري پيش من نيامدي تا شفايت دهم ؟" با اضطراب از خواب پريدم و جريان خواب را با عمو و عمّه ام در ميان گذاشتم و آنها نيز بلا فاصله مقدّمات سفر را به قم فراهم آوردند . لذا روز جمعه ( 23 / 2 / 73) ساعت 30 /7 دقيقه بعد از ظهر به حرم مطهّر مشرّف شديم . پس از نماز ، مشغول خواندن زيارتنامه شدم كه ناگهان صداي همان خانمي كه در خواب ديده بودم به گوشم رسيد كه فرمود : " بلند شو ، راه برو ، كه شفايت دادم" . من ابتدا توجهي نكردم و باز مجدّداً همان صدا با همان الفاظ تكرار شد ؛ اين بار به خود حركتي دادم و مشاهده كردم كه قادر به حركت مي باشم و مورد لطف آن بي بي دو عالم قرار گرفته ام". اين كرامت از زبان فرد شفا يافته با صدا و تصوير توسط سمعي , بصري آستانه مقدّ سه ضبط شده است.

حضرت رضا (علیه السلام) مريض را به حرم خواهر مي فرستد

آقاي حيدري كاشاني مي گويد : "بعد از يك دهه سخنراني در مسجد گوهر شاد ، خانمي پيش من آمد و گفت : پسر جوان مريضي داشتم كه شبي حضرت رضا (ع) را درخواب ديدم ، حضرت فرمود : يكي از دو مريضي جوانت را شفا دادم ، مريضي دوّم (او را خواهرم در قم شفا خواهد داد) به نزد خواهرم در قم برو . حال كه شما عازم قم هستيد اين شصت تومان را داخل ضريح حضرت بينداز ؛من چند روز ديگر به قم خواهم آمد . من به او گفتم : شما موقع آمدنتان به مشهد به قم نرفتيد ؟ گفت : نه . گفتم : اين فرمايش حضرت گلايه اي بوده از شما كه چرا در طول راه مسا فرت به مشهد، به زيارت خواهر ايشان نرفته ايد ؟" . كرامات نقل شده از آقاي حيدري كاشاني ضبط صوتي و تصويري شده و در واحد سمعي , بصري آستانه مقدّسه موجود است.

عطاي مخارج ميهماني

آقاي حيدري كاشاني مي فرمايد : "روزي كه ما در منزل چيزي براي پذيرايي نداشتيم عدّه اي از كساني كه در شهرستان محلّ تبعيد ما (بيرجند) با ما آشنا بودند ، به منزل ما آمدند ، من متحيّر بودم كه چكنم ؟ آمدم حرم و همان داخل صحن عرض كردم : بي بي جان ! خودتان وضع ما را مي دانيد ، اين را كه گفتم در حالي كه وسط حرم در حال حركت بودم صداي خانمي را - كه مرا صدا مي كرد - شنيدم ، ايستادم ، او مبلغي پول به من داد و گفت : اين مال شماست . من به حركت خود ادامه دادم ، مجدّداًآن خانم مرا صدا زد و مبلغ ديگري پول بمن داد و گفت : اينهم مال شماست. اينجا بود كه رو كردم به گنبد حضرت و عرض كردم : بي بي جان ! بسيار متشكّرم . برگشتم به خانه و با آن مبلغ وسايل پذيرايي لازم را فراهم نمودم . خانم ما (كه از بي پولي ما مطّلع بود) گفت : اينها را از كجا تهيّه كردي ؟ گفتم : فاطمه معصومه (ع) عنايت فرمود" .

شفاي چشم دختر ده ساله

آقاي حيدري كاشاني (واعظ) نقل مي كند كه : "يكي از رفقاي روحاني ايشان در محضر آية اللّه بهاء الديني "دام ظلّه" نقل مي كرد : كه روزي ديديم بر روي مردمك چشم دختر ده ساله ما دانه كوچكي پيدا شده ، وقتي به دكتر متخصّص مراجعه كرديم ؛ بعد از معاينه ، ايشان اظهار نمودند كه بايد عمل شود ولي عمل خطر دارد. دختر ، وقتي اين را شنيد بنا كرد ناراحتي كردن و اينكه من عمل نمي خواهم و مي گفت : مرا به حرم حضرت معصومه (ع) ببريد . اين را گفت و با سرعت به طرف حرم دويد ، ما هم به دنبال او آمديم تا رسيد به حرم ، شروع كرد به گريه كردن و خطاب به بي بي گفت : "يا حضرت معصومه (ع) من عمل نمي خواهم" و چشم خود را به ضريح حضرت مي ماليد و حال عجيبي داشت ، ما هم از ديدن اين منظره منقلب شديم ، بعد از اين حالت توسّل ، او را بغل كردم و دلداري دادم و به او گفتم : خوب خواهي شد ، او را داخل صحن حرم مطهّر بردم ، ناگهان نگاهم بچشم او افتاد ديدم هيچ گونه اثري از آن دانه خطرناك وجود ندارد".

شفاي يكي از خدّام حرم

اين كرامت كه به حدّ تواتُر رسيده از اين قرار است كه : " يكي از خدّام آن حضرت به نام "ميرزا اسداللّه" به سبب ابتلاي به مرضي انگشتان پايش سياه شده بود : جرّاحان اتفاق نظر داشتند كه بايد پاي او بريده شود تا مرض به بالاتر از آن سرايت نكند ، قرار شد كه فرداي آن روز پاي او را جرّاحي نمايند . ميرزا اسداللّه گفت : حال كه چنين است امشب مرا ببريد حرم مطهّر دختر موسي بن جعفر (ع) او را به حرم بردند ، شب هنگام خدّام در حرم را بستند و او پاي ضريح از درد پا مي ناليد تا نزديك صبح ،ناگهان خدّام صداي ميرزا را شنيدند كه مي گويد: در حرم را باز كنيدحضرت مرا شفا داده ، در را باز كردند ديدند او خوشحال و خندان است. او گفت : در عالم خواب ديدم خانمي مجلّله آمد نزد من و گفت: تو را چه مي شود؟ عرض كردم كه : اين مرض مرا عاجز نموده و از خدا شفاي دردم يا مرگ را مي خواهم ، آن مجلّله گوشه مقنعه خود را چند دفعه بر روي پاي من كشيد و فرمود : تو را شفا داديم . عرض كردم شما كيستيد ؟ فرمود مرا نمي شناسي ؟! و حال آنكه نوكري مرا مي كني ، من فاطمه دختر موسي بن جعفرم . ميرزا اسداللّه بعد از بيدار شدن ، قدري پنبه در آنجا مي بيند و آن را بر مي دارد ؛ و به هر مريضي كه ذرّه اي از آن را مي دهد و به محل درد مي كشد ، شفا پيدا مي كند . او مي گويد : آن پنبه در خانه ما بود تا وقتي كه سيلابي آمد و خانه ما را خراب كرد و آن پنبه از بين رفت و ديگر پيدا نشد". (انوار المشعشعين , حاج شيخ محمد علي قمي , ص 216)

اداء دين و گشايش در زندگي

حاج آقا تقي كمالي ، از خدّام آستانه مقدّسه مي گويد : "در سال 1302 هـ . ق . در آستانه مقدّسه متحصن شده و پناهنده به آن بانوي معظّمه بودم و در يكي ا زحجرات صحن نو منزل داشتم ؛ روزگارم به تلخي و سختي سپري مي شد و كاملاًتحت فشار بي پولي و نداري قرار گرفته بودم ؛ زندگاني را با قرض از كسبه اطراف حرم مي گذراندم تا اينكه يك روز بعد از اداي فريضه صبح خدمت بي بي مشرّف شده و وضع خود را به عرض رساندم ؛ در اين حال ديدم كيسه پولي روي دامنم افتاد ؛ مدّتي صبر كردم به خيال اين كه شايد اين كيسه پول مال زوّار محترم باشد تا به صاحبش ردّ نمايم ؛ ديدم خبري نشد فهميدم كه مرحمتي خانم است ، به حجره خود برگشتم وقتي كيسه را باز كردم مبلغ 4 تومان در آن بود . ابتدا بدهي هايم را پرداختم و به مدّت چهارده ماه خرج مي كردم و تمام نمي شد تا آنكه روزي " حضرت حجة السلام و المسلمين آقاي حسين حرم پناهي " تشريف آوردند و از وضع زندگي من جويا شدند ، من موضوع را اظهار نمودم در همان ايّام به آن عطيّه خاتمه داده شد" . (بشاره المؤمنين , آشيخ قوام اسلامي , ص 52)

مبتلا به سِل

حاج آقا مهدي صاحب مقبره اعلم السّلطنه مي گويد : "مردي از دهات خلجستان قم دچار مرض سِل مي شود . به اطباء مراجعه مي كند ولي نتيجه اي نمي گيرد . به تهران مي رود و مشغول معالجه مي شود تا وقتي كه تمام داراييش را خرج مي كند امّا به نتيجه اي نمي رسد ، مأيوس و تهيدست به وطن بر مي گردد . در آنجا هم اهالي به او مي گويند : تو كه در اينجا چيزي نداري ، مرضي هم كه به آن مبتلا هستي مرضي است مُسري ، ماندن تو در اينجا باعث گرفتاري ساير اهالي مي شود ، پس از اينجا برو . به ناچار از وطن آواره و با دستي تهي و بدني رنجور وارد قم مي شود و در صحن جديد در ايوان يكي از مقبره هاي حرم مطهّر در حالي كه دل از همه جا بريده و دل به عنايات فاطمه معصومه (ع) بسته بود خوابش مي برد ، در اثر عنايات بي بي وقتي از خواب بيدار مي شود هيچگونه اثري از بيماري در خود نمي بيند" . (انوار المشعشعين , حاج شيخ محمد علي قمي , ص51)

دختر لال

حجة الاسلام آقاي حاج آقا حسن امامي چنين نوشته اند كه "روز پنجشنبه دهم رجب 1385 هـ . ق دختري 13 ساله از اهالي " آب روشن آستارا" به اتفاق پدر و مادرش به قم آمدند در حالي كه دختر در اثر مرضي دچار عارضه لالي شده بود و قوّه گويايي خود را از دست داده بود و با مراجعه به اطباء هم معالجه نشده بود ، در حالي كه از دكتر ها مأيوس بودند به كنار قبر مطهّر فاطمه معصومه (ع) پناهنده شدند. به مدّت دو شب در كنار ضريح مبارك نشسته گاهي در حال گريه گاهي با زبان بي زباني مشغول راز و نياز بودكه يك مرتبه همه چراغهاي حرم خاموش گرديد. در همان حال دختر مذكور مورد عنايت بي منتهاي حضرت قرار گرفت و صيحه عجيبي كشيد كه خدّام و زائرين شنيدند . جمعيت هجوم آوردند تا مقداري از لباس او را به عنوان تبرّك بگيرند . خدّام دختر را به كشيك خانه بردند تا جمعيّت متفرّق شدند . دختر گفت : درهمان وقت خاموشي چراغهاي حرم ، چنان روشنايي و نوري ديدم كه در تمام عمرم مثل آن را نديده بودم و حضرت را ديدم كه فرمود: خوب شدي و ديگر مي تواني سخن بگويي و حرف بزني ؛ من فرياد زدم ، ديدم زبانم باز شده است ...". (انوار المشعشعين , حاج شيخ محمد علي قمي , ص 49)

ضعف چشم

حاج آقا مهدي صاحب مقبره اعلم السّلطنه (بين صحن جديد و عتيق) نقل كرده كه : "من چندي قبل به ضعف چشم مبتلا شدم ؛ بعد از مراجعه به اطباء ، اظهار داشتند كه چشم شما آب آورده بايد برسد تا آن را عمل كنيم . او مي گويد : بعد از آن هر وقت كه به حرم مشرّف مي شدم مختصري از گرد و غبار ضريح را به چشمانم مي كشيدم و اين عمل باعث شد كه ضعف چشم من برطرف شود به طوري كه الآن بدون عينك قرآن و مفاتيح مي خوانم" (بشاره المؤمنين , آشيخ قوام اسلامي جاسبي, ص 43)

مبتلاي به جنون

آقاي مير سيّد علي برقعي فرمودند : "مردي اظهار مي داشت كه من در ايّامي كه سفير ايران در عراق بودم ، عيالم مبتلا به جنون شد به طوري كه كُند به پاهايش زديم ؛ روزي از سفارتخانه به منزل آمدم حال او را بسيار منقلب و آشفته ديدم ، داخل اطاق مخصوص خود شدم و از همانجا متوسّل شدم به مولا اميرالمؤمنين (ع) و عرض كردم يا علي چند سال است كه در خدمت شما هستم و غريب و تنهايم شفاي همسرم را از شما مي خواهم . همين طور در حال تحيّر بودم كه خدايا چه بكنم ؟! كه يك مرتبه خادمه منزل دويد و گفت : آقا بياييد ، گفتم همسرم فوت كرد ؟ گفت : خير بهتر شد . من با عجله نزد عيالم رفتم ، ديدم با حال طبيعي نشسته ، عيالم به من گفت : اين چه وضع است ، چرا به پاهاي من كُند زديد ؟! براي او توضيح دادم بعد گفتم چه شد كه شما يكمرتبه بهتر شديد ؟ گفت : در همين ساعت خانم مجلّله اي داخل اطاق شد گفتم : شما كيستيد ؟ فرمود : من معصومه دختر موسي بن جعفر (ع) هستم . جدّم امير المؤمنين علي (ع) امر فرمودند من شما را شفا بدهم و شما خوب شديد ...". (بشاره المؤمنين , آشيخ قوام اسلامي جاسبي , ص 43)

نجات گمشده و عنايت به زائرين

خادم و كليددار حرم و مكبر مرحوم آقاي روحاني (كه از علماي قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسكري (ع) بوده اند) مي گويد : "شبي از شبهاي سرد زمستان در خواب حضرت معصومه (ع) را ديدم كه فرمود : بلند شو و بر سر مناره ها چراغ را رو شن كن . من از خواب بيدار شدم ولي توجّهي نكردم . مرتبه دوّم همان خواب تكرار شد و من بي توجهي كردم در مرتبه سوّم حضرت فرمود : مگر نمي گويم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن كن ! من هم از خواب بلند شده بدون آنكه علّت آنرا بدانم در نيمه شب بالاي مناره رفته و چراغ را روشن كردم و برگشته خوابيدم . صبح بلند شدم و درب هاي حرم را باز كردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بيرون آمدم با رفقايم كنار ديوار و زير آفتاب زمستاني نشسته ، صحبت مي كرديم كه متوجّه صحبت چند نفر زائر شدم كه به يكديگر مي گفتند : معجزه و كرامت اين خانم را ديديد ؟! اگر ديشب در اين هواي سرد و با اين برف زياد ، چراغ مناره حرم اين خانم روشن نمي شد ما هرگز راه را نمي يافتيم و در بيابان هلاك مي شديم . خادم مي گويد : من نزد خود متوجّه كرامت و معجزه حضرت و نهايت محبّت و لطف او به زائرينش شدم" . (وديعه آل محمّد , محمّد صادق انصاري , ص 14)

شفاي پادرد و تقدير از عزاداران اهل بيت(علیهم السّلام)

حضرت آية اللّه حاج شيخ مرتضي حائري نقل فرمودند كه : "شخصي بود به نام آقا جمال، معروف به "هژبر" ، دچار پا درد سختي شده بود به طوري كه براي شركت در مجالس ، بايستي كسي او را به دوش مي گرفت و كمك مي كرد ، عصر تا سوعا آقاي هژبر به روضه اي كه در مدرسه فيضيه از طرف آية الله حائري تشكيل شده بود ، آمد. آقا سيد علي سيف (خدمتگزار مرحوم آية اللّه حائري) كه نگاهش به او افتاد به او پرخاش كرد كه: سيّد اين چه بساطي است كه در آورده اي ، مزاحم مردم مي شوي ، اگر واقعاً سيّدي برو از بي بي شفا بگير . آقا هژبر تحت تأثير قرار گرفت و در پايان مجلس به همراه خود گفت : مرا به حرم مطهّر ببر ، پس از زيارت و عرض ادب با دل شكسته حال توجّه و توسّلي پيدا كرد و سيّد را خواب ربود. در خواب ديد كسي به او مي گويد : بلند شو . گفت : نمي توانم . گفته شد : مي تواني بلند شو و عمارتي را به او نشان داده و گفت : اين بنا از حاج سيّد حسين آقا ست كه براي ما روضه خواني مي كند ، اين نامه را هم به او بده . آقاي هژبر ناگهان خود را ايستاده ديد كه نامه اي در دست دارد و نامه را به صاحبش رساند و مي گفت : ترسيدم اگر نامه را نرسانم درد پا برگردد و كسي از مضمون نامه مطّلع نشد حتّي آية الله حائري ، ايشان فرمودند : كه از آن به بعد آقاي هژبر عوض شد گوئي از جهان ديگريست و غالباً درحال سكوت و يا ذكر خدا بود". (وديعه آل محمّد , محمّد صادق انصاري , ص 45)

شفاي مفلوج

حجة الاسلام و المسلمين آقاي شيخ محمود علمي اراكي نقل كرد كه : من خودم مكرّر ديدم شخصي را كه از پا عاجز و ناتوان بود كه پاهايش جمع نمي شد و قسمت پايين بدن را روي زمين مي كشيد و با تكيه به دو دست حركت مي كرد، از حالش پرسيدم اهل يكي از شهرهاي قفقاز شوروي بود، گفت : رگهاي پايم خشكيده است و قادر به راه رفتن نيستم ؛ رفتم مشهد از حضرت رضا شفا بگيرم نتيجه اي نگرفتم ؛ آمده ام اينجا (قم) انشاء اللّه شفا بگيرم . دريكي از شبهاي ماه رمضان بود، شنيديم نقارخانه حرم (طبق معلوم) به صدا در آمد و گفتند : بي بي شخص فلجي را شفا داده است ؛ ما كه بعداً با درشكه با چندنفراز همراهان به اراك مي رفتيم در شش فرسخي اراك ، همان شخص ناتوان را ديدم با پاهاي صحيح و سالم عازم كربلا است و معلوم شد كه آن روز او بوده كه شفا گرفته ، او را به درشكه سوار كرديم و تا اراك همراه ما بود. (زندگاني حضرت معصومه , سيّد مهدي صحفي , ص 47)

شفاي مرد نصراني

مرحوم محدّث نوري نقل فرمودند كه : "در بغداد مردي نصراني به نام"يعقوب" مبتلا به مرض استسقاء بود كه از معالجه آن نااميد شده بودند و به طوري بدنش ضعيف شده بود كه توان راه رفتن نداشت. او مي گويد : مكرّر ازخدا مرگم را خواسته بودم تا آنكه در سال 1280 هـ .ق درعالم خواب سيّد جليل القدر نوراني را ديدم كه كنار تختم ايستاده ، و به من گفت : اگر شفا مي خواهي بايد به زيارت كاظمين بيايي . از خواب بيدار شدم و خوابم را به مادرم گفتم . مادرم كه مسيحي بود گفت : اين خواب شيطاني است . دو مرتبه خوابم برد . اين مرتبه زني را در خواب ديدم با چادر و روپوش كه به من گفت : برخيز كه صبح شد آيا پدرم با شما شرط نكرد كه او را زيارت كني و ترا شفا بخشد ؟ گفتم پدر شما كيست ؟ گفت : "موسي بن جعفر". گفتم شما كيستي ؟ فرمود : من معصومه خواهر رضا هستم . از خواب بيدار شدم و متحيّر بودم كه به كجا بروم ؛ به ذهنم آمد كه بخدمت " سيّد راضي بغدادي بروم . به بغداد رفتم تا به در خانه او رسيدم ، درزدم ، صدا آمد كيستي ؟ گفتم در را باز كن . همين كه سيّد صدايم را شنيد به دخترش گفت : در را باز كن كه يك نفر نصراني است كه آمده مسلمان شود. وقتي بر او وارد شدم گفتم : از كجا دانستيد كه من چنين قصدي دارم ؟ فرمود : جدّم در خواب مرا از قضيّه خبر داد . او مرا به كاظمين نزد شيخ عبدالحسين تهراني برد ؛ داستان خود را برايش گفتم ، دستور داد مرا به حرم مطهر حضرت كاظم (ع) بردند و مرا دور ضريح طواف دادند عنايتي نشد ؛ از حرم بيرون آمدم احساس تشنگي كردم ؛ آب آشاميدم ، حالم منقلب شد و روي زمين افتادم ، گويا كوهي بر پشتم بود و از سنگيني آن راحت شدم . ورم بدنم از بين رفت و زردي صورتم به سرخي مبدّل شد و ديگر اثري از آن مرض نديدم . خدمت شيخ بزرگوار رفتم و به دست ايشان مسلمان شدم ...". (دارالسّلام , ج 2, ص 169)

شفاي طلبه جوان نخجواني

حضرت آية اللّه مكارم شيرازي "دام ظلّه" مي فرمايد : "بعد از فروپاشي شوروي سابق و آزاد شدن جمهوريهاي مسلمان نشين (و از آن جمله جمهوري نخجوان) مردم شيعه نخجوان تقاضا كردند ، كه عدّه اي از جوانان خود را به حوزه علميه قم بفرستند تا براي تبليغ در آن منطقه تربيت شوند . مقدّمات كار فراهم شد و استقبال عجيبي از اين امر به عمل آمد. از بين (سيصد نفر داوطلب) پنجاه نفري كه معدّل بالايي داشتند و جامعترين آنها بودند براي اعزام به حوزه علميه قم انتخاب شدند . در اين ميان جواني - كه با داشتن معدّل بالا ، به سبب اشكالي كه در يكي از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود - با اصرار فراوان پدر ايشان ، مسئول مربوطه ناچار از قبول ايشان شد ، ولي هنگام فيلمبرداري از مراسم بدرقه از اين كاروان علمي ، مسئول فيلمبرداري دوربين را روي چشم معيوب اين جوان متمركز كرده و تصوير برجسته اي از آن را به نمايش گذاشت. جوان با ديدن اين منظره بسيار ناراحت و دل شكسته شد. وقتي كاروان به قم رسيد و در مدرسه مربوطه ساكن شدند اين جوان به حرم مشرّف شده و با اخلاص تمام متوسّل به حضرتش مي شود ، و درهمان حال خوابش مي برد . در خواب عوالمي را مشاهده كرده و بعد از بيداري مي بيند چشمش سالم و بي عيب است . او بعد از شفا يافتن به مدرسه بر مي گردد ، دوستان او با مشاهده اين كرامت و امر معجزه آسا ، دسته جمعي به حرم حضرت معصومه (ع) مشرّف شده و ساعتها مشغول دعا و توسّل مي شوند . وقتي اين خبر به نخجوان مي رسد آنها مصرّانه خواهان اين مي شوند كه اين جوان بعد از شفايا فتن و سلامتي چشمش به آنجا برگردد كه باعث بيداري و هدايت ديگران و استحكام عقيده مسلمين گردد". ضبط صوتي , تصويري اين كرامت به نقل حضرت آية الله مكارم " دام ظلّه " در واحد فرهنگي آستانه موجود است.

عنايت حضرت به زائر برادر

آقاي شيخ عبداللّه موسياني نقل مي كند: "كه ما عازم مشهد مقدّس بوديم درحالي كه در آنجا به جهت جمعيّت زياد زو ّار منزل به سختي پيدا مي شد. من با اطّلاع از اين جهت به حرم حضرت معصومه (ع) مشرّف شدم و خيلي خودماني گفتم : بي بي جان ما عازم زيارت برادر شماييم ، خودتان عنايتي بفرمائيد . ما عازم مشهد شديم ، ديديم منزل بسيار كمياب است نزديك حرم از تاكسي پياده شديم ، ناگهان ديدم جواني از داخل كوچه به طرف من آمد و به من گفت : منزل مي خواهيد ؟ گفتم : بله ، گفت دنبال من بيا ، با او رفتم مرا داخل خانه اش برد، اطاق بزرگ و خوبي را به ما داد ، ما وقتي در آنجا مشغول جابجايي و سايل بوديم ، خانم ايشان ما را براي نهار دعوت كرد ، بعد از تشرّف به حرم زيارت و نماز ، نهار را با آنها خورديم . صبح روز بعد ، خانم از ما سؤال كرد : شما چند روز در اينجا هستيد ؟ گفتم ده روز ، گفت ما به تهران مي رويم ، اين كليد خانه ، هر وقت كه خواستيد برويد ، كليد را بدهيد به همسايه ما آقاي رضوي ( يا رضواني). گفتم : كرايه منزل چه مي شود ؟ گفت ما صحبت آن را كرده ايم . ما خيال كرديم مقصود ايشان صحبت درباره كرايه است با آقايي كه بنا شد كليد را به او بدهيم. چند روزي گذشت كسي آمد در خانه و گفت : من رضوي (يا رضواني) هستم ، شما هر وقت كه خواستيد به قم برويد ، كليد را پشت آينه داخل اطاق بگذاريد و برويد.گفتيم : كرايه چه مي شود ؟ گفت درباره كرايه با من صحبتي نكردند. ده روز ما تمام شد ، خواستيم برگرديم ، ديديم بليط ماشين را بايد چند روز پيش تهيه مي كرديم و الآن تهيّه بليط امكان ندارد ، خيلي ناراحت بوديم كه من از صاحب ماشيني (كه در نزديك منزل ما ، ماشين خودش را پارك مي كرد و در مسير " تهران - مشهد " مسا فر جا به جا مي كرد) خواستم ما را هم با خودش تا تهران ببرد. او گفت : من فردا حركت نمي كنم ولي فردا شما را به قم مي فرستم ؛ فردا ما را تا گاراژ ماشين برد و به مسئول دفتر گفت : اينها از ما هستند و مي خواهند به قم بروند ، او هم موافقت كرد و در بهترين جاي ماشين به ما تعداد صندلي مورد نيازمان را داد و ناباورانه "بي بي" وسيله برگشت مان را هم مانند "منزل درمشهد" فراهم كرد" (كرامات نقل شده از آقاي شيخ عبدالله موسياني توسط واحد سمعي , بصري حرم ضبظ صوتي , تصويري شده است)

عنايت حضرت به زوّ ار مرقدش

آقاي شيخ عبداللّه موسياني نقل كردند از حضرت آية اللّه مرعشي نجفي "كه شب زمستاني بود كه من دچار بي خوابي شدم ؛ خواستم حرم بروم ، ديدم بي موقع است ، آمدم خوابيدم و دست خود را زير سرم گذاشتم كه اگر خوابم برد خواب نمانم ، در عالم خواب ديدم خانمي وارد اطاق شد " كه قيافه او را به خوبي ديدم ولي آن را توصيف نمي كنم " به من فرمود : سيّد شهاب! بلند شو و به حرم برو ؛عدّه اي از زوّ ار من پشت در حرم از سرما هلاك مي شوند ، آنها را نجات بده. ايشان مي فرمايند : من به طرف حرم راه افتادم ، ديدم پشت در شمالي حرم (طرف ميدان آستانه) عدّه اي زوّار اهل پاكستان يا هندوستان (با آن لباسهاي مخصوص خودشان) در اثر سردي هوا پشت در حرم دارند به خود مي لرزند ، در را زدم ، حاج آقا حبيب (كه جزء خدّام حضرت بود) با اصرار من در را باز كرد ، من از مقابل و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند و در كنار ضريح آن حضرت به زيارت و عرض ادب پرداختند ؛ من هم آب خواستم و براي نماز شب و تهجّد وضو ساختم" .

جلال و جبروت فاطمه زهرا (سلام اللّه علیها)

آقاي شيخ عبداللّه موسياني نقل فرمودند به اين كه حضرت آية اللّه مرعشي نجفي به طلّاب مي فرمود : "علّت آمدن من به قم اين بود كه پدر آسيد محمود مرعشي نجفي (كه از زهّاد و عبّاد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امير (ع) بيتوته نمود كه آن حضرت را ببيند ، شبي در (حال مكاشفه) حضرت را ديده بود كه به ايشان مي فرمايد : سيد محمود چه مي خواهي ؟عرض مي كند : مي خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء (ع) كجاست ؟ تا آن را زيارت كنم . حضرت فرموده بود : من كه نمي توانم " بر خلاف وصيت آن حضرت" ، قبر او را معلوم كنم . عرض كرد : پس من هنگام زيارت چكنم ؟ حضرت فرمود : خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه (ع) را به فاطمه معصومه (ع) عنايت فرموده است ، هر كس بخواهد ثواب زيارت حضرت زهرا (ع) را درك كند به زيارت فاطمه معصومه (ع) برود. آية اللّه مرعشي مي فرمودند : پدرم مرا سفارش مي كرد كه من قادر به زيارت ايشان نيستم امّا تو به زيارت آن حضرت برو ، لذا من به خاطر همين سفارش، براي زيارت فاطمه معصومه (ع) و ثامن الأئمّه (ع) آمدم و به اصرار مؤسس حوزه علميه قم ، حضرت آية اللّه حائري در قم ماندگار شدم. آية اللّه مرعشي در آن زمان مي فرمودند : "شصت سال است كه هر روز من اوّل زائر حضرتم" . ايشان از شاگردان آيه الله مرعشي رحمه اللّه بودند.

كراماتي به نقل از آية اللّه العظمي اراكي رحمه اللّه

ايشان درباره خودشان فرمودند : "دستم ورم مي كرد و پوست آن ترك بر مي داشت به طوري كه نمي توانستم وضو بگيرم و ناچار بودم براي نماز تيمم كنم و معالجات هم بي اثر بود تا اينكه به حضرت معصومه (ع) متوسل شدم و به من الهام شد كه دستكش بدست كنم ، همين كار را كردم ؛ دستم خوب شد". ايشان فرمودند : " آقا حسن احتشام ( فرزند مرحوم سيد جعفر احتشام كه هر دو از منبري هاي قم بودند) نقل مي كرد از آ شيخ ابراهيم صاحب الزماني تبريزي (كه مرد با اخلاصي بود) كه من شبي در خواب ديدم بحرم مشرف شدم خواستم وارد شوم گفتند حرم قرق است براي اينكه فاطمه زهرا (ع) و حضرت معصومه (ع) در سر ضريح خلوت كرده اند و كسي را راه نمي دهند.

من گفتم : مادرم سيّده است و من محرم هستم ، به من اجازه دادند ، رفتم ديدم كه بله اين دو نشسته اند و در بالاي ضريح با هم صحبت مي كنند از جمله صحبت ها اين بود كه حضرت معصومه (ع) به حضرت زهرا (ع) عرض كرد : حاج سيد جعفر احتشام براي من مدحي گفته است و ظاهراً آن مدح را براي حضرت مي خواند. آشيخ ابراهيم اين خواب را در جلسه دوره اي اهل منبر كه حاج سيد جعفر احتشام هم در آن حضور داشت نقل مي كند ؛حاج احتشام مي گويد : از آن شعرها چيزي يادت هست ؟ گفت : بله در آخر شعر داشت (دخت موسي بن جعفر) تا اين را گفت ، حاج احتشام شروع كرد بگريه كردن و گفت : بله توي اشعار من اين كلمه است"."حاج سيد جعفر احتشام منبري با حالي بود و موقع روضه خواندن خودش هم گريه مي كرد و بكّاء بود و بسيار گريه مي كرد". آقا حسن احتشام فرزند ايشان مي گويد: "به ايشان گفتيم شما در آخر شعرتان يك تخلّصي داشته باشيد مانند ساير شعرا" ، قبول نكرد تا با اصرار اين شعر را گفت : اي فاطمه بجان عزيز برادرت براحتشام لطف نما قصر اخضري ايشان گفت : "قصر اخضر را لطف كردند". گفتم "چطور ؟" گفت : " همانجا كه آقاي مرعشي رحمه اللّه سجاده مي انداختند ، آنجا را گچ كاري كردند و سنگ مرمر سبز رنگ قرار دادند ، و قبر حاج احتشام در همان قسمت از مسجد بالاسر است اين بود قصر اخضري كه به ايشان عطا شد".

آقاي حاج شيخ حسن علي تهراني رحمه اللّه (جدّ مادري آقاي مرواريد) كه از علماء بزرگ و شاگردان فاضل ميرزاي شيرازي محسوب مي شدند و حدود 50 سال در نجف به تحصيل علوم اشتغال داشتند، ايشان برادري داشت بنام حاج حسين علي شال فروش كه ا زتجار بازار بوده درتمام مدّتي كه حاج شيخ مشغول تحصيل بودند ايشان ماهي 50 تومان به او شهريه مي داد تا اينكه برادر تاجر فوت مي كند و جنازه او را به قم حمل مي كنند و در آنجا دفن مي نمايند . حاج شيخ حسن علي (كه در اواخر عمر در مشهد ساكن بودند) تلگرافي از فوت برادر مطلع مي شود ، به حرم مشرف شده و به حضرت رضا عرض مي كنند : "من خدمت برادرم را يكبار هم نتوانستم جبران نمايم جز همين كه بيايم اينجا و از شما خواهش كنم كه به خواهرتان حضرت معصومه (ع) سفارش ايشان را بفرماييد : تا كمك كاري ، بكند از برادرم". همان شب يكي از تجاركه از قضيه اطلاع نداشت خواب مي بيند كه به حرم حضرت معصومه (ع) مشرف شده و آنجا مي گويند : كه حضرت رضا (ع) هم به قم تشريف آوردند : يكي جهت زيارت خواهرشان ، و يكي جهت سفارش برادر حاج شيخ حسنعلي به حضرت معصومه (ع) . او معناي خواب را نمي فهمد و آن را با حاج شيخ حسنعلي در ميان مي گذارد و ايشان مي فرمايند : "همان شب كه شما خواب ديدي من (در رابطه با برادرم) به حضرت رضا متوسل شدم و اين خواب شما درست است". "مرحوم آقا سيد محمد تقي خوانساري پس از شنيدن اين خواب فرمود : از اين خواب استفاده مي شود كه قم در حريم حضرت معصومه (ع) است ؛ بايد حضرت امام رضا (ع) به قم تشريف فرما شوند و سفارش برادر حاج شيخ حسنعلي را به حضرت بفرمايند و الّا خود حضرت امام رضا (ع) مستقيماً در كار مداخله نمي كند چون اين در محدوده حضرت معصومه است و مداخله در اين محيط نمي شود". ضبط صوتي , تصويري اين كرامات به نقل آيه الله اراكي در واحد فرهنگي آستانه موجود است .

 

برکات ورود حضرت معصومه علیها السّلام به شهر قم

 

شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه علیها السّلام :

قم قبل از اسلام به صورت چند قلعه بوده که عده ای زرتشتی و یهودی در آن زندگی می کردند. بعد از اسلام با آمدن اشعری ها (که اصالتا شیعه و یمنی تبار بوده اند)، کم کم این سرزمین توسعه یافت.

در اوائل قرن اول و در سال 23 هجری شهر قم توسط لشکر اسلام فتح گردید و رفت و آمد مسلمانان عرب به قم آغاز شد.

نخستین کسانی که از اشعری ها به قم آمدند عبداللّه بن سعد و عبداللّه احوص و عبدالرحمن و اسحاق از فرزندان سعد بن مالک بن عامر اشعری بودند و به این ترتیب ارتباط شیعیان خالص علوی با قم برقرار شده و مامن شیعیان گردید.

از آن زمان مردم قم به مذهب اهل بیت علیهم السّلام علاقه خاصی پیدا کرده و به همین جهت مورد سختگیری و بی مهری خلفای حاکم و ستمگر عصر خود بودند.

شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه علیها السّلام از آبادانی ظاهری بی بهره بود و اهالی شیعی مذهب آن در اثر بی توجهی حاکمان مورد آزار و اذیت بودند،

اما از لحاظ ایمان و اعتقاد مذهبی، این شهر بهترین فضای معنوی را داشته و زمینه پذیرش اهل بیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و یاران با وفای آنان در این منطقه کاملا فراهم بود. (تاریخچه قم، ص 16)

به همین جهت امامان معصوم علیهم السّلام در مناسبت های مختلف، شهر قم و اهالی آن را مورد عنایت قرار داده و عبارات زیبایی را که حاکی از علاقه مندی آن بزرگواران به این خطه ایران بود، بیان می کردند.

حتی گاهی ائمه اطهار با فرستادن تحفه ها و هدایا اهل قم را مفتخر می ساختند.

از جمله می توان به ابی جریر زکریا بن ادریس و زکریا بن آدم و عیسی بن عبداللّه و چند نفر دیگر اشاره نمود که به افتخار اخذ هدایای ارزشمندی همچون انگشتری و جامه و کفن از دست مبارک ائمه هدی علیهم السّلام نائل شدند. (تاریخ مذهبی قم، ص 92)

به نظر می رسد تعداد اخبار و احادیثی که در مورد شهر قم از ائمه اطهار علیهم السّلام روایت شده است درباره هیچ یک از شهرهای ایران روایت نشده است.

مرحوم شیخ حسین مفلس در کتاب «تحفة الفاطمیین» چهل حدیث در باره قم نقل کرده است (تاریخ مذهبی قم، ص 92) .

در کتاب های معتبر شیعی همچون بحارالانوار; سفینة البحار و مستدرک سفینة البحار و... در این رابطه روایات جامع و قابل توجهی نقل شده است.

برای آشنایی بیشتر به برخی از این روایات اشاره می کنیم:

1- سلام بر اهل قم

امام صادق علیه السّلام روزی با اشاره به عیسی بن عبداللّه قمی فرمود:

«سلام بر مردم قم! خداوند شهرهای آنان را با باران سیراب کند و برکت ها را بر آنان نازل کند و بدی های آنان را به خوبی مبدل گرداند. آن ها اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنان فقیه و دانشمند و اهل درک حقایق و روایت و عبادت نیکو هستند» . (بحارالانوار، ج 57، ص 217; مستدرک سفینة البحار، ج 8، ص 598)

2- راهی به سوی بهشت

صفوان بن یحیی کوفی معروف به بیاع سابری از نزدیکترین و مطمئن ترین یاران امام رضا علیه السّلام می گوید: روزی در حضور امام رضا علیه السّلام نشسته بودم که از شهر قم و اهالی آن سخن به میان آمد و اینکه آنان در زمان ظهور حضرت ولی عصر علیه السّلام به سوی آن بزرگوار میل خواهند کرد. در این لحظه امام هشتم علیه السّلام به اهل قم درود فرستاده و فرمود: «رضی اللّه عنهم، ثمّ قال: انّ للجنّة ثمانیة ابواب و واحد منها لاهل قم; و هم خیار شیعتنا من بین سائر البلاد، خمّر اللّه تعالی ولایتنا فی طینتهم; (بحار الانوار، ج 57، ص 216) خداوند از آنان خشنود باشد، سپس فرمود: همانا بهشت دارای هشت در است که یکی از آن درها مخصوص مردم قم است. آنان شیعیان برگزیده ما در میان سایر شهرها هستند. خداوند ولایت و محبت ما [اهل بیت] را با طینت آنان عجین کرده است.»

3- پایگاه یاران مهدی علیه السّلام

عفان بصری می گوید: روزی امام صادق علیه السّلام به من فرمود: «اتدری لم سمی قم؟ قلت: اَللّه و رسوله و انت اعلم. قال: انما سمّی قم لانّ اهله یجتمعون مع قائم آل محمد - صلوات اللّه علیه - و یقومون معه و یستقیمون علیه و ینصرونه; آیا می دانی چرا شهر قم را «قم » نامیده اند؟ عرض کردم: خدا و پیغمبرش و شما آگاهترید. امام علیه السّلام فرمود: قم نامیده شده است برای اینکه اهل آن با قائم آل محمد صلّی اللّه علیه و آله همراه می شوند و با او قیام نموده و بر او استقامت می ورزند و او را یاری می رسانند.» (بحارالانوار، ج 57، ص 216 و معجم احادیث المهدی علیه السلام، ج 3، ص 474) در این روایت نقش مردم قم و ساکنین این شهر مقدس در حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السّلام مشخص شده است. با توجه به این حدیث، اهالی قم به ویژه دانایان و آگاهان آن، وظیفه ای مهم تر و مسؤولیت سنگین تری نسبت به سایر شهرهای ایران به دوش می کشند و این حقیقت، تلاش آنان را در زمینه سازی برای حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام بیشتر از سایر سرزمین ها می طلبد.

4- شهر قم در قرآن و وعده پیروزی بر اسرائیل

پیشوای ششم روزی با یاران خود نشسته و قرآن تلاوت می کرد تا به این آیه رسید: «فاذا جاء وعد اولیهما بعثنا علیکم عبادا لنا اولی باس شدید فجاسوا خلال الدّیار و کان وعدا مفعولا (اسراء/ 5) » ; «[ای بنی اسرائیل!] پس هنگامی که وعده [تحقق] نخستین آن دو فرا رسد، بندگانی از خود را که سخت نیرومندند بر شما می گماریم; تا میان خانه ها [یتان] به جست و جو در آیند، و این تهدید تحقق یافتنی است.» یاران امام در این لحظه پرسیدند: «جعلنا فداک من هؤلاء؟ فقال: ثلاث مرات، هم واللّه اهل قم (بحارالانوار، ج 57، ص 216) ; جانمان به فدای تو، این گروه چه کسانی هستند؟ امام صادق علیه السلام سه بار فرمود: به خدا سوگند! آنان اهل قم هستند.»

5- پناهگاه فرزندان حضرت زهرا علیها السّلام

امام جعفر صادق علیه السّلام فرمود: «اذا اصابتکم بلیّة و عناء فعلیکم بقم فانه ماوی الفاطمیّین (بحارالانوار، ج 57،ص 215) ; هرگاه [در تنگناهای زندگی قرار گرفتید و] بلاها و مصیبت ها به شما روی آورد، به سوی قم بروید; چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه علیها السّلام است.»

چنانکه اشاره شد، روایات متعددی از ائمه اطهار علیهم السّلام در تجلیل و تقدیر از قم و اهل آن وارد شده است و در آن ها، شهر قم با القاب و عناوین ویژه ای مورد تجلیل قرار گرفته است، از جمله آن ها نام های زیر می باشد: قم (شهر قیام)، حرم اهل بیت، شهر امن و امان، مرکز یاران ائمه، قطعه ای از بیت المقدس، کانون شیعیان، آسایشگاه انسان های با ایمان، مجمع انصار المهدی علیه السّلام، سرزمین مقدس، پرتگاه و محل سقوط ستمگران و گردنکشان، منبع علم و فضیلت و تقوی، سالم ترین شهرها و غیره.

6- اگر مردم قم...

با این همه فضائل و مناقب که در مورد شهر قم و ساکنان آن در سیره و سخن اهل بیت علیهم السّلام وارد شده است، باید توجه داشت که این ها مشروط به تداوم ایمان و اعتقاد به ارزش های اسلامی و ادامه راه اهل بیت علیهم السّلام توسط مردم قم می باشد و گرنه اگر کسی خیال کند که چون قمی هست و یا اینکه در شهر قم زندگی می کند و بدون عمل، مشمول این رحمت و برکات الهی خواهد شد، به خیالی باطل و پنداری بی پایه و سست دچار شده است;

چرا که امام صادق علیه السّلام فرمود: «تربة قم مقدّسة و اهلها منّا و نحن منهم، لا یریدهم جبّار بسوء الّا عجّلت عقوبته; ما لم یخونوا اخوانهم (و ما لم یحولوا احوالهم)، فاذا فعلوا ذلک سلّط اللّه علیهم جبابرة سوء! ; خاک قم مقدس است و ساکنان آن از ما اهل بیت هستند و ما هم از آن هائیم، هیچ حاکم [گردنکش و] ستمگری به آن ها قصد سوء نمی کند مگر اینکه خداوند در عذاب او تعجیل می فرماید. البته به شرط آنکه [اهل قم] به برادران خود خیانت نکنند (و احوال خود را تغییر ندهند)، زیرا در آن صورت خداوند متعال ستمگران بیدادگر را بر آنان مسلط خواهد کرد.»

روی علی بن محمد العسکری عن ابیه عن جده عن امیرالمومنین (ع) قال: قال رسول اللّه (ص) : ((لما اسری بی الی السّماء الرّابعه، نظرت الی قبّة من لؤلؤ لها اربعة ارکان و اربعة ابواب کانّها من استبرق اخضر. قلت: یا جبرئیل، ما هذه القبّة الّتی لم ارفی السّماء الرّابعة احسن منها؟ فقال: یا حبیبی محمّد، هذه صورة مدینة یقال لها قم، یجتمع فیها عباداللّه المومنون. ینتظرون محمّدا و شفاعته للقیامة و الحساب. یجری علیهم الغم و الهم و الاحزان و المکاره...)) [مجلسی، بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۰۷]

پیامبر (ص) فرمود: هنگامی که به آسمان چهارم طبق تصریح قرآن مجید در عالـم, هفت آسمان وجـود دارد. در یكی از آیات شـریف قـرآنـی در ایـن باره آمـده است: ((الذی خلق سبع سماوات طباقا ماتری فـی خلق الرحمن مـن تفاوت...)) یعنی همان کسی که هفت آسمان را بر فراز یکدیگر آفرید. در آفرینش خداوند هیچ تضاد و عیبی نمی‌بینی...و طبق برخی از آیات قرآنی چون آیه پنجم سوره ملک (ولقد زیناالسماء الدنیا بمصابیح...) آنچه از عالم بالا می‌بینیم، و تمامی ستارگان و کهکشان‌ها همه جزو آسمان دنیا و آسمان اولند. بنابراین آسمان‌های ششگانه دیگر، عالم‌هایی در ورای آن هستند) برده شدم، به گنبدی از لولو که چهار رکن و چهار در داشت و گویا از حریر سبز بود، نگریستم. گفتم: جبرئیل ، این گنبدی که بهتر از آن را در آسمان چهارم ندیده ام، چیست؟ جبرئیل گفت: محبوبم محمد، این صورت شهری است که بدان قم گویند. در آن بندگان مومن خدا جمع می‌شوند و منتظر محمد و شفاعت ش در روز قیامت و حسابرسی هستند. بر آنان غم و اندوه و ناراحتی‌ها و ناخشنودی‌ها وارد نمی‌شود...

سئل امیر المومنین علیّ بن ابی طالب عن اسلم المدن و خیر المواضع عند نزول الفتن و ظهور السّیف. فقال (ع) : ((اسلم المواضع یومئذ قصبه قم. فاءذا اضطربت خراسان و وقعت الحرب بین اهل جرجان و طبرستان و خربت سجستان، فاسلم المواضع یومئذ قصبه قم. تلک البلده الّتی یخرج منها انصار خیر النّاس ابا و امّا و جدّا و جدّة و عمّا و عمّة. تلک الّتی تسمی الزهراء...)) [مجلسی، بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۱۸ ۲۱۷]

از امیر مومنان علی بن ابی طالب (ع) در باره سالم ترین و بهترین شهرها و موضعها به هنگام نازل شدن فتنه‌ها و ظاهر شدن شمشیرها (ظاهرا شمشیرها کنایه از جنگ و خونریزی است.) سوال شد.

حضرت فرمود: سالمترین نقاط در آن روز، شهر قم است. زمانی که در خراسان اغتشاش روی دهد و میان مردم گرگان و طبرستان (طبرستان نامی است که مورخان اسلامی به مازندران و حدود و اطراف آن از مشرق تا مغرب اطلاق کرده اند. جنگ درگیرد و سیستان خراب شود، در آن هنگام سالمترین مواضع، شهر قم است.

قم شهری است که از آن‌جا یاران بهترین مردم از جهت پدر و مادر و جد وجده و عمو و عمه بر می‌خیزند. آن شهر، زهرا نامیده شده است. (روایت دنباله دارد...) شهر انصارائمه (ع).

عن الصادق (ع) قال: اهل خراسان اعلامنا و اهل قم انصارنا و اهل کوفه اوتادنا و اهل هذاالسواد منا و نحن منهم.) [مجلسی، بحار الانوار، ج۵۷، ص۲۱۴]

از امام صادق (ع) روایت شده است که فرمود: خراسانیان پرچم های ما و اهل قم انصار ما و کوفیان میخ‌های ما (ظاهرا مقصود آن است که کوفیان باعث ثبات امر ائمه اطهار (ع) شدند.) و اهل این سواد (ظاهرا مقصود از سواد، سواد کوفه است که پیشتر توضیح دادیم.) ازما و ما از آنان هستیم.

در مورد قم احاديث زيادی وجود دارد که صاحب انوار المشعشعين آن ها را جمع آوری کرده و بيست و نه اسم برای قم از آن ها در آورده است که عبارت است از:

1.قم،   2.زهراء،  3. ارض الجبل،   4. قطعة من بيت المقدس،   5. مجمع انصار القائم، 6.حرم اهل بيت،   7. مطهره،  8.مقدسه،   9.حجة علی البلاد،  10. بحر،   11.ماوی للفاطميين،   12. مستراحا للمومنين،   13. عش آل محمد،   14. معدناً للشيعة،   15. کوفة الصغيره 16.   مأوی شيعة آل محمد،   17. معدنا للعلم و الفضل،   18. مقصم الجبارين، 19  . مذاب الجبارين،   20. بلد الائمه،   21. بلد لشيعة الائمه،   22. امان للخائفين،   23. مفزع المومنين،   24. مقر للهاربين،   25. المدفوعة عنها البلاء،   26. المرفوعة عنها البلاء،   27.مفتوحة اليها باب الجنه،   28. البلد الامين،   29. مختار البلاد.

 

 

بخشی از آثار و برکات حضرت معصومه علیها السّلام در قم

 

ورود حضرت فاطمه معصومه علیها السّلام به شهر قم و دفن پیکر مطهر آن بانوی کبریا در این شهر، آثار و برکات فراوانی را به همراه داشته است.

از لحظه ورود نبیره رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله به قم، پیوسته این شهر از جهات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، عمرانی و اقتصادی رو به رشد و پیشرفت نهاده است. تاثیر این واقعه تاریخی را می توان با مطالعه زوایای تاریخی این شهر به دست آورد. برکات این بانوی مجلله در شهر قم آنگاه به اوج خود می رسد که بدانیم تاثیر وجود آن حضرت در تحولات تاریخی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی نه تنها در محدوده یک شهر بلکه گاهی در کل کشور ایران بوده و یا حداقل وقایع وحوادث کشور ایران به نوعی مرتبط با شهر قم می باشد.

برکات حضرت معصومه در شهر قم و تاثیر این شهر بر کل ایران آنچنان مهم بوده و هست که سال ها دل و دیده میلیون ها زائر و مجاور و جهانگرد را به خود مشغول داشته است. این تاثیر نه تنها برای زائران مشتاقی که از راه های دور به عشق زیارت مرقد مطهر این دخت عصمت و یادگار امام موسی علیه السّلام با ارادت خالصانه به این مکان مقدس می شتابند ملموس است بلکه حتی برای کسانی که با انگیزه های غیر مذهبی وارد این مکان شده اند و یا از این دیار عبور کرده اند، پرجاذبه و شگفت انگیز بوده است. در عظمت و شکوه ظاهری این بارگاه مقدس، حقیقت و معنویت خاصی نهفته است که ناخود آگاه هر بیننده ای را به سوی آن متوجه ساخته و دل و دیده اش را صید می کند.

در اینجا اعترافات چند تن از افراد خارجی را که در قرن های گذشته از قم دیدن کرده و در لابلای سخنان خود به نقش ارزنده این بانوی ملکوتی و تاثیر بارگاه آن حضرت در شهر قم اشاره کرده اند، مرور می کنیم.

«اوژن فلاندن» جهانگرد فرانسوی و دانشمندی که در زمان محمد شاه قاجار در سال های 1219 و 1221 شمسی به اتفاق هموطن هنرمند خود «پاسکال کست» به ایران آمده است، در مورد اهمیت و نقش شهر قم و مرقد مطهر حضرت معصومه علیها السّلام چنین می نگارد:

«مقبره فاطمه که ایرانی ها «معصومه» می نامند در تمام مشرق، احترامی به سزا دارد و مردم از اکناف به زیارتش می آیند، فاطمه نوه علی است. از پادشاهان ایران، شاه عباس دوم، شاه صفی و فتحعلی شاه در قم مدفونند. تیمور لنگ به قم چندان لطمه نرسانده و شاید از برکت فاطمه باشد» . (ماهنامه کوثر، ش 9، ص 73 و 74 با اختصار)

«کارل بروگش» جهانگرد آلمانی نیز که اوضاع ایران را در سده نوزدهم میلادی از دید مادی خود بررسی کرده است، در مورد عظمت ظاهری شهر قم و حضرت معصومه علیها السّلام چنین می گوید:

«دورنمای قم به معنای واقعی کلمه از فاصله چند میلی می درخشد، زیرا گنبد زیارتگاه این شهر را با ورقه هایی از طلا پوشانده اند که نور آفتاب را به شکل خیره کننده ای منعکس می کند. شاهان ایران علاقه زیاد دارند به این که گنبد بناهای مقدس را با ورقه های طلا و نقره بپوشانند. طلا کاری ها و نقره کاری های زیبای ضریح مقدس واقعا چشم را روشن می کنند. خدمتکارانم پیوسته از شکوه و جلال گنبد و مقبره فاطمه در قم سخن می گفتند. نه فقط زندگان بلکه مردگان نیز به سوی این مزار جلب می شوند; زیرا بسیاری از ایرانیان وصیت می کنند که پس از مرگ در جوار این بانوی مقدس دفن شوند. قم مدفن قدیسین هم هست. بنا به گفته اهالی محل، قم دارای 444 امامزاده کوچک و بزرگ است » . (ماهنامه کوثر، ش 12، ص 65 و 66. با اختصار)

به هر حال بعد از ورود حضرت معصومه علیها السّلام به قم و دفن پیکر مطهر آن حضرت در این سرزمین مقدس، علویان و سادات بیشتری به این شهر روی آوردند، توجه شیعیان به این نقطه فزونی یافت و علما و مشاهیر شیعه در طول تاریخ به این مکان مقدس توجه نشان دادند، مهاجرت به این شهر زیاد شد و موقعیت مذهبی قم تثبیت و استحکام تاریخی یافت.

قم با این ویژگی ها در میان شهرهای شیعه نشین از شهرت جهانی برخوردار شد و یکی از شهرهای مهم جهان اسلام به شمار آمده و از مراکز مهم فرهنگی و فقهی شیعه گردید و از همه مهم تر به عنوان هسته مرکزی و پایگاه اصلی بزرگترین و باشکوهترین انقلاب در تاریخ جهان گردید.

در اینجا به فهرست برخی از نتایج ورود حضرت معصومه علیها السّلام به شهر قم می پردازیم:

1- گسترش شهر قم

شهر قم به تدریج از شمال شرقی، به جنوب غربی که محل دفن آن حضرت بود کشیده شد به طوری که حرم فاطمه معصومه علیها السّلام که در حاشیه شهر قرار داشت، امروزه در مرکز شهر و در آبادترین قسمت آن واقع است.

2- مورد توجه شدن قم

توجه پادشاهان و حاکمان و طبقات گوناگون مردم به این شهر و کوچ بسیاری از افراد مشتاق اهل بیت علیهم السّلام برای اقامت در آن، به خاطر مدفون بودن حضرت معصومه علیها السّلام در این شهر است.

3- استحکام مذهبی قم

قم از جنبه مذهبی استحکام ویژه ای یافته و مرکز روحانیت شیعه شد. و عده ای از بزرگترین علمای شیعه از آنجا برخاسته یا در آن اقامت کردند.

4- کثرت سادات در شهر قم

بعد از دفن حضرت معصومه علیها السّلام عده بسیاری از فرزندزادگان امام حسن و امام حسین و موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا علیهم السّلام و از فرزندان محمد حنفیّه و زید بن علی بن الحسین علیهم السّلام و اسماعیل فرزند امام صادق علیه السّلام از اطراف به قم روی آورده اند. از آنجا که این شهر از ابتدا مورد نظر آل علی علیهم السّلام بوده است و مردم قم نسبت به اولاد پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله ارادت و علاقه خاصی داشته اند، به تدریج بعد از ورود حضرت معصومه علیها السّلام از نظر کثرت سادات، موقعیت بی نظیر و یا کم نظیری یافته است.

امروزه کثرت سادات قم، به خوبی محسوس و مشهود است و چند محله به نام علویان وسادات است که بیشتر آن ها سیّد هستند، از جمله محله سیّدان، محله موسویان و محله موسی مبرقع و همچنین وجود سادات برقعی و رضوی و چاووشی و غیره نشانگر این حقیقت می باشد.

5- توجه به امور امامزادگان

مردم قم از اوایل قرن سوم هجری که فاطمه معصومه علیها السّلام در قم مدفون شد، در بزرگداشت مقابر اولاد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله همان تلاش را کردند که در زمان حیاتشان از آنان به عمل می آوردند.

ساختن بناهای مجلل و بارگاه و گنبد و وقف اموال در این راه از جمله این تلاش هاست. در دوره صفویه و قاجاریه، بعضی از جهانگردانی که به ایران آمده و از قم عبور کرده اند، در سفرنامه های خود امامزادگان قم را وصف نموده و حتی درپاره ای از آن ها در تعداد امامزادگان افراط کرده اند.

6- پرورش علمای بزرگ در شهر قم

یکی دیگر از برکات فاطمه معصومه علیها السّلام، پرورش عالمان و اندیشمندان بزرگ در این شهر می باشد که به نام بعضی از آنان اشاره می شود:

علی بن حسین بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق یا صدوق اوّل;

محمد بن علی بن بابویه قمی، معروف به شیخ صدوق و نویسنده نزدیک به 300 کتاب در اصول و فروع;

محمد بن حسن صفار، از یاران نزدیک امام حسن عسکری علیه السّلام;

احمد بن اسحاق قمی، وکیل امام عسکری علیه السّلام در قم و سازنده مسجد معروف امام به دستور آن حضرت;

احمد بن ادریس قمی، از محدثان شیعی;

زکریا بن آدم، از اصحاب امام رضا علیه السّلام;

ابوعبداللّه محمد بن خالد برقی، ادیب، محدث و نویسنده کتاب های مهمی همچون: التنزیل و التعبیر، کتاب العلل، کتاب یوم و لیله (رجال نجاشی، ص 335) ;

احمد بن محمد بن خالد برقی، منسوب به برقرود قم و نویسنده کتاب های فراوانی همچون: المحاسن، کتاب التبلیغ و الرساله، کتاب التراحم و التعاطف، و سایر تالیفات وی که به ده ها جلد بالغ می شود (رجال نجاشی، ص 76) ;

علی بن ابراهیم قمی، مفسر معروف;

خواجه نصیر الدین طوسی جهرودی معروف به استاد البشر و از افتخارات جهان اسلام;

صدر المتالهین شیرازی، که آثار برجسته فلسفی از جمله: اسفار اربعه، شواهد الربوبیه، شرح کافی و... را پدید آورد;

ملا عبد الرزاق لاهیجی، فیلسوف وحکیم نامدار شیعه در قرن 11 و صاحب کتاب های شوارق الالهام و گوهر مراد;

حاج ملا مهدی قمی نراقی، نویسنده جامع السعادات;

میرزا ابوالقاسم قمی (میرزای قمی)، صاحب قوانین و دارای کرامات بی شمار.

وصدها عالم و دانشمند و شاعر و وزیر و مورخ و رجال علمی و مردان سیاست و وزارت از این خطه ظهور نموده اند که تفصیل آن در جای خود بیان شده است. (برای اطلاعات بیشتر به «تاریخ مذهبی قم » مراجعه شود)

7- حوزه علمیه قم

یکی دیگر از برکات مزار مقدس بانوی دو عالم، حضرت معصومه علیها السّلام در شهر قم، رونق گرفتن حوزه علمیه می باشد. تاریخ این کانون علم و فقاهت به قرن ها قبل بر می گردد. ابراهیم بن هاشم قمی، سعد بن عبدالله قمی، احمد بن اسحاق قمی، علی بن بابویه قمی و ده ها محدث و عالم شیعی از اوایل قرن سوم هجری به بعد، زمینه گسترش علم و ادب و حدیث را در این شهر ایجاد کرده بودند. این حوزه علمی کم و بیش تداوم داشت و ترویج علم در این شهر همچنان در طول تاریخ ثمرات پرباری به همراه می آورد تا آنکه مرحوم میرزای قمی عالم جلیل القدر عصر قاجار، به این شهر روی آورد و به حرکت علمی این دیار شتاب بخشید.

هجرت ملاصدرا فیلسوف نامی شیعه به قم چهره دیگری به این حرکت داد.

سکونت مرحوم فیض کاشانی در قم و تاسیس مدرسه فیضیه در جوار حرم مطهر حضرت معصومه علیها السّلام، رشد فکری و فضای علمی این شهر را دگرگون نمود.

این رشد علمی همچنان رو به بالندگی بود تا در سال 1315 شمسی مرحوم شیخ عبدالکریم حائری پرچمدار علم و فضیلت از اراک به قم آمده و روحی تازه به کالبد این کانون فقاهت و معنویت دمید.

اقبال آیت اللّه العظمی بروجردی رحمه اللّه به قم، فعالیت های فرهنگی واجتماعی را در این شهر تسریع نموده و همچنین ورود مراجع و دانشمندان بزرگ شیعی و همراهی آنان با حرکت حوزه علمیه در شکوفائی آن نقش به سزایی داشت.

امروزه به برکت معنوی حضرت فاطمه معصومه علیها السّلام، مجمع بزرگی از مراجع، آیات عظام و فقیهان و مجتهدان در این شهر نورانی و ملکوتی ایجاد شده است که مورد توجه جهانیان می باشد.

هم اکنون خیل عظیمی از طلاب و دانش پژوهان علوم اسلامی در این حوزه مقدسه به تحصیل و تدریس اشتغال دارند که با زعامت مراجع تقلید و تدبیر مدیریت حوزه علمیه قم برنامه ریزی های خاصی برای توسعه و بارور نمودن هرچه بیشتر علوم اسلامی و تخصصی نمودن آن در حال انجام است که آینده روشن و بالنده تری را نوید می دهد. لازم به ذکر است این زمانی می رسد که از قم علم و دانش به دیگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر می شود، تا جایی که این شهر اسوه و الگوی شهرهای دیگر گشته و هیچ کس در روی زمین باقی نمی ماند که از قم به او بهره های علمی و دینی نرسد تا آنکه زمان ظهور حجت خدا و قائم ما فرا رسد.

رونق علمی شهر قم را امام صادق علیه السّلام ده ها سال قبل از ورود حضرت معصومه علیها السّلام به شهر قم، پیش بینی کرده و فرموده بود:

«زمانی می رسد که از قم علم و دانش به دیگر شهرها از شرق تا غرب عالم منتشر می شود، تا جایی که این شهر اسوه و الگوی شهرهای دیگر گشته و هیچ کس در روی زمین باقی نمی ماند که از قم به او بهره های علمی و دینی نرسد تا آنکه زمان ظهور حجت خدا و قائم ما فرا رسد» . (بحارالانوار، ج 60، ص 213)

8- انقلاب اسلامی ایران

از مهم ترین ویژگی های شهر قم و آثار و برکات حضرت معصومه علیها السّلام تشکیل هسته های مرکزی انقلاب اسلامی ایران در این نقطه حساس کشور می باشد. شهر قم بستر قیام و انقلاب و پرورشگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است.

اکثر حوادث انقلاب اسلامی با این شهر مرتبط بوده است و البته به وقوع چنین حادثه ای در شهر قم در گفتار ائمه اطهار علیهم السّلام نیز اشاره شده است و روایت معروف حضرت کاظم علیه السّلام در این مورد، قابل انطباق با انقلاب اسلامی ایران است. مطمئنا اگر انقلاب با عظمت اسلامی - که از شهر قم ریشه گرفته و موج آن تمام نقاط عالم را تحت تاثیر قرار داد - مصداق منحصر به فرد این گفتار زیبا نباشد، حتما یکی از مصادیق آن خواهد بود; چراکه ویژگی های مورد ستایش امام هفتم علیه السّلام دقیقا در مورد رهبر و مردم ایران صادق می باشد. آن ویژگی ها عبارتند از:  1- رهبر آنان مردی از اهل قم است.  2- رهبر آنان مردم را به سوی حق می خواند.  3- پیروان و طرفداران او اراده و استقامتی قوی و آهنین دارند.  4- خستگی در آنان راه ندارد.  5- طوفان های حوادث آنان را متزلزل نمی کند.  6- توکل بر خدا دارند.  7- به خاطر پارسایی پیروزند.

متن روایت چنین است که امام موسی کاظم علیه السّلام فرمود:  «رجل من اهل قم یدعوا النّاس الی الحق، یجتمع معه قوم کزبر الحدید، لاتزلّهم الریاح العواصف و لا یملّون من الحرب و لایجبنون و علی اللّه یتوکّلون والعاقبة للمتقین; مردی از اهل قم [به پا می خیزد و] مردم را به حق فرا می خواند. گروهی به یاری او بر می خیزند که مانند قطعه های آهن هستند، تندبادها [ی حوادث و مشکلات] آنان را متزلزل نمی کند و از جنگ خسته نمی شوند و نمی ترسند و بر خدا توکل می کنند. پیروزی نهایی از آن پرهیزکاران است» . (بحارالانوار، ج 57، ص 216)

موسی بن جعفر علیه‏السّلام فرمود: مردی از اهل قم مردم را به حق دعوت می‏کند، اطراف او گروهی چون پاره ‏ای آهن جمع می‏شوند که بادهای تند آنها را متزلزل نکند، از جنگ ملالی ندارند، (خسته نمی‏شوند) و ترسی در آنها نیست، بر خداوند توکل می‏کنند و سرانجام (پیروزی) برای اهل تقواست. [بحار، ج 57، ص 216)

 

چهره های برجسته حوزه علمیه قم در قرن های دوم، سوم و چهارم

 

از متون و شواهد تاریخی می توان استنباط كرد كه بیش از صد نفر، از علما و شاگردان امامان (علیه السّلام) كه غالباً از آل اشعر بودند، حوزه علمیه قم را در قرن های دوم و سوم و چهارم تشكیل می دادند،

در اینجا به عنوان نمونه به ذكر پانزده نفر از آنها می پردازیم:

1ـ زكریا بن آدم بن عبداللّه بن سعد اشعری

یكی از علمای برجسته و روایان خبیر، كه نقش بسیار در به وجود آوردن حوزه علمیه، در قرن سوم در قم داشت، زكریا بن آدم بن عبداللّه بن سعد اشعری است، محقّقین و راوی شناسان از این بزرگوار، به عنوان"فقیه جلیل و عظیم القدر" یاد كرده اند، او در عصر امام صادق (علیه السّلام) و حضرت رضا(علیه السّلام) می زیست و از شاگردان برجسته و مورد وثوق آن دو بزرگوار بود، و در قم به عنوان یك مرجع تقلید، فتوا می داد، و مسائل حلال و حرام را برای مردم بیان می كرد.

علی بن مسیب می گوید: به امام رضا(علیه السّلام) (در خراسان) عرض كردم: فاصله محل زیست من با شما بسیار دور است، و من نمی توانم در هر وقت به حضور شما برسم و مسائل خود را بپرسم، احكام و معارف دینم را از چه كسی بیاموزم؟

امام رضا (علیه السّلام) در پاسخ فرمود: "مِنْ زَكَرِیا بْنِ آدَمَ الْقُمی، اَلمَأْمُونِ عَلَی الدینِ و الدُنْیا؛ از زكریا فرزند آدم قمی بیاموز كه در امور دین و دنیا است."

در روایت دیگر آمده: زكریابن آدم در ملاقاتی به حضرت رضا (علیه السّلام) عرض كرد: می خوام از قم بیرون بروم، زیرا تعداد افراد سفیه در آنجا زیاد شده است. امام رضا (علیه السّلام) در پاسخ فرمود: "لاتَفْعَلْ فَاِنَ اَهْلَ بَیتِكَ یدْفَعُ عَنْهُمْ بِكَ كَما یدْفَعُ عَنْ اَهْلِ بَغْداد بِاَبِی الْحَسَنِ الْكاظِمِ (علیه السّلام)؛ چنین نكن زیرا به وسیله وجود تو بلا از اهلبیت تو(مردم قم) دفع می شود، همان گونه كه به خاطر امام كاظم(علیه السّلام) بلا از مردم بغداد دفع می گردد."  مرقد شریف این فقیه عالی قدر در قبرستان شیخان قم، دارای بارگاه بوده و مزار شیعیان است. (بهجة الآمال، ج 4، ص 197؛ قاموس الرجال، ج 4، ص 178؛ معجم رجال الحدیث، ج 7، ص 273 ، بحار، ج 49،ص 278؛ رجال كِشی، ص 496)

2ـ زكریا بن ادریس بن عبداللّه اشعری

یكی از فقها و راویان برجسته زكریابن ادریس، پسر عموی زكریا بن آدم است، كه به عنوان "ابوجریر قمی" خوانده می شد،

از فضیلت و فرزانگی این بزرگوار اینكه، وقتی كه از دنیا رفت،

زكریابن آدم می گوید: به حضور امام رضا (علیه السّلام) رفتم، از آغاز شب تا صبح، حضرت رضا (علیه السّلام) مكرر از او سخن به میان می آورد و می فرمود، خدا او را رحمت كند. او از اصحاب امام صادق (علیه السّلام) و امام رضا(علیه السّلام) بود، و همواره روایت آنها را برای مردم نقل می كرد، و دارای كتاب بود، و امامان(علیه السّلام) او را امین و مورد اطمینان معرفی كرده اند.

این بزرگمرد نیز بیشتر در قم سكونت داشت، و همواره به ارشاد مردم و آموختن فقه و شرایع اسلام مشغول بود، قبر شریفش در قبرستان شیخان قم می باشد. پدر وی، ادریس بن عبداللّه اشعری قمی نیز از فضلاء و دارای كتاب بوده است. (بهجه الآمال،ج4، ص 203 ،  بهجة الآمال، ج 4، ص 201 تا 203؛ بحار، ج 49، ص 278)

3ـ آدم بن اسحاق بن آدم بن عبداللّه اشعری

یكی دیگر از افراد مورد وثوق كه از فضلا و طلاب عالی مقام در عصر امامان (علیه السّلام) بود"آدم بن اسحاق"، پسر پسر عموی زكریا بن آدم است،

وی مؤلف كتابی محتوی روایات امامان(علیه السّلام) بود كه علمای برجسته، از آن كتاب نقل روایت می كردند، و مؤلفش را مورد اعتماد می دانستند.

قبر شریف این بزرگوار نیز، در قبرستان شیخان قم قرار دارد. (بهجة الآمال ، ج 1، ص 480)

4ـ اسحاق بن عبداللّه بن سعد اشعری

یكی از فضلا و چهره های درخشنده از اصحاب امام صادق(علیه السّلام) و امام كاظم (علیه السّلام)، اسحاق بن عبداللّه قمی، عموی زكریا بن آدم است، وی نیز دارای كتاب بوده، و در نشر علوم ائمه اهلبیت (علیه السّلام) در قم كوشش می نمود و از فضلای حوزه علمیه قم در آن عصر به شمار می آمده است. فرزندش"احمد بن اسحاق" وكیل امام حسن عسكری (علیه السّلام) در قم بود كه خاطرنشان می شود، قبر شریف اسحاق بن عبداللّه نیز در قبرستان شیخان قم قرار دارد. (بهجة الآمال، ج 2، ص 199ـ 200)

5 و 6ـ عمران و عیسی، دو برادر از فرزندان عبداللّه

دونفر از راویان برجسته و شاگردان برازنده امام صادق (علیه السّلام) كه در پیشگاه آن حضرت در جایگاه ارجمندی بودند، عمران و عیسی پسران عبداللّه بن سعد اشعری می باشند، این دو نیز در تعلیم و تعلم فرهنگ و فقه شیعی، در قم، تلاش مستمر و وسیع می كردند و در بازسازی حوزه علمیه قم در اواخر قرن دوم و قرن سوم، نقش به سزا داشتند. برای اینكه به مقام ارجمند این دو عالم ربانی و پرتلاش پی ببریم نظر شما را به سه روایت زیر در مورد لطف و توجه خاص امام صادق(علیه السّلام) به آنها جلب می كنیم: 1ـ از ابان بن عثمان روایت شده، عمران بن عبدالله قمی به حضور امام صادق (علیه السّلام) آمد، امام صادق (علیه السّلام) او را به گرمی پذیرفت و در كنار خود نشانید و به او فرمود:"حالت چطور است؟ حال فرزندان و خانواده ات چطور است؟ حال پسر عموهایت چگونه است؟ بستگان و فامیلت در چه حال هستند؟". در پایان وقتی كه برای خداحافظی برخاست و رفت، یكی از حاضران، از امام صادق (علیه السّلام) پرسید:"این آقا چه كسی بود؟". امام صادق (علیه السّلام) در پاسخ فرمود: "نَجِیبُ قَوْمٍ نُجَباءٍ، ما نَصَبَ لَهُمْ جَبّارٌ اِلّا قَصَمَهُ اللّهُ؛ این شخص، یكی از افراد شریف از خاندان شریف است، كه هر ستمگری از طاغوتیان نسبت به آنها سوء قصد كند، خداوند كمرش را می شكند." 2ـ و در روایت دیگر آمده: عمران، خیمه هایی بافت و آماده كرد و در سرزمین منی به حضور امام صادق(علیه السّلام) رسید و آنها را به آن حضرت اهدا نمود، امام صادق (علیه السّلام) دست عمران را گرفت و چنین دعا كرد: "از درگاه خداوند می خواهم كه بر محمد و آلش درود بفرستد، و در روزی كه سایه ای جز سایه خدا نیست، تو و خانواده ات را در سایه خویش قرار دهد." 3ـ یونس بن یعقوب می گوید: در مدینه بودم، در یكی از كوچه های مدینه امام صادق (علیه السّلام) را ملاقات نمودم، آن حضرت به من فرمود: "اِذْهَبْ یا یونُسُ فَاِنَ بِالْبابِ رَجُلاً مِنّا اَهْلَ الْبَیتِ؛ ای یونس! به سوی خانه حركت كن، كه در پشت خانه، مردی از ما اهلبیت منتظر است." من زودتر به سوی خانه امام صادق (علیه السّلام) حركت كردم، دیدم كه عیسی بن عبداللّه قمی در كنار در نشسته است، طولی نكشید كه امام صادق (علیه السّلام) آمد و به ما فرمود:"وارد خانه شوید" سپس به من فرمود:"ای یونس! به گمانم تو سخن مرا نپذیرفته ای كه گفتم: عیسی بن عبداللّه از ما خاندان است." یونس عرض كرد: آری فدایت گردم، عیسی از اهل قم است، چگونه از اهل خانه شما است؟!" امام صادق (علیه السّلام) فرمود: "یا یونُس! اِبْنِ عَبْدِاللّه رَجُلٌ مِنّا حَیّ و هُوَ مِنّا مَیّتٌ؛ ای یونس! عیسی بن عبداللّه در حیات و ممات، از ما خاندان است. " هنگام خداحافظی، امام صادق (علیه السّلام) بین دو چشم عیس بن عبداللّه را بوسید. (الاختصاص شیخ مفید، ص 69؛ بحار، ج 47، ص 336 و جامع الرواه، ج 1، قاموس الرجال، ج 7، ص 232 وامالی المفید، ج 76؛ بحار، ج 47، ص 349 و الاختصاص شیخ مفید، ص 195)

7 و 8 ـ ابراهیم بن هاشم و پسرش علی بن ابراهیم

یكی از راویان و علمای پركار كه از اهالی كوفه بود، ولی در قرن سوم به قم مهاجرت كرد، ابراهیم بن هاشم است، او نخستین كسی است كه حدیث كوفیان را در قم منتشر نمود، او از اصحاب خاص امام جواد(علیه السّلام) بود، و به گفته بعضی با امام رضا (علیه السّلام) نیز ملاقات نموده بود، و از روایاتی است كه 6414 روایت از امامان(علیه السّلام) نقل كرده است. اودارای تألیفاتی بود. از جمله:"كتاب النوادر" و"كتاب قضاوت های امیرمؤمنان علی(علیه السّلام)" را می توان نام برد. آری آن كس كه حامل 6414 روایت از امامان معصوم (علیه السّلام) است، و از اصحاب نزدیك امام جواد (علیه السّلام) می باشد، و با این مكنت علمی در اوایل قرن سوم به قم می آید و به نشر آثار امامان (علیه السّلام) همت می گمارد، قطعاً نقش به سزایی در تشكیل حوزه علمیه در قم، در آن عصر خواهد داشت، چرا كه وجود ذیجود علمای پركار و برجسته ای همانند او، موجب رونقش بازار علم و دانش و تعلیم و تعلم خواهد شد. جالب اینكه پسر ارجمند او علی بن ابراهیم قمی (صاحب تفسیر علی بن ابراهیم) نیز راه پدر را پیمود، و از دانشمندان و راویان لایق و تلاشگری بود كه در انتقال احادیث و فرهنگ امامان اهلبیت(علیه السّلام) از عراق به قم یدطولا داشت. این مرد بزرگ را به عنوان یكی از اعلام قرن 3 و كه در قم می زیسته، خوانده اند. او كتاب های متعددی تألیف كرد، مانند: 1ـ تفسیر روائی قرآن، 2ـ الناسخ و المنسوخ، 3ـ المغازی، 4ـ كتاب الشرایع، 5 ـ قرب الاسناد، 6 ـ المناقب، 7ـ اختیار القرآن 8 ـ كتاب التوحید و الشرك، 9ـ كتاب الحیض، 10ـ كتاب الانبیاء، 11ـ كتاب فضایل امیرالمؤمنین(علیه السلام)، 12ـ كتاب المشذر. قبر شریف این عالم بزرگ، در قم در بقعه ای در كنار باغ شهرداری همراه قبر شریف محمد بن قولویه است.(بهجة الآمال، ج 5، ص 354)

9ـ یونس بن عبدالرحمن

یكی از رجال برجسته كه با قم ارتباط داشت و شاگردانش از كوفه به قم آمدند، و به نشر آثار تشیع پرداختند، یونس بن عبدالرحمن شاگرد برجسته امام كاظم(علیه السّلام)، سپس شاگرد امام رضا(علیه السّلام) است، او دارای تألیفات ارزنده بود و با بیان و قلم از حریم ولایت و امامت دفاع می كرد، به گفته فضل شاذان، یونس هزار كتاب در رد مخالفین و… نوشت. یونس از فقها و مراجع عالیقدری است كه امام رضا(علیه السّلام) در پاسخ به سؤال حسن بن علی بن یقطین فرمود:"یونس مورد اطمینان است، مسائل مورد نیاز خود را از او بپرس". و درمورد دیگر، اهالی بصره، درمورد یونس بن عبدالرحمن، شكایت كردند، یونس غمگین شد، حضرت رضا(علیه السّلام) به او فرمود:

"ای یونس! باكی به بر تو نیست وقتی كه امام تو از تو راضی است، ای یونس! هرگاه در دست تو گوهر درخشانی باشد و مردم بگویند پشگل است یا در دستت پشگل باشد و مردم بگویند گوهر است، آیا در نظر تو اثر می كند؟" یونس عرض كرد: نه، امام رضا(علیه السّلام) فرمود:"بنابراین وقتی كه راه و روش تو درست است و امام تو از تو راضی است، از گفتار مردم نگران نباش." ( اعیان الشیعه، ج 10، ص 327)

10ـ احمد بن اسحاق، وكیل امام حسن عسكری(علیه السّلام) در قم

یكی از علمای برجسته و محدثین عالی مقام و شیوخ علمای قم در قرن سوم"احمد بن اسحاق بن عبداللّه اشعری قمی" است، او از اصحاب و نزدیكان امام حسن عسكری(علیه السّلام) بود، و حضرت ولی عصر(عج) را در كودكی در نزد پدرش امام حسن(علیه السّلام) دیدار كرد، او از سراء و وكلای امام حسن عسكری(علیه السلام) در قم بود، و به امر آن حضرت مسجد امام قم را ساخت، او دارای تألیفات متعدد بود، مانند:1ـ كتاب علل الصَلوه، 2ـ مسائل الرجال، 3ـ علل الصوم و… او در رسیدگی به امور دینی، اجتماعی و سیاسی شیعیان، به خصوص مردم قم، تلاش فراوان داشت، و بین مردم و امام حسن(علیه السّلام) و آستان قدس امام زمان(علیه السّلام) رابط بود، و توقیعات متعددی كه از ناحیه مقدسه امام زمان(علیه السّلام) برای افراد خاص صادر می شد، یكی از آنها به نام احمد بن اسحاق بود. این مرد مخلص و بزرگ، در تكوین و تشیید حوزه علمیه در عصر خود، نقش مؤثر داشت، و در حدیث رسانی به طلاب آن زمان تلاش بسیار می كرد. سرانجام هنگام بازگشت از سامرا به قم، در مسیر خود وقتی به حْلوان(سرپل ذهاب) رسید، از دنیا رفت، قبرش در آنجا دارای بارگاه شكوهمند زیارتگاه شیفتگان خاندان رسالت(علیه السّلام) است. (قاموس الرجال، ج 1،ص 262؛ اعیان الشیعه، ج 2، ص 478؛ فهرست شیخ، ص 26)

11ـ سعد بن عبداللّه اشعری قمی

یكی از فقهای برجسته و راویان جستجوگر و پرتلاش، و مؤلفان بزرگ قمی در قرن سوم، سعد بن عبدالله بن ابی خلف اشعری قمی پیشوای قمی ها است كه از اصحاب امام حسن عسكری(علیه السلام) بود، و در قم سكونت داشت و در راه استحكام و گسترش فقه تشیع، در قم رنج فراوان برد و كوشش بسیار نمود. وی در روز 27 شوال سال 299 یا 300 یا 301 هجری قمری وفات یافت.

شخصیت های برجسته ای مانند محمد بن قولویه، علی بن حسین بن موسی بابویه، حمزه بن قاسم و... را از شاگردان او به شمار آورده اند. وی در آن عصر كتاب های بسیار در فقه و تاریخ و رجال و علم كلام تألیف نمود كه از جمله آنها است: 1ـ كتاب الرحمه، 2ـ كتاب جوامع الحج، 3ـ كتاب الضیاء در امامت، 4ـ مقالات الامامیه، 5ـ مناقب، 6ـ مثالب رواة الحدیث، 7ـكتاب فی فضل قم و الكوفه، 8ـ بصائر الدرجات، 9ـمنتخبات، 10ـ فضائل عبدالله و ابوطالب و عبدالمطلب. (اعیان الشیعه، ط جدید، ج 7،ص 225؛ قاموس الرجال، ج 4، ص 335 و  بهجة الآمال، ج 6،ص 562 و تنقیح المقال، ج 2ـص 18. محمد محمدی اشتهاردی)

12ـ علی بن بابویه قمی

امام حسن عسكري(عليه السّلام) نامه اي براي علي بن بابويه نوشت كه ترجمه آن چنين است:

بسم الله الرحمن الرحيم، حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانيان است، و عاقبت نيك براي پرهيزكاران مي باشد، و بهشت براي يكتا پرستان، و آتش دوزخ براي منكران است، و عدواني جز بر ستگمران نيست، و معبودي جز خداي يكتا وجود ندارد، كه برترين آفريدگار است، درود بر بهترين خلقش محمد(صلّى اللّه عليه وآله وسلَّم) و عترت پاكش. اما بعد اوصيک يا شَيخيِ و مْعًتَمُدي و فَقيهي اَبُالْحُسُنِ عُليِ بًنِ الحْسًينِ قُمي…؛سفارش مي كنم تو را اي شيخ و مورد اعتماد و فقيه من، ابوالحسن، علي بن الحسين قمي، خداوند تو را بر آنچه مورد خشنودي او است موفق بدارد، و در پرتو رحمتش فرزندان شايسته در نسل تو قرار دهد.(سفارش مي كنم تو را) به تقوا و پرهيزكاري و برپا داري نماز و دادن زكات، زيرا نماز از كسي كه زكات نمي دهد قبول نمي شود، و تو را سفارش مي كنم به بخشيدن لغزش هاي ديگران، فرو بردن خشم هنگم غضب، صله رحم، ايثار و همكاري با برادران ديني، و كوشش در تأمين نيازهاي آن ها در هنگام سختي و آساني، تعقل و خردمندي، هنگام جهل و ناداني. دين شناسي و استواري در امور، و فراگيري قرآن و پيوند معنوي با آن، خوش اخلاقي، امر به معروف و نهي از منكر كه خداوند مي فرمايد: "لا خَيْرَ فِي كَثِير مِنْ نَجْواهُمْ اِلا مَنْ اَمَرَ بصَدَقهٍ اَوْ مَعْروُفٍ، اَوْ اِصْلاحٍ بَيْنَ الناس؛ از بسياري از درِ گوشي(و جلسات محرمانه) آنها (منافقان و منكران) خير و سودي نيسيت، مگر كسي كه(به اين وسيله) امر به كمك به ديگران يا كار نيك يا اصلاح در ميان مردم كند، و هر كس براي خشنودي خداوند چنين كند، پاداش بزرگي به او خواهيم داد." و دوري از همه زشتي ها. و بر تو باد به نماز شب، همانا پيامبر(صلّى اللّه عليه وآله وسلَّم) به علي(عليه السلام) چنين وصيت كرد: "يا علي عَلَيْكَ بِصَلوةِ اللَيلِ، عَلَيْكَ بِصَلوةِ اللَيلِ و مَنْ اسْتَخَفَ بِصَلوةِ اللَيلِ فَلَيْسَ مِنا؛ اي علي بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، و كسي كه نماز شب را سبك بشمرد از ما نيست." به سفارش ما عمل كن، و آنچه را به تو امر كردم، به همه شيعيانم امر كن تا به آن عمل كنند. و بر تو باد به صبر انتظار فرج امام مهدي(عليه السّلام)) همانا پيامبر(صلّى اللّه عليه وآله وسلَّم) فرمود: بهترين اعمال امت من، انتظار فرج است، و همواره شيعيان ما در اندوه هستند، تا پسر من آشكار گردد، همان كه پيامبر(صلّى اللّه عليه وآله وسلَّم) در مورد او چنين مژده داد: او سراسر زمين را همان گونه كه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد كند، اي شيخ من! و اي مورد اعتماد من ابوالحسن! صبر كن و همه شيعيانم را به صبر و استقامت امر كن؛"اِنَ الْاَرْضَ لِلهِ يُورِثُها مِنْ عِبادِهِ، وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَقينَ؛ همانا سراسر زمين از آن خدا است، و آن را به هر كس بخواهد(و شايسته بداند) واگذار مي كند، و سرانجام(نيك) براي پرهيزكاران است." و سلام بر تو و همه شيعيان ما، و رحمت و بركات خدا بر آنها، و خداي براي ما كافي و نگهبان، و مولاي نيك و ياور نيكو مي باشد.

اين نامه به روشني بيانگر آن است كه قم در همان قرن دوم و سوم، در دوران غيبت صغري، داراي وزنه هاي بزرگ علمي و معنوي بوده و مركزيرت ويژه اي براي نشر علوم آل محمد (صلّى اللّه عليه وآله وسلَّم) داشته است. (معادن الحكمه، ج 2، ص 264؛ مناقب آل ابیطالب، ج 4،ص 425 و 246(با اندكی تفاوت).

13ـ ابن ولید قمی

محمد بن حسن بن ولید قمی، بزرگترین فقیه و محدث شیعه در قم بعد از علی بن بابویه بود، و او را به عنوان استاد شیخ صدوق یاد كرده اند، و كتاب"الجامع" در فقه از تألیفات او است، وی در سال 343 هـ . ق در قم از دنیا رفت.

14ـ ابن قولویه قمی

یكی از فقها و علمای برجسته حوزه علمیه قم در قرن چهار، جعفر بن محمد بن قولویه مؤلف كتاب"كامل الزیارات" استاد شیخ مفید است، او كتاب های بسیار در فقه و حدیث و… تألیف كرده كه علامه سید محسن امین در اعیان الشیعه، تعداد 25 كتاب او را نام می برد،

این مرد بزرگ در سال 367 یا 369 هـ . ق از دنیا رفت، و قبرش در كاظمین است (اعیان الشیعه، ط جدید، ج 4،ص 154 و 155؛ بحار، ج 84ـ 88).

15ـ شیخ صدوق"ره"

یكی از ستارگان درخشان آسمان فقه وعلم و فضیلت، عالم بزرگ و مجتهد اكبر، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بابویه، معروف به"شیخ صدوق" است، وی در حدود سال 305 هجری قمری متولد شد و در سال 381 از دنیا رفت،

در شرح حال این فقیه بزرگ قمی، به ذكر گفتار محدث خبیر، شیخ عباسی قمی"ره" اكتفا می كنیم:

"شیخ صدوق، بسیار جلیل القدر و حافظ احادیث بود، به حدی كه در میان قمی ها مانند او در حفظ و كثرت علم دیده نشد، او در قم بود و به التماس شیعیان ری به ری رفت و در آنجا اقامت گزید...

او قریب سیصد كتاب تصنیف فرمود... غالب احادیثی كه به ما رسیده از بركات قلم او است، قبرش در این بابویه، شهر ری است.

"جالب این كه شیخ صدوق"ره" به دعای امام زمان(عج) متولد شد، به این ترتیب كه: علی بن بابویه(پدر شیخ صدوق) گوید: عریضه ای به محضر امام زمان(عج) نوشتم و توسط حسین بن روح (سومین نایب خاص امام زمان) به ناحیه مقدسه فرستادم، و از آن حضرت خواستم دعا كند تا دارای فرزند شوم، طولی نكشید جواب آن:"به زودی خداوند دو فرزند صالح به او خواهد داد" دعای امام مستجاب شد، او دارای دو پسر شد، نام یكی از آنها را محمد و دیگری را حسین گذاشت، محمد(شیخ صدوق) وقتی كه بزرگ شد افتخار می كرد كه بر اثر دعای امام زمان(عج) متولد شده است،

اساتید او می گفتند:"سزاوار است كسی كه به دعای حضرت حجت(علیه السّلام) متولد شده این چنین(دارای مقامات عالی علمی و معنوی) گردد.

كوتاه سخن آنكه: نویسنده تاریخ قدیم قم(تألیف شده سال 378) كه معاصر شیخ صدوق بوده می نویسد:"تعدادی علمای شیعه در عصر ما به 266 نفر رسیده، ولی تعداد علمای اهل تسنن به چهارده نفر می رسند"

(اقتباس از فوائد الرضویه، ص 562  و  اقتباس از بحار، ج 51، ص 236؛ 306 و 307 و تاریخ قدیم قم، فهرست باب 16 و  بخشی از شرح حال آنها در كتاب"طبقات اعلام الشیعه فی القرن الرابع" ذكر شده است. (محمد محمدی اشتهاردی)

 

لطف امام جواد(علیه السّلام) به یكی از شیعیان قم

محمد بن سهل قمی می گوید: در سفر حج به مدینه رفتم و در آنجا به محضر امام جواد(علیه السّلام) رسیدم، خواستم لباسی از آن حضرت را برای پوشیدن و تبرك، درخواست كنم، فرصتی به دست نیامد، با آن حضرت خداحافظی كردم و از خانه او بیرون آمدم، تصمیم گرفتم در این مورد نامه ای برای آن حضرت بنویسم، به مسجد رفتم و پس از انجام دو ركعت نماز و استخاره به قلبم آمد كه نامه را نفرستم، نام را پاره كرده و از مدینه بیرون آمده و همراه كاروان به سوی قم روانه شدم، در مسیر راه ناگهان شخصی به میان كاروان آمد و پرسید: محمد به سهل كیست؟ نزدش رفتم و گفتم:"من هستم". لباسی كه در میان دستمالی بود، به من داد و گفت: مولای تو امام جواد(علیه السّلام) این لباس را برای تو فرستاده است". نگاه كردم دیدم دو لباس مرغوب و نرم است، آن لباس ها را همراه خود بردم. محمد بن سهل آن لباس ها را تا آخر عمر نگهداشت، وقتی كه از دنیا رفت، پسرش احمد، با همان دو لباس، بدن او را كفن كرد. ـ (مختار الخرائج، ص 273)  (محمد محمدی اشتهاردی)

 

ارتباط مردم قم با امام هادی(علیه السّلام)

مردم قم در همان عصر امام هادی(علیه السّلام) كه شدیدترین عصر اختناق بود، خود را به شهر سامرا می رساندند، و اموالی را به محضر آن حضرت برده و روابط خود را با امام خود برقرار می ساختند. این موضوع به متوكل دهمین طاغوت عباسی گزارش داده شد، او با وزیرش فتح بن خاقان، در این امور به گفتگو پرداخت، فتح بن خاقان شخصی به نام"ابوموسی" را مأمور مخفی بازرسی و گزارش نمود. ابوموسی خود را به عنوان یكی از علاقه مندان به امام هادی(علیه السّلام) وانمود كرد، و به محضر آن حضرت رفت و آمد می نمود، امام هادی(علیه السّلام) كه از پشت پرده خبر داشت، روزی به او فرمود:"ای ابوموسی! همین امشب مال را می آورند." ابوموسی شب را در خانه امام ماند، نیمه های شب، امام به ابوموسی فرمود:"آن مرد قمی مال را آورد، ولی مأمور خدمتكار(طاغوت) از رسیدن آن به دست من جلوگیری كرد…." (مناقب آل ابیطالب، ج4، ص 413) (محمد محمدی اشتهاردی)

 

نامه امام حسن عسكری(علیه السلام) به مردم قم و آوه«آبه»

آبه كه امروز به آن آوه می گویند روستای بزرگی در نزدیك ساوه است، غالب مردم آنجا درعصر امام حسن عسكری(علیه السّلام) شیعه بودند، قم نیز مركز رفت و آمد شیعیان بود، امام حسن عسكری(علیه السّلام) كه با مردم قم و آوه ارتباط داشت، نامه ای برای آنها می فرستد كه هم نامه تشكر از آنها است، و هم هشداری به آنها در مورد اتحاد و به هم پیوستگی، و دلگرمی به آنها است، در آن نامه چنین آمده است: خداوند متعال با وجود لطف و عناتیش، با فرستادن پیامبر اسلام(صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) به عنوان مژده بخش و هشدار دهنده، بر مردم منت نهاد، و شما را به پذیرش دینش توفیق داد و با هدایتش گرامی داشت، و بذر محبت و دوستی خاندان پیامبر را در قلوب گذشتگان و آیندگان شما در سرزمین اطاعتش كاشت، آنها كه از میان شما رفتند به نجات و سعادت رسیدند، و میوه های كردار نیك خود را چیدند و به پاداش اعمالشان نایل شدند. ای مردم! همواره اراده و نیت ما، استوار و محكم است، و روان ما به افكار نیك و پاك شما آرام است، و پیوند قرابت بین ما و شما پرتوان است كه چنین پیوندی از سفارش های گذشتگان ما و شما است. پیمانی است كه بر عهده جوانان ما و پیران شما برقرار است، و همواره با اعتقاد واحد و به هم پیوستگی، محكم هستیم، چرا كه خداوند این ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی را بین ما برقرار نموده است، چنان كه عالِم(اشاره به امام صادق یا امام باقر) می فرماید: "اَلْمْؤمِنْ اَخُو الْمْؤمِنِ لِاُمِهِ وُ اَبِیهِ؛ مؤمن برادر پدر و مادری مؤمن است." از این نامه به خوبی آشكار است كه امام حسن عسكری(علیه السلام) با مردم قم ارتباط نزدیك داشته، و آن ها را از شیعیان و طرفداران خود می دانسته، و پیمان محكمی بین آن حضرت و مردم قم برقرار بوده است. نامه امام حسن عسكری(علیه السّلام) به علی بن بابویه، فقیه و مرجع قم(كه بعداً در پیشینه تاریخی حوزه علمیه قم بیان می شود،) نیز گواه دیگری بر این مطلب است. ـ (مناقب آل ابیطالب، ج 4،ص 425) (محمد محمدی اشتهاردی)

 

ارتباط مردم قم و مدائن با امام حسن عسكری(علیه السّلام)

چند روز قبل از شهادت امام یازدهم حضرت حسن عسكری(علیه السّلام)، آن حضرت، به خادم خود"اَبْو الْاَدیان" نامه هایی داد و به او فرمود: این نامه ها را به مدائن ببر، و به فلان و فلان و...برسان، پس از پانزده روز كه به شهر سامرا بازگشتی، صدای گریه از خانه من می شنوی و خواهی فهمید كه من از دنیا رفته ام. ابوالادیان می گوید: عرض كردم:"اگر چنین اتفاقی رخ داد، به چه كسی به عنوان امام مراجعه كنم؟! فرمود:"آن كس كه جواب نامه ها را از تو مطالبه می كند، امام بعد از من است." گفتم: نشانه دیگری ذكر كن. فرمود:"آن كس كه بر جنازه من نماز می خواند." گفتم: نشانه دیگر ذكركن. فرمود:"آن كس كه از محتوای همیان،خبر می دهد." شكوه ملكوتی آن حضرت، مانع شد كه نشانه های دیگر بپرسم، به سوی مدائن سفر كردم، و نامه امام حسن عسكری(علیه السّلام) را به صاحبانشان دادم و جواب نامه ها را گرفتم و روز پانزدهم به سامرا بازگشتم، صدای گریه از خانه امام حسن(علیه السّلام) شنیدم، به آنجا رفتم، ناگاه جعفر كذاب(برادر امام حسن عسكری) را دیدم كه شیعیان به گرد او اجتماع كرده اند و به او به عنوان امام بعد از امام حسن(علیه السّلام) تبریك می گویند. با خود گفتم، اگر این شخص، امام شود، مقام امامت لكه دار می گردد، زیرا من جعفر كذاب را می شناختم كه شرابخوار و قمار باز بود و همواره با آلات لهوسرو كار داشت، نزد او رفتم و تسلیت و تبریك گفتم، هیچ سؤالی از من نكرد. سپس خادم خانه به نام"عقید" نزد جعفرآمد و گفت: ای آقای من، بر جنازه برادرت، كفن پوشیده شد، بیا بر آن نماز بخوان. جعفر با جمعی از همرهان، كنار جنازه برای نماز آمدند، همین كه جعفر آماده شد، ناگاه كودكی از درون خانه بیرون آمد، وردای جعفر را گرفت و به عقب كشید و فرمود:"ای عمو! عقب بیا كه من سزاوارتر به نماز بر جنازه پدرم هستم!" جعفر كنار آمد،و آن كودك، بر جنازه نماز خواند، بعد از نماز به من فرمود: جواب نامه هارا به من بده، آنها را به آن حضرت دادم، با خود گفتم: این دومین نشانه صدق امامت این كودك، ولی یك نشانه دیگر(اطلاع از محتوای همیان) باقی مانده بود... در همان ایام كه ما در سوگ امام حسن عزادار بودیم، ناگاه دیدم جمعی از مردم قم به سامرا آمدند، و جویای امام حسن(علیه السّلام) شدند، فهمیدند كه امام حسن(علیه السّلام) از دنیا رفته است، حاضران، آنها را به جعفر كذاب، راهنمایی كردند. گروه قمی نزد جعفر آمده و سلام كردند و تسلیت و تبریك گفتند سپس گفتند:"همراه ما اموال و نامه هایی است بگو این اموال و نامه ها از كیست؟!"

جعفر، عصبانی شد واز شدت ناراحتی، لباس هایش را تكان می داد و می گفت:"اینها از من می خواهند كه از غیب خبر بدهم."

در این هنگام، خدمتكار از درون خانه(از نزد حضرت مهدی(علیه السّلام)) بیرون آمد و به گروه قمی گفت: در نزد شما نامه های فلانی و فلانی و... است، و در میان همیان هزار دینار وجود دارد، آنان امام راستین را شناختند، و نامه و پول ها را به آن خدمتكار دادند و گفتند:"آن كسی كه تو را نزد ما فرستاد، تا به سؤال ما پاسخ بدهی، امام بر حق همان است." ـ (كمال الدین شیخ صدوق، ج 1، ص 150ـ 152) (محمد محمدی اشتهاردی)

 

نامه امام حسن عسكری(علیه السّلام) به علی بن بابویه

امام حسن عسكری(علیه السّلام) نامه ای برای علی بن بابویه نوشت كه ترجمه آن چنین است: بسم الله الرحمن الرحیم، حمد و سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است، و عاقبت نیك برای پرهیزكاران می باشد، و بهشت برای یكتا پرستان، و آتش دوزخ برای منكران است، و عدوانی جز بر ستگمران نیست، و معبودی جز خدای یكتا وجود ندارد، كه برترین آفریدگار است، درود بر بهترین خلقش محمد(صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) و عترت پاكش. اما بعد اوصیک یا شَیخی و مْعًتَمُدی و فَقیهی اَبُالْحُسُنِ عُلی بًنِ الحْسًینِ قُمی…؛ سفارش می كنم تو را ای شیخ و مورد اعتماد و فقیه من، ابوالحسن، علی بن الحسین قمی، خداوند تو را بر آنچه مورد خشنودی او است موفق بدارد، و در پرتو رحمتش فرزندان شایسته در نسل تو قرار دهد.(سفارش می كنم تو را) به تقوا و پرهیزكاری و برپا داری نماز و دادن زكات، زیرا نماز از كسی كه زكات نمی دهد قبول نمی شود، و تو را سفارش می كنم به بخشیدن لغزش های دیگران، فرو بردن خشم هنگم غضب، صله رحم، ایثار و همكاری با برادران دینی، و كوشش در تأمین نیازهای آن ها در هنگام سختی و آسانی، تعقل و خردمندی، هنگام جهل و نادانی. دین شناسی و استواری در امور، و فراگیری قرآن و پیوند معنوی با آن، خوش اخلاقی، امر به معروف و نهی از منكر كه خداوند می فرماید: "لا خَیرَ فِی كَثِیر مِنْ نَجْواهُمْ اِلا مَنْ اَمَرَ بصَدَقهٍ اَوْ مَعْروُفٍ، اَوْ اِصْلاحٍ بَینَ الناس؛ از بسیاری از درِ گوشی(و جلسات محرمانه) آنها (منافقان و منكران) خیر و سودی نیسیت، مگر كسی كه (به این وسیله) امر به كمك به دیگران یا كار نیك یا اصلاح در میان مردم كند، و هر كس برای خشنودی خداوند چنین كند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد." و دوری از همه زشتی ها. و بر تو باد به نماز شب، همانا پیامبر(صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) به علی(علیه السّلام) چنین وصیت كرد: "یا علی عَلَیكَ بِصَلوهِ اللَیلِ، عَلَیكَ بِصَلوهِ اللَیلِ و مَنْ اسْتَخَفَ بِصَلوهِ اللَیلِ فَلَیسَ مِنا؛ ای علی بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، و كسی كه نماز شب را سبك بشمرد از ما نیست." به سفارش ما عمل كن، و آنچه را به تو امر كردم، به همه شیعیانم امر كن تا به آن عمل كنند. و بر تو باد به صبر انتظار فرج(امام مهدی(علیه السّلام)) همانا پیامبر(صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) فرمود: بهترین اعمال امت من، انتظار فرج است، و همواره شیعیان ما در اندوه هستند، تا پسر من آشكار گردد، همان كه پیامبر(صلّى الله علیه وآله وسلَّم) در مورد او چنین مژده داد: او سراسر زمین را همان گونه كه پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد كند، ای شیخ من! و ای مورد اعتماد من ابوالحسن! صبر كن و همه شیعیانم را به صبر و استقامت امر كن؛"اِنَ الْاَرْضَ لِلهِ یورِثُها مِنْ عِبادِهِ، وَالْعاقِبَهُ لِلْمُتَقینَ؛ همانا سراسر زمین از آن خدا است، و آن را به هر كس بخواهد (و شایسته بداند) واگذار می كند، و سرانجام(نیك) برای پرهیزكاران است." و سلام بر تو و همه شیعیان ما، و رحمت و بركات خدا بر آنها، و خدای برای ما كافی و نگهبان، و مولای نیك و یاور نیكو می باشد. این نامه به روشنی بیانگر آن است كه قم در همان قرن دوم و سوم، در دوران غیبت صغری، دارای وزنه های بزرگ علمی و معنوی بوده و مركزیرت ویژه ای برای نشر علوم آل محمد(صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) داشته است.

 

ورود اشعری ها به قم

آل اشعر اصلاً اهل یمن بودند، نخستین كسی كه از آنها به مدینه آمد و مسلمان شد"مالك بن عامر اشعری" بود، كه در اسلام دارای مقام ارجمندی گردید. یكی از فرزندان او به نام"سائب" از یاران خاص مختار بود و با او كشته شد. (اخبار الطوال دینوری، ص 307). یكی دیگر از فرزندان او،"عبداللّه" نام داشت، عبداللّه پسری به نام"سعد" داشت، سعد دارای دوازده(یا پانزده) پسر بود، و آنها از شاگردان امام صادق(علیه السّلام) در كوفه بودند، و فرزندان و نوادگان آنها بیش از صد نفر، جزو روایان حدیث از امامان دیگر بودند، و همه آنها از رجال شیعه بوده و به امامت ائمه اهلبیت(علیه السّلام) اعتقاد داشتند. (اقتباس از تاریخ قدیم قم، ص 378). یاقوت حُمُوی در كتاب معجم البلدان پنج نفر از پسران سعد اشعری را نام می برد كه(در اواخر قرن اول) جزو هفده تن از علما و راویان حدیث بودند كه در ماجرای شكست سپاه عبدالرحمن بن اشعث، در برابر سپاه حجاج، وارد قم شدند، كه نام آن پنج نفر عبارت بود از: 1ـ عبدالله بن سعد، 2ـ احوص، 3ـ عبدالرحمن، 4ـ اسحاق، 5ـ نعیم، كه پس از ورود آنها به قم رفته رفته برادران و پسر عموها و سایر بستگان آنها به آنها پیوستند. از جمله"موسی بن عبدالله اشعری" از شاگردان امام صادق(علیه السلام) بود و در كوفه سكونت داشت، وارد قم گردید، و نقش به سزایی در تشیید وگسترش تشیع، در قم داشت. محقق وكاوشگر شیخ محمد رازی می نویسد:"اغلب تاریخ نویسان قم نوشته اند: قم با ورود"اشعری ها" دگرگون شده و مركز علما و محدثان و روایان و فقها گردید، گروهی از اشعری ها كه به قم آمدند، از علمای تابعین بودند، كه در سپاه عبدالرحمن بن محمد بن اشعث، با حجاج می جنگیدند.(تاریخ قدیم قم، ص 278. معجم البلدان، واژة"قم") عبدالله بن سعد و پسر موسی كه از اشعری ها بودند، از علمای آن روز به حساب می آمدند كه به قم وارد شدند." (گنجینه دانشمندان، ج 1، ص 36) از گفتنی ها اینكه: هنگامی كه آل اشعر در اواخر قرن اول و اوایل قرن دوم به قم آمدند، زمینه مساعد وخوبی برای پی ریزی حوزه علیمه به صورت ابتدایی در قم به وجود آمد، زمینه ای كه در آینده نه چندان دور، حوزه علمیه فراگیر و پرتلاشی را نوید می داد، از این رو امامان اهلبیت(علیه السّلام) با آینده نگری وسیعی كه داشتند، از چنین حوزه ای خبر می دادند، امام صادق(علیه السّلام) در سخنی فرمود: "سَتَخْلُو كوُفَهُ مِنَ الْمُؤْمِنینَ و یأْزِرُعَنْها الْعِلْمُ كَما تَأْزِرُ الْحَیهُ فِی حُجْرِها، ثُمَ یظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَهٍ یقالُ لَها قُمْ، و تَصِیرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَالْفَضْلِ حَتی لایبْقی الاَرْضِ مُسْتَضْعِفٌ فِی الدینِ حَتی الْمُخَدَراتِ فِی الْحِجالِ...؛ به زودی كوفه از مؤمنان خالی می گردد، و علم از آن همچون ماری كه در لانه اش جمع می شود، جمع و برچیده می گردد و سپس در شهری كه آن را"قم" می گویند، آشكار می شود، و آنجا مركز علم و فضیلت خواهد شد در آن وقت(بر اثر گسترش علم از قم) در سراسر زمین هیچ كس حتی زنان خانه نشین باقی نمی ماند كه از نظر دینی، ضعیف و مستضعف باشد." (بحار،ج 60،ص 213. (محمد محمدی اشتهاردی)

هجرت خاندان اشعری به قم

قم از بناهای اسلامی است كه با ورود اعراب اشعری به این سرزمین و سكونت درآن و ساختن خانه ها و پیوستن حصارهای موجود بهم ، درسال 83هـ .ق موجودیت یافت ونام قم بر آن نهاده شد. دراین جا لازم است درخصوص مهاجرت اعراب اشعری به این سرزمین توضیح بیشتری داده شود: "خاندان اشعری" به خاطر نا سازگاری با "حجّاج" حاكم كوفه و كشته شدن یكی از افراد برجستهآن خانواده و احساس نا امنی ، جلاء وطن نمودند و به سوی ایران حركت كردند ؛ درمسیر حركت خود به نهاوند رسیدند و عدّه ای از آنها دراثر ابتلای به وبا از دنیا رفتند ، به همین جهت از آنجا حركت كردند و به تدریج راهپیمایی نموده تا به سرزمین قم رسیدند. این كه علّت آمدن آنها به قم چه بود مطلبی است كه باید آن را در فتوحات جدّ ایشان" مالك" درنبرد قادسیه جستجو كرد : مالك بعد از فتح فراهان و تفر ش و آشتیان و ساوه،با قوم دیلم كه دست به چپاول اموال و تجاوز به نوامیس ساكنین آن نواحی گشوده بودند وارد نبرد شد و آنها را ریشه كن و نابود كرده و نوامیس به اسارت برده شده را آزاد كرد. مردم آن سامان كه خود را آزاد شده مالك می دانستند از این حادثه همیشه خاطره شیرینی داشتند. قبیله اشعری هم كه با نام این دیار آشنا بودند، برای پیدا كردن مرتع و چراگاه احشام راهی این سرزمین شدند وقتی كه به تقرود از نواحی ساوه رسیدند احوص آنجا را سرزمینی سرسبز و مناسب برای احشام خود یافت و در فكرتوطّن درآنجا برآمد. منزلگاه اعراب در دامنه كوه یزدان (میانه تقرود و قم) بود. به همین جهت به تدریج خبر ورود خاندان اشعری به یزدان پایدار (یزدانفاذار) رئیس زردتشیان رسید. او از ورود آنان بسیار خرسند شد و تصمیم گرفت برای حفظ و حمایت سرزمین خویش از حمله دیلمان آنها را در سرزمین قم منزل و مأوی دهد،كه سركوبی قوم چپاولگر دیلم" درحمله مجدّد آنان به آن مناطق"، به دست احوص و همراهانش او را براین امر مصّم تر نمود وبا شنیدن خبر پیروزی شخصاً به استقبال احوص شتا فت و به عنوان تقدیر و تشویق بر سر او درهم و زعفران ریخت و قوم او را در میان چند حصار معروف آن زمان جای داد و آنها چادرهای خویش را در فواصل حصارها برپا كرده و برای عبدالله (برادراحوص) مسجدی جهت اقامه نماز و بیان مقرّرات نورانی اسلام بنا كردند و آنچنان زردتشتیان با مسلمانان صمیمیت و محبّت یافتند كه با هم عهدنامه برادری و مواسات و پیمان دفاعی امضاء نمودند. بدینسان اعراب مسلمان، روز به روز محلّ سكونت خود را وسعت داده و خانه ها و مزارع بسیاری را خریداری كردند و حصارهای جدای از هم به واسطه ساخته شده خانه های نو بنیاد، به هم متّصل شدند و شهری یكپارچه بوجود آمد و اوّلین مسجد درآن شهر بنا نهاده شد. پیمان یاد شده تا آخر عمر یزدانفاذار بخوبی اجرا می شد و دو قوم زردتشت و مسلمان با هم زندگی مسالمت آمیزی داشتند ؛ ولی پس از او فرزندانش با دیدن حشمت و ثروت روز افزون مسلمانان و خانه های وسیع و مجلّل آنان، خود را در برابر آنها ذلیل و خوار دیده و در اندیشه نا سازگاری برآمدند و بنا را بر پیمان شكنی گذاشتند و از عبدالله و احوص ، " بزرگان خاندان اشعری" مصرّانه خواستند كه با قوم خود ازآن سرزمین بیرون روند. عبدالله و احوص آنها را پند و اندرز فراوان داده و آنها را دعوت به پایبندی به عهد و پیمان برادری نمودند و از عواقب سوء عهد شكنی بر حذر داشتند، ولی قوم زردتشت همچنان برخواستهخود پافشاری می كردند و تا چهاردهم سال نو به خاندان اشعری مهلت دادند تا هر چه دارند بفروشند و از آن دیار بروند. دراین فاصله زمانی احوص بعد از مشورت با بزرگانه قبیله،تصمیم گرفت شب چهارشنبهآخر سال ،آن دیار را از شرّ سران زردتشت و بزرگان حصارهای چهلگانه ، پاك نماید و راه را برای گرویدن مردم پاك سرشت آن سامان به اسلام بگشاید. لذا چهل نفر را مأمور ساخت كه درچنین شبی درهنگامه جشن و شادمانی و میگساری زردتشتیان ، خود را به حصارها رسانده وخدایان حصارها را نابود نمایند. این نقشه به خوبی اجرا شد و سران فتنه انگیز زردتشتیان آن شهر از میان برداشته شدند و دژهای كفر و لجاجت فرو ریخت و مردم آن منطقه با احساس آزادی ، گروه گروه به اسلام گرویدند و آتشكده ها یكی پس از دیگری خاموش و به مساجد تبدیل شدند و بدینسان مردم مسلمان به رهبری احوص و عبدالله اشعری براین منطقه سروری یافتند ، و شهر قم به عنوان شهری امامی مذهب بوجود آمد و مكتب فقه شیعه امامی به دست "عبدالله بن سعد" و پسران او در این شهر بنا نهاده شد و به مرور زمان قم به عنوان شهری " پیرو فقه اهل بیت (ع) ، "همچون ستاره ای درخشان بر آسمان عالم اسلام درخشیدن گرفت و به تدریج این شهر مأوی و مأمن پیروان امامت و ولایت شد كه تعداد شیعیان مهاجرآن به 6000 نفر می رسید. (این قبیله درآغاز بعثت رسولخدا (ص) از یمن به مد ینه هجرت كردند و به آن حضرت ایمان آوردند وبزرگ آنها "ما لك بن عامر بن هانی" است كه درجنگ قادسیه از خود رشادتها نشان داد وایشان جدّ عبدالله و احوص می باشد كه آن دو از بنیا نگذاران شهرقم به عنوان پایگاه شیعه بود ند. "گنجینه آثار قم,ج1, ص137)  معجم ا لبلدان, ج 4, ص 397 و  تاریخ قدیم قم,حسن بن محمد بن حسن قمی, ص 245- 257 با تصرف و گنجینه آثارقم, عباس فیض,ج1, ص 154. (الیاس محمد بیگی)

 

ورود حضرت رضا(علیه السّلام) در قم

هنگامی كه مأمون در سال 200 هـ . ق. حضرت رضا(علیه السّلام) را از مدینه به خراسان دعوت اجباری كرد، و آن حضرت ناگریز به قبول دعوت گردید، مأمون گروهی را همراه رجاء بن ابی الضحاك مأمور كرد، كه حضرت رضا(علیه السّلام) را از راه بصره، اهواز، فارس به خراسان بیاورند، نه از بلاد جبل(كرمانشاه، همدان و...) تا مبادا در این مسیر كه شیعیان بسیاری وجود داشتند، به امام بپیوندند و مأمون برای حضرت رضا(علیه السّلام) نوشت، كه از راه جبل نیا، بنابر این قول، امام رضا(علیه السّلام) به قم نیامده است. ولی مداركی اصیل، در دست است كه حضرت رضا(علیه السّلام) در مسیر خود به قم آمده است. امام رضا(علیه السّلام) از راه كوفه به بغداد رفت، از آنجا (از طریق بلاد جبل) به سوی قم حركت كرد، مردم قم با استقبال شكوهمندی آن حضرت را وارد قم كردند، و در مورد دعوت آن حضرت به خانه خود، با هم كشمكش داشتند، امام فرمود:"هر جا كه شتر من توقف كرد، همانجا می روم". شتر در كنار خانه مرد صالحی توقف كرد كه او شب در عالم خواب دیده بود كه حضرت رضا(علیه السّلام) مهمان او است، امام مهمان او شد، هم ا كنون آن خانه، به صورت مدرسه علمیه رضویه، در خیابان آذر قم معروف است. اینكه بعضی ها با تمسك به روایت شیخ صدوق(علیه الرحمه) در عیون اخبار الرضا، آمدن حضرت رضا(علیه السّلام) به قم را بعید شمرده اند، اوّلاً: باید به آنها گفت: آنچه در عیون اخبار الرضا و اصول كافی آمده این است كه مأمون چنین دستوری داده ولی آیا امام دستور مأمون را عمل كرده، مبهم است. ثانیاً: مطابق تحقیق دانشمند محقق آقای علی اصغر فقیهی در كتاب"تاریخ مذهبی قم" پس از ذكر چهار دلیل و قرائن دیگر، نتیجه می گیرد كه حضرت رضا(علیه السّلام) به قم آمده است، و در آخر می گوید:"بنابراین و با توجه به دلائلی كه قبلاً ذكر شد، تشریف فرمایی علی بن موسی الرضا(علیه السّلام) به قم تقریباً مسلم می شود". یكی از دلایلی كه نامبرده ذكر نموده، این است كه:"روایتی از ابن الفقیه نقل شده كه در ضمن آن از آبی در قم توصیف شده كه حضرت رضا(علیه السّلام) در آن غسل كرده و وضو ساخته است..." دلیل دیگر اینكه: مطابق نقل كتاب"تاریخ قدیم قم" حضرت رضا(علیه السّلام) از آب مذكور نوشید، و در آن غسل كرد. نكته دیگر اینكه: امروز در قم محله ای بنام"شاه خراسان" در اواسط خیابان آذر است، كه قبلاً كوچه ای بود، كه هنگام احداث خیابان آذر، جزو خیابان شد، و مدرسه رضویه در همین محل قرار دارد، این نام نشانگر آن است كه موضع ورود حضرت رضا(علیه السّلام) در همین محل بوده است. به هر حال توجه حضرت رضا (علیه السّلام) به قم، و ورود این او به این شهر نیز بیانگر عظمت این سرزمین از جهات گوناگون است. (اصول كافی، ج 1، ص 488 و 489، عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 149. و فرحه الغری، ص 105، سفینه البحار، ج 2، ص 447، قابل ذكر است كه علامه حلی(متوفی 726) در رساله"الدلائل البرهانیه" همین مطلب را بدون انتقاد، نقل كرده است(الغارات، چاپ انتشارات انجمن ملی،جلد 2، ص 857 و 858.) و  تاریخ مذهبی قم، ص 77 و 78. و این روایت در كتاب مختصر البلدان، ص 264 آمده است. و  تاریخ قدیم قم، ص 91، مطابق نقل تاریخ مذهبی قم، ص 75. و  تاریخ مذهبی قم، ص 74. محمد محمدی اشتهاردی)

اباصلت هروی می گوید: در(خراسان در) محضر ا مام رضا(علیه السّلام)، بودم، جمعی از مردم قم بر آن حضرت وارد شده سلام كردند و امام جواب سلام آنها را داد، و با آنها بسیار گرم گرفت، آنها را به نزدیك خود خواند و به آنها فرمود: "مَرْحَباً بِكُم وَاَهْلاً، فَاَنْتُمْ شِیعَتُنا حَقاً، فَسَیأتِی عَلَیكُمْ یوْماً، تَزُوروُنَ فیهِ تُرْبَتِی، اَلا فَمَنْ زارَنِی وهُوَ عَلی غُسْلٍ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِه كَیوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمُهُ؛ خوش آمدید، آفرین بر شما، شما به حق شیعیان ما هستید، به زودی روزی فرا می رسد كه شما قبرم را در طوس زیارت می كنید، آگاه باشید، هركس از شما شیعه، با غسل، قبر مرا زیارت كند، آن چنان از گناه خارج می گردد، كه روز تولد از مادرش متولد شده است." (سفینه البحار، ج 4، ص 447، ج 60، ص 231، به نقل از عیون اخبار الرضا. محمد محمدی اشتهاردی)

 

قم آماده استقبال از آل علی(علیه السّلام)

این سرزمین با آن همه خاطراتی كه داشت قرن اول و دوم هجری بر سرش گذشت و چنان كه یادآور شدیم، بذر مذهب شیعه در نیمه دوم قرن اول هجری در این سرزمین پاشیده شد، و دیری نپایید كه به صورت یك شهر به تمام معنا شیعه درآمد، در این مدت، قم آماده استقبال و پذیرایی از آل علی(علیه السلام) بود، كافی بود كه هر یك از دودمان پیامبر(صلّى اللّه علیه وآله وسلَّم) به این سرزمین آید و با كمال عزت و احترام زندگی كند. بر همین اساس، بسیاری از مردان نامی و سادات جلیل القدر و نواده های پیشوایان مذهب شیعه به این سرزمین آمدند. در رأس آنها دختر بزرگ و با عظمت حضرت موسی بن جعفر پیشوای هفتم شیعیان، حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) به قم آمد، از همان زمان، قم فصل نوینی را در تاریخ اسلام آغاز كرد، و ورود این بانوی بزرگوار كه سال ها قبل، پیشوایان شیعه خبر اجلال نزول او را به قم به دوستان خود داده بودند، چون خورشیدی به قم درخشش داد، در فصل دوم این كتاب مشروح ماجرای تشریف آوردن آن بانوی ارجمند را مورد بررسی قرار خواهیم داد. قم تا سال 1221 میلادی(قرن هفتم قمری) درنوعی آرامش نسبی به سر برده، و تا این تاریخ وقایع مهمی رخ نداده است ولی در همین سال، این شهر، دستبرد سپاهیان غارتگر مغول شده و ویرانی های بسیار به آن وارد آمده است. درحدود كمتر از نیم قرن پس از آن"تیمورلنگ" به قم حمله كرد و پس از زحمت بسیار و مقاوت شدید و طولانی مردم، شهر را تحت سلطه خود درآورد و بسیاری از مردم این شهر را به خاطر مقاومت های شجاعانه ای كه ابراز داشته بودند از دم تیغ گذراند و قسمت اعظم شهر را ویران نمود. (تیمور لنگ اولین پادشاه تیموریان، مردی بی رحم وسفاك بود، با تاخت و تاز و بی باكی عجیبی در سن چهل و پنج سالگی بر خراسان تاخت. رفته رفته سراسر ایران را تحت سلطه خود آورد سرانجام در سال 807 قمری، در سن هفتاد سالگی درگذشت، مقبره وی(گورامیر" در شهر سمرقند معروف است. محمد محمدی اشتهاردی)

 

مهاجرت شیعیان كوفه به قم، و تشیّع قمی ها

با اینكه در صدر اول اسلام همواره شیعه در فشار سختگیری های حكام و زمامداران جور بود، ولی مردم روشن بین حقیقت را به زودی درك كردند و به دنبال آن رفتند. در زمان خلافت عمر، وقتی كه مسلمانان به ایران حمله كردند و یزدگرد سوم را در نهاوند شكست دادند، رفته رفته سپاه اسلام بر سراسر ایران مسخر شد و یزدگرد به خراسان گریخت و به دست آسیابانی در مرو كشته شد.

در سال 22 هجری یعنی یك سال بعد از واقعه نهاوند، سپاهیان عرب شهرهای ری، زنجان، آذربایجان و شهرهای قومس را كه شامل سمنان و دامغان و شاهرود امروزی است تحت تسخیر خود درآوردند و سال بعد(23 هجری) همدان و قم و كاشان و اصفهان به دست ایشان افتاد، در این عصر اكثر مردم روشن بین ایران، دین مقدس اسلام را پذیرفتند. قابل توجه اینكه: همین كه در زمان امامت پیشوای پنجم شیعه امام باقر(علیه السّلام) در اواخر قرن اول و سال های آغاز قرن دوم هجری به خاطر اختلال وضعی كه در حكومت امویان پیدا شد، شیعیان از اطراف كشورها پروانه وار در محور وجود پیشوای پنجم امام باقر(علیه السّلام) اجتماع كرده و به كسب معارف دینی پرداختند. هنوز قرن اول هجری تمام نشده بود كه بر اثر آمدن چند نفر از كوفه به قم كه شیعه بودند، قم را شیعه نشین كردند و مردم به مذهب اهل بیت(علیه السّلام) گرویدند، كشور شیعه نشین ایران كه اكثریت قریب به اتفاق مردم آن شیعه هستند خود یك حقیقتی را بازگو می كند و آن اینكه: با اینكه ایران توسط طرفداران خلیفه دوم فتح شد، دیری نپایید بر اثر آزادی و قضاوت آزاد، مردم به آیین مبارك جعفری معتقد شدند، همان گونه كه ملاحظه كردید، تنها چند نفر محدود كافی بودند كه مردم قم را به مذهب تشیع رهنمون سازند. باری آن طوری كه از لابلای تاریخ استفاده می شود، قم در حدود دو قرن(یعنی از نیمه قرن دوم تا نیمه قرن چهارم) بسیار آباد و وسیع و پر جمعیت بود ولی پس از آن دست حوادث دگوگونی هایی در این سرزمین ایجاد كرد و این آبادی را به ویرانه هایی تبدیل نمود و در این مسیر، قم بارها آباد و ویران شده است. چنان كه نویسنده كتاب تاریخ قدیم قم، در ضمن اینكه اهمیت و دشواری نگارش تاریخ قم را خاطر نشان می سازد می گوید:"...از جمع اخبار شهری كه محل او مندرس شده و اهل او منقرض گشته، و از آن نام و نشانی مانده"( شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، ص 25. و ترجمه تاریخ قدیم قم، ص 13. محمد محمدی اشتهاردی)

 

آشنائی باجغرافیای قم

مختصات: °۵۰٫۹۵شرقی °۳۴٫۶۵شمالی (نقشه)

°۵۰٫۸۸شرقی °۳۴٫۶۵شمالی

اطلاعات کلی

کشور- ایران

استان - قم

شهرستان - قم

جمعیت   ۹۵۹٫۱۱۶ نفر

زبان گفتاری - فارسی

مذهب      شیعه

مساحت   ۱۲۳٫۰۷۳ کیلومتر مربع

ارتفاع از سطح دریا - ۹۳۰ متر

ره آورد    سوهان

پیششماره تلفنی      ۰۲۵۱

وبگاه - وبگاه شهرداری قم

قُمْ دربارهٔ این پرونده آوایش راهنما•اطلاعات (پارسی میانه: کُنب) از شهرهای بزرگ ایران در ۱۲۵ کیلومتری جنوب تهران پایتخت ایران قرار گرفتهاست. شهر قم مرکز استان قم و نیز مرکز شهرستان قم میباشد. این استان در سال ۱۳۷۵ خورشیدی به تصویب هیئت دولت ومجلس شورای اسلامی به استان تبدیل شد و بعد از البرز کوچکترین استان ایران است. قم از شمال به استانهای مرکزی و تهران از جنوب به استانهای اصفهان و مرکزی و از غرب به استان مرکزی و از شرق به استان سمنان محدود است.

شهر قم برطبق سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران با ۹۵۹٫۱۱۶ نفر جمعیت شامل ۲۴۱۸۲۷ خانوار در رتبه هشتم پر جمعیت ترین شهرهای ایران قرار گرفتهاست.

تاریخ

شهر قم در تاریخ پس از اسلام همواره در کنار شهر نجف جزو مراکز مهم تشیع به شمار میرفتهاست.

وجه تسمیه

ریشه نام این شهر به «کومه» به معنای کلبه مانندی که چوپانان برای استراحت میساختند، باز میگردد. قُم تلفظی از نام کومه است.

دوران باستان

از وضعیت این شهر در دوران ایلامی، مادها و هخامنشیان هیچ اطلاعاتی موجود نیست. بنا بر نقل گریشمن، محدوده کنونی قم جزو دومین دسته سکونتگاههای پیش از آریایی فلات ایران بودهاست. بنا بر این قول و همچنین بر اساس حفاریهای انجام شده در محل تپه قمرود، قدمت سکونت در این منطقه به هزاره پنجم پیش از میلاد میرسد. آثار این حفاریها در موزه ایران باستان و نیز موزه آستانه قم موجودند.

بر اساس اسطوره ها این شهر را ساخته خمانی دختر بهمن میدانند و شاید نام کنونی «قم» و پیشینش «کم» که به این شهر اطلاق میشده و میشود نیز از همین ریشه بوده باشد. در اسناد دیگری آمده که زمانی پیش از ساسانیان این شهر دچار تخریب و ویرانی میشود و قباد ساسانی زمانی که از آن میگذرد دستور میدهد دوباره شهر را آباد کنند، لذا در تاریخ آن دوران این شهر را به نام ویران آبادان کرد کواد (قباد) یعنی شهر ویرانی که قباد آنرا آباد کرد، میشناسند.

در حفاریهای جدید در تپههای قلی درویش در نزدیکی مسجد جمکران آثاری از کوره های عصرآهن با حدود سه هزار سال پیش بدست آمده است که مشخص میکند این شهر در گذشته درشرق محل فعلی بوده ودر اثر تغییر مسیر قمرود به سمت غرب کشیده شده است در اسناد تاریخی نظیر نزهة القلوب حمداللّه مستوفی نیز آمده که پیش از اسلام این شهر را به دلیل زعفران و پسته مرغوبش میشناخته اند.

دوران میانه

پس از اسلام و با تسخیر این شهر در سال ۲۳ هجری بدست سپاه اعراب مسلمان به فرماندهی ابوموسی اشعری، ناحیهای از شهر کنونی قم که آن زمان کمیدان نام داشت به سکونتگاه اعراب تبدیل گردید. پس از آنهم ناحیه دیگری در آنسوی رودخانه قم (اناربار) با نام ممجان جزو ناحیه استقرار و زندگی اعراب قرار گرفت که در آن زمان عمدتاً از طایفه اشعری بودند و امروزه هم بخشی از جمعیت شهر قم را نوادگان خاندان اشعری تشکیل میدهند.

پس از وفات و دفن حضرت فاطمه معصومه خواهر امام هشتم شیعیان در این شهر در سال ۲۰۱ هجری قمری این شهر به یکی از پایگاههای شیعیان تبدیل شد. از مهمترین اتفاقات تاریخی که در بنای شهر قم تاثیر داشته اند و دوران رونق و یا رکود زندگی در آن را سبب گردیده اند میتوان موارد زیر را برشمرد: سلطه آل بویه و وزیر ایشان صاحب بن عباد و رونق فراوان شهر، هنوز هم ابنیه ای در شهر از این دوران وجود دارند: مسجد جامع قم، میدان کهنه (میدان حکومتی دوران آل بویه).

حمله تیمور گورکانی و نابودی تمام حصار شهر و فرار بسیاری از ساکنین شهر، استقرار دولت صفوی و رونق دوباره این شهر، تعداد زیادی آثار تاریخی از این دوران نمایانگر رونق و شکوه شهر هستند.

حمله پشتونها به قم و استقرار در آن برای مهیا شدن برای حمله به اصفهان و برانداختن صفویه، خرابی این دوره از حمله تیمور کمتر نبود.

دوران معاصر

در سال ۱۳۴۲ شمسی (۱۹۶۳ میلادی) با شروع حرکت امام روح اللّه خمینی از این شهر، قم به مرکزی فعال برای انقلاب اسلامی تبدیل شد. از آخرین وقایع تاریخی معاصر قم میتوان به تخریب حسینیه شریعت منسوب به دراویش گنابادی در بهمن ۱۳۸۴ و درگیریهای آن، بین دراویش و نیروهای انتظامی، اطلاعات، بسیج و لباس شخصیهای نظام اشاره نمود.

زبانهای ارتباطی فارسی، ترکی، و عربی است.

آمار

جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۹۵۹٫۱۱۶ نفر بوده است.

۹۹٫۷۶ درصد جمعیت شهر مسلمان هستند و مابقی را پیروان دیگر ادیان الهی تشکیل میدهند.

جغرافیا

شهری است در حاشیه کویر، که در فاصله ۱۴۰ کیلومتری جنوب شهر تهران قرار دارد. آرامگاهمعصومه دختر امام موسی کاظم و مسجد جمکران و بیش از چهارصد امامزاده دیگر و حوزه ها و مدارس علمیه قم و مساجد تاریخی و مهم مثل مسجد جامع و مسجد امام حسن و مسجد بابالجنه و مسجد رفعت و موسسات آموزشی و بینالمللی و رودخانه قمرود با آن طغیانها و پرآب شدنهای قدیمی که این روزها به علت احداث سد ۱۵خرداد و دلایل جوی کم آب و یا بی آب شده، از جمله جاذبه های توریستی شهر قم میباشند.

محله ها

محله های قدیم قم که از شهر تاریخی قم به یادگار مانده اند عبارتند از:

محلات قبل از اسلام: محله شهرستان واقع در محدوده جنوب شهر کنونی قم حوالی خیابان هنرستان، نهر شهرستان کماکان اراضی مزروعی جنوب این ناحیه را مشروب میکند......

محلات اوایل دوره اسلامی: میدان کهنه، مسجد جمعه، چهل اختران، دروازه ری، عربستان، میدان میر، شاهزاده حمزه، بازار کهنه.....

محلات مربوط به دوره صفویه و قاجار: چهار مردان، سیدان، پنجعلی، سلطان محمد شریف، خندق، دروازه کاشان، آستانه، سفیداب، باغ پنبه، بازار نو.....

در چهار دهه گذشته روند مهاجرت به شهر قم به نحو فزاینده ای افزایش یافت، به گونه ای که محلات زیادی به بافت قدیم شهر افزوده شد و جمعیت شهر نیز طی چند سال گذشته از مرز ۱ میلیون نفر گذشته است. تعدادی از محلات جدید شهر قم با نامهای یزدانشهر، سالاریه، دورشهر، زنبیل آباد، صفاشهر، مهدیه، شاه سید علی، شهر قائم، شهرک قدس، و دهها محله دیگر نامیده شده اند.

از خیابانهای مهم قم میتوان به آیت الله مرعشی نجفی(ارم)، شاهزاده ابراهیم، امام خمینی، بلوار کشاورز، بلوار امین، نیروگاه(توحید)، بلوار شاهد، بلوار عمار یاسر، بلوار جمهوری، بلوار معلم، انقلاب، طالقانی (آذر)، صدوقی، هنرستان، سالاریه، باجک، صفائیه، بهشتی و کیوانفر اشاره کرد.

مسجدهای مهم آن عبارتند از مسجد امام حسن عسکری، مسجد اعظم، مسجد جَمکَران، مسجد طباطبایی، مسجد جامع (مصلی بزرگ قدس، مسجد امام حسن مجتبی.

طوایف

1- طایفه اشعری: از اعراب یمانی بودند که از کوفه به قم آمدند. ۲- طایفه بنی هاشم: از پنج طایفه تشکیل شده بودند. مانند: سادات طباطبایی-اسماعیلیه-موسوی و نظری. ۳- طایفه بیگدلی: صاحب ملک و زمین بودند و در دوره زندیه به قم آمدند. ۴- طایفه حاجی حسینی: اجداد آنها از اطراف گرجستان بودند و از غلامان صفوی بودند. ۵- طایفه زندیه: از بقیه طایفه کریم خان زند بودند. ابتدا در دهات جعفر آباد و نصرت آباد و کوه یزدان و بین قم و ساوه زندگی میکردند. ۶-طایفه سعدوند: از ایلات فارس بودندو در زمان قاجار به قم امدند ۷- طایفه گائینی: از ایلات فارس بودند و دارای گوسفندان زیاد و شتر دار بوده اند در زمان ناصرالدین شاه یا آقا محمد خان به قم آمدند. ۸- طایفه کلهر: از ایلات کرمانشاه بودند که بیشتر خدمتکار علما و اعیان و اشراف بودند و در دوره قاجار به قم آمدند ۹- طایفه عبدالملکی: از طوایف بختیاری بودند. ۱۰-طایفه خلج شاد قلی:در حومه قم در آبادی شادقلی سکنی گزیدند و از خلجهای قم بودند.

آب و هوا

آب و هوای قم در طبقه بندی اقلیمی کشور در زمره آب و هوای نیمه بیابانی (جزو اقلیم کویری و خشک) محسوب میشود چون نزدیک به منطقه بیابانی مرکز ایران است. تابستانهای آن گرم و خشک و زمستانهای آن کم و بیش سرد است اختلاف دمای سالانه نسبتاً زیاد و در اغلب اوقات خشکی هوا غلبه دارد.

تامین آب از لرستان

انتقال آب الیگودرز به قم

پس از اجرای طرح انتقال آب از الیگودرز در شرق استان لرستان به قم که رسانه های ایران از آن با عنوان کلی و مبهم «طرح انتقال آب از سرشاخه های دز به قم» نام میبرند، شهرستان الیگودرز اکنون تامین کننده اصلی آب مصرفی (شرب، صنعتی، کشاورزی) شهرهای خوانسار، گلپایگان، خمین، محلات، نیم ور، سلفچگان و قم میباشد. به گفته فتاح وزیر وقت نیرو این آب یکی از بهترین آبهای دنیا است.

در مجموع ظرفیت انتقال و جمع آوری آب در این طرح ۲۳ متر مکعب بر ثانیه است در حالی که بیشترین میزان آبی که از سد کرج به تهران میآید ۱۱ متر مکعب بر ثانیه بوده و ظرفیت سامانه یادشده بیش از دو برابر آب انتقالی از سد کرج به تهران است. این سامانه سالیانه ۱۸۳ میلیون متر مکعب آب به پشت سد کوچری منتقل میکند. ظرفیت نهایی انتقال آب در این پروژه ۵۰۰۰ لیتر در ثانیه است. مقدار انتقال آب برای افق سال ۱۴۱۰ به ۲۴۰ میلیون مترمکعب میرسد که مطالعات آن در حال انجام است.

آموزش

دانشگاهها

موسسه آموزش عالی طلوع مهر قم  -  دانشگاه صنعتی شهاب دانش (برق - فناوری اطلاعات و ارتباطات)  -  پردیس قم دانشگاه تهران  -  دانشگاه قم  -  دانشگاه صنعتی قم  -  دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم  -  دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد استان قم  -  دانشگاه مفید  -  دانشگاه پیام نور قم  -  دانشگاه معصومیه قم  -  آموزشکده فنی پسران قم  -  دانشگاه علوم پزشکی قم    دانشگاه حکمت قم  -  مرکز علمی کاربردی جامعه المصطفی العالمیه http://uast.miu.ac.ir    دانشگاه باقرالعلوم http://bou.ac.ir  -  موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی http://iki.ac.ir    دانشگاه ادیان و مذاهب  -  پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامیhttp://iict.ac.ir  -  دانشکده شهید محلاتی  -  پژوهشکده دانشنامه نگاری دینیhttp://ency.iict.ac.ir  -  دانشگاه قران و حدیث http://qom.hadith.ac.ir/  -  دانشگاه معارف اسلامی http://maaref.ac.ir/

اماكن مقدس و دیدنی شهر قم

از آن جا كه شهر مقدس قم از شهرهای قدیمی و تاریخی و مذهبی میباشد از اماكن و بناهای مقدس و تاریخی بسیاری برخوردار است كه این اماكن را به پنج دسته تقسیم بندی كرده و آنها را به طور خلاصه معرفی میكنیم.

1. امامزادگان و مقبرههای تاریخی و دیدنی؛  2. مدارس علمی و قدیمی؛  3. مساجد بزرگ و معروف؛  4. آرامگاهها و مقبرههای بزرگان علمی و حكومتی؛  5. محلات و خانههای قدیمی؛

 

زیارت امام زادگان

هرامام زاده ای را به زیارتی که از برای امام زادگان نقل شده میتوان زیارت کرد و گفت :

اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَاالسَّیِّدُ الزَّکِی الطّاهِرُالْوَلِی وَالدّاعِی الْحَفِی اَشْهَدُ اَنَّکَ قُلْتَ حَقًّا وَنَطَقْتَ حَقًّا وَ صِدْ قاً وَدَعَوْتَ اِلَی مَولَای وَمَولَاکَ عَلانِیةً وَسِرّاً فازَمُتَّبِعُکَ وَ نَجَی مُصَدِّقُکَ وَ خَابَ وَ خَسِرَ مُکَذِّ بُکَ وَالْمُتَخَلِّفُ عَنْکَ اِشْهَدْ لِی بِهذِهِ الشَّهادَةِ لِأکُونَ مِنَ الْفائِزِینَ بِمَعْرِفَتِکَ وَطاعَتِکَ وَتَصْدیقِکَ وَاتِّباعِکَ وَالسَّلامُ عَلَیکَ یا سَیِّدِی وَابْنَ سَیِّدِی اَنْتَ بابُ اللهِ الْمُؤْتَی مِنْهُ وَالْمَاْ خُوذُ عَنْهُ اَتَیتُکَ زائِراً وَحَاجَاتِی لَکَ مُسْتَوْدِعاً وَهَااَنَا ذا اَسْتَوْدِعُکَ دِینِی وَاَما نَتِی وَخَواتِیمَ عَمَلِی وَ جَوامِعَ اَمَلِی اِلی مُنْتَهَی اَجَلِی وَالسَّلامُ عَلَیکَ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ . (واضافه میكنی) وَ السَّلامُ عَلَیكَ یا 000 «نام امام زاده را میگوئی»عَلَیهِ السَّلام وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ.

ایضا می شود به این زیارت که از برا ی اولاد ائمه علیهم السّلام نقل شده زیارت کرد وگفت :

اَلسَّلَامُ عَلَی جَدِّکَ الْمُصْطَفَی اَلسَّلَامُ عَلَی اَبِیکَ الْمُرتَضَی اَلرِّضَا اَلسَّلَامُ عَلَی السَّیِّدَینِ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ اَلسَّلَامُ عَلَی خَدِ یجَةَ اُمِّ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ اَلسَّلَامُ عَلَی فَاطِمَةَ اُمِّ الْاَ ئِمَّةِ الطَّاهِرِینَ اَلسَّلَامُ عَلَی النُّفُوسِ الْفاخِرَةّ بُحُورِالْعُلُومِ الزَّاخِرَةِ شُفَعَائِی فِی الْأَخِرَةِ وَاَوْلِیائِی عِنْدَ عَوْدِ الرُّوحِ اِلَی الْعِظَامِ النَّاخِرَةِ اَئِمَّةِ الْخَلْقِ وَوُلَاةِ الْخَلْقِ اَلسَّلَامُ عَلَیکَ اَیُّهَا الشَّخْصُ الشَّرِیفُ الطَّاهِرُ الْکَرِیمُ اَشْهَدُ اَنْ لَا اِلَهَ اِلّا اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُ هُ وَمُصْطَفَاهُ وَاَنَّ عَلِیًّا وَلِیُّهُ وَمُجْتَبَاهُ وَاَنَّ الْأِمَامَةَ فِی وُلْدِهِ اِلَی یوْمِ الدِّینِ نَعْلَمُ ذَالِکَ عِلْمَ الْیقِینِ وَنَحْنُ لِذَلِکَ مُعْتَقِدُونَ وَفِی نَصْرِهِمْ مُجْتَهِدُونَ. (واضافه میكنی) وَ السَّلامُ عَلَیكَ یا 000 «نام امام زاده را میگوئی»عَلَیهِ السَّلام وَ رَحْمَةُاللهِ وَ بَرَكاتُهُ.

 

امامزادگان و زیارتگاههای قم

آستان مقدس حضرت معصومه ـ سلام اللّه علیها

مجموعه حرم حضرت معصومه ـ سلام اللّه علیها ـ دختر بلافصل امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ ، در مركز شهر قم یكی از بزرگترین و ارزشمندترین آثار معماری اسلامی ایرانی است كه یادگارهای گرانبهایی از قرون مختلف را در بر دارد . حرم فاطمه معصومه علیها السّلام در حاشیه شهر قرار داشت، امروزه در مرکز شهر و در آبادترین قسمت آن واقع است.

چهل‌اختران

چهل‌اختران نام محله‌ ای در شهر قم خیابان طالقانی، کوچه چهل اختران، محله موسویان است که گفته می‌شود در آن چهل تن از نوادگان پیامبر اسلام «چهل ستاره سیادت» مدفون هستند. این محله در خیابان آذر قم قرار دارد. امامزادگان : فرزند امام محمد تقی- موسی مبرقع ، همسر موسی مبرقع : بريهه‌ ، فرزندان موسی مبرقع : محمد، زينب‌، فرزند احمد بن موسی مبرقع : محمد ، فرزندان محمد بن احمد بن موسی مبرقع : احمد ، فاطمه‌ ، بريهه‌ ، ام سلمه‌ ، ام کلثوم‌.

بقعه چهل اختران در جوار بقعه جناب موسي مبرقع (ع) ابن محمّد تقی علیه السّلام است. اين بناي عظيم آرامگاه تعداد زيادي از سادات موسوي و رضوي و وابستگاه آن حضرت است كه اكثر آن‌ها از بانوان بوده ‌اند. بعد از آن هم جمع ديگري از ذريه اهل بيت‌(ع) در آن خاك پاك آرميده ‌اند. پس از موسي مبرقع (ع) فرزندش محمدبن موسي (ع) بدرود حيات گفت و وي را در كنار او دفن كردند.

پس از رحلت محمد، زوجه او بريهه وفات يافت و در جنب شوهر خود مدفون گشت و برادران او ابراهيم و يحيي در قم متوطّن گشت و شهربانو دختر امين ‌الدين را به حباله نكاح در آورده و از او صاحب فرزنداني شد كه به سادات صوفيه اشتهار داشتند.

در همين سال‌ها ابوعلي محمد پسر احمد بن موسي (ع) از كوفه به قم هجرت نمود كه دو دختر وي به نام فاطمه و ام سلمه همراه وي بودند و پس از چندسال از اقامت خود در قم، دو دختر به نام بريهه و ام كلثوم و پس از آن ها پسري به نام ابي عبدالله احمدبه لطف خداوند متعال به او ارزاني شد. اما بعد از تولد پسر،  پدرش به فاصله سه سال و چند ماه در روز سوم ربيع‌الاول سال 315 هجري وفات يافت و او را در مقبره چهل اختران دفن كردند.

و چون ابوعلي درگذشت خواهر او به نام حبيبه بنت احمد بن موسي (ع) از كوفه به قم آمد و با برادرزادگان خود در قم بود مدفن او نيز به طور مسلم در همين چهل اختران است. زيرا اين قبور، خانوادگي بود و اكثر فرزند زادگان جناب موسي مبرقع (ع) در آن مدفون شده‌ اند.

به هر حال پس از ورود ام حبيبه، عمه او زينب دختر موسي مبرقع(ع) وفات يافت و او نيز در چهل اختران مدفون گشت و برادرزاده او ام محمد دختر احمد بن موسي مبرقع (ع) تركه او را به ميراث تصرف نمود . زيرا در آن طبقه غير از ام محمد كسي باقي نمانده بود.

ام محمد هم پس از آن در كمال عزت و حشمت و با دارايي و ثروت به جا مانده از عمه خود زندگاني را مي‌گذراند تا اين كه در 21 ربيع ‌الاخر سال 343 هجري وفات يافت و در چهل اختران به خاك سپرده شد و برادرزادگان او ابوعبداللّه و فاطمه و ام سلمه و بريهه و ام كلثوم وارثان او شدند. در يازدهم شوال سال 243 هجري فاطمه دختر ابوعلي محمدبن احمد بن موسي (ع) رحلت نموده و وي را هم در چهل اختران دفن مي‌نمايند و خواهر او ام سلمه چون از يك مادر بودند تركه او را به ميراث مي‌برد.

پس از آن بريهه رحلت نموده و در چهل اختران مدفون گشته، ارث او به ابوعبداللّه، ام سلمه و ام كلثوم مي‌رسد.

اما ابوعبدالله احمد پسر ابي علي محمد اعرج پس از بالندگي به عنوان رئيس و پيشواي سادات گشته و مجموع املاك و اموال پدر خود محمد بن احمد، عموي پدر خود محمدبن موسي، عمه خود ام حبيبه و خواهران وي فاطمه و بريهه را وارث گشته و به اهالي بذل و مساعدت مي‌نمايد كه به اين صورت به مردم نزديك شد و نقابت سادات علوي به او تفويض شد تا اين كه در نيمه صفر سال 358 هجري در سن 46 سالگي درگذشت و او نيز در چهل اختران مدفون گشت.

بعد از وفات ابوعبداللّه احمد ام سلمه خواهر او و سپس ام كلثوم دختر ابي علي محمدبن احمد بن موسي (ع) وفات يافته و در چهل اختران مدفون گشتند.

اين بقعه از بناهاي تاريخي زمان شاه تهماسب صفوي بوده و بر فراز آن گنبد عرقچيني و آجري كه چهار هواكش در جهان اصلي آن به طور مشبك آجري وجود دارد ديده مي‌شود و در وسط بقعه مرقدي داده مي‌شود و روي اين قبور ضريحي از آلومينيوم نصب شده است.

تعداد مدفونين در مقبره چهل اختران تا سال ۳۷۸ هـ .ق يعني زمان تأليف كتاب تاريخ قم بشرح زير مي باشد:

۱ـ محمد بن موسي المبرقع بن امام جواد(ع).

۲ـ ابوعلي احمد بن موسي المبرقع(ع) بنا بنقل كتاب لباب الانساب صفحه ۵۸۵ هـ .ق.

۳ـ ابوعلي محمد اعراج بن احمد بن موسي المبرقع(ع) كه درروز يكشنبه ارديبهشت ماه سه روز از ماه ربيع الاول گذشته سال ۳۱۵.

۴و ۵ـ ابوجعفر و فخرالدين فرزندان يحيي صوفي ابن جعفر الكذاب(تواب) بن امام علي النقي(ع).

۶ـ بريهه دختر جعفر الكذاب (نواب) زوجه محمد بن موسي المبرقع(ع).

۷تا ۱۰- چهارتن از دختران ابي علي بن احمد بن موسي المبرقع(ع) به اسامي، فاطمه و ام سلمه و بريهه و ام كلثوم.

۱۱و ۱۲ـ ام حبيب و ام محمد خواهر ابوعلي محمد، دختران احمد بن موسي المبرقع(ع).

۱۳ـ زينب دختر موسي المبرقع (ع).

۱۴ـ ام ولد همسر ابي علي محمد بن احمدبن موسي المبرقع(ع).

۱۵ـ يحيي بن احمد بن محمد بن احمد بن موسي المبرقع(ع) به احتمال قوي.

۱۶ـ ابوجعفر محمد بن موسي احمد بن محمد بن احمد بن موسي(ع) به احتمال قوي.

۱۷ـ ابوالفتح عبدالله بن موسي بن احمدبن محمد بن احمد بن موسي(ع) به احتمال قوي.

امام زاده موسی مبرقع

این امامزاده فرزند امام محمد تقی ـ علیه السّلام ـ جد سادات رضوی است. ایشان اولین كسی از سادات رضوی است كه در سال 256 هـ . ق در قم اقامت گزیده است.

موسی مبرقع در 296 هـ . ق از دنیا رفت و در مكانی كه اكنون مزار اوست دفن شد و در كنارش یكی از فرزندانش به نام شاهزاده احمد فرزند محمد بن موسی مدفون گردید.

امام زاده سید سربخش

این امامزاده در خیابان آذر مقابل چهل اختران قرار گرفته و شخص مدفون در آن از نوادگان امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ میباشد. بر اساس نوشته گچ بری پایانی كتیبه، تاریخ احداث بنا، محرم الحرام 774 هـ .ق ثبت شده است.

امام زاده اسماعیل

این امامزاده از زیارتگاههای قدیمی استان قم است كه در دامنه كوه بیدقان در 18 كیلومتری قم واقع شده است. در این بقعه، سه تن به اسامی شاهزاده اسماعیل و فرزندش حمزه ـ از اولاد علی بن جعفر عریض ـ و شاهزاده محمد ـ از اولاد امام كاظم ـ علیه السّلام ـ مدفون اند. این امامزاده از بناهای تاریخی قم و دارای درهای نفیس و كاشیهای عالی و صندوقی منبت بر روی مرقد است.

این بنا مشتمل بر بقعه گنبدی، رواق، صحن و مسجد است و بنای آن از ابنیه قرن هفتم هجری است.

امام زاده شاه حمزه

این امام زاده از فرزندان موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و برادر امام رضا ـ علیه السّلام ـ است. این امام زاده كه در میدان كهنه قم واقع شده مورد احترام ویژه مردم است.

امام زاده علی بن جعفر

این امامزاده مشهور به «دربهشت» میباشد كه گنبد آن متعلق به اوایل قرن هشتم هـ .ق است كه در دوران قاجار ایوان و بیوتاتی بر آن اضافه گردیده است.

امام زاده ابو العباس احمد

این آرامگاه در مجاورت امامزاده دربهشت قم واقع شده است و از آثار قرن هشتم هجری است. و درباره شخصیت مدفون در آن نقل شده كه از سادات حسنی سجادی بوده و جدش، ابوالفضل حسین، از صحابه امام عسكری ـ علیه السّلام ـ است.

امام زاده احمد بن اسحاق

این بنا در میدان كهنه قم یا میدان زكریا بن آدم در جوار امامزاده شاه حمزه قرار گرفته و مدفون در آن، احمد بن اسحاق عسكری از نوادگان امام هفتم ـ علیه السّلام ـ است.

حرم اصلی امامزاده از بناهای باستانی قبل از صفویه است كه به دستور شاه طهماسب تعمیر و تزئین شده است.

امام زاده باوره

این آرامگاه در مزرعه باوره، در 6 كیلومتری روستای فردو از توابع قهستان واقع شده است. در این آرامگاه دو امامزاده به نامهای شاهزاده محمد و حسین، حلیمه خاتون و زینب خاتون از احفاد امام موسی كاظم ـ علیه السّلام ـ مدفوناند.

امام زاده حلیمه خاتون

این آرامگاه در روستای لنجرود و در 12 كیلومتری جنوب شهر قم واقع شده است. امامزاده مدفون در این بقعه را از احفاد امام كاظم ـ علیه السّلام ـ ذكر كردهاند.

امام زاده سكینه خاتون

در 30 كیلومتری شرق قم و نزدیك روستای زالون آباد، آرامگاه سیده سكینه خاتون از احفاد امام كاظم ـ علیه السّلام ـ واقع شده است. كه از آثار قبل از صفوی یا دوره آغازین صفوی میباشد.

امام زاده سلطان محمود

این امامزاده در جهت شمال غربی روستای صرم درجنوب قم واقع شده و مدفون در آن سه تن به اسامی سلطان محمود، شاهزاده سلیمان از احفاد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و یك زن به نام ستی زینب از احفاد امام كاظم ـ علیه السّلام ـ است.

امام زاده سلیمان

این آرامگاه در 26 كیلومتری جنوب شرقی قم واقع شده است. به نظر میرسد بنای اولیه امامزاده به دوره ایلخانی مربوط باشد. امامزاده مدفون از سادات حسینی سجادی است.

امام زاده شاه ابراهیم

این بنا در 24 كیلومتری قم واقع شده و بنای كنونی آن مزاری از دوره صفویه است.

امام زاه شاهزاده ابو احمد

این بنا در بیرون دروازه ری در شمال شرقی قم واقع شده و مدفون آن ابواحمد محمد بن حنفیه از احفاد علی ـ علیه السّلام ـ است. این بنا از آثار بسیار قدیمی شهر قم است كه در سال 932 هـ .ق تجدید بنا شده است.

امام زاده شاهزاده احمد و علی حارث

این بنا در شرق شهر قم ـ در خاكفرج ـ واقع شده كه در آن دوقبر مشهود است كه بر روی یكی از آنها لوحی قرار دارد و به نام حارث ثبت شده بود و اینك در موزه ملی نگهداری میشود و به قرن هفتم هجری تعلق دارد.

امام زاده شاهزاده جعفر غریب

این آرامگاه در 6 كیلومتری شهر قم واقع شده و مدفون در آن یكی از نوادگان امام كاظم ـ علیه السّلام ـ میباشد.

و امامزادههای دیگر مانند

شاهزاده جعفر از فرزندان امام كاظم ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده زكریا، امامزاده سید علی، امامزاده طاهر در 30 كیلومتری شمال غربی قم، امامزاده عباس از اولاد امام موسی كاظم ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده عباس، هفت امامزاده، كه مدفن هفت امامزاده به نامهای عباس، ابراهیم، صالح، فیروز، حسن، جعفر،ابوالقاسم اسماعیل، از احفاد امام كاظم ـ علیه السّلام ـ اند. امامزاده محسن، امامزاده صفورا از اولاد علی ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده عبداللّه از نوادگان امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ، امامزاده فاضل، امامزاده معصومه و... در قم و اطراف آن مدفون هستند. كه جمعاً به 41 امامزاده میرسد، كه بزرگترین و معتبرترین و پررونقترین آنها آستانه مقدس حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ دختر امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ، در مركز شهر با ارزشمندترین معماری اسلامی ایران میباشد.

امامزاده هاى بدون واسطه درقم

1. امامزاده موسى مبرقع : فرزند امام جواد علیه السلام ، (خیابان آذر).

2. امامزاده حمزه : فرزند امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (خیابان آذر).

3. امامزاده احمد: فرزند امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (خیابان آذر).

4. على بن جعفر: فرزند امام صادق علیه السلام ، (خیابان چهارمردان ).

امامزاده هاى با واسطه درقم

1. امامزاده ابراهیم : فرزند احمد بن جعفر علیه السلام ، (خیابان چهارمردان ).

2. امامزاده اسماعیل : فرزند با واسطه امام صادق علیه السلام ، (نزدیك مسجد رضائیه ).

چهل اختران (در خیابان آذر) كه در آن هجده صورت قبر است كه 9 نفر از مدفونین در آن معلوم است بنامهاى :

3. موسى : از اولاد با واسطه موسى بن جعفر علیه السلام .

4. فرزند موسى : از اولاد با واسطه موسى بن جعفر علیه السلام .

5. محمد: از اولاد با واسطه امام جواد علیه السلام .

6. زینب : دختر موسى مبرقع فرزند موسى بن جعفر علیه السلام .

7. فاطمه : دختر با واسطه امام جواد علیه السلام .

8. بریهه : از دختران با واسطه موسى مبرقع فرزند امام موسى بن جعفر علیه السلام .

9. احمد: از اولاد با واسطه امام جواد علیه السلام .

10. ام سلمه : از دختران با واسطه امام جواد علیه السلام .

11. ام كلثوم : از دختران با واسطه امام جواد علیه السلام .

12. امامزاده زید: از اولاد با واسطه امام زین العابدین علیه السلام ، (خیابان آذر.)

13. سلطان محمد شریف : از اولاد با واسطه امام زین العابدین علیه السلام ، (خیابان چهارمردان ).

14. امامزاده احمد: از اولاد با واسطه امام صادق علیه السلام ، (دروازه قلعه ).

15. امامزاده ناصر الدین : از اولاد با واسطه امام مجتبى علیه السلام ، (چهار راه بازار).

16. امامزاده حارث یا احمد: از اولاد با واسطه امام زین العابدین علیه السلام ، (خیابان خاكفرج ).

17. امامزاده ابراهیم و امامزاده محمد: از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (خیابان شاه ابراهیم ).

18. امامزاده جعفر از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (خیابان شاه ابراهیم ).

19. سید معصوم : از اولاد با واسطه امام زین العابدین علیه السلام ، (خیابان شاه ابراهیم).

20. امامزاده عبدالله : از اولاد با واسطه امام زین العابدین علیه السلام ، (خیابان شاه ابراهیم ).

21. امامزاده سید على : از اولاد با واسطه حضرت عباس علیه السلام ، (آخر خیابان باجك).

22. امامزاده ابو احمد: از اولاد با واسطه محمد حنیفه فرزند امیر المومنین علیه السلام ، (آخر خیابان باجك ).

23. چهار امامزاده : از اولاد با واسطه امام زین العابدین ، (خیابان آذر بیرون دروازه رى).

24. امامزاده هادى و مهدى و ناصر الدین : از اولاد با واسطه امام زین العابدین ، (در جمكران قم ).

25. امامزاده جعفر قریب : از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (نزدیك جمكران سر راه كاشان ).

26. امامزاده جمال : از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (نزدیك جمكران سر راه كاشان ).

27. امامزاده شاه جمال معروف : از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (در راه اراك بیرون شهر).

28. امامزاده على موسى رضا: از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (بیرون دروازه رى ).

29. امامزاده على رضا: از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (بالاتر از مسجد جمكران).

30. امامزاده شاه طیب و طاهر: از اولاد با واسطه امام موسى بن جعفر علیه السلام ، (یكفرسخ بیرون از دروازه رى ).

 (تاریخ قم : ص 113 تا 141. ازكتاب  آل محمّد علیهم السّلام ، فاطمه معصومه علیها السّلام - مؤ لف : محمد صادق انصارى زنجانى)

 

مدارس علمی و قدیمی شهرقم

شهر قم از دیرزمان، یكی از مراكز مهم تشیع بوده و دانشمندان بزرگی همچون صدوق (ابن بابویه) و علمای دیگر از این شهر برخاستهاند.

در سال 1340 هـ .ق مرحوم شیخ عبدالكریم حائری حوزه علمیه را از نو سازماندهی كرد.

 اكنون نیز حوزه علمیه، زیر نظر آیات عظام و حجج اسلام و استادان عالی مقام، دائر است و از نقاط مختلف و كشورهای مجاور، طلاب علوم دینی در این شهر مقدس حضور یافته و كسب فیض مینمایند.

اهم مدارس علمی و دینی استان قم عبارت است از:

مدرسه فیضیه

مدرسه فیضیه یكی از پرآوازهترین مدارس علوم دینی درجهان است این مدرسه از نیمه نخستین قرن سیزدهم هجری قمری جایگزین بنای مدرسه آستانه شد.

مدرسه غیاثیه (پامنار)

این مدرسه در نزدیك میدان كهنه شهر كه نام آن به همین شكل در كتاب ها و اسناد دوره صفوی و قاجار به تكرار دیده میشود، واقع گردیده كه اكنون در خیابان آذر واقع شده است.

بنای مدرسه غیاثیه به نیمه نخستین قرن نهم و سال 830 هـ .ق مربوط میشود.

مؤلف گنجینه آثار قم از این مدرسه به نام شرفیه یاد میكند كه شرف الدین وزیر آن را بنا كرده است.

مدرسه جهانگیر خان

این مدرسه در جانب شرقی شهر قم ـ نزدیك دروازه ری سابق ـ و در مركز محله مسجد جامع قرار دارد.

این مدرسه از مدارس دوره صفوی قم است كه در دوره ناصری به سال 1278 هـ .ق به وسیله میرزا نصر الله خان مستوفی گرگانی تعمیر و مرمت یافت و پس از آن به نام مدرسه ناصری نیز یاد میشد كه در عین كوچكی از مدارس معروف قدیمی قم بود. و اكثر فضلای سابق قم از تربیت یافتگان این مدرسه بودند. به اعتقاد اهل فن، مدرسه جهانگیر خان از نظر نقشه چند ضلعی و سردر زیبا، از مدارس منحصر به فرد ایران است.

مدرسه رضویه

بنا به روایت تاریخی، بنای مدرسه رضویه منزل استراحت امام هشتم شیعیان در راه رفتن به مرو بود. محل مجاور این مدرسه دینی به محله شاه خراسان معروف است.

مدرسه ستّیه

بنا به روایت تاریخی، بنای مدرسه ستّیه جایگاه عبادت حضرت معصومه ـ سلام اللّه علیها ـ در زمان توقّف ایشان در قم بوده است. این بنا در حال حاضر با طرزی جالب، از آینهكاریها در وسط، همراه با حجرات و مسجد در محله میدان میر شهر قم خودنمایی میكند.

غیر از این مدارس قدیمی در سالهای اخیر مخصوصاً با پیروزی انقلاب اسلامی ایران مدارس جدید و باشكوهی بنا شد كه از مهمترین آنها میتوان به مدرسه آیت اللّه گلپایگانی، مدرسه معصومیه، مدرسه دار الشفاء، امام خمینی، حجّتیه، حقانی و... اشاره كرد.

در قرن‌های پنجم و ششم (در دوره سلجوقیان) قم، مرکزی بزرگ برای فقهای شیعه بوده و عدّه ‌ای برای تحصیل به این شهر می‌آمدند و مدارس دایری داشت. شیخ عبدالجلیل رازی وضع علمی قم را در قرن ششم شرح داده و می‌گوید:

مدارس دینی قم، دارای وسایل کافی و علما و مدرسان و مفسران بزرگ می‌باشد و کتابخانه ‌هایی پر از کتب فرقه‌های مختلف در آن وجود دارد. مدارسی مانند سعد صلت، اثیر الملک، زین الدین، ظهیرالدین و... پر رونق بودند.

حوزه علمیه قم در دوره صفویه مورد توجه همگان مخصوصاً دولتمداران شیعه مذهب آنزمان قرار گرفت و مدارس آباد گردید و مدارس دیگر از نو بنا گردید و علمای بزرگ شیعی چون ملا صدرا، ملا محسن فیض، علامه لاهیجی، شیخ بهائی در آن جا مشغول تحصیل و تدریس شدند. قم در آن عصر، دارای حوزه علمیّه فعال، مدارس و طلاب بسیار بوده، و علوم مختلف اسلامی تحصیل و تدریس می‌شد. مدرسه فیضیه یکی از آثار دوره صفویه می‌باشد.

در عصر قاجاریه هم علمای بزرگی در حوزه علمیه قم به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند و در این سال‌ها حوزه علمیه وارد مرحله تازه‌ای از حیات خود شد.

حوزه علمیه همچنان در نوسانات مختلف ادامه حیات می‌داد ولی دارای تشکل و انسجامی نبود. با ورود حاج شیخ عبدالکریم حائری حوزه آن چنان تجدید حیات شد که او را «مؤسس حوزه علمیه قم» نامیدند.

بعد از مرگ حائری، با ورود بروجردی به قم و بر اثر توجهات ایشان رونق کامل یافت، و در اندک زمانی دارای تحولات عظیم گردید. مدارس، کتابخانه‌ها، درس و بحث‌ها، نشریات، و علوم مختلف اسلامی در سطح عمیق و گسترده‌ای فعال شد و در زمان تصدی ایشان عده علمای ساکن در قم بالغ بر شش هزار نفر شد.

 

مساجد بزرگ و معروف قم

مسجد مقدس جمكران

این مسجد در 6 كیلومتری جنوب شرقی شهر قم(جاده قم ـ كاشان) واقع شده و همواره پذیرای زائرینی از نقاط مختلف ایران و سایر كشورهاست.

مسجد امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام

این مسجد بر اساس یك روایت تاریخی به اراده و اشاره حضرت امام زمان (عج) ساخته شده است.

این مسجد را در مسیر تهران ـ قم و در محلی كه سابقاً بیابان خارج از شهر بود. مرحوم حاج یدالله رجبیان از اخیار قم به نام مسجد امام حسن مجتبی بنا كرده است قدمت این مسجد به سال 1381 هـ .ق مطابق سال 1340 شمسی است.

مسجد جامع

اسكلت اصلی گنبد خانه متوازن آن، به نیمه نخستین قرن ششم هجری قمری تعلق دارد. این مسجد پس از مسجد جامع عتیق قم قدیمیترین مسجد استان قم است.

مسجد امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ (جامع عتیق)

این مسجد در خیابان آستانه واقع شده است. اصل بنا به قرن سوّم هجری مربوط است، ولی اكنون از اصل بنا اثری نیست و بنای حاضر تجدید بنای آن مسجد قدیمی است. مسجد امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ قدیمیترین مسجد استان قم است و از اهمیت روحانی و ویژگیهای معماری خاص برخوردار میباشد. این مسجد به مسجد جامع عتیق قم نیز معروف است.

مسجد اعظم

مسجد اعظم در جبهه غربی آستانه مقدسه حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به سعی و اهتمام آیت اللّه بروجردی در سال 1374 هـ .ق توسط استاد «حسین بن محمد معمار» معروف به استاد لرزاده بنا گردید. این مسجد به جهت بزرگی و عظمت، مسجد اعظم نام گرفته است.

مسجد فاطمیّه

این مسجد هم از مساجد معروف قم میباشد كه در نزدیكی گذرخان به همت یك خانم خیرخواه به نام بانو همایون رخداد، بنا گردیده است. در حال حاضر در این مسجد علاوه بر اقامه نماز، تدریس علوم دینی نیز صورت میگیرد.

مسجد پنجه علی

این بنا در محله ای به همین نام واقع شده و به جهت وجود قطعه سنگی كه تصویر دستی بر آن حك شده، به این نام خوانده شده است.

 

آرامگاههای تاریخی استان قم

آرامگاه فتحعلی شاه

مقبره فتحعلی شاه در قسمت شمالی صحن شمالی آستان حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ قرار دارد و از آثار بیگم صفوی است. این مقبره در زمان حیات فتحعلی شاه به دستور خود وی (سال 1245) تعمیر و تزیین شد.

آرامگاه محمد شاه

در ضلع غربی حرم حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ در ورودی مسجد بالاسر واقع شده است.

مقبره مهد علیا

مهد علیا زوجه سلطان محمد خدابنده صفوی و مادر شاه عباس اوّل بود كه با قدرت تمام در اداره امور اهتمام میورزید.این مقبره در جهت غربی و عقب گور محمد شاه قرار گرفته است.

آرامگاه مستوفی

این آرامگاه به پدر مستوفی الممالك ـ از رجال مشهور عهد قاجار ـ تعلق دارد كه در ضلع شمال شرقی صحن عتیق قرار گرفته است.

آرامگاه شاه عباس دوّم

این مقبره در جنوب غربی حرم واقع شده است.

آرامگاه شاه سلیمان و شاه صفی

این آرامگاهها در محل موزه سابق (مسجد شهید مطهری فعلی) آستانه قرار گرفته است.

آرامگاه علی بن بابویه قمی (متوفای 329 هـ .ق)

این آرامگاه در كنار شرقی قبرستان قدیمی بابلان و هم اكنون در شرق خیابان ارم واقع شده است.

مقبره خواجه اصیل الدین

این مقبره جزء مقابر گنبد سبز واقع در خیابان چهارمردان میباشدكه از بنای بزرگ خاندان صفی میباشد.

و آرامگاههای بزرگان

چون آخوند ملا مهدی عراقی، میرزا حسن كاشفی، آیت الله سید صدرالدین، محمد تقی خوانساری، بروجردی، مرتضی مطهری، اراكی، علامه طباطبایی، و پروین اعتصامی را میتوان نام برد.

محلات و خانههای تاریخی و دینی

از محلات و بناهای قدیمی و تاریخی قم میتوان به خانه حاج قلی خان، خانه حضرت امام خمینی، ملاصدرا در كهك، و از محلات، محله آستانه، محله قدیمی عشقعلی، چهارمردان، سیدان، سنگ بند، موسیان، اسحاقیه، و ... اشاره نمود.

 

جاذبه های طبیعی کویر استان قم

گرچه طبیعت سبز ، کوه های بلند و قلل سفیدپوش ، سواحل نیلگون و... زیبا و تماشایی است ، اما در کویر نیز مناظر شگفت انگیز و دیدنی های بسیار وجود دارد که در هیچ جای دیگر نمی توان یافت. صحراهای پوشیده از نمک ، تپه های طلایی ، شن های روان، کوه ها و تپه های خاکی و ... همه از چشم اندازهای بی نظیر کویری است .

منطقه ی وسیع «دشت کویر» از بزرگ ترین و مهم ترین مناطق اکولوژیکی ایران ، از نظر تنوع گونه های حیوانی و گیاهی در جهان کم نظیر است . بخشی از این منطقه از سال 1343 به عنوان پارک ملی اعلام شد . پارک ملی کویر با بیش از 600 هزار هکتار مساحت ، در جنوب شرقی تهران واقع است و قسمتی از آن در استان قم قرار دارد . این پارک ملی نمونه ای تقریباً بکر از طبیعت است که به دلیل داشتن ذخایر با ارزش گیاهی و جانوری و ویژگی های استثنایی ، از میراث طبیعی و ملی کشور به شمار می آید .

تپه های شن های روان با وزش باد ، همواره در حال تغییر شکل و جابه جایی است. انبوه این شن های روان طلایی همراه با بوته های پراکنده مناظر زیبا و دلفریبی را به وجود می آورد . نسیم صبحگاهی کویر، طلوع خورشید و در هنگام اوج اشعه سرخ فام نور خورشید ، و درعصر که با وزش نسیم ملایم دیگر گرما حس نمی شود و بالاخره آسمان کویر در شب که همه ستارگان با فاصله ای کم در آسمان شفاف گرد هم می آیند، همه و همه از دیدنی ها و مناظر طبیعی ای به شمار می روند که تنها در کویر می توان آنها را دید.

دریاچه نمک

دریاچه نمک از دیگر جاذبه های طبیعی استان به شمار می رود . این دریاچه بخشی از کویر نمک است که در شرق قم واقع شده و فقط زمستان ها آب دارد. حضور ورقه های نمک و برداشت آن که از اوایل تابستان در منطقه جنوبی این دریاچه آغاز می شود، دیدنی است .

دریاچه حوض سلطان

دریاچه حوض سلطان که با مساحتی حدود 330 کیلومتر مربع ، به " دریاچه ی قم " ، " دریاچه ی شاهی " و " دریاچه ی ساوه " نیز مشهور است ، در جهت غربی – شرقی در شمال غربی دریاچه نمک و شمال استان قم قراردارد . برخی با توجه به نام ساوه که به آن داده اند، آن دریاچه را به حوض سلطان منتسب کرده اند، از جمله " گوبینو" و " دیولافوآ " در سفرنامه های خود می نویسند احتمالاً این دریاچه ممکن است بخشی از دریای بزرگ ساوه بوده باشد که در روز تولد پیغمبر (ص) خشک شده و این نشانه ای از ظهور پیغمبر اسلام بوده است .

دریاچه حوض سلطان با مناظر گوناگون و دیدنی خاص خود در ساعات مختلف روز و در فصل های گوناگون ، زیبایی را به نمایش می گذارد. اما مردمان ساکن در روستاهای اطراف سودمندی های آن را نیز در نظر دارند و از آن در بهبود زندگی خود استفاده می نمایند.

در حقیقت دریاچه حوض سلطان شامل دوچاله ی جدا از هم به نام " حوض سلطان " و " حوض مره " است که مجموعه آن بیشتر به نام حوض سلطان معروف شده و کمتر از حوض مره یاد می شود.

آب هایی که به این دریاچه وارد می شود ، دایمی نیست و به علت عبور از طبقات نمکی ، بی نهایت شور است . هرگاه ورود آب افزایش یابد ، سطح دریاچه گسترش یافته و اراضی پست و شوره زار و باتلاقی پیرامون را با آب صاف می پوشاند و به صورت دریاچه ی بزرگی درمی آید . خاک اطراف به سبب خشک شدن تدریجی دوایر متحدالمرکزی را حول مرکز دریاچه تشکیل می دهد که میزان شوری از مرکز به طرف بیرون به تدریج کاهش می یابد.

دریاچه حوض سلطان بعد از اسلام تا حدود سده 19 میلادی دوره های خشک و مرطوب فراوان دیده و برحسب تغییرات مجرای رود مسیله یا رود شور به صورت دریاچه ، باتلاق وکویر در آمده است. از زمان صفویه به بعد نیز ارتباط بین دریاچه حوض سلطان و دریاچه نمک به سبب تأسیس سدی در بالای پل دلاک که آب رود قره چای را به دریاچه نمک هدایت می کرد، قطع یا ضعیف شد. در سال 1262 ش ، دو نیمه ی دریاچه حوض سلطان به هم متصل شد و تشکیل دریاچه ی بزرگی را داد . گویند در سال 1299 هـ . ق ، با تخریب سدی که در برابر مسیله رود قرار داشت ، دریاچه هر روز کوچک تر شد. برای آباد کردن زمین های زراعتی ساوه هم سد ساوه را تعمیر و مانع هدر رفتن آب شدند. این امر موجب خشکی باتلاق های اطراف دریاچه و مانع ورود آب به دریاچه حوض سلطان شده است .

سلفچگان یکی از شهرهای استان قم است که در بخش سلفچگان شهرستان قم واقع شده است.

این شهر با داشتن 3000 نفر جمعیت ، مرکز بخش سلفچگان می باشد. این شهر دارای اهمیت ارتباطی بسیار زیادی است. به طوریکه راه آهن سراسری شمال-جنوب و راه آهن تهران-شرق کشور از این شهر می گذرند. همچنین آزاد راههای قم-کاشان و تهران-اصفهان و تهران-ساوه-همدان و تهران-اراک همگی از درون این شهر عبور می کنند.

دَستجـِردیکی ازشهرهای استان قم درمرکزایران است.این شهردربخش خلجستان ازتوابع شهرستان قم قراردارد.دستجردعربی شده دستگرداست که ازدو بخش دست وگِردتشکیل شده است.

 

سایر نقاط دیدنی قم

شهر کَهـَک؛ این شهر از سه سمت مشرف به ارتفاعات است و دره زیدان در شرق آن قرار دارد از این رو دارای آب و هوایی معتدل و است .

حضور امامزاده زینب خاتون (ع) ، خانه ملاصدرا و غار معروف کهک عامل مهمی برای جذب گردشگران به این منطقه است .

روستای وشنوه ؛روستایی ییلاقی که یکی از زیباترین روستاهای ایران به شمار می رود و فندق آن از شهرت خاصی برخوردار است.

روستای نایه ؛ این روستای ییلاقی در بخش خلجستان از دیگر روستاهای دیدنی استان قم و ایران محسوب می شود.

روستای جمیزقان ؛در بخش خلجستان در 65 کیلومتری شمال غرب شهر قم در دره ای قرار دارد . رودخانه " وزوا" از جنوب آن می گذرد وجود رودخانه ، کوه ها ، گردنه ، چشمه و پوشش گیاهی مناسب و داشتن آب و هوایی معتدل و خشک از خصوصیات جالب توجه این روستا به شمار می رود.

روستای اَوِل؛ از روستاهای ییلاقی با درختان خرم و آب وهوای مطبوع است که یکی از فضاهای طبیعی دلنشین را شکل می دهد.

باغ گنبد سبز

آدرس:     خیابان چهار مردان

در انتهای خیابان چهار مردان قم، جنب گلزار شهدا و در بخش خاوری شهر، درون باغی کوچک موسوم به باغ گنبد سبز، سه اثر تاریخی از قرن هشتم هجری به جای مانده است.

این منطقه در محل به دروازه کاشان مشهور است و گنبدهای آن نیز به گنبدهای دروازه کاشان معروف می باشند.

با توجه به کتیبه های تاریخی موجود، دو گنبد از این مجموعه محل دفن خاندان فرمانروایان مستقل قم در قرن هشتم هجری قمری است. کتیبه گنبد سوم از بین رفته است وتاریخ و صاحب آن معلوم نیست اما با توجه به مدارک مختلف، این گنبد نیز از نظر تاریخی به همان دوره مربوط می شود. مردم قم، این سه بنا را به صورت مجموعه مدفن سعد، سعید و مسعود از بزرگان عرب های اشعری و احیاکنندگان قم در دوره اسلامی می دانند.

بر اساس کتیبه تاریخی موجود، این سه گنبد، مدفن خواجه اصیل الدین، خواجه علی صفی و شخص گمنام دیگری است.

مقبره شیخ ابا صلت

بنای بقعه شیخ اباصلت که بر اساس نوشته های موجود به قرن های دوازدهم و سیزدهم نسبت داده می شود، به شکل آجری و ساده است که در گوشه ای از یک محوطه وسیع برپا شده است. بقعه شیخ اباصلت در شمال خاوری قم و متصل به دروازه سابق ری قرار دارد. البته گفته می شود این مکان محل دفن یکی از دانشمندان قم در قرن های نخست هجری بوده است. نمای درون بنا با بلندی 8 متر چهار گوشه با گنبد قوسی آجری و سردری مرتفع در جانب خاوراست.

مقبره شاه سلیمان و شاه سلطان حسین

شاه سلیمان در بقعه ای واقع در جنوب باختری بقعه شاه عباس دوم به خاک سپرده شده است.

صندوق قبر شاه سلیمان در میان بقعه ای قرار دارد که در کنار آن سنگ قبری با خطوط و نقوش ظریف وجود دارد که پیش تر در راه رو میان دو صحن آستانه بوده است.جسد شاه سلطان حسین نیز در راه رو ورودی همین بقعه در خاور بنا - که با خود بقعه از نظر تزیین همانند و یکسان می باشد  مدفون شده است. در بقعه مدفن شاه سلطان حسین بالای کتیبه سراسری گچ بری شده کتیبه دیگری به خط نستعلیق و برروی کاشی دیده می شود. این کتیبه در سال 1376 هجری قمری در جانب خارجی همین بقعه بر سر در ورودی نصب بوده و پس از تغییرات صحن زنانه و تبدیل آن به مسجد موزه با تکمیل و تعمیر کامل قطعات شکسته و فرسوده آن، به این جا منتقل شده است و مرکب از دو قسمت می باشد.

مقبره شاه عباس دوم

شاه عباس دوم ( از شاهان دوره صفویه) در زاویه جنوب باختری حرم در بقعه ای باشکوه به بلندی 12 و درازا و پهنای 8 متر به خاک سپرده شده است. این مقبره از لحاظ معماری و به کارگیری سنگ های مرمر جلوه جالب و زیبایی دارد. قبر شاه عباس در میان بقعه ای قرار گرفته که صندوق مسی روی آن را به موزه آستانه منتقل ساخته اند و پایه آن که مرکب از چند قطعه مرمر سفید به بلندی چند سانتی متر می باشد، هم اکنون باقی است. این بقعه دوازده ضلعی است که چهار ضلع آن درگاه ورود به حرم و مسجد موزه می باشد و دو رواق در جنوب و باختر حرم و صفه هایی به بلندی3 دهانه و پهنای 2 در 060/0 متر هشت ضلع دیگرهستند.در حین تغییرات چند سال پیش، چندین سنگ قبر بزرگ از زیر خاک بقعه نمایان شد که دو تای آن به قرن دهم مربوط می شد. تاریخ این سنگ قبرها، مربوط به روز چهاردهم ذی القعده سال 941 و سال 949 هجری قمری است.

تپه قلعه مبارک آباد

تپه قلعه مبارک آباد در بخش مرکزی دهستان قنوات و حدود 200متری روستای مبارک آباد و خاور قم درسمت راست جاده قم سراجه واقع و فاصله آن تا شهرستان قم 6 کیلومتر است.

با توجه به آثار به دست آمده قدمت این تپه به دوران ساسانیان می رسد. هم چنین برروی سطح تپه تکه سفال هایی مربوط به قرون 7،4 هجری و قطعات شکسته وناقص آجرهایی باضخامت 4 سانتی متر ویک نمونه به عرض 10 سانتی متر وضخامت 3 سانتی متر وبه شکل مستطیل دیده شده است.

قره تپه قمرود

در كتاب بررسی های باستان شناسی قمرود نوشته میر عابدین كابلی آمده است : منطقه مورد بررسی قمرود درشمال شرقی شهر قم واقع شده و از دهستان ها ی بخش مركزی شهرستان قم محسوب می شود. مركز آن روستای قمرود است كه در 20 كیلومتری شهر قم واقع وازطریق جاده ی آسفالته با شهر ارتباط می یابد . منطقه شامل دو بخش است كه به وسیله رودخانه قمرود یا اناربار به دو بخش تقسیم شده است . عموماً ساحل راست یا بخش شرقی را قمرود و بخش غربی را البرز می نامند .

در شمال منطقه مورد بررسی، رودخانه ساوه جریان دارد كه از غرب وارد دشت قمرود می شود. در شمال شرق روستای ملك آباد ، دو رودخانه قم وساوه به هم متصل شده و رودخانه مسیله را به وجود می آورند. رودخانه قم فصلی است ولی ساوه اندك آبی دارد كه درفصل تابستان حداكثر تا زیر پل اتوبان تهران – قم می رسد.

گروه باستان شناسی قمرود درسال 1367 نخستین گام را برای شناسایی منطقه برداشت . این برنامه در پنج سال در طی فصل پاییز یا بهار صورت گرفت ومنجر به شناسایی 93 اثر فرهنگی شد كه كهن ترین آنها به دوره فرا پارینه سنگی وجدیدترینشان به عصر قاجار تعلق دارد . این آثار درمجموع عبارت اند از تپه ها، محوطه ها، قلعه ها ، كاروانسراها ، پل ها ، بندها و میل ها.

هرچند محوطه ها وآثار شناسایی شده در كل منطقه پراكنده است، ولی به دلیل موقعیت خاص جغراقیایی تمام منطقه درهمه دوره ها به طور یكسان ، مسكون نبوده است . درهمین بررسی ، گروه باستان شناسی توانست وضعیت محیط زیستی این بخش از سرزمین ایران را در طی حدود دوازده  هزار سال روشن سازد. بر این اساس دردوره پارینه سنگی پایانی ، منطقه البرز اگر نگوییم منطقه ای سكونتگاهی ، لااقل می توان ادعا كرد محل تردد مردمان بوده است . این امر به دور از ذهنیت هم نیست ،چون كناره ساوه رود جگن زار، همراه با درختان گز و دیگر درختچه های وحشی است. وجود آب و موقعیت طبیعی ، زیستگاه  مناسبی برا ی آبشخور حیوانات است . امروزه نیز به دلیل وجود حیوانات شكاری ، منطقه شكارگاه  تا اندازه ای تحت حفاظت است .

قمرود در دوران تاریخی مجدداً به وضعیت پیشین بر می گردد . این بارهم منطقه البرز طرف توجه قرار گرفته و جمعیت زیادی در آن مستقر می شود، ولی از اواخر دوره ساسانی نخستین حركت ها برای استقرار دوباره  در سمت شرق آغاز می شود و روی قره تپه استقراری كم رنگ شكل می یابد . در دوره اسلامی این حركت به نحو چشمگیری سرعت می گیرد و در قرون اولیه اسلامی جمعیت بالایی را پذیرا می شود، ولی از آن سو منطقه البرز به مرور خالی از جمعیت و كل آن منطقه شامل فقط دو روستای كوچك شده است .

البته این جمعیت وجنبش دیری نمی پاید، زیرا باز هم رودخانه قم با طغیان شدید هر آنچه را كه هست به ویرانی می كشاند. ولی مسلماً دشت خالی از جمعیت نیست، چون با چند قلعه و محوطه از این زمان ، یعنی دوره صفوی روبه رو هستیم و سرانجام می بینیم كه دردوره قاجاریه ، قمرود مجدداً رو به آبادانی نهاده است و امروزه هم یك قطب كشاورزی با اهمیت تلقی می شود.

اما منطقه البرز از اواخر دوره ساسانی به بعد دیگر آبادانی و ترقی به خود ندید و امروزه نیز فقط حاشیه غربی قمرود و اندكی از حاشیه جنوبی ساوه رود ادامه حیات می دهد و كشاورزی در آن رونق دارد، ضمن این كه دامداری نیز دراین بخش تا اندازه ای درخور توجه است .

تپه صرم

تپه صرم درحدود 15 كیلومتری جنوب شرقی جاده كاشان در بخش كهك حد فاصل میان راه روستای خورآباد وصرم قراردارد. این تپه پشته ای طبیعی از رسوبات شنی به طول 192، عرض 115 و ارتفاع 60/5 متر است كه نزدیك محوطه استقراری شمشیرگاه قرار دارد.

با دریافت گزارش های مردمی در سال 1375 مبنی برتخریب بخشی از تپه توسط بولدوزر راه سازی ، توسط میراث فرهنگی استان ، عملیا ت راه سازی متوقف شد. در سال 1376 عملیاتگمانه (چاهی كه برای آزمایش قنات حفر می كنند ) زنی جهت مشخص نمودن وضعیت تپه و تعیین حریم آن آغاز گردید و تپه درسال 1378 در فهرست آثارملی كشور به ثبت رسید.

به علت حفاری های غیر مجاز درسال 1379 و به منظور نجات دادن بخشی از اشیا از خطر سرقت ، طرح حفا ری درسال1380 به تصویب ودر تاریخ 29/11/80 به مدت 26 روز فصل اول كاوش در تپه صرم توسط هیات باستان شناسی به سرپرستی "خسرو پور بخشده " به انجام رسید.

در این كاوش پنج كارگاه به ابعاد 5×5 متر در مركز و چهار جهت اصلی تپه ایجاد و در ادامه به گورهای زیادی برخورد شد. این گورها دارای ساخت وساز خشتی به صورت توده هایی گاه انبوه است و تدقین در اطراف این توده ها  انجام شده است . در اطراف متوفی تعداد زیاد ی اشیا ی سفالی، مفرغی و گاه آهنی  یافت شد كه در حقیقت براساس اعتقاد این مردمان به دنیای پس از مرگ صورت می گرفت . برای دفن اجساد از لحاظ نوع تدفین یا جهت آن، وضعیت خاصی مشاهد ه نشد.

اشیای به دست آمده در این تپه دارای تنوع خاصی است ؛ ظروف سفالی خاكستری رنگ لوله دار،لاوك ها (ظرف چوبین بزرگ و مدّور دارای لبه ای كوتاه ) ، لیوان ها ، فنجان ها و خمره ها و... اشیای فلزی مفرغی چون سرپیكان ، خنجر ، زیورآلات ، دستبند وحلقه از جمله اشیای ارزشمند این تپه است .

گورستان تاریخی تپه صرم با قدمت 3500 – 3200 سال از مهمترین محوطه های عصر آهن ایران و فرهنگ سفال خاكستری ایران مركزی است.

 ساروج : مخلوطی است از آهك و خاكستر یا ریگ كه در آب به مرور جذب انیدرید كربنیك كنند و آهكش به صورت سنگ آهك كه محكم و پایدار است در می آید و از آن در جهت ساختن بنا استفاده می كنند.

کویر مسیله

وسعت کویر مسیله بیش ازده هزار هکتار می باشد ودرحال حاضر قسمتهای عمده آن پوشیده ازدرختان گز وتاغ می باشد ودرحقیقت یکی ازمراکز کویری جنگلی ایران محسوب می شوند بدلیل ارتفاع پایین دشت مذکور ( حدود 800 متر ازسطح دریا) ازسایر نقاط اطراف شیب ملایم دشتها وارتفاعات شهرقم واراضی شمالی دشت مذکور به طرف دشت می باشد همچنین دریاچه نمک و کویر مسیله مصب دو رودخانه مهم مرکزی ایران یعنی رودخانه قمرود ( اناربار) ورودخانه قره چای می باشد.درروزگار نه چندان دور حدود 50 سال پیش دشت مذکور دارای یکی ازبهترین مراتع استپی ودشتی بوده به گونه ای که محل چرای اسبهای دولتی درآن زمان بوده ونیز رمه های بزرگ گوسفند وشتر دردشت مذکور به چرا پرداخته اند علاوه برمراتع خوب درسالهای گذشته دشت مسیله یکی ازبزرگترین تولید کنندگان غلات (گندم ، جو و...) دربخش مرکزی ایران بوده است.

ازنظر زیستگاهی دشت مسیله ازقدیم الایام زیستگاه آهو وجبیر وگوره خر آسیایی وایرانی بوده است اما درحال حاضر به علت شکار بی رویه ازبین رفتن زیستگاه ها ، تعداد اینگونه حیوانات بسیار کم ونادر است اما قابلیت زیستگاهی منطقه جهت حیوانات ذکر شده همچنان به قوت خود باقی است. منطقه کویر مسیله می تواند زیستگاه مناسبی برای هوبره که ازپرندگان حمایت شده وکمیاب است (خصوصا" درفصل زمستان) باشد ودرفصل پائیز وزمستان درآبگیرهای دشت انواع پرندگان مهاجر ازقبیل انواع مرغابی وحشی ، اردک ، غاز، فلامینگو ، بازهای شکاری وباقرقره و... دیده می شود درسال گذشته یک گله هفت تایی گورخر ایرانی درکنار دریاچه حوض سلطان مشاهده شده است. وهمچنین مار، روباه وخرگوش نیز درمنطقه وجود دارد. مسیله وکویر قم دوزیسگاه استان وبخشی ازپارک ملی کویر است که مورد حفاظت قرار می گیرد وجود گونه های نادر جانوری نظیر هوبره ، آهو، امکان زیست جانوری مانند یوزپلنگ به اهمیت حفاظت وحراست این منطقه می افزاید افزون براینکه زیستگاههای زیبای موجود دراستان وجود سگ آبی ، انواع پرندگان ومهاجرت انواع غازها، اردکها وپرندگان به اطراف دریاچه حوض سلطان ودریاچه نمک وآشیانه سازی دراطراف مسیل رود قم درنمای زیست بومهای استان بسیار موثر است.

نقاط دیدنی کویر مسیله  آفتاب

راههاى ارتباطى تهران به قم: راه شوسهٔ کنونى تهران - قم در سال ۱۸۸۳ میلادى توسط اتابک ساخته شد و انگیزهٔ پىریزى آن پیدایش دریاچهٔ حوض سلطان بود. در مسیر این راه ارتباطى، پلهاى تاریخى و کاروانسراهایى قرار داشت که به مرور زمان یا تخریب شد یا به کلى از میان رفتند. از قمرود به سوى شمال شرقى و به موازات درهٔ قمرود، «پل دلاک» قرار داشت که پس از اتصال قمرود به قرهچاى ایجاد شد و منزل اول نیز به نام پلدلاک بود. این پل ۱۶ دهنه داشت که چند دهنه آن ویران شده است. بناى پل از آجر و مربوط به دورهٔ صفویه است و براى برقرارى ارتباط میان قم و مشهد ساخته شده بود. یک راه قدیمى از پل دلاک به طور مستقیم از حاشیهٔ غربى مسیله به سوى ورامین و گرمسار مىرود. نام پل برگرفته از اسم یکى از شخصیتهاى دورهٔ صفوى است. در شمال این پل، دو ساختمان ویرانه قرار دارد که سابقاً اقامتگاه کاروانها بود، اوّلى از خشت و گل و شبیه به کاروانسراست و دومى از آجر بنا شده و مانند قلعه است. از پل دلاک به سمت شمال، یک راه ارتباطى از بلندىهاى باقرآباد مىگذشت و با عبور از میان چال سلطان، به منزل دوم که کاروانسراى حوض نام داشت مىرسید. کاروانسراى حوض، قلعه اى محکم دارد و از آجر بنا شده و در زمان گذشته چند رشته قنات و آب انبار بزرگ آن را پر مىکرد. کاروانسراى حوض چندین بار تعمیر شده و هم اینک مسکونى است.

کاروانسراى دیر

در مسیر راه تهران به قم، پس از حسن آباد، راهى به سمت چپ جدا مىشود که به بند علىخان و ورامین مىرود. این راه در جهت شمال غربى به جنوب شرقى و در شمال رودشور قرار دارد.

۱۲ کیلومتر پیش از بند علىخان راهى دیگر از جنوب به شمال آن را قطع مىکند. اگر راه را به سوى جنوب دنبال کنیم به کاروانسراى دیر مىرسیم و امتداد آن به طرف شمال از طریق دولتآباد به ورامین مى رسد؛ این همان راه قدیمى ساسانى است که اصفهان را به رى وصل مىکرد.

کاروانسراى کنونى دیر روى ویرانه هاى دیرالجص یا دیر گجین یا دیر کردشیر که در تاریخ معروف است، ساخته شده است، ظاهر ساختمان قدیمى به نظر نمىرسد. در کناره هاى دروازه ورودى کاروانسرا، دو برج دو طبقه قرار دارد. داخل این بنا، حیاطى بزرگ است با اتاقهاى کوچک که یک در دارد و بدون پنجره است؛ اتاقها روى سکویى قرار دارند، جرزهاى آن آجرى و سقف آنها ضربى است. وسط بدنه ها در سه سمت حیاط ایوانهایى بزرگ شبیه ایوانهاى داخل مسجد قرار دارد که معلوم نیست به چه منظور ساخته شده اند.

کاروانسراى حوض

این کاروانسرا از اقامتگاههاى بین راهى مسیر تهران - قم محسوب مىشد که علاوه بر کاروانسرا، قلعهٔ محکمى نیز در آنجا قرار داشت. در شمال کاروانسرا، بقایاى قلعه دیگرى که از گل ساخته شده است، وجود دارد.

مجموعهٔ کاروانسرا، قلعهٔ اربابى و قلعهٔ روستایى به نام حوض، درگذشته به دلیل آمد و شد زیاد بین تهران - قم و اصفهان از رونق بسیار برخوردار بود. امروزه کاروانسرا و قلعهٔ حوض به علت اینکه در محل خروج از مسیر راه اصلى قرار دارد، کارکرد سابق خود را از دست داده است.

کاروانسراى پل دلاک

این کاروانسرا نزدیک پلى که روى رودخانه قره چاى در محل اتصال آن به قمرود ساخته شده است قرار دارد، از جندق به سوى شمال در ۳۵ کیلومترى منطقه، نخستین کاروانسرا دیده مىشود که خرابه هاى آب انبار آن هنوز باقى است.

راههاى قدیمى و پلها

راهها و پلهاى قدیمى این منطقه، عموماً از سه دورهٔ تاریخى بر جاى مانده اند. هر چند که بیشتر این راهها در دوره هاى بعدى روى همان مسیرهاى قبلى بازسازى و مرمت شدهاند، اما هنوز شواهد و نشانه هاى بارز این راهها بر جاى مانده است.

قدیمىترین نشانه هاى برجاى مانده از راههاى گذشته، راهها و پلهاى متعلق به دورهٔ ساسانى است. اینها، راههایى بودهاند که اصفهان را به رى وصل مىکردند.

از بقایاى راه ساسانى بر جاى مانده در این ناحیه، راهى است که از جنوب حوض سلطان - بین دلاک و محمدآباد کاج - مىگذشته است. این راه، با پلى که روى رودخانهٔ مسیله در دورهٔ ساسانى ساخته شده بود، از راههاى مهم ارتباطى میان رى و اصفهان محسوب مىشد. بقایاى پل مزبور که به پل شکسته معروف است در نزدیکى روستاى کاج هنوز باقى است. ادامه این راه در شمال، از سنگ ساخته شده و به نام سد معروف است و از زمینهاى اطراف، دو تا سه متر بلندتر است و ظاهراً سنگفرش بوده است.

پل دلاک نیز که روى رودخانه قره چاى بنا شده، داراى ۱۶ دهانه است و بقایاى آن هنوز در این محل پابرجاست. بناى این پل را به دورهٔ صفوى نسبت مىدهند که گویا عمدتاً براى برقرارى ارتباط میان قم و مشهد ساخته شد.

یک راه قدیمى دیگر که در شمال سیاه کوه هنوز نشانه هاى آن بر جا است، سنگفرشى گسترده است به عرض ۶ تا ۱۰ متر که در زمان خود، از خطوط ارتباطى مهم میان اصفهان و سواحل دریاى مازندران بوده است و آن را به دورهٔ صفوى یا اوایل قاجار نسبت مىدهند.

دریاچه نمک حوض سلطان

دریاچه نمک حوض سلطان در 40 کیلومتری شمال شهرستان قم و 85 کیلومتری جنوب تهران و در حاشیه بزرگراه تهران قم قرار دارد .این دریاچه که به دریاچه ساوه قم ودریاچه شاهی هم معروف است به مساحت تقریبی 240 کیلومتر مربع درشمال شرق شهرستان قم واقع شده است ورشته کوههای البرز درشمال ان قرار دارد وسعت وشکل دریاچه متناسب باورود آب ومیزان بارندگی آن درفصول مختلف سال متفاوت است . درمواقع بارندگی وذوب برف های ارتفاعات اطراف چون برمیزان آب ورودی افزوده می شود ، وسعت آن زیاد ودرغیرازاین ایام وسعت آن کاهش می یابد . بدین ترتیب سطح آب دریاچه پیوسته درنوسان است.

درموقع پرآبی سطح دریاچه گسترش می یابد وآب آن اراضی پست وشوره زار باتلاقی پیرامون را می پوشاند ودریاچه بزرگی به طول 18 وعرض 16 کیلومتر تشکیل می دهد که به نام دریاچه حوض سلطان یا کویرنمک مشهور است. رودهای متعددی به این دریاچه وارد می شوند که عموما" از اراضی شوره زار ونمکی اطراف عبور می کنند.

حوض سلطان در سال 1883 میلادی و بر اثر ساخت جاده شوسه تهران قم تشکیل شد

راههای ورود به منطقه : در 35 کیلومتری مسیر قم-تهران جاده خاکی وجود دارد که به دریاچه میرسد . درون دریاچه نیز جاده خاکریزی هست که برای جلوگیری از فرو رفتن خودروها در باتلاق و بهره برداری از نمک دریاچه مورد استفاده قرار می گیرد .

سد کبار

آدرس:     25 کیلومتری جنوب قم

بنای سد کبار به قرن های هفتم و هشتم هجری قمری و دوره ایلخانی نسبت داده می شود. این سد در25 کیلومتری جنوب قم، بر روی رودخانه کبار قرار گرفته است.

سد کبار از نمونه های جالب توجه سدهای قوسی است که درازای تاج آن به 55 متر و ارتفاع آن از کف رودخانه به 24 متر می رسد. ضخامت دیواره سد در پایین 10 و در بالا حدود 6 متر و مصالح مورد استفاده در آن سنگ های تراشیده، لاشه سنگ و ملات ساروج است. این سد دارای یک برج آب گیر است که آب از طریق آن به قسمت زیر آن منتقل می شود.

ابهررود

رود شور یا ابهررود از کوه های سلطانیه قزوین سرچشمه گرفته و از به هم پیوستن دو رودخانه خزررود و ابهررود و برخی از رودهای کوچک فرعی دیگر تشکیل می شود

و با جهت کلی شمال باختری به جنوب خاوری از 6 کیلومتری جنوب باختری حسن آباد (مرکز بخش فشاپویه) گذشته و بر شورهزار خاور حوضی سلطان جذب می گردد و پس از آبیاری ابهر، قزوین، ساوجبلاغ و تهران به رودخانه کرج می پیوندد. این رودخانه به دلیل داشتن نمک در پایین دست، برای کشاورزی مناسب نیست ولی شاخه هایی از آن از امکانات گردشگاهی برخوردار است.

غارکهک

آدرس:     30 کیلومتری جنوب قم

غار کهک که از آثار طبیعی و باستانی استان قم محسوب می شود، یکی از زیباترین غارهای این استان است.

این غار در30 کیلومتری جنوب قم واقع شده و شگفتی های خاصی از زیبایی های طبیعی و تاریخی منطقه را به نمایش گذاشته است.

مسجد جامع

در گوشه ای از شهر مقدس قم در لا به لای کوچه های تنگ و باریک جنوب قم که قبلا مرکز این شهر بوده است, از دور گنبد آجری عظیم توجه انسان را به خود جلب می کند که نمایان گر مسجدی با عظمت و قدیمی است.

مسجد جامع عتیق و تاریخی قم مجموعه ای از بناهای چند عصر و دوره بوده و دارای مقصوره و گنبدی باستانی و ایوانی قدیمی با دو گوشواره و سه شبستان و زیرزمین و ایوان و صحن و سردر ورودی است. این مسجد به بیان مرحوم صنیع الدوله در کتاب مرات البلدان در نیمه دوم قرن سوم ساخته شده است. مسجد جامع قم از بناهای قدیمی شهراست که بانی آن معلوم نیست اما در کتاب گنجینه آثار قم آمده است که بانی این مسجد و مدرسه روبه روی آن که جانی خان نام دارد سلطان جانی خان پادشاه تا تار ترکستان است و تاریخ بنای آن هم سال 755 بوده است.

مسجد اعظم

مسجد اعظم در جبهه غربی آستانه مقدس حضرت معصومه (س) به سعی و اهتمام آیت الله بروجردی در سال 1374 هجری قمری توسط استاد حسین بن محمد معمار معروف به لرزاده بنا شده است.

این مسجد که به جهت عظمت و بزرگی، مسجد اعظم نام گرفته، در زمره مساجد سه ایوانی بوده و شبستان گنبددار آن که سراسر مزین به کاشی های معرق است, درضلع جنوبی صحن واقع شده و از طریق مسیرهای جانبی به دو شبستان ستون دار شرق و غرب مرتبط است.

آرامگاه علی بن بابویه قمی

آدرس:     خیابان ارم

گنبد ابوالحسن علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی، پدر شیخ صدوق در کنار خاوری قبرستان قدیمی بابلان و هم اکنون در خاور خیابان ارم و در مقابل مقابر الشیوخ (شیخان) واقع شده است.

دارای قبه، بقعه، ایوان و صحنی مشتمل بر سه حجره است. برفراز بقعه، گنبدی از آثار صفویه قرار دارد که بیش تر از نیم قرن قبل تجدید بنا شده و با کاشی های دوالی فیروزه فامی آراسته شده است. در مواضع مختلف آن با کاشی های الوانی به خط بنایی در بالا نام جلاله و در وسط، نام محمد و در پایین نام علی نوشته شده است.

ایوان مهدعلیا صفوی

ایوان مهدعلیا صفوی از آثار مهد علیا همسر یا مادر سلیمان صفوی است که در سال 1129 بنا شده است.

این ایوان به دهانه 11 و درازا 12 و ارتفاع 14 متر با جلا و جرزهای آجری و محرابی زیبا آراسته به گچ بری و کتیبه ای کمربندی و پوشش رسمی بندی در سه قسمت با 9 غرفه با چندین درگاه از طرفین به دو شبستان خاوری و باختری مرتبط است. این ایوان زیبا به لحاظ قدمت ومعماری از ارزش های جهانگردی برخوردار است.

مسجد پنجه علی

بنای مسجد پنجه علی در محله ای به همین نام (منشعب از تکیه چهار مردان) واقع شده و به جهت وجود قطعه سنگی که تصویر دستی برآن حک شده، به این نام خوانده شده است.

با توجه به قطعات کتیبه های موجود؛ بنای آن تجدید و کتیبه هایی نیز برآن اضافه شده است. درجدار باختری فضای گنبددار مسجد، طاقچه ای وجود دارد که با کاشی های رنگی ساخته شده و در وسط آن، قطعه سنگ خاکستری با نقش فرو رفته دست انسان قرار گرفته است.

مسجد فیض

آدرس:     میدان کهنه

بنای مسجد فیض در گوشه شمال خاوری میدان کهنه و در محوطه ای به درازا و پهنای 21×21 متر مرکب از ده چشمه طاق بر فراز چهار ستون سنگی مضلع ساخته شده و بعدها گسترش پیدا کرده است.

بخش باختری مسجد؛ متصل به مناره قدیمی به ارتفاع 25 متر و قطر 3/5 متر است که در سال 1191 هجری قمری بازسازی شده است. به نوشته فیض این همان مناره ای است که به سال 291 هجری قمری در دوره حکومت یحیی بن اسحاق ساخته شده است. با توجه به مدارک و اسناد موجود ظاهرا این منار در دوره تیموری وجود داشته است.

آرامگاه محمد شاه

آرامگاه محمدشاه قاجار در ضلع باختری صحن عتیق، در ورودی مسجد بالاسر واقع شده است.

تزیینات داخلی این گنبد مجموعه ای از گچ بری و آیینه کاری است. لوح مرمر مرقد از نظر حجاری نفیس می باشد.

آرامگاه فتحعلی شاه

فتحعلی شاه یکی از شاهان دوره قاجار است که پس از آقامحمد خان، شاه ایران شد.

وی در زمان حیات خود در قسمت شمالی صحن عتیق مقبره ای را تزیین نمود که هم اکنون در همان جا به خاک سپرده شده است. این مقبره در اصل از آثار بیگم صفوی است و قاعده گنبد مقبره، هشت ضلعی نامنظم است. در سال 1280 هجری قمری در دوره ناصرالدین شاه، تزیینات آیینه کاری آن به گچ بری تبدیل شده است. ازاره آن از سنگ مرمر بوده و لوحه مرمر با زمینه طلاکوب که تاریخچه زندگی فتحعلی شاه بر آن نوشته شده، بر روی سپر صفه نصب شده است.

مقبره خدیجه خاتون

آدرس:     سر راه قم به سراچه

مقبره خدیجه خاتون از بناهای قرن هفتم و هشتم هجری قمری است. این بنا بر سر راه قم به سراچه، در یک کیلومتری شرق امام زاده طیب و طاهر واقع شده است.

بقعه، بنایی هشت ضلعی از داخل و خارج است که در هر ضلع، صفه ای محرابی با دهانه یک متر و ارتفاع سه متر ساخته شده است. تمام دیوار بقعه سفیدکاری و خالی از تزیینات هنری کاشی و گچ بری می باشد. در این بقعه، از آثار قدیم سه قطعه لوح کاشی روی مرقد باقی مانده که به نظر می رسد به قرن هفتم و هشتم هجری قمری تعلق داشته باشند. گفته می شود که در این بقعه، دو مرد و پنج زن از نوادگان امام کاظم (ع) مدفون هستند.

آرامگاه مستوفی

آرامگاه مستوفی که در ضلع شمال خاوری صحن عتیق قرار گرفته، به پدر یکی از رجال مشهور عهد قاجار(مستوفی الممالک) تعلق دارد.

ساخت اصل بنای آرامگاه، به شاه بیگم صفوی منسوب است که در سال 1345 هجری قمری از طرف فتحعلی شاه قاجار تعمیر و ایوان آن نیز تزیین شده است. گچ بری این آرامگاه به صورتی بسیار نفیس انجام گرفته است

تیمچه بزرگ

تیمچه بزرگ قم (بازار) یکی از بناهای تاریخی و زیبای قم به شمار می آید که در نزدیکی مجموعه آرامگاهی حضرت معصومه (س) واقع شده است.

معماری این بنا در دوره قاجاریه و توسط استاد حسن قمی( هنرمند و معمار مشهورآن دوره) صورت گرفته است. بنای تیمچه بزرگ قم از دو طبقه با پوشش طاق و گنبد تشکیل شده است که طبقه پایینی دارای 20 حجره و طبقه بالایی آن دارای12 غرفه با ارسی های زیبا است. زوایای بالای حجره ها وپاطاق پوشش چشمه شمالی بنای تیمچه مقرنس گچی دارد. وجه تسمیه این بنا به « بزرگ » به جهت دو تیمچه کوچک تر قم بوده که در جریان تعریض خیابان از بین رفته اند.

مقبره شاه زاده ناصر

آدرس:     خیابان آذر

مقبره شاه زاده ناصر از آثار قرن دوازدهم یا اواخر دوره صفویه است وهم زمان با ایوان مسجد امام بنا شده است.

این بقعه در خیابان آذر رو به روی در ورودی مسجد امام واقع شده است و درگذشته نیز به نام بقعه احمد بن اسحق نامیده می شد و به استناد همین تسمیه، احتمال دارد که احمد بن اسحق موسوی در این بقعه مدفون شده باشد چرا که احمد بن اسحق اشعری در سر پل ذهاب مدفون است.

دلیل انتساب این بقعه به نام احمد بن اسحق اشعری در بین مردم آن بود که وی مسجدی را به امر حضرت امام حسن عسگری بنا نمود و پس از ساخت مسجد امام حسن عسگری این بقعه را جهت مدفن خویش بنا نهاد ولی هنگام مراجعت از سامرا در سرپل ذهاب وفات یافت و در همان جا دفن شد و چون این بقعه بدون استفاده در حال خراب شدن بود، لذا درآن مدرسه ای بنا شد و این بقعه نیز جزو حجره های این مدرسه درآمد.

باغ گنبد سبز

آدرس:     خیابان چهار مردان

در انتهای خیابان چهار مردان قم، جنب گلزار شهدا و در بخش خاوری شهر، درون

 

قلعه های قدیمی استان قم

قلعه سام آباد :

این قلعه 76 متر طول و عرض دارد  و در چند کیلومتری روستای قمرود واقع شده است. آثار این قلعه هنوز پای برجاست.

قلعه قرمز:

این قلعه دارای 115 متر طول و 112 متر عرض می باشد.  در شمال کاروانسرای حوض سلطان، به وسیله خشت و با اهداف نظامی ساخته شده است.

قلعه قمرود:

قمرود دارای دو قلعه می باشد که یکی از آن ها قدیمی و مربوط به دوران صفوی و دیگری جدید بوده و به دست مهندس الممالک ساخته شده است.

قلعه گلى:

این قلعه در شمال شرقی روستای محمد آباد کاج و در کنار قلعه سنگی محمد آباد دیده می شود . آثار این قلعه، حکایت از آن دارد که این بنا پیش از اسلام نیز وجود داشته است.

از دیگر قلعه های بازمانده استان قم، می توان به موارد زیر اشاره کرد:

قعله زار بلاغ : درگردنه علی آباد

قعله طغرود: در روستای طغرود

قلعه جمکران : در روستای جمکران

قلعه جک : در روستای نویس

قلعه سیرو : در بخش کهک

قلعه قنبر علی : در شرق روستای قمرود

قلعه وتوس کهندان: در بخش خلجستان

شیرین قلعه : در جنوب شرقی قمرود

قلعه ملک آباد :در شرق روستای قمرود

قیز قلعه سی جمکران : در جمکران

وشنوه در 60 کیلومتری قم و در کوهستان اردهال واقع شده است. این غار از جذابیت های جهانگردی جالب توجهی برخوردار است.

در کوهستان اردهال چهار غار یا چاله شناخته شده است که در داخل یکی از آن ها منبع عظیمی از آب وجود دارد. این آب از شکاف های کوه سرازیر می شود و جا به جا نیز به صورت چشمه فوران می کند.

 

مشخصات جغرافیایی قم

استان قم با دربرگرفتن كم تر از یك درصد از مساحت كل كشور؛ عنوان كوچك ترین استان ایران را دارد كه در سال 1373 از استان مركزی جدا و یک استان مستقل به مركزیت شهر قم شد. قم در قلمرو كویر مركزی ایران واقع شده است و از نظر جغرافیایی بین 50 درجه و 6 دقیقه تا 51 درجه و 58 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 9 دقیقه تا 34 درجه و 11 دقیقه پهنای شمالی واقع شده است. استان قم؛ از طرف شمال به استان تهران، از خاور به استان سمنان, از جنوب به استان اصفهان و از طرف جنوب باختری تا شمال باختری به استان مركزی محدود می شود. بر اساس آخرین تقسیمات كشوری در سال 1375، این استان دارای یک شهرستان و یک شهر بوده است. ارتفاع مركز شهرستان از سطح دریا 928 متر و ارتفاع بلندترین نقطه استان؛ در مناطق كوهستانى،3330 متر ارتفاع و پست ترین نقطه آن در حاشیه دریاچه نمک قم حدود 700 متر است.

استان قم از شمال به استان های تهران و مركزی، از جنوب به استان های مركزی و اصفهان و از باختر به استان مركزی محدود است. استان قم به دلیل ارتفاع اندک، بارش ناچیز، اقلیم نامساعد و زمین های شور، بخشی از كویر مركزی ایران به شمار می رود و از نظر استفاده از زمین مطلوبیت چندانی ندارد. میزان درجه حرارت در ماه های یادشده؛ بین 20 تا 25 درجه سانتیگراد است. با توجه به دما و آب و هوای این استان ماه های اردیبهشت، خرداد، شهریور و مهر، مناسب ترین زمان برای سفر به استان قم است. راه های مهم شهرستان قم عبارتند از: 1- اتوبان قم – تهران به درازای 145 كیلومتر2- راه اصلی قم – تهران به سوی شمال 3- راه قم – كاشان به درازای 103 كیلومتر4- راه اصلی قم – سلفچگان به سوی جنوب باختری به درازای 40 كیلومتر 5- راه فرعی جنوب باختری به درازای 52 كیلومتر تا روستای نیزار قم – دلیجان – اصفهان.

طبق سرشماری عمومی نفوس و مسكن در سال 1375، جمعیت استان قم در برابر 852946 نفر بوده است. از این تعداد 16/ 91 درصد در نقاط شهری و 82/8 درصد در نقاط روستایی سكونت داشته و بقیه غیر ساكنان بوده اند.

 

رودخانه ها ودریاچه های استان قم

رودخانه ابهر رود : رود شور یا ابهررود از كوه های سلطانیه قزوین سرچشمه گرفته و از به هم پیوستن دو رودخانه خزر رود و ابهر رود و برخی از رودهای كوچک فرعی دیگر تشكیل می شود و با جهت كلی شمال باختری به جنوب خاوری از شش كیلومتری جنوب باختری حسن آباد (مركز بخش فشاپویه) گذشته و بر شورهزار خاور حوضی سلطان جذب می گردد و پس از آبیاری ابهر ، قزوین ، ساوجبلاغ و تهران به رودخانه كرج می پیوندد . این رودخانه به دلیل داشتن نمک در پایین دست ، برای كشاورزی مناسب نیست ولی شاخه هایی از آن از امکانات گردشگاهی برخوردار است .

رودخانه قم رود : این رودخانه كه به نام های گل افشان ، اناربار ، لهل رود و لعل بار نیز معروف است ، از زردكوه بختیاری سرچشمه می گیرد و پس از طی 288 كیلومتر به دریاچه نمک می ریزد . این رودخانه در ابتدا به نام دربند معروف بود و در محل اخته خون در جنوب باختری گلپایگان سدی بر روی آن احداث شده است . قم رود در محدوده شهرستان های گلپایگان ، خمین ، محلات ، دلیجان و قم جاری است و اراضی این نواحی را آبیاری می كند .

رودخانه قره چای : رودخانه قره چای از سراب های هفت عمارت ، باغ جم ، عباس آباد و پنجه علی در منطقه سربند اراک سرچسمه می گیرد . این رود بعد از مشروب كردن دهستان شراء از استان همدان ، وارد شهرستان اراک می شود . قره چای پس از آبیاری نمودن اراضی كشاورزی شهرستان اراک ، در مسیر خاوری– باختری وارد شهرستان تفرش می شود و پس از دریافت آب رودخانه های گدذار و هزلفان و با عبور از جنوب ساوه ، درناحیه ای به نام پل دلاک به قم رود پیوسته و به دریاچه قم می ریزد .

رودخانه دره باغ : دره باغ رودخانه ای فصلی به طول 45 كیلومتر است که در دهستان كهک ، شهرستان قم جریان دارد . سرچشمه این رودخانه دامنه شمالی كوه های پلنگابی و قلیق، 45 كیلومتری جنوب قم می باشد . این رودخانه در طول مسیر از روستاهای مسیر كرمیگان ، بیرهند ، ابرجس ، كهک ، سیرو و ورجان عبور می کند و رودخانه فردو به آن می ریزد . رود دره باغ از ریزابه های قم رود و حوزه آن دریاچه نمک قم است . شیب متوسط این رود 5/3 درصد و مسیر كلی آن شمالی است .

رودخانه شورفشاپویه : رود شور فشاپویه رودخانه ای دایمی است که 420 كیلومتر طول دارد . این رود در شهرستان های قم ، تهران ، ساوه ، كرج ، قزوین و خدابنده لو جریان داشته و از دامنه باختری كوه قره داغ واقع در دهستان سجاس رود ، در 30 كیلومتری شمال خاوری قیدار سرچشمه می گیرد و به نام خر رود از دهستان سجاس رود عبور کرده و به دهستان حومه از شهرستان قیدار (خدابنده) وارد می شود و ضمن آمیختن با ریزابه های بسیار از10 كیلومتری خاور شهر قیدار عبور می كند و به نام چای خر رود به دهستان خرقان باختری از شهرستان قزوین وارد می گردد . در این دهستان با رودخانه شور خرقان مخلوط می شود و پس از قطع راه اتومبیل رو قزوین ـ همدان وارد دهستان خرقان خاوری می گردد و با رودخانههای آوج و كلنجین در هم می آمیزد و به سوی شمال خاوری جریان می یابد. پس از عبور از روستای سكزناب از دره خاوری كوه قره قرقان عبور می كند و به دهستان افشاریه وارد می شود . در این دهستان نخست با رودخانه اورونگاش مخلوط می شود و سپس به صورت خشكرودی به دهستان رامند جنوبی و سپس به دهستان دشت آبی وارد می گردد و پس از آمیختن با ابهر رود به رود شورفشاپویه تغییر نام می دهد . در این جا به سوی جنوب متوجه می شود و از باختر روستای قشلاق حسین خانی می گذرد و پس از طی حدود هشت كیلومتر به خاور منحرف می گردد و از میان شوره زار دامنه جنوبی ارتفاعات حلقه ور عبور می كند و پس از گذشتن از دامنه خاوری كوه كردها به دهستان زرند از شهرستان ساوه داخل می گردد و به سوی جنوب خاوری خط آهن تهران – قم ، همچنین راه اتومبیل رو تهران ـ ساوه را قطع می كند و به دهستان فشاپویه از شهرستان تهران وارد می گردد . در این دهستان نخست با قشلاق هفت تپه با رودخانه سرود مخلوط می شود و سپس به موازات رودخانه كرج و به فاصله متوسط 10 كیلومتر به سوی جنوب خاوری روان می گردد و با طی یک قوس بزرگ راستگرد از دهستان فشاپویه خارج و به دهستان قمرود از شهرستان قم وارد می شود و سرانجام در 75 كیلومتری خاور قم به دریاچه نمک می ریزد . شیب متوسط این رود 4/0 درصد و مسیر كلی آن جنوب خاوری است .

رودخانه زواریان : زواریان رودخانه ای فصلی است که در دهستان راهجرد خاوری ، شهرستان قم جریان دارد . این رود از دامنه خاوری كوه خستک ،51 كیلومتری جنوب باختری قم سرچشمه می گیرد . این رودخانه پس از سیراب ساختن روستاهای زواریان ، سلفچكان ، عنایت بیگ ،حسین آباد به طرف جنوب منحرف می گردد و با دو پیچ نسبتاً بزرگ در دو كیلومتری شمال روستای بخشایش به تلخه رود می ریزد .

رودخانه سولقان : رودخانه فصلی سولقان در شهرستان های تفرش و قم ، استان های مركزی و قم جریان دارد . این رودخانه از ارتفاعات 19 كیلومتری خاور تفرش طی ریزابههای متعدد سرچشمه گرفته و ضمن عبور از دهستان قاهان با رودخانه وزوا مخلوط می شود و پس از ورود به شهرستان قم در حدود روستای آوه محو و ناپدید می شود . مازاد آب این رودخانه در فصل های پر باران به قره سو می ریزد .

رودخانه شورراهجرد : رودخانه شورراهجرد یک رودخانه فصلی به طول 28 كیلومتر است که در دهستان راهجرد خاوری ، شهرستان قم جریان دارد . این رود از دامنه كوه خستک 48 كیلومتری جنوب باختری قم سرچشمه می گیرد . شورراهجرد از ریزابه های قره سو و حوزه آن دریاچه نمک قم است .شیب متوسط این رود 6/1درصد و مسیر كلی آن خاوری است .

رودخانه شورقم رود : رودخانه شور قم رود رودی فصلی با طول 15 كیلومتر است . این رود در دهستان قمرود ، شهرستان قم جریان دارد و از 16 كیلومتری شمال باختری قم سرچشمه می گیرد . شور قم رود از ریزابه های رودخانه لک شور و حوزه آن دریاچه نمک قم است . شیب متوسط این رود یک درصد و مسیر كلی آن شمال خاوری است .

رودخانه سیاه آب آدران : رودخانه سیاه آب آدران شاخهای از رودخانه كرج است . این رودخانه در شهرستان های كرج ،تهران و قم ، استان های تهران و قم جریان دارد .

رودخانه چای خر رود : این رودخانه شاخهای از رودخانه شور فشاپویه است که در شهرستان های قم ، تهران ،ساوه ، كرج و قزوین جریان دارد.

رودخانه شاه چای : رودخانه شاه چای شاخهای از رودخانه كرج است که در شهرستان های كرج ، تهران ، قم و در استان های تهران و قم جریان دارد

 

دریاچه وسد های استان قم

دریاچه نمک : این دریاچه که در واقع بخشی از کویر نمک ایران است ، در شرق قم قرار دارد . دریاچه نمک تنها در فصل زمستان دارای آب است و در فصل تابستان به جای آب، ورقه های نمک در آن جلب نظر می کند . شکل هندسی نمک های پف کرده در این دریاچه به خصوص به هنگام طلوع و غروب خورشید ، مناظر دیدنی و زیبایی را برای بازدیدکنندگان به تصویر می کشد .

دریاچه حوض سلطان : این دریاچه با مساحتی حدود 330 کیلومتر مربع ، در حاشیه بزرگراه قم- تهران و شمال استان قم قرار دارد . دریاچه حوض سلطان با مناظر گوناگون و دیدنی خاص خود در فصلهای مختلف و در ساعات روز ، مناظر بدیعی را به نمایش می گذارد . دریاچه حوض سلطان شامل دو چاله جدا از هم به نام "حوض سلطان" و "حوض مرده" است که آن دو را بیشتر حوض سلطان می نامند . آبهایی که به این دریاچه می ریزد دایمی نیست و به علت عبور از طبقات نمکی ، بی نهایت شور است . این دریاچه بعد از اسلام تا حدود قرن 19 میلادی دوره های خشک و مرطوب فراوان را گذرانده و با توجه به تغییرات مجرای رود مسیله یا رود شور ، به صورت دریاچه و باتلاق و کویر درآمده است . از زمان صوفیه به بعد به سبب بنای سدی در بالای پل دلاک ، که آب رود قره چای را به دریاچه نمک هدایت می کرد ، ارتباط بین دریاچه حوض سلطان و دریاچه نمک قطع یا ضعیف شده است . در سال 1262 ه.ق دو نیمه دریاچه حوض سلطان به هم متصل و دریاچه بزرگی را تشکیل داد .

سد پانزده خرداد : سد پانزده خرداد در مسیر جاده قم – دلیجان واقع شده و در سال 1373 افتتاح شد .

سد سنجگان : بر روی رود سلفچگان از شعبات قمرود در استان احداث شده است .

سد کبار : این بنا در 25 كیلومتری جنوب قم ، بر روی رودخانه كبار قرار گرفته و ظاهراً از آثار دوره ایلخانی (قرن 7و8 هـ .ق) است كه در دوره های بعد ، از جمله در دوره اخیر تعمیر و باز سازی شده است . علی رغم نوشته بیشتر محققان داخلی ،" والفرام كلایس" سد كبار را ، با اطمینان ، از آثار دوره صفوی می داند . سد كبار از نمونه های جالب توجه سدهای قوسی است كه طول تاج آن به 55 متر وارتفاع آن از كف رودخانه به 24 متر می رسد . ضخامت دیواره سد در پایین10 و در بالا حدود شش متر و مصالح مورد استفاده در آن سنگ های تراشیده ، لاشه سنگ و ملات ساروج است . سد دارای یك برج آبگیر است كه آب از طریق آن به قسمت زیر آب منتقل می شود . دركنارحفره خروجی آب سد ، كانالی در دامنه صخره ای از كوه – در سطحی بالاتر از بستر رودخانه – كنده اند كه آب را به سطوح مرتفع تری منتقل می كرده است . سد در كوه پی سازی شده و شالوده دیواره در شكاف به وجود آمده ، قرارگرفته كه از آب بندی مناسبی برخوردار است . انتخاب محل مناسب برای برپایی سد و همچنین شكل قوسی آن ، نشان دهنده مهارت و دانش بالای مهندسان سازنده سد است . این مهارت سبب شده كه دیواره سد د ر برابر فشار آب مخزنی به طول و عرض 500 ×1000 متر به خوبی مقاومت كند . امروزه دریاچه این سد تا حدودی با رسوبات انباشته شده ، لیكن با اقدامات سال های اخیر ، از جمله افزایش حدود سه متر بر ارتفاع سد و تقویت دیواره قدیمی ، هنوز این سد مورد استفاده است . تقریباً در سه كیلومتری این سد ، كاروانسرایی وجود دارد كه دارای دو آب انبار است و به نظر می رسد كه آب آنها از این سد تأمین می شده است .

سد مخزنی امامزاده اسماعیل : یکی دیگر از سدهای ارزشمند استان قم ، سد مخزنی امامزاده اسماعیل.

 

کوههای استان قم

در یك تقسیم بندی كلی می توان استان قم را به دو قسمت اصلی تقسیم كرد: نقاط پست شامل دریاچه نمک و دریاچه حوض سلطان كه قسمت های شمال و خاور استان را تحت پوشش قرار می دهد و نقاط کوهستانی كه نواحی جنوب و باختر این استان را شامل می شود.

کوهستان اردهال : كوهستان اردهال كه در حقیقت دنباله شمالی كوهستان كركس محسوب می شود ، در شهرستان های قم، كاشان و محلات واقع شده و قسمت جنوب استان قم را در بر می گیرد . این کوه از سوی خاور به جاده قم – كاشان ، از جنوب به جاده كاشان - وركان، از باختر به جاده اصفهان - قم و از شمال به دامنه های مشرف به شهرستان قم محدود می شود و ناحیه های نیزار ، راونج ، كهک و قنوات را در بر می گیرد .

کوه اسکندر قلندر : این کوه با ارتفاع 2130 متر در محدوده شهرستان قم ، بخش خلجستان ، دهستان قاهان و در 61 کیلومتری شمال باختری مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال باختری - جنوب خاوری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 14 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 49 دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه الوند : این کوه با ارتفاع 2182 متر در شهرستان قم، بخش نوفل لوشاتو، دهستان فردو و در 41 کیلومتری جنوب مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال خاوری - جنوب باختری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 59 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 15 دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه تخت گرشاوه : این کوه با ارتفاع 2045 متر در محدوده شهرستان قم ، بخش خلجستان ، دهستان قاهان و در 47 کیلومتری شمال باختری مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال باختری - جنوب خاوری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 9 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 48 دقیقه پهنای شمالی قرار دارد.

کوه چال : این کوه با ارتفاع 2671 متر در محدوده شهرستان قم ، بخش نوفل لوشاتو ، دهستان فردو و در 42 کیلومتری جنوب مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه باختری - خاوری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 53 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 15 دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه زاقر : این کوه با ارتفاع 2142 متر در محدوده شهرستان قم، بخش نوفل لوشاتو ، دهستان کهک و در 37 کیلومتری جنوب باختری مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال باختری - جنوب خاوری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 50 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 17دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه سخته : این کوه با ارتفاع 2475 متر در محدوده شهرستان قم ، بخش نوفل لوشاتو ، دهستان نیزار و در 57 کیلومتری جنوب باختری مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال خاوری - جنوب باختری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 22 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 20دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه شمشک : این کوه با ارتفاع 2584 متر در محدوده شهرستان قم ، در 55 کیلومتری جنوب باختری مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال خاوری - جنوب باختری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 23 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 19دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه گوجه : این کوه با ارتفاع 3071 متر در محدوده شهرستان قم ، بخش جعفرآباد ، دهستان قاهان و در 70 کیلومتری باختر مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال خاوری - جنوب باختری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 6 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 39دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه ماهو : این کوه با ارتفاع 2970 متر در محدوده شهرستان قم ، بخش نوفل لوشاتو ، دهستان نیزار و در 42 کیلومتری جنوب باختری مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال باختری - جنوب خاوری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 47 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 15دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه پلنگابی : كوه پلنگابی (پلنگ آبی) که 3154 متر ارتفاع دارد ، در 48 كیلومتری جنوب باختری قم و در 8 كیلومتری جنوب باختری روستای كرمجگان واقع شده است . این كوه از شمال به مامو و از خاور به ارتفاعات غلیق متصل می شود . رودخانه های راونج ، دره باغ و ازنا از این كوه سرچشمه می گیرند .

کوه خستک : كوه خستک در 54 كیلومتری جنوب باختری قم و در جنوب روستای سنجگان قرار گرفته است . این کوه 2777 متر ارتفاع دارد و سرچشمه رودخانه های زواریان و سلماس می باشد . خط آهن قم - اراک از دامنه های خاوری و جنوبی این كوه می گذرد .

کوه سلطان سعد شاه : كوه سلطان سعد شاه که 2930 مترارتفاع دارد ، در 46 كیلومتری جنوب قم و در جنوب روستای خاوه قرار گرفته است . این كوه از جنوب به كوه لارها متصل است و رودخانه های فردو و وشنوه از آن سرچشمه می گیرد .

کوه هلیل : این کوه با ارتفاع 2276 متر در محدوده شهرستان قم ، بخش نوفل لوشاتو ، دهستان کهک و در 35 کیلومتری جنوب باختری مرکز شهرستان قم واقع شده است . جهت کوه شمال باختری - جنوب خاوری بوده و قله آن از نظر جغرافیایی در 50 درجه و 48 دقیقه درازای خاوری و 34 درجه و 20دقیقه پهنای شمالی قرار دارد .

کوه لارها : كوه لارها که3109 متر ارتفاع دارد ، در 51 كیلومتری جنوب قم و در شمال روستای رهق قرار گرفته است . رودخانه وشنوه قسمت عمده ای از آب خود را از این كوه می گیرد . كوه لارها از شمال به كوه سلطان سعدشاه و از جنوب باختری به كوه گرگ متصل می شود .

كوه جهارلی : كوه جهارلی که در بخش شمال خاوری شهرستان قم قرار گرفته از سطح دریا 1094 متر ارتفاع دارد . جهت این كوه از شمال باختر به جنوب خاور می باشد .

كوه مره : كوه مره که در واقع بخشی از مرز مشترک بین این استان با استان تهران است، این کوه در شمال استان قم قرار گرفته است .

 

غارهای استان قم

غار وشنوه : در 60 کیلومتری قم در کوه اردهال چهر غار قرار دارد که در داخل یکی از آن ها منبع عظیمی از آب وجود دارد .

این آب از شکاف کوه سرازیر می شود و به صورت چشمه فوران می کند .

این غار یکی از جاذبه های بسیار دیدنی استان قم به شمار می رود .

غار کهک :

غار کهک در 30 کیلومتری جنوب شهر قم واقع و یکی از آثار طبیعی و باستانی استان قم به شمار می رود .

 

مکان های دیدنی و تاریخی قم

در سطح استان قم؛ دریاچه نمک و دریاچه حوض سلطان از اهمیت توریستی و علمی زیادی برخوردار هستند. به طور کلی استان قم به دلیل قرار گرفتن در مرکز ایران و همسایگی با دشت کویر از جاذبه های توریستی و بیابان گردی بسیار زیادی برخوردار بوده و پارک ملی کویر که آثار فرهنگی و تاریخی متعددی را در خود جای داده و مجموعه با ارزشی از ذخایر گیاهی و جانوری متنوع را دارا است، از جاذبه های مهم طبیعی استان قم به شمار می آید.

در استان قم بیش از 317 مورد تاریخی و مذهبی به ثبت رسیده كه به لحاظ جهانگردی مذهبی دارای پتانسیل و جایگاه ویژه ای است.

آستانه مقدس حضرت معصومه(س) مهم ترین بنای تاریخی – مذهبی استان قم به شمار می آید که در کنار ده ها اثر تاریخی دیگر همواره پذیرای بازدید کنندگان بی شمار این استان می باشد. 

 

صنایع و معادن قم

استان قم با توجه به قرار گرفتن بین دو قطب صنعتی مهم یعنی تهران و اصفهان و نیز امكاناتی كه در سال های اخیر در آن به وجود آمده؛ به محل فعالیت صنعت كاران در رشته های میانی و معدنی تبدیل شده است. پایه و اساس صنعت قم را صنایع كانی غیرفلزی تشكیل می دهند و تولیدات آن ها به اقصی نقاط كشور صادر می شود. در حال حاضر بیش از هزار واحد تولیدی در قم به تولید گچ، آجر، آهک، سنگ و پودر سنگ مشغول هستند و محصولات آن ها علاوه بر تامین نیازهای استان به سایر نقاط به ویژه تهران نیز صادر می شود.

قالی بافی، منبت كاری، سرامیک، آجر پزی و درود گری نیز از مهم ترین صنایع دستی استان قم هستند كه دراین میان منبت كاری و قالی بافی اهمیت ویژه ای دارند.

قالی های طرح قم از ارزش خاصی برخوردار بوده و در بازارهای داخلی و خارجی طرف داران زیادی دارد.

 

وجه تسمیه و پیشینه تاریخی قم

درباره پیشینه قم وتاریخ بنای آن اختلاف نظر وجود دارد. نام قم سه بار در شاهنامه فردوسی آورده شده است. با این وجود، برخی بنای شهر قم را به بعد از اسلام نسبت می دهند. گریشمن مناطقی چون قم، سیلک كاشان، ساوه و اساسا كناره های باختری کویر ایران را از قدیمی ترین مناطق استقرار جمعیت های انسانی و تمدن های اولیه می داند. بر این اساس قدمت قم و نواحی پیرامون آن، به چند هزار سال پیش می رسد. نتایج كاوش های باستان شناختی اخیر در منطقه قم رود نیز این ادعا را تأیید می کند.

قم در سال های 23 یا 24 هـ . ق هم زمان با اصفهان به تصرف اعراب درآمد. اعراب نام شهر را با الهام از نام یکی از روستاهای منطقه «کم» یا «قم» نهادند. ورود اعراب اشعری به قم، مورد استقبال زرتشتیان قرار گرفت. از دلایل این استقبال می توان به هجوم پی در پی جنگل نشینان دیلمی به این نواحی اشاره کرد. اتحاد و پیوند اعراب و زرتشتیان، چندان به درازا نکشیده منجر به درگیری هایی شد که سرانجام به تسلط بیش تر اشعری ها، بر روستاها و مزارع منطقه انجامید. از این پس روستاها و مزارع بیش تری با یک دیگر ادغام شده و فضای شهری قم را به وجود آوردند.

قم در دوره اشعریان پناهگاه نسبتا امنی برای «طالبین» و «علویان» شد. اشعری ها با توجه به گرایش های فکری خود، از ورود علویان حمایت و استقبال كرده موجب توجه و هجرت شان به این شهر شدند. تا پیش از ایجاد اختلاف در بین عرب های اشعری، حکومت آنان بسیار چشمگیر بود. اشعریان آشكارا به نشر گرایش های علوی می پرداختند. از پرداخت خراج سر باز می زدند و حتی فرستاده گان خلفا را نیز به شهر راه نمی دادند.

در قرون اولیه اسلام، علویان و شیعیان با بی رحمانه ترین وضع، تحت تعقیب و آزار حكام اموی و عباسی بودند. تعقیب و آزار خلفا از یک سو و انگیزه تبلیغ گرایش های علوی از سوی دیگر، سبب شد كه آنان به مناطق دور دست سرزمین های اسلامی آن روزگار هجرت كنند. ایران و شهرهای آن ازجمله قم از مناطق مهمی بودند كه علویان پیوسته به سوی آن ها هجرت می كردند. با حضور علویان در قم، این شهر به یک كانون مخالف بغداد تبدیل شد. قیام علیه فرمان دار وقت در زمان هارون، یكی از شورش های معروف در قم بود.

مردم قم بعد از کشته شدن امام هشتم – علی بن موسی الرضا (ع) – چون مامون را قاتل امام خود می دانستند، هنگام بازگشت او از مرو به بغداد، دست به شورش زدند. مامون برای سركوبی شورش قم، علی بن هشام را با لشگر نیرومندی به جانب قم فرستاد تا شورشیان را سركوب و خراجی را كه از سال 204- 211 نپرداخته بودند،دریافت کند. به دستور علی بن هشام تعدادی از سران اشعری و بزرگان شهر اعدام شدند، باروی شهر با خاک یكسان شد و خراج هفت ساله را نیز با ستم و زور از مردم گرفتند. علی بن هشام قبل از بازگشت به بغداد فردی به نام علی بن عیسی طلحی را به حكومت قم گماشت، اما هنوز چند سالی نگذشته بود كه مردم او را با یک شورش دوباره از قم بیرون نمودند. مامون دوباره فردی را مامور سركوبی این شورش و گرفتن مالیات وصول نشده؛ كرد و این بار مامور او با استفاده از آشنایی خود با بزرگان شهر مساله را با روش مسالمت آمیز حل كرد.

با آگاهی از خبر فوت مامون (در سال 216 هـ . ق) مردم قم به مرکز حکومت حاکم وقت حمله کرده و او را از قم بیرون کردند. معتصم که بعد از مامون به خلافت رسیده و در بدو شروع خلافتش با شورش مردم قم مواجه شده بود، فرمانده كل سپاه خود را كه وصیف ترک نام داشت برای سركوبی شورش قم فرستاد و به او دستور داد كه شورشیان را تنبیه كند. در جریان این حمله حصار شهر دوباره منهدم شد و اماكن زیادی از بین رفت. مهاجمین، بسیاری از باغ ها، خانه ها و مزارع را آتش زدند و شهر به تلی از خاكستر تبدیل شد. وصیف ترک بعد از این سركوبی، محمد بن عیسی بادغیسی را از سوی خود به حكومت قم گماشته و خود به بغداد بازگشت. حاکم جدید سیاست نرمش و مدارا را در پیش گرفت. این آرامش تا سال 254 هـ . ق برقرار بود، اما با فوت محمد بن عیسی و روی كار آمدن متوكل عباسی، اوضاع دوباره دگرگون شد. متوكل كه شدیدا موضع ضد علوی داشت, با ناسزاگویی به حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع)، تخریب بقاع متبرک در كربلا و آب بستن بر تربت امام حسین(ع) و سایر شهدای كربلا، به مقدسات شیعیان اهانت كرد. این امر واکنش شدید شیعیان از جمله مردم قم را به دنبال داشت. بالاخره اهالی قم با حمایت از حسین کوکبی خشم و بغض خود را نسبت به خلفا نشان دادند و او را یاری كردند تا دولت علوی را در محدوده طالقان، قزوین، زنجان و ابهر تشكیل دهد. به این ترتیب قم و مناطق یادشده از پرداخت مالیات سرباز زدند.

بعد از مدتی، بار دیگر حسین كوكبی با مقداری پیش روی در منطقه طالقان قیام کرد و با تصرف قزوین و زنجان، توانست دولت علوی مستقل و كوچكی را به مدت كوتاهی برقرار كند، اما سرانجام از سپاه خلیفه شكست خورد و به داعی كبیر (علوی دیگری كه در منطقه طبرستان حكومت می کرد) پناه برد. عبدالرحمن بن مفلح مامورشد تا هم حسین كوكبی را سركوب كند و هم طغیان قم را فرونشاند. وی پس از گرفتن خراج چهار ساله و كشتار وحشیانه ای که باعث ترک دیار بیش تر مردم قم شد، از شهر خارج شده و در ری به موسی بن بغا پیوست تا به قصد سركوبی حسین كوكبی عزیمت كنند.

شورش بعدی مردم قم زمانی رخ داد كه معتمد، خلیفه عباسی مشغول جنگ با یعقوب لیث صفاری بود. در زمان معتضد عباسی، نیز اهالی قم مجددا شورش كرده از پرداخت خراج خودداری نمودند. این قیام نیز سركوب شد و عامل خلیفه به قتل و غارت مردم شهر پرداخت. این شورش و سركوب به طور مستمر تا زمان به قدرت رسیدن «آل بویه» كه به نوعی به مبارزه با خلفا به پا خاسته بودند، ادامه یافت. قم در این دوره به خاطر توجه خاص حکام آل بویه مخصوصا ركن الدین دیلمی و صاحب بن عباد - وزیر آل بویه - در ابعاد مختلف رشد و توسعه یافت. صاحب بن عباد كسی بود كه از حسن بن محمد قمی خواست تاریخ قم را به رشته تحریر درآورد و به این ترتیب اولین كتاب مستقل در تاریخ قم نگاشته شد.

در زمان سلجوقیان تصدی امور مهم دولت سلجوقی از سوی قمی ها صورت می پذیرفت و فعالیت آن ها در صحنه سیاسی باعث عمران و ترقی قم شد. با حمله مغول، قم بار دیگر به كلی منهدم شد. توجه برخی از حكام مسلمان مغول از جمله سلطان محمد اولجایتو به قم بر آبادانی منطقه افزود. در دهه های پایانی قرن هشتم هـ . ق و در تهاجم تیمور گوركانی شهر بار دیگر ویران و مردم آن قتل عام شدند. در این حمله، دیوار شهر آن چنان تخریب شد كه تا زمان حكومت صفویه، مردم قم نتوانستند آن را بازسازی كنند. با تصرف قم (در سال 909 هـ . ق) توسط لشگریان اسماعیل صفوی که مذهب شیعه داشتند، قم دوباره مسیر رشد و شکوفایی را در پیش گرفت. شهر قم در دوره صفویه از مراكز مهم فرهنگی و فقهی شیعه شد و علمای بزرگی از این شهر برخاستند. نقش زیارتی و مذهبی این شهر نیز در دوره صفویه توسعه یافت. شاه عباس اول (به علت دشمنی دیرینه صفویه با دولت عثمانی) به قصد کم کردن زوار عتبات عالیات در نجف، كربلا و كاظمین مردم را به زیارت حضرت امام رضا(ع) در مشهد و حضرت معصومه(س) در قم تشویق می نمود. این كار، در واقع یک مبارزه فرهنگی و اقتصادی علیه دولت عثمانی بود و شاه عباس درصدد بود كه از این طریق، توان اقتصادی دشمن را محدود كند. در این دوره قم از نظر اقتصادی و صنعتی نیز مورد توجه بود، و برای رشد صنعتی و اقتصادی آن تلاش های زیادی انجام شد. از جمله این تلاش ها زیبا سازی و تزیین بناهای حرم و وقف اموالی برای این بارگاه بوده است. به هر حال، آثارمتعدد تاریخی بازمانده از عصر صفوی از یک سو و گزارش های سیاحان خارجی كه در این عصر از قم دیدن كرده اند از سوی دیگر، و هم چنین شواهد تاریخی و مذهبی دیگر، حكایت از آن دارند كه قم در عصر صفویه از شكوفایی خاصی برخوردار بوده است.

با حمله افغان ها به ایران و تصرف اصفهان، قم به عنوان خط مقدم دفاع از اصفهان دچار خسارات سنگینی شد. افغان ها که در قم مستقر شده بودند، تمام مدارس قم را به انبار غله و علوفه برای سربازان سواره نظام تبدیل كردند. حضور افغان ها در قم در دوره های دیگر نیز خسارات اقتصادی مهمی را در بر داشته است. از این میان می توان به غارت تمام اشیای گران بهای آستانه حضرت معصومه(س) توسط اشرف افغان اشاره کرد که در راه اصفهان، و پس از شكست از نادر شاه در مهمان دوست دامغان انجام داد.

در سال 1208 هـ . ق قم به تسلط آقا محمد خان قاجار- اولین پادشاه سلسله قاجار - درآمد. خان قاجار با آتش زدن خانه ها و كشتن مردم، شهر مذهبی قم را بار دیگر دچار ویرانی و مصیبت كرد. بیش تر شاهان سلسله قاجار به خصوص فتح علی شاه قاجار، توجه مناسبی به این شهر و بارگاه حضرت معصومه(س) داشتند.

در حال حاضر، قم یكی از مراكز مهم تشیع در ایران و جهان است و علما و محدثین بزرگی از این منطقه برخاسته اند. وجود حوزه علمیه قم بر اهمیت مذهبی این شهر فزونی خاصی بخشیده است. این حوزه در سال 1340 هجری قمری با آمدن حاج شیخ عبدالكریم حایری به این شهر بنیان گذاشته شد و در سال های بعد با ورود علمای دیگر، حوزه های علمی و روحانی كنونی قم تاسیس و توسعه یافتند.

 

رجال برجسته علمى و سیاسى قم 

از آن جا كه شهر قم از ابتدا مركز تشیع بوده است ، عده اى از بزرگترین علما و محدثین شیعه از این شهر برخاسته اند.

برخى از معروف ترین علما و دانشمندان شیعى عبارتند از:

1 - زكریا بن آدم عبدالله اشعرى : او از صحابه خاص امام على بن موسى الرضا علیه السلام به شمار مى رود و از فضایل ایشان آن است كه در سفر مكه هم كجاوه حضرت رضا علیه السلام بوده و هم مسائلى را كه از آن امام استماع نموده عینا روایت كرده است . مقبره او در شیخان است .

2 - ابو جریر زكریان ادریس بن عبدالله اشعرى : او نیز از اجله اصحاب (59) ثامن الحجج على بن موسى الرضا علیه السلام است كه از ناحیه آن امام مورد ستایش قرار گرفته است . سال رحلتش پس از رحلت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به سال 201 و مدفنش در قبرستان شیخان مى باشد.

3 - على بن بابویه : محدث وجیهه (60) و عالم معتمد و فقیه ابوالحسن على بن حسین بن موسى بن بابویه قمى از اجلاء فقها اصحاب و اعاظم (61) مشایخ روات ، (62) داراى مقامات عالیه و كرامات و صاحب تصنیفات و تاءلیفات ، غیور در امر دین و ساعى (63) در مبارزه با كفر و الحاد خوانده شده است . مقبره او در قم (ابتداى خیابان چهارمردان ) مى باشد. پسرش محمد بن على ، رئیس المحدثین ملقب به صدوق كه با دعاى حضرت بقیه الله الاعظم - عجل الله تعالى فرجه الشریف - متولد گردید، او در شهر رى مدفون مى باشد.

احمد برقى : عالم جامع و كامل ابو جعفر احمد بن عبدالله محمد بن خالد بن عبدالرحمن محمد بن على البرقى ، از اجلاء مشاهیر اصحاب طایفه و از صحابه امام جواد و امام هادى علیهم السلام به شمار مى رود. پدرش ابوعبدالله محمد نیز از اكابر روات و محدثین و اعاظم اهل فضل و دین و از ثقات (64) اصحاب امام كاظم و امام رضا علیهم السلام خوانده شده است .

5 - ابن قولویه : شیخ جلیل ، فقیه محدث ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمى از اعاظم روات و فقهاى طایفه و از كبار (65) مشایخ و از ثقات اصحابى است كه از شیخ كلینى و از پدر خود، محمد بن قولویه مدفون به قم روایت كرده است .

6 - خواجه نصیر الدین (محمد بن محمد بن حسن طوسى جهرودى قمى ): از حكماى مشهور اللهى و فقهاى بزرگ اسلامى ، تولدش در قریه طوس نو از قراء جهرود قم و تاریخ ولادتش پانزدهم جمادى الثانى سال 591 و تحصیلاتش در طوس خراسان و رحلتش در هیجدهم ذى حجه سال 672 ه .ق و مدفنش در رواق غربى مشهد كاظمین ، میان دو در ورودى حرم امامین در جایگاه مستقلى است .

7 - فیاض لاهیجى : فیاض لاهیجى قمى ، ملا عبدالرزاق بن على بن الحسین ، فاضلى متكلم و حكیمى متشرع و ادیبى لبیب (66) و محققى مدقق بوده است . او داراى تصنیفاتى در حكمت و كلام مى باشد.

8 - صدرالمتاءلهین شیرازى : استاد فیض و فیاض صدرالدین محمد ابراهیم شیرازى معروف به ملاصدرا، نویسنده ، كتاب اسفار است او نزد میرداماد و شیخ بهایى در قم شاگردى كرده و تاءلیفات دیگرى هم دارد؛ از جمله : شرح بر اصول كافى شیخ كلینى و شرح بر هدایه میبدى و حاشیه اى بر الهیات شفاى بو على سینا و شرح بر حكمه الاشراق و تفسیرى بر قرآن و كتاب شواهد الربوبیه . رحلتش در سال 1050 در راه مكه معظمه در بصره اتفاق افتاد كه همان جا هم مدفون گردیده است.

9 - شیخ مفید قمى : شیخ المشایخ محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابرین بن سعید عكبرى قمى از اجله مشایخ طایفه و اعاظم و اساتید علماى فرقه امامیه بود. در فقه و كلام ، درایت داشته و اعلم (67) اوثق (68) عصر خود شناخته شده است . در سال یازدهم ذى قعده 336 در عكبر متولد و در 27 رمضان سال 413 رحلت نمود.

10 - عبدالله بن سعد بن مالك اشعرى : شیخ جلیل عبدالله بن سعد اشعرى از صحابه امام محمد باقر علیه السلام بود كه زمان امام جعفر صادق علیه السلام را هم درك كرد.

عبدالله داراى پانزده فرزند بود كه پس از تسخیر حصارهاى قم ، هر یك از آنان در حصارى به تعلیم الفباى قرآن پرداختند و ظرف مدت كوتاهى جمع كثیرى از زرتشتیان این بخش را به قبول دین مقدس اسلام و پذیرش آیین تابناك تشیع مفتخر ساختند.

11 - ملا محمد فیض كاشانى : صاحب كتاب وافى در سال 1007 در قم متولد و در سال 1091 در كاشان رحلت نمود.

12 - ابوالمحارب ، حنین بن محارب (از اطباء بوده است ).

13 - قاضى سعید (از فلاسفه بوده است ).

مردم قم در شعر و ادبیات هم داراى جایگاه خاصى بوده اند و شاعران بسیارى را در خود دیده اند، همانند:

14 - ابوالاشعث قمى ، قدیمى ترین شاعر عراقى .

15 - جعفر بن محمد بن على العطار قمى كه او را در شعر، از رودكى بالاتر مى دانسته اند.

16 - ركن الدین قمى (شاعر قرن هفتم ).

17 - شهیدى قمى : معاصر سلطان حسین صفوى و بسیارى دیگر.

از رجال ادب و سیاست مى توان افراد زیر را نام برد:

18 - ابوالفضل ابن عمید و پسرش ابوالفتح .

19 - تاج الملك وزیر ملك شاه سلجوقى .

20 - مؤید الدین محمد بن عبدالكریم قمى .

از وزراى خلفاى عباسى :

21 - مجد الملك براوستانى وزیر بركیارق و ابن علقمى را مى توان نام برد.

22 - از علماى صرف و نحو مى توان از نظام الاعرج قمى مؤلف كتاب شرح شافیه ابن حاجب نام برد.

23 - شیخ طبرسى : شیخ جلیل امین الاسلام ابو على فضل بن حسن بن فضل تفرشى مشهدى از مفسرین بنام و محدثین اسلام است كه صاحب سه تفسیر كبیر و وسیط و وجیز (69) بود كه به اسامى مجمع البیان و جامع الجوامع و وجیز موسومند.

24 - قطب راوندى : شیخ اجل سعید بن هبه الله بن حسن راوندى از اعاظم فقها و مفسرین بن و اكابر علما و محدثین امامیه در قرن ششم و شیخ علماى قم بوده است . وى نخستین كسى است كه خطب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را شرح داد و سپس ابن ابى الحدید از شرح او اقتباس و استفاده كرد.

البته علما و دانشمندان دیگرى كه پس از آن زمان ها برخاسته اند بسیار بوده و هستند و نیاز به بحث جداگانه اى دارد، علمایى همچون حضرت آیه الله العظمى بروجردى و حضرت آیه الله العظمى امام خمینى از آن جمله اند.

 

مقابر برخى ازعلما،محدثین،شهدا و بزرگان مدفون در شهر مقدس قم

الف - در حرم مطهر حضرت معصومه علیه السلام 

1 - آیه الله العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى یزدى

2 - آیه الله العظمى سید محمد تقى خوانسارى

3 - آیه الله العظمى سید صدرالدین صدر

4 - آیه الله العظمى سید محمدرضا گلپایگانى

5 - آیه الله علامه سید محمد حسین طباطبایى

6 - آیه الله سید احمد خوانسارى

7 - آیه الله حاج میرزا محمد فیض قمى

8 - آیه الله شیخ مرتضى حائرى (فرزند شیخ عبدالكریم )

9 - آیه الله میرزا هاشم آملى

10 - آیه الله میرزا مهدى بروجردى

11 - آیه الله شیخ ابوالقاسم قمى معروف به آیه الله كبیر قمى

12 - آیه الله شهاب الدین اشراقى

13 - علامه شهید مرتضى مطهرى

14 - شهید محراب آیه الله سید اسدالله مدنى

15 - شهید آیه الله على قدوسى

16 - شهید آیه الله حاج شیخ محمد مهدى ربانى املشى

17 - شهید آیه الله سید محمد مهدى حكیم

18 - شهید حجه الاسلام شیخ فضل الله محلاتى

19 - شهید حجه الاسلام عباس شیرازى

20 - شهید حجه الاسلام محمد منتظرى

21 - آیه الله حاج سید حسن انگجى

22 - آیه الله حاج سید محمدعلى انگجى

23 - آیه الله سید عباس مهرى

24 - آیه الله شیخ عبدالكریم ربانى شیرازى

25 - آیه الله سید محمد صادق لواسانى

26 - آیه الله سید ابوالحسن حسینى ، مشهور به رفیعى قزوینى

27 - سید محمد قمى برقعى

28 - حاج سید اسماعیل قمى

29 - حاج سید حسین كوچه حرمى

30 - آیه الله العظمى حاج محمد على اراكى

31 - آیه الله العظمى سید رضا بهاءالدینى

32 - آیه الله احمدى میانجى

33 - آیه الله سید مهدى روحانى

34 - آیه الله سید جمال الدین خوئى

ب - در صحن مطهر حضرت معصومه علیها السلام 

1 - سعید بن هبه الله راوندى معروف به قطب راوندى

2 - عبدالرزاق لاهیجى (داماد ملاصدراى شیرازى )

3 - شهید آیه الله شیخ فضل الله نورى

4 - شهید حجه الاسلام دكتر محمد مفتح

5 - شهید مهدى عراقى

6 - شهید حسام عراقى (فرزند مهدى عراقى )

7 - شهید عبدالحمید دیالمه

8 - پروین اعتصامى

ج - در مقبره و گلزار شهداى شیخان : 

1 - زكریابن آدم

2 - زكریا بن ادریس (معروف به ابو جریر قمى )

3 - آدم بن اسحاق

4 - میرزا ابوطالب قمى

5 - حاج آقا احمد طباطبایى

6 - حاج ملامحمد صادق قمى

7 - حاج سید صادق قمى

8 - حاج سید جواد قمى

9 - میرزا ابوالقاسم قمى (صاحب كتاب قوانین الاصول )

10 - آیه الله میرزا جواد ملكى تبریزى

11 - حجه الاسلام شیخ مرتضى انصارى ، فرزند شیخ محمد حسین قمى

12 - شهید حجه الاسلام غلامحسین حقانى

13 - شهید حجه الاسلام عبدالوهاب قاسمى

14 - شهید حجه الاسلام نورالله طباطبایى نژاد

15 - شهید حجه الاسلام عمادالدین كریمى یثربى نژاد

16 - شهید على اكبر هاشمى سنجانى

17 - شهید حجه الاسلام محمد حسین صادقى

18 - حاج ملا حسین مولوى (مداح اهل بیت )

د - در اماكن دیگر قم : 

1 - آیه الله العظمى سید حسین بروجردى (در مسجد اعظم )

2 - على بن ابراهیم فرزند هاشم قمى (باغ ملى )

3 - على بن الحسین بن موسى ابن بابویه (ابتداى خیابان چهار مردان ، پشت پاساژ ملت)

4 - آیه الله العظمى سید محمد حجت كوه كمرى مدرسه حجتیه )

5 - آیه الله العظمى سید شهاب الدین مرعشى نجفى (مقابل در ورودى كتابخانه ایشان)

6 - میرزا حسین كاشفى لاهیجى (خیابان ارم ، ابتداى خیابان چهارمردان )

7 - شهید آیه الله سید محمدرضا سعیدى (مدفون در قبرستان وادى السلام خاكفرج )

8 - مجاهد شهید سید مجتبى نواب صفوى (قبرستان وادى السلام )

9- شهید آیه الله شیخ حسین غفارى (قبرستان باغ رضوان )

ه - در گلزار شهدا، چهار مردان : 

10 - شهید سرلشگر مهدى زین الدین ، فرمانده لشگر 17 على بن ابیطالب علیه السلام

11 - شهید حاج اسماعیل صادقى ، رئیس ستاد لشگر 17 على بن ابیطالب علیه السلام

12 - شهید جواد عابدى ، فرمانده عملیات لشگر 17 على بن ابیطالب علیه السلام

13 - شهید جواد دل آذر، فرمانده لشگر 17 على بن ابیطالب علیه السلام

14 - شهید حسین صبورى ، فرمانده عملیات لشگر 17 على بن ابیطالب علیه السلام

15 - حجه الاسلام والمسلمین شهید سید حسین سعیدى ، فرزند شهید آیه الله سعیدى

16 - سرهنگ شهید على طاهایى معاونت اطلاعات سپاه

17 - شهید مجید زین الدین ، برادر شهید مهدى زین الدین

18 - شهید على عابدى ، برادر شهید جواد عابدى ، و... بسیارى از شهداى دیگر

 

 

مدفونین در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها

حضرت فاطمه معصومه(س) در روز اول ذیقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدینه منوره دیده به جهان گشود و در روز دهم ربیع الثانى و «بنا بر قولى دوازدهم ربع الثانى» سال ٢٠١ هجرى در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فروبست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند .

برخی از بانوان خاندان نبوی و بانوان جلیل القدر صدیقه طاهره فاطمه زهرا علیها السلام وطن خود را رها ساخته و در مجاورت مرقد آن بانو قرار گرفتند و در اطراف روضه او اقامت گزیدند و وصیت کردند هرگاه اجل ایشان فرا رسید در جوار آن بانو به خاک سپرده شوند.

این ، مطلب غریبی نیست ؛ چون این مکان (قم) از شهرهای علمی و پایگاه های فکری است که ساکنانش به تشیّع و دوستی اهل بیت - که خداوند هر پلیدی را از آنان برداشته و ایشان را پاکیزه ساخته است - معروف اند .

مورخان و علما گفته اند که سه دختر امام جواد علیه السلام داخل روضه دفن شده اند : «امّ حمیده»، «زینب» و «میمونه». همچنین «بریهة» دختر موسی مبرقع ، فرزند محمد جواد، فرزند امام رضا علیهم السلام در آن جا دفن شده است .

دربعضی روایاتی که از « تاریخ قم » نقل شده، آمده است : دخترانی که از فرزندان ائمه اطهار علیهم السلام، کنار فاطمه معصومه علیها السلام دفن شده اند عبارتند از :

زینب، امّ محمد ( دختر موسی بن محمدبن علی الرضا علیهما السلام ) .

میمونه و امّ محمد ( دختران امام محمد جواد علیه السلام ) .

میمونه و بریهة ( دختران موسی مبرقع ) .

«امّ اسحاق» کنیز محمد بن موسی مبرقع .

«امّ حبیب» کنیز ابوعلی محمد بن احمد بن رضا علیه السلام .

به جز بانوان نبوی که در کنار مضجع شریف حضرت معصومه آرمیده اند علماء و شهداء و عرفای بنام و بزرگان نیز در جوار آن بانوی گرامی مدفون هستند که در اینجا به اسامی برخی از آنان اشارت می کنیم .

علماء و شهداء مدفون در حرم مطهر- مسجد بالاسر

1ـ آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی، موسس حوزه علمیه قم .

2ـ آیت الله العظمی سید حسن بروجردی مرجع بزرگ شیعه و موسس مسجد اعظم .

3ـ آیت الله العظمی سید محمدتقی خوانساری، اقامه کننده نماز باران در سال 1363 ه.ق .

4ـ آیت الله العظمی سید صدرالدین صدر از مراجع سه گانه بعد از رحلت آیت الله حایری.

5ـ آیت الله العظمی سید احمد خوانساری .

6ـ آیت الله العظمی سید محمدرضا گلپایگانی، از مراجع بزرگوار تاریخ معاصر .

7ـ آیت الله العظمی شیخ محمدعلی اراکی مرجع تقلید .

8ـ آیت الله میرزا هاشم آملی از شاگردان آقا ضیاء الدین عراقی .

9ـ آیت الله سیدرضا بهاءالدینی مجتهد و عارف کامل .

10ـ آیت الله پسندیده برادر امام خمینی (قدس سره) .

11ـ آیت الله سید مصطفی خوانساری .

12ـ آیت الله محمدتقی بافقی   .

13ـ آیت الله محمدجواد صافی گلپایگانی پدر آیت الله صافی گلپایگانی .

14ـ آیت الله عبدالنبی عراقی، عضو جامعه مدرسین .

15ـ آیت الله سیدمحمد انگجی .

16ـ حجت الاسلام والمسلمین اشراقی ، داماد امام خمینی (قدس سره) .

17ـ حجت الاسلام شهید مهدی حکیم ، فرزند آیت الله العظمی سید محسن حکیم .

18ـ آیت الله شیخ ابوالقاسم قمی، عالم عارف و زاهد زمان .

19ـ آیت الله حاج آقا روح­الله کمالوند خرّم­آبادی نماینده آیت الله بروجردی در خرّم­آباد.

20ـ علامه سیدمحمدحسین طباطبایی، صاحب تفسیرالمیزان .

21ـ آیت الله علامه شهید استاد مرتضی مطهری .

22ـ آیت الله شهید سید اسدالله مدنی، اولین شهید محراب .

23ـ آیت الله شهید علی قدوسی .

24ـ آیت الله العظمی حاج شیخ جواد تبریزی .

25ـ آیت الله العظمی حاج شیخ محمدفاضل لنکرانی .

26ـ آیت الله علی فیض مشکینی .

27ـ آیت الله میرزا مهدی آشتیانی .

28ـ آیت الله محمد تقی بهجت فومنی .

29ـ آیت الله  حسینعلی منتظری .

علماء و شهداء مدفون در حرم مطهر- مسجد مطهری

1ـ آیت الله سید حسین بدلا، امام جماعت مسجد امام حسن عسکری .

2ـ آیت الله حرم پناهی، یکی از اساتید به نام حوزه علمیه قم .

3ـ آیت الله شیخ ابوالفضل خوانساری امام جمعه اراک .

4ـ آیت الله ستوده، یکی از اساتید مشهور و مؤثر در حوزه علمیه قم .

5ـ سیدمحمدصادق طباطبایی .

6ـ آیت الله سیدعبدالکریم کشمیری، شاگرد آیت الله قاضی طباطبایی، عارف کامل .

7ـ آیت الله سید اسماعیل موسوی .

8ـ آیت الله سیدمرتضی عسکری .

9ـ آیت الله مرتضی بنی فضل .

علماء و شهداء مدفون در حرم مطهر- مسجد طباطبایی

1ـ شهید آیت الله ربانی املشی، عضو شورای نگهبان و مجلس خبرگان رهبری .

2ـ شهید آیت الله ربانی شیرازی، عضو خبرگان رهبری و شورای و جامعه مدرسین .

3ـ آیت الله حاج شیخ مجتبی آخوند .

4ـ آیت الله غلامرضا قمی نویسنده کتاب قلاید الفواید .

5ـ شهید حجت الاسلام والمسلمین عباس شیرازی .

6ـ آیت الله صالحی مازندرانی از مدرسین حوزه علمیه .

7ـ آیت الله وجدانی فخر، مدرس حوزه علمیه .

8ـ آیت الله مدرسی زاده یزدی از مدرسین حوزه علمیه .

9ـ شهید حجت الاسلام والمسلمین فضل الله محلاتی نماینده امام در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

10ـ شهید حجت الاسلام والمسلمین محمد منتظری .

11ـ شهید حجت الاسلام والمسلمین موسوی دامغانی .

12 ـ حجت الاسلام والمسلمین مولایی، تولیت آستانه مقدسه در عصر امام خمینی (ره).

علماء و شهداء مدفون در حرم مطهر- صحن بزرگ (اتابکی)

1ـ قطب راوندی از محدثان نامدار شیعه، صاحب کتاب خلاصه التفاسیر، شرح نهج البلاغه، فقه القرآن .

2ـ آیت الله شیخ فضل الله نوری ، قهرمان مبارزه با استعمار، مبارزه با مشروطه .

3ـ آیت الله سید احمد زنجانی، پدر آیت الله شبیری زنجانی .

4ـ آیت الله سید محمد محقق داماد، استاد و محقق حوزه علمیه و از مراجع بزرگ تقلید.

5ـ آیت الله فانی .

6ـ شهید آیت الله دکتر مفتح، استاد و محقق نامی حوزه و دانشگاه .

7ـ حجت الاسلام شیخ حسن نوری، خطیب توانا و واعظ شهیر .

8ـ آیت الله حیدری ایلامی، نماینده مجلس خبرگان رهبری و نماینده امام بعد از انقلاب اسلامی .

9ـ آیت الله ملاحسین حرم پناهی .

10ـ آیت الله سیبویه ، خطیب توانا و شهیر تهران .

11ـ آیت الله شاهرودی .

12ـ آیت الله سیدرضا صدر استاد اخلاق و صاحب تالیفان اخلاقی .

13ـ  استاد مصطفی زمانی، تالیف 70 عنوان اثر اسلامی، اخلاقی و ....

14ـ آیت الله عبایی خراسانی .

15ـ شیخ محمدرضا طبسی . 

16ـ آیت الله مصطفی علم­الهدی .

17ـ میرزا علی آقا غروی علیاری .

18ـ حجت الاسلام والمسلمین سیدعزیز طباطبایی .

19ـ حجت الاسلام والمسلمین کوثری، خطیب و واعظ و مرثیه خوان مخلص اهل بیت علیهم السلام

20ـ آقای موسوی هشترودی .

21ـ آیت الله ملکی تبریزی .

22ـ آیت الله صادق خلخالی .

23ـ آیت الله شیخ عباسعلی طسوجی .

24ـ شهید سرلشکر قرنی اولین رییس ستاد ارتش جمهوری اسلامی .

25ـ شهید حاج مهدی عراقی، از یاران باوفای امام خمینی (ره) در دوران مبارزه .

26ـ شهید محمدجواد دیالمه ، نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی دوره اول.

علماء و شهداء مدفون در حرم مطهر- صحن عتیق

1ـ آیت الله فیض قمی .

2ـ آیت الله لنگرودی .

3ـ آیت الله فاضل لنکرانی پدر بزرگوار آیت الله حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی .

4 ـ علامه سید مرتضی مرعشی نجفی .

5 ـ عارف فرزانه حاج اسماعیل دولابی .

6 ـ حضرت حجت الاسلام والمسلمین استاد علی دوانی محقق و مورخ .

مشاهیر مدفون در صحن حرم مطهر

1 ـ پروین اعتصامی و یوسف اعتصامی ، شاعره و شاعر معاصر، صحن بزرگ .

2 ـ شبیر خاقانی ، صحن بزرگ .

3 ـ قوام السلطنه .

4 ـ مشیرالسلطنه ، صحن بزرگ .

5 ـ ضیاءالملک تفرشی ، صحن بزرگ .

6 ـ علی اصغر اتابک .

7 ـ خواجه نوری ، صحن عتیق .

سلاطین مدفون در حرم مطهر

1ـ شاه صفی­ الدین ، از سلاطین صفویه ، نواده شاه عباس کبیر، مسجد بالاسر .

2ـ شاه عباس دوم، پسر شاه صفی ، مسجد بالاسر .

3ـ شاه سلطان حسین، پسر شاه سلیمان، مسجد مهدعلیا ، مادر ناصرالدین شاه قاجار، همسر محمدشاه ، صحن عتیق .

4ـ فتحعلی شاه قاجار، دومین پادشاه قاجار، صحن عتیق .

5ـ محمدشاه قاجار، صحن عتیق .

 

زیارت قبور علماء

از كتاب مزار مرحوم شیخ مفید(رحمه اللّه) نقل شده است كه در هنگام زیارت قبور علماء (رضوان اللّه تعالى علیهم) بگو:

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَلسَّلامُ عَلَیكَ یـا بَحْرَ الْعُلُومِ وَكَنْزَهـا، وَمُحْیىَ الرُّسُومِ وَمُرَوِّجَهـا، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یـا حـافِظَ الدّینِ، وَعَوْنَ الْمُؤْمِنینَ، وَمُرَوِّجَ شَریعَةِ سَیِّدِ الْمُرْسَلینَ وَآلِهِ الاَئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ، عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ اَفْضَلُ صَلاةِ الْمُصَلّینَ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ اَیُّهَا الشَّیخُ الْعـالِمُ الْعـامِلُ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ یـا عَضُدَ الاِسْلامِ وَفَقیهَ أَهْلِ الْبَیتِ، عَلَیهِمْ أَفْضَلُ الصَّلاةِ وَالسَّلامِ، اَلسَّلامُ عَلَیكَ اَیُّهَا الْعـارِفُ الْمُؤَیَّدُ وَالْعـابِدُ الْمُسَدَّدُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ الاَمینُ عَلَى الدّینِ وَالدُّنْیـا، وَأَنَّكَ قَدْ بـالَغْتَ فى إِحْیـاءِ الدّینِ، وَاجْتَهَدْتَ فى حِفْظِ شَریعَةِ أَشْرَفِ الأَوَّلینَ وَالاْخِرینَ، عَلَیهِ وَآلِهِ صَلَواتُ الْمُصَلّینَ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ الاَبْرارِ، وَرَوَیتَ عَنْهُمُ الاَخْبـارَ، وَعَمِلْتَ بِمـا رَوَیتَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ أَظْهَرْتَ الْحَقَّ، وَأَبْطَلْتَ الْبـاطِلَ، وَسَهَّلْتَ السَّبیلَ، وَاَوْضَحْتَ الطَّریقَ، وَنَصَرْتَ الْمُؤْمِنینَ، فَجَزاكَ اللهُ عَنِ الاْیمَانِ وَاَهْلِهِ أَفْضَلَ جَزاءِ التّابِعینَ، وَحَشَرَكَ مَعَ النَّبیِّینَ وَالْوَصیِّینَ، وَالشُهَدَاءِ وَالصّالِحینَ، وَحَسُنَ اُوْلئِكَ رَفیقاً، اَللّهُمَّ امْلَا قَبْرَهُ نُوراً وَرَوْحاً وَرَیحـاناً، وَاَسْكِنْهُ فى بُحْبُوحَةِ جَنَّةِ النَّعیمِ، بِرَحْمَتِكَ یـا اَرْحَمَ الرّاحِمْینَ .

حدیث:

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السّلام  قَالَ عَالِمٌ يُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ أَلْفَ عَابِدٍ (اصول كافى جلد 1 ص: 40 رواية: 8) عالمى كه از علمش بهره برد (يا بهره برند) بهتر از هفتاد هزار عابد است.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ علیه السّلام قَالَ إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ الْفَقِيهُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدّهَا شَيْ‏ءٌ (اصول كافى جلد 1 ص :46 رواية: 2)و فرمود چون مؤمن عالمى بميرد، رخنه‏ئى در اسلام افتد كه چيزى آن را نبندند

پیامبر خدا صلّى‏ اللّه ‏علیه و ‏آله و سلّم : النَّظَرُ فی وَجهِ العالِمِ حُبّاً لَهُ عِبادَةٌ ؛ (نوادر الراوندیّ : ۱۱ منتخب میزان الحکمة : ۳۹۸)نگاه مهرآمیز بـه چهره عالم ، عبادت است .

پیامبر خدا صلّى‏ اللّه ‏علیه و ‏آله و سلّم : العُلَماءُ اُمَناءُ اللّه عَلى خَلقِهِ؛ (کنز العمّال : ۲۸۶۷۵ منتخب میزان الحکمة : ۴۰۲) عالمان، امناى خدا در میان خلق اویند .

مسجد مقدّس جمكران

مسجد مقدس جمكران نامی آشنا و باصفا برای كسانی است كه روز و شب، با ایمان و اخلاص و علاقه و مودّت و محبّت، امام زمان (عج) را میخوانند. برای آشنایی بیشتر شیفتهگان امام زمان با این مكان به معرفی این مكان میپردازیم.

واژه مسجد در لغت، اسم مكان و به معنای جایگاه سجده و محل عبادت است و در اصطلاح، مسجد عبادتگاه خاص مسلمانان است. و این واژه 28 بار در قرآن كریم ذكر شده است.

در روایات و نصوص پیرامون سیره و برخورد اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میبینیم كه آن بزرگواران اهتمام ویژهای به این امر مقدس داشتند حتی به دست خودشان مسجد میساختند و اصحاب را به این امر ترغیب و تشویق میكردند.

یكی از آن مساجدی كه به دستور امام زمان (عج) ساخته شده است، مسجد مقدس جمكران میباشد كه دارای اهمیت و جایگاهی بزرگ در میان مردم و طبق اخبار نقل شده امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ از این مسجد و مكان و جایگاه مقدس آن پیشگویی كرده است. و شخص امام عصر(عج) با بیان جایگاه والای معنوی این سرزمین، شیعیان را به حضور در آن جا و عزیز داشتن آن امر فرمودند.

محمد بن محمد بن هاشم حسینی رضوی كتاب ارزشمندی در پیرامون فضیلت شهر در سال 1179 هـ تألیف كرده است و در این كتاب خبری از وجود مقدس علی ـ علیه السّلام ـ در رابطه با مسجد جمكران خطاب به فرزند یمانی آورده است كه ما خلاصه آن حدیث را در این جا میآوریم و شیخ صدوق در كتاب مونس الحزین از علی ـ علیه السّلام ـ نقل میكند كه فرمود: «ای پسر یمانی، در اوّل ظهور خروج نماید قائم آل محمد از شهری كه آن را قم میگویند و مردم را دعوت كند به حق و همه خلایق از شرق و غرب به آن شهر قصد كنند و اسلام تازه گردد... كه كوه سفید به نزدیك دهی كهن در جنب مسجد است و قصری كهن كه قصر مجوس است و آن را جمكران خوانند كه از زیر یك مناره آن مسجد بیرون آید.[انوار المشعشعین، ج 1، ص 197]...

پس طبق این حدیث علی ـ علیه السّلام ـ وجود چنین محلی را در قم و بنای مسجدی در آن را پیشبینی كرده است.

مسجد مقدس جمكران در 6 كیلومتری شهر مقدس قم واقع شده و همواره پذیرای زائرینی از نقاط مختلف ایران و جهان میباشد. این مكان مقدس، تحت توجهات خاصه حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) قرار دارد و آن حضرت از شیعیانشان خواستهاند كه به این مكان مقدس روی آورند، چرا كه این مكان، دارای زمین شریفی است و حق تعالی آن را از سرزمینهای دیگر برگزیده است.

لذا سزاوار است كه زائرین عزیز، از بركات این مكان مقدس، حداكثر استفاده را ببرند و مراقب باشند كه مسائل فرعی توجهشان را به خود جلب نكند و خود را در برابر حضرت مهدی (ارواحنا فداه) حاضر ببینند و از انجام اعمالی كه قلب مبارك آن حضرت را آزرده میسازد خودداری كنند.

شایان توجه است كه علما و شیفتگان آن حضرت استفادههای فراوان از این مسجد مقدس بردهاند. بنابراین سعی كنید در این مكان مقدس، لحظاتی را با یاد آن عزیز بگذرانید و خالصانه برای ظهور مقدس حضرتش دعا كنید، چرا كه برطرف شدن گرفتاریها تنها با ظهور آقا امكان پذیر است.

شما ای زائران عزیز كه به این محل نورانی مشرف شدهاید! در نظر داشته باشید كه مسجد مقدس جمكران، احتمالاً محل رفت و آمد امام مهدی (ارواحنا فداه) است و آن حضرت بر اعمال همه ما در این مكان نظارت دارند. لذا به گونهای در این مسجد باشیم كه آقا از ما خشنود شود و الطاف و عنایاتش شامل حالمان گردد.

 

حکایت شیخ حسن بن مثله جمكرانی

شیخ حسن بن مثله جمكرانی میگوید: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارك رمضان سال 373 هجری قمری در خانه خود خوابیده بودم كه ناگاه جماعتی از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار كردند و گفتند: برخیز و مولای خود حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ را اجابت كن كه تو را طلب نموده است. آنها مرا به محلی (كه اكنون مسجد جمكران است) آوردند، چون نیك نگاه كردم، تختی دیدم كه فرشی نیكو بر آن تخت گسترده شده و جوانی سیساله بر آن تخت، تكیه بر بالش كرده و پیرمردی هم نزد او نشسته است، آن پیر، حضرت خضر ـ علیه السّلام ـ بود كه مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدی ـ علیه السّلام ـ مرا به نام خودم خواند و فرمود: برو به حسن مسلم (كه در این زمین كشاورزی میكند) بگو: این زمین شریفی است و حق تعالی آن را از زمینهای دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن كشاورزی كند. عرض كردم: یا سیدی و مولای! لازم است كه من دلیل و نشانهای داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمیكنند، آقا فرمود: تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانههایی برای آن قرار میدهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یكی از علمای قم) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار كند و سود چند ساله را كه از زمین به دست آورده است، وصول كند و با آن پول در این زمین مسجدی بنا نماید. چون به راه افتادم، چند قدمی هنوز نرفته بودم كه دوباره مرا باز خواند و فرمودند: بزی در گله جعفر كاشانی است، آنرا خریداری كن و بدین مكان آور و آن را بكش و بین بیماران انفاق كن، هر بیمار و مریضی كه از گوشت آن بخورد، حق تعالی او را شفا دهد.

حسن بن مثله جمكرانی گوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اندیشه بودم، تا این كه نماز صبح را خواندم و به سراغ علی المنذر رفتم و ماجرای شب گذشته را برای او نقل كردم و با او به همان مكان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایی را دیدیم كه طبق فرموده امام ـ علیه السّلام ـ حدود بنای مسجد را نشان میداد. سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم اوگفت: آیا تو از جمكران هستی؟ به او گفتم، بلی! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آن گاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامی داشت و گفت: ای حسن بن مثله من در خواب بودم كه شخصی به من گفت: حسن بن مثله، از جمكران نزد تو میآید، هر چه او میگوید، تصدیق كن و به قول او اعتماد نما، كه سخن او سخن ماست و قول او را رد نكن.

از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آن گاه من ماجرای شب گذشته را برای وی تعریف كردم، سید بلافاصله فرمود تا اسبها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیك روستای جمكران رسیدیم، گله جعفر كاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان میآمد، چون به میان گله رفتم، همین كه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد كرد كه این بز در گله من نبوده و تاكنون آن را ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح كرده و هر بیماری كه از گوشت آن تناول كرد، با عنایت خداوند تبارك وتعالی و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت. ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار كرد و منافع زمین را از او گرفت و مسجد مقدس جمكران را بنا كرد و آن را با چوب پوشاند.[نوری،حسین، نجم الثاقب،ص 230، ناصر الشریعه، تاریخ قم، ص 60]

 

مسجد مقدس جمكران از دیدگاه علما

مسجد مقدس جمكران از دیدگاه علمای بزرگ شیعه و مؤلفین گرانقدر و مبلغین بلند آوازه و بندگان وارسته پروردگار موقعیت ممتازی داشته و همواره ملجأ و پناه آنان به هنگام احساس نیاز به دستگیری در رسیدن به كمالات و حل مشكلات به شمار میرفته است.

عارف بزرگوار و معلم اخلاق حضرت آیت الله بهاء الدینی میفرمودند: هر مشكلی كه برای حوزه علمیه قم و مؤسس محترمش آیت الله حائری پیش میآمد با مشرف شدن به مسجد مقدس جمكران برطرف میگردید.

مراجع بزرگ تقلید به این پایگاه عظیم تشیع و مركز انوار ولایت اهتمام ویژه مبذول میداشتند و چه بسا فاصله 6 كیلومتری را با پای پیاده همراه با قلبی آكنده از ایمان و ارادت به ولی الله اعظم،طی میكردند.

آیات عظام حاج سید محمد تقی خوانساری، محمد علی اراكی، مرتضی حائری، مرعشی نجفی، محمد تقی بهجت، فاضل لنكرانی، مكارم شیرازی، صافی گلپایگانی و... خاطراتی از عنایت حضرت ولی عصر (عج) به این مكان مقدس و قداست آن دارند.

آیت الله مرعشی نجفی میگویند: حقیر خودم مكرر كراماتی در آن جا «مسجد جمكران» مشاهده كردم، چهل شب چهارشنبه مكرر موفق شدم كه در آن مسجد بیتوته كنم و جای تردید نیست كه از امكنهای كه مورد توجه و منزول بركات الهی است این مسجد است.

آیت الله بروجردی فرمودند: اگر موفق بشوم، در قم دو كار بزرگ انجام خواهم داد. اوّل این كه: راه مسجد جمكران را باز خواهم كرد و دوّم این كه بیمارستانی در شهر قم بنا خواهم نمود.

مقام معظم رهبری میفرمایند: مسجد جمكران گنجینه فناناپذیر شیعه میباشد و باید از آن بهرهمند شویم.[جمكران، تجلیگاه صاحب الزمان، سید جعفر میر عظیمی، ص 35]

در این مسجد مقدس كرامات بزرگی دیده شده كه مجال تعریف آن نیست و همه این كرامات در واحد كرامات مسجد مقدس جمكران به ثبت رسیده است.

 

آداب مسجد جمكران

چون مسجد مقدس جمكران از ویژگی زیارت حضرت بقیه الله الأعظم ـ ارواحنا فداه ـ هم برخوردار است سزاوار است زائرین محترم، آداب زیارت را مراعات كنند كه به چند نكته از آنان اشاره میشود:

1. زائر از بهترین و پاكیزهترین لباسها استفاده نمایند.

2. زبانش به ذكر تكبیر و تحمید و تسبیح و تهلیل و صلوات مشغول باشد.

3. هنگام داخل شدن در حرم و زیارتگاهها سعی نماید در تحصیل رقّت قلب و خضوع و شكستگی و تصوّر جلالت قدر و معرفت به این كه امام ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ ما را میبیند و كلام ما را میشنود و سلام ما را جواب میدهد.

شایسته است در موقع اذن طلبیدن تدبّر در محبّت و لطفی كه امام ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ به شیعیان زائر خود دارند، كنند.

و همچنین تأمّل كند در خرابیهای حال خود و عمل خویش كه چه خلافهایی مرتكب شده و عهد و پیمان و دستورات نورانی آن بزرگوار را نادیده گرفته است و به یاد اذیّتهایی كه به ایشان و خاصّان و دوستان ایشان انجام داده است.

به راستی كه اگر كسی تأمّل كند، قدمها از رفتن باز میایستد و قلبها هراسان و چشمها گریان میشود و این تمام آداب است.

4. داخل شدن به حرم ائمهی اطهار ـ علیهم السّلام ـ و مساجد بر انسان جنب و زن در ایام عادت حرام است و همچنین در وارد شدن به این مكانهای مقدس مستحب است انسان با وضو باشد.

5. باید دعا و زیارتی كه از طرف اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ به ما رسیده، خوانده شود و از زیارتی كه بعضی بیخبران عوام آنها را با بعضی از زیارات مأثوره و معتبره مخلوط كرده اند و نادانان را به آن مشغول كرده اند دوری كند.

شیخ كلینی روایت كرده از عبدالرحیم قصیر كه گفت: بر امام صادق ـ علیه السّلام ـ وارد شدم و گفتم: فدایت شوم از پیش خود دعایی اختراع كردم! آن حضرت فرمودند: واگذار مرا از اختراع خود، هرگاه تو را حاجتی روی دهد پناه ببر به حضرت رسول ـ صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ـ و دو ركعت نماز كن و هدیه كن آن را به سوی آن حضرت.

6. همه ی اعمال اعمّ از زیارت و نماز و دعا، چه در این مكان مقدس و چه در زیارتهای دیگر ائمه ی اطهار ـ علیهم السّلام ـ را میتوان به نیابت از حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ انجام داد.

7. كلام لغو و بیهوده در موقع انجام اعمال عبادی در این مكان مقدس (مسجد جمكران) مذموم است و مانع رزق و باعث قساوت قلب میشود.

8. زائران عزیز نباید وسیله ی مزاحمت دیگر زوّار را فراهم آورند و همچنین خدّام با زائران با كمال ادب برخورد نمایند تا زائران در كمال آزادی و اطمینان قلب كه لازمه ی هر عمل عبادی است از آن مكان شریف توشه گیرند.

زنانی كه با لباسهای مستهجن و آرایش كرده و با وقاحت و گفتارهای بلند به نحوی كه مانع استفادههای معنوی زوّار و باعث حواس پرتی عبادت كنندگان و گریه كنندگان میشود از هر گروهی كه هستند سدّ سبیل الله میشوند و راه خدا را میبندند كه این گونه زیارت از عبادت نیست.

حضرت امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ طیّ فرمایشی گهربار خطاب به اهل عراق میفرمایند: خدا لعنت كند كسی را كه غیرت ندارد.

 

اعمال مسجد مقدس جمكران

امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ خطاب به حسن بن مثله فرمودند:

به مردم بگو تا به این مكان رغبت نمایند و آن را عزیز دارند و در آن چهار ركعت نماز بخوانند دو ركعت به نیت نماز تحیت مسجد است كه در هر ركعت یك بار سوره حمد و هفت بار سوره ی اخلاص خوانده میشود و ذكر ركوع و سجود را نیز هفت بار تكرار كند.

و دو ركعت دیگر را به نیت نماز امام زمان ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف ـ بخوانند به این ترتیب كه چون سوره ی حمد را شروع به خواندن نمایند و به «ایّاك نعبد و ایّاك نستعین» برسند آن را صد بار تكرار كنند و بعد از آن بقیه سوره حمد را بخوانند، سپس سوره ی اخلاص را فقط یك بار بخوانند و آنگاه ذكر ركوع و سجود را هفت بار تكرار نمایند، ركعت دوم را نیز به همین طریق بخوانند؛ چون نماز را تمام كنند یك بار تهلیل (لا اله الّا اللّه) بگویند و سپس تسبیحات حضرت فاطمه ی زهرا ـ سلام الله علیها ـ را گفته سر به سجده گذارند و صد بار صلوات بر پیامبر و آل پیامبر بفرستند.

جناب حسن بن مثله ـ رحمه الله ـ میگوید: سپس امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ فرمودند: فَمَن صَلاّها فَكأنَّما صلّی فی البیت العتیق. هر كس این نماز را بخواند مانند آن است كه در كعبه نماز خوانده است.

 

چگونگی نوشتن عریضه برای امام عصر ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف

از جمله كرامتهای آشكار امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ ،حاصل شدن مقاصد و حوائج با فرستادن عریضه ی استغاثه به حضرتش میباشد. این امر با دیدگان مشاهده گردیده و با وجدان تجربه شده است و چگونگی آن به این صورت است كه متن زیر را همراه با حاجت خود مینویسید:

بسم الله الرحمن الرحیم، كَتَبْتُ یا مَولایَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْكَ مُسْتَغیثاً، وَ شَكَوْتُ ما نَزَلَ بی مُسْتَجیراً بِاللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، ثُمَّ بِكَ مِنْ اَمْرٍ قَدْ دَهَمَنی، وَ أَشْغَلَ قَلْبی، وُ أَطالَ فِكْری، وَ سَلَبَنی بَعْضَ لُبّی، وَ غَیَّرَ خَطیرَ نِعْمَهِ الهِ عِنْدی، أَسْلَمَنی عِنْدَ تَخَیُّلِ وُرُدِهِ الْخَلیلُ، وَ تَبِرَّأَ مِنّی عِنْدَ تَرائی إقبالِهِ إِلَیَّ الْحَمیمُ، وَ عَجَزَتْ عَنْ دِفاعِهِ حیلَتی، وَ خانَنی فی تَحَمُّلِهِ صَبْری وَ قُوَّتی. فَلَجَأْتُ فیهِ إِلَیْكَ، وَ تَوَكَّلْتُ فِی المَسْألَهِ لِلّهِ جَلَّ ثَناؤُهُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْكَ فی دِفاعِهِ عَنّی، عِلْماً بِمَكانِكَ مِنَ اللهِ رَبِّ العالَمینَ، وَلِیِّ التَّدْبیرِ وَ مالِكِ الاُمَورِ، وَاثِقاً بِكَ فِی المُسارَعَهِ فِی الشَّفاعَهِ إِلَیْهِ جَلَّ ثَناؤُهُ فی أَمْری، مُتَیَقِّناً لِإجابَتِهِ تَبارَكَ وَ تعالی إِیَّاكَ بِإِعطائی سُؤْ لی. وَ أَنْتَ یا مَولایَ جَدیرٌ بِتَحْقیقِ ظَنّی، وَ تَصْدیقِ أَمَلی فیكَ، فی أَمْرٍ كَذا و كَذا به جای این كذا و كذا حاجت خود را بنویس، فیما لا طاقَهَ لی بَحَمْلِهِ، ولا صَبْرَ لی عَلَیْهِ وَ إِنْ كُنْتُ مُسْتَحِقّاً لَهُ وَلِأَضْعافِهِ بِقَبیحِ أَفعالی، وَ تفْریطی فِی الواجِباتِ الَّتی لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَأَغِثْنی یا مَولایَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْكَ عِنْدَ الكهْفِ، وَ قَدِّمِ المَسْأَلَهَ لِلّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فی أَمْری، قَبْلَ حُلُولِ التَّلَفِ، وَ شَماتَهِ الْأَعداءِ، فَبِكَ بُسِطَتِ النِّعْمَهُ عَلَیَّ. وَ اَسأَلِ اللهَ جَلَّ جَلالُهُ لی نَصْراً عَزیزاً، وَ فَتْحَاً قَریباً، فیهِ بُلُوغُ الْآمالِ، وَ خَیْرُ الْمَبادی، وَ خواتیمُ الأَعْمالِ، وَ الْأَمْنُ مِنَ المَخاوِفِ كُلِّها فی كُلِّ حالٍ، إِنَّهُ جَلَّ ثَناؤُهُ لِما یَشاءُ فَعّالٌ، وَ هُوَ حَسْبی وَ نِعْمَ الوَكیلُ فِی المَبْدَءِ وَ الْمَآلِ.

عریضه را میتوان در ضریح یكی از ائمه ی معصومین ـ علیهم السّلام ـ انداخت كه به محضر امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ برسد و ایشان حاجت را برآورده كند.

یا از خاك مطهری، گل خالص تهیه كرده و عریضه را در میان آن قرار داده و در نهر یا چشمه ی آب یا چاه عمیقی بیندازید و قبل از انداختن بر بالای نهر یا چشمه رفته و یكی از نائبان حضرت بقیه الله ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ عثمان بن سَعد عَمْری، محمد بن عثمان، حسین بن روح، علی بن محمد سمری ـ قدس سره الشریف ـ را مورد خطاب قرار داده و بگویید: یا فُلانَ بْنَ فُلانٍ سَلامٌ عَلَیْكَ، أَشْهَدُ أَنَّ وَفاتَكَ فی سَبیلِ اللهِ، وَ أَنّكَ حَیٌّ عِنْدَ اللّهِ مَرزُقٌ، وَ قَدْ خاطَبْتُكَ فی حَیاتِكَ الَّتی لَكَ عِنْدَ اللهِ جَلَّ وَ عَزَّ، وَ هذِهِ رُقْعَتی وَ حاجَتی إلی مَولانا صَلَّی الله عَلَیهِ وَ آلِهِ، فَسَلِّمها إِلَیْهِ، فَأَنْتَ الثِّقَةُ الْأَمینُ.

سپس عریضه را در نهر یا چاه یا چشمه بیاندازید، كه انشاء الله تعالی حاجت او برآورده شود.

مرحوم علامه مجلسی فرموده است: هنگام انداختن عریضه چنین خیال نمایید كه نامه را به نایب خاص تسلیم میكنید.

منابع : اعمال مسجد مقدس جمكران، ص29 و منهاج العارفین، ص448 ـ المصباح، ص531

 

چهار ركعت نماز درمسجدجمكران

دو ركعت اول: به نیت نماز تحت مسجد است، در هر ركعت آن یك حمد و هفت بار (قل هواللّه احد) خوانده مىشود و در حالت ركوع و سجود هم هفت مرتبه ذكر را تكرار كنند.

دو ركعت دوم: به نیت نماز امام زمان علیه السّلام خوانده مىشود، بد ین صورت كه سوره حمد را شروع كرده و آیه (ایّاك نعبد و ایّاك نستعین) صد مرتبه تكرار مىشود و بعد از آن، بقیّه سوره حمد خوانده مىشود، و سپس سوره (قل هو اللّه احد) را فقط یك بار خوانده و به ركوع رفته و ذكر (سبحان ربّى العظیم و بحمده) هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار مىشود.

و سپس به سجود رفته و ذكر (سبحان ربّى الاعلى و بحمده) نیز هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار مىشود.

ركعت دوم را نیز به همین ترتیب خوانده، چون نماز به پایان برسد و سلام داده شود، یك بار گفته مىشود (لا اله الّا اللّه) و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا علیها السّلام خوانده شود وبعد از آن به سجده رفته و صد بار بگویند: (اللّهم صلّ على محمّد و آل محمّد).

آنگاه امام علیه السلام فرمودند: هر كه این دو ركعت نماز را در این مكان (مسجد مقدس جمكران) بخواند مانند آن است كه دو ركعت نماز در كعبه خوانده باشد. (تلخیص از كتاب نجم الثاقب، ص 383 تا 388)

حدیث:

امام مهدى عليه السلام : إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ ؛ (بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 380) امام مهدى عليه السلام :من مايه امان اهل زمينم ؛ چنان كه ستارگان مايه امان اهل آسمان اند .

امام مهدى عليه السلام : أنَا بَقِيَّةُ اللّهِ في أرضِهِ و خَليفَتُهُ و حُجَّتُهُ عَلَيكُم ؛ (كمال الدّين ، ص 331) امام مهدى عليه السلام : من يادگار خدا در زمين و جانشين و حجّت او بر شما هستم .

امام مهدى عليه السّلام : أمّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ ؛ (بحار الأنوار ، ج 52 ، ص 92 .) امام مهدى عليه السّلام : چگونگى بهره مندى از وجود من در دوران غيبتم ، همچون بهره اى است كه از خورشيد مى برند، آن گاه كه ابر آن را از ديدگان نهان مى كند .

امام مهدى عليه السّلام : أنَا الَّذي أملأُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَورا ؛ (بحار الأنوار ، ج 52 ، ص 2) امام مهدى عليه السّلام :منم كه زمين را از عدالت لبريز مى كنم ، چنان كه از ستم آكنده است .

امام مهدى عليه السّلام : إنَّ الأرضَ لا تَخلُو مِن حُجَّةٍ إمّا ظاهِرا و إمّا مَغمُورا ؛ (كمال الدّين ، ج 2 ، ص 511) امام مهدى عليه السّلام :زمين از حجّتى آشكار يا نهان خالى نيست .

امام مهدى عليه السّلام : أنا خاتِمُ الأوصِياءِ ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي، (الغيبة ، طوسى ، ص 285) امام مهدى عليه السّلام :من وصىّ آخرين ام ؛ به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مى شود .

امام مهدى عليه السّلام : إنَّ اللّهَ مَعَنا ، فَلا فاقَةَ بِنا إلى غَيرِهِ و الحَقُّ مَعَنا فَلَن يُوحِشَنا مَن قَعَدَ عَنّا ؛ (الغيبة ، طوسى ، ص 285) امام مهدى عليه السّلام :خدا با ما است و نيازمند ديگرى نيستيم . حق با ما است و باكى نيست كه كسى از ما روى بگرداند .

 

اشعار مدح ومرثیه حضرت معصومه علیهاسلام

 

جمال و كمال فاطمی (سلام اللّه علیها)

خـاك قـم گشته مـقدّس از جـلا ل فاطمه - نـور باران گشـته ایـن شهر از جـمال فاطمه

تـا بش شـمع و چـراغ و كـهربای نـورها - بـا شد از نـقد جـمال بـی مثال فـاطمه

صـا فی آیــینه ایــوان نـیكو مـنظرش - گــوشه ای از صـا فی قـلب زلال فـاطمه

عـطر آگین گشـته گـر این بارگاه جنّتی - این نسیمی است از عبیر بی همال فاطمه

بر سر ما سـایه ا فكـن از كرامت ای بتول - شد سعید آن كس كه بُد اندر ظلا ل فاطمه

آفت دلهـا غـم است بر درگـه معصومه ام - حـرمت مـن حـرمت عزّو جـلا ل فاطمه

یا رب از غم ها مرا بـرهان هـم از افسردگی - عـفو كن ما را بـه قلب پـر مـلال فاطمه

كـبریا از درگـهش كس را نكـرده نـا امید - خـاصّه آنكو داشت پشتیبان مثال فاطمه

گنجینه دانشمندان , ج 1 , ص 17 .

 

اي دختر عقل و خواهر دين

وي گوهر درج وعز و تمكن

عصمت شده پايبند مويت

اي علم و عمل مقيم كويت

وي گوهر تاج آدميت

فرخنده نگين خاتميت

شيطان به خطاب"قم" براندند

پس تخت تو را به قم نشاندند

كاين خانه بهشت و جاي حواست

ناموس خداي جايش اينجا است

اندر حرم تو عقل مات است

زين خاك كه چشمه حيات است

جسمي كه دراين زمين نهان است

جاني است كه در تن جهان است

اين ماه منيرو مهر تابان

عكسي بود از قم و خراسان

ايران شده نور بخش ارواح

مشكاه صفت به اين دو مصباح

از اين دو حرم دلا چه پرسي

حق داند و صف عرش و كرسي

هر كس به درت به يك اميدي است

محتاج تر از همه"وحيدي" است

از آيت الله العظمي وحيد خراساني:

گنجينه دانشمندان , ج 1 , ص 19, " قصيده از آيه الله وحيدي خراساني".

 

آيـتي از خـــداست مـعصومه

لطـف بي ا نـتها ست ، مـعصومه

جـــلوه اي از جـــمال قرآن

چهره اي حق نـما ست ، مـعصومه

عـــطر بــاغ مــحمّدي دارد

زاده مــصطفي است ، مـعصومه

پـــرتوي از تــَلَأْلــُؤِ زهــرا

گـوهري پـر بـها ست، مـعصومه

مــاه عــفّت نقابِ آل كسـا

دخــتر مـرتضا ست ، مـعصومه

اختري در مدار شمس شمـوس

يعني اُخت الرّضا ست ، مـعصومه

زائران ، يك دَرِبهشت اينجا ست

تـربتش بـا صـفا ست ، مـعصومه

در تــوسّل بـه عتـرت و قـرآن

بـاب حـاجات مـا ست ، مـعصومه

از مـدينه ، بـه قصد خـطه طوس

رهروي خسـته پا ست ، مـعصومه

تـا زيـارت كـند بـرادر خـويش

فكـر و ذكرش دعاست ، معصومه

روز و شب ، عـا شقي بـيا بان گـرد

خـواهري بـا و فـاست ، مـعصومه

يا مگــر اوست ، زيـنب دگــري

كــز بــرادر جــداست ، مـعصومه

تـا بـداني كـه نيمه ره جـان دا د

بـنگر اكـنون كـجاست ، مـعصومه

از وطـــن دور و از بـــرادر دور

حسرتش غـم فـزاست ، مـعصومه

گر چه نشكسته سينه و پـهلويش

در دلش داغــها ست ، مـعصومه

داغ زهـــــرا و داغ اجـــدادش

وارث كـــربلاست ، مــعصومه

هر حسينيّه بيت او ست ( حسان )

چونكه صاحب عزاست ، معصومه

سروده آقاي حسان .

 

شـهرها انگشترند و " قـم" نگـين

قــم ، هـماره حـجّت روي زمين

تّربت قـم ، قـبله عشـق و و فا ست

شهر علم و شهر ايمان و صفا ست

مـرقد " معصومه " چشم شـهرِ مـا

مـهر او جــانهاي مــا را كـهربا

دخــتري از اهــل بـيت آ فــتاب

و ارثِ دُ رّ حـيا ، گـنج حــجاب

درحـريمش مــرغ دل پـر مـي زند

هـر گــرفتار آمـده ، در مي زند

هــر دلي اينجا ست مجـذوب حرم

جـان ، اسـير رشـته جـود وكـرم

ايـن حـرم با شد مـلائك را مـطاف

زائـران را ارمـغان ، عشق و عفـاف

آسـتان بـوسـش بسي فـرزانگـان

مــعرفت آمــوز ، از ايـن آسـتان

ديـده پـاكـان بـه قـبرش دوخـته

عــصمت و پـاكـي از آن آمـوخته

"حــوزه قـم " هاله ا ي بـر گِـردِآن

فــقه و احكـام خـدا را مــرزبان

قــم هـميشه رفـته راه مسـتقيم

بــوده در مـهد هـدايـتها مـقيم

قــم نـمي بيند مـگــر خوابِ قيام

تــيغ قــم بـيگانه بـاشد از نـيام

شهر خون ، شهر شرف ، شهر جـهاد

شهر فقه و حـوزه ، عـلم و اجـتهاد

هر كجا را هر چه سـيرت داده انـد

اهـل قـم را هـم بـصيرت داده اند

نقطه قــا ف قـيامند اهـلِ قــم

بــرقِ تيغِ بي نيامند اهـل قـم

اهـل قـم ،ز اوّ ل ولايت داشـتند

در دل و در ديده ، " آيت " داشتند

سر نمي سودند ، جز بر پـاي ديـن

دل نــمي دادنــد اِلّا بــر يقين

دين ، مطيعِامـر مـولا بـودن است

راه را بــا رهـنما پـيمـودن است

دختر " موسي بن جـعفر" را درود

كـز عـناياتش تـراويد ايـن سـرود

سروده آقا ي جواد محدّ ثي .

 

اي خـاك پـاك قـم چـه لطيف و معطري

خــاكـي ولي ز ذوق و صـفا بند گـوهري

گـوهر كـجا و شأن تـو نبود عـجيب اگر

گـويم ز قـدر و مـنزلت از عـرش بـرتري

بس بـا شد اين مـقام ترا اي زمـين قـم

مـدفن بـراي دخـتر مـوسي بـن جـعفري

آن بـانوي حـريم امـامت كـه مـام دهـر

نـازاده بـعد فـاطمه يك هـمچو دخـتري

يا فـاطمه ، حـريم خــدا ، بـضعه بـتول

محبوبه یِ مكـرمه یِ حيّ داوري

هستي تو دخت موسي و اخت رضـا يقين

گـردون نـديده هـمچو پـدر هـم بـرادري

فـخر امـام هـفتم و هشـتم كـه از شرف

وي را يگـانه دخـتر و آن را تـو خـواهري

مـريم كـه حق ز جـمله زنـهاش بر گزيد

شايسته نيست آنكه كند بـا تـو همسري

از لطف خـاص و عـام تو اي عـصمت اله

بـر عـاصيان شـفيعه فـرداي مـحشري

صــد حـيف يـوم طـف نـبودي بكـربلا

بـيني بـنات فـاطمه بـا حـال مـضطري

وآن يك شكسته بازو و آن يك دريده گوش

وآن ديگـري بـه چـنگ لئيـم سـتمگري

زيـنب كشـيد نـاله كـه يا ايـها الرسول

بـين بـهر ما نـمانده نـه اكـبر نـه اصـغري

يا فــاطمه بــجان عــز يز بــرادرت

بــر" احـتشام " لطف نـما قـصر اخـضري

اشعار از مرحوم سيد جعفر احتشام .

 

ز بـــاد حـــوادث گــلي از پــيمبر (ص)

در ايـــــن خـــاك عــنبر فشان آرمـيده

يكـــي لاله از لاله زار ولايت

بــه گــلزار قــم بــين چســان آرمــيده

گــل گــلشن فــاطمي بــين كــه چــونان

ز دست قــــضا نـــــوجوان آرمــــيده

در ايــــن بــــارگاه رفــــيع دل افـروز

نهان زيب تـــاج كــــيان آرمــيده

در ايـــن ارض ا قــدس يكي گــوهر پـاك

به تــــقدير چــرخ زمــان آرمـيده

درخشــان مهي دخت مـوسي بـن جـعفر

كــــزو كشـــوري در امـــان آرمــيده

جـبين سـا به خـاك درش هـان كه بي شك

در ايــــن بـقعه جــان جــهان آرمــيده

بگــــرد حــــريمش بســـان كـــبوتر

هــزاران ز روحــــانيان آرمــــيده

بـــــه پــــيرامــن مشــعل پـر فروغش

شــــهان و دو صـــد عــالمان آرمــيده

بــه فــردو سيان گـــو بـه قـم اندر آيـند

كــــه زيـــنت ده حـــوريان آرمـــيده

كــمال و شـرف ، عـلم و جـاه و جلالت

بــه هــر ســوي ايــن آســتان آرمـيده

بـه هـر جـا كـه گـامي نـهي بـا تأمـل

فســــرده تـــني شـــادمان آرمــيده

قـــدمها بــه آرامـي ايــن جــا فـرو نـه

كــه در ايـن زمــين گـلر خــان آرمـيده

بـه عـبرت نـظر كـن كـه بـيني در ايـن جـا

هــــزاران ســـرو و ســـروران آرمــيده

هـــزاران گــل و بــلبل و سـرو و سـوسن

دو صــــد نـــرگس و ارغــوان آرمــيده

خـوش آنـان كـه درقـم هـمي جـان سپارند

خـوش آن كـو در ايـن گـل مكـان آرمــيده

خــوش آن روزگــاري كـه در قـم گـذشت

خـــوشا حــال آن كــه شــبان آرمــيده

چــه غــم دارد از روز مــحشر ( دواني )

كـــه در ظـلّ ايــن ســايبان آرمــيده

قصيده فاضل ارجمند آقاي دواني .

 

آتش مــوسي عــيان از ســينه ســينا ستي

يا كــه زرّيــن بـارگاه بـضعه مـوسا ستي

بضعه مـوسي بن جـعفر فـاطمه كـز روي قـدر

خــاك درگــاهش عـبير طـره حـوراستي

نـو گلي رنگـين ز طـرف گـلشن يا سين بـود

آيــتي روشــن ز صــدر نـامه طاها ستي

پـــرتوي از آفــتاب اصــطفاي مــصطفي

زهــره اي از آسـمان عصمت زهـراسـتي

صـحن او را هست اقـصي پـايه عزّت چـنان

كـز شرف مسـجود سقف مسجد اقصا ستي

پسـتي از صـحن حـريمش را به پـا طاق حـرم

كـين مكـان عـزت وآن مسكـن غبراستي

زندگاني حضرت معصومه , سيد مهدي صحفي , ص 102 , شعر از فتحعلي خان صبا (اين اشعار دور گنبد حضرت نوشته شده است) .

 

يا رب اين خـلد بـرين يا جنه المأو استي

يا هــمايون بــارگاه بــضعه مـوسا ستي

اين مهين بانو كه در برج شرافت اختري است

نسـل پـاك و زاده انسـيه الحـوراسـتي

فاطمه اخت الرّضا ، سلطان دين ، روحي فداه

خـاك درگـاه تـو از عـرش عـلا اعـلا ستي

مــلجأ اهـل زمـان و شـا فع يوم المـعاد

خـواهـر سـلطان ديـن و ثـاني زهـراستي

مـرقد نـورانيش گـويا ريـاض جـنّت است

تــربت پـاكش ز مشك و عـنبر سـاراستي

گـو بيايد تـا بـه بيند ايـن هـمايون بـارگاه

آنكــه مــنكر بـر وجـود جـنّت دنيا ستي

حضرت ناطق بحق صادق چنين فرموده است

درجــــزاي زائــر او جــنه المأواســتي

اي مهين بانوي كاخ عصمت ، اي مـايه وجود

اي كه خـاك درگهت رشك دم عـيسا ستي

حـق ام و اب اگــر مـانع نـبودي گـفتمي

هــم ز خــيل خـادمانت آدم وحـوّ ا سـتي

طالب دنيا به قم چون طير انـدر مـجلس است

ظالم انـدر دشت قم چـون ملح در دريـا ستي

هر كه از روي خـلوص آرد بـه درگـاه تـو روي

خـوشدل از دنـيا و فـارغ از غــم عـقبا ستي

عقل در احصاء قدرش قاصر است و پا به گـل

گـرچه چون لقـمان دهر و بوعلي سـينا ستي

خطه قـم شد ز يمن مقدمش رشك جـنان

در صـفا دارالخـلود و از شـرف غـيراسـتي

چون بديدي ايـن بنا را عقل گفتي كا سمان

صــورتي در زيــر دارد آنـچه در بـالاستي

از سيد محمد رضا خادم , زندگاني حضرت معصومه (ع) , ص 100 .

 

ولاي حضرت معصومه راحت جانست

به چشـم مـردم آگـاه روح ايمانست

كسي به دعوي ايمان خود بود صـادق

كــه پيـرو نـبي و تـابع امـامان است

چـو اهـل بيت نبي گـوهران بي مثلند

بهايشان ز شـرف فـوق درك انسانست

به هر گلي كه ز باغ رسالت است و علي

هـر آنكه دل ندهد خوار نزد يزدانست

چه جاي آن كه نباشد محبّ معصومه

كه او بـه چـرخ ولا اختر درخشانست

به خاك پاي تو اي بنت موسي جعفر

كه توتياي ضـيا بخش اهل عـرفانست

اگر حبيبه حـق خوانمت از آن باشد

كه بر مقام تو عارف خداي سبحانست

لمعات عشق , ص 102 .

 

 

ايـن بـارگه كه چـرخ بـر رفـعتش گـم است

فـخر البــقاع بـقعه مـعصومه قـم است

فـخر البُقاع نـيست كـه فـخر البّقا بـود

اين بـارگه كه چـرخ بـر رفـعتش گـم است

بـا خـاك درگـهش خـضر انـدر گـه نـماز

كـاري كـه فـرض عين شـمارد تيمّم است

سـنگ حـريم او فـلك النّـجم عـالم است

ريگ سـراي او مَـلِك العـرش انجم است

ســقاي او چــو آب زنـد گَـردِ سـاحتش

از رشك با سرشك قرين چشم قلزم است

در التـــماس بــارقه گنبدش هــنوز

در طــور روح مـوسي انـدر تكـلّم است

از رشك خشـتهاي زر انـدود او مـدام

داغي چو شمس بر دل اين هفت طارم است

هـي پــا نــهاده زائـر او بر پـر مـلك

بس از ملك به طوف حـريمش تهاجم است

حـق دارد ايـن مكـان زند ار ، دم ز ، لامكـان

كـو را يگـانه گـوهر سـلطان هـفتم است

اخت رضـا و دخـتر مـوسي كـه حشـمتش

مسـتور از عــفاف ز چشـم تـوهّم است

هـم در حسب بزرگ اب انـدر پي اب است

هـم در نسب ستركْ اُم انـدر پي اُم است

آن كعبه است مــرقد فــرقد عُــلوِّ او

كـز پـيل حـادثات مـصون از تـهدم است

يا بــضعه البـتول و يا مـهجه الرّسـول

اي آنكــه رتــبه تــو وراي تــوهمّ است

از اشتياق سـجده بـر خـال چـهر تـو

آدم هـنوز روي دلش سـوي گـندم است

دانـــند اگــر ز آدم و حــوا مــؤخرت

مــن گـويمت بـر آدم و حـوّ ا تـقدّم است

زيـرا كـه جـز ثـمر نبود مـقصد از درخت

و ان شاخ و برگش ارچه بود عود و هيزم است

ابـليس را كـه چـنگ نـدامت گـلو فشرد

بــر درگـــهت امــيد عـلاج تـندم است

مــردم زيـارت تـو كـنند از پـي بهشت

ويـن خود دليـل بر عـدم عقل مـردم است

زيـرا كه جز زيـارت كويت بهشت نيست

ور هست درب كـوي تـو آن را تـصمم است

باصـدق تـو صـباح دوم را بـدون كـذب

بـر خويش خـنده آيـد و جـاي تبسّم است

كي شِبْهِمَـريمت كـنم از پـاك دامـني

كـالوده اش ز نفحه روح القدس كـم است

آن جا كه عصمت تو زنـد كـوس دور باش

پاي وجـود روح قـدس در عدم گـم است

گردون به پيش محمل فَرَّت جنيبتي است

كــز آفــتاب كـوي زرش زيـور دم است

ذلي كـه از پي تـو بـود عـين عزّت است

خاري كه در ره تو خـلد به ز ، قا قُم است

اي بـانوي حـرم سـوي جـيحون نظاره اي

كـز انـقلاب دهـر ، هـمي در تلاطم است

مويم اگـر چـه شـد به معاصي سپيد ليك

رويـم منه سياه كـه دور از تـرحـم است

ا زتاج الشّعراء جيحون , زندگاني حضرت معصومه (ع) , ص 86 .

 

رواق دخترموسي بن جعفر است ايـن جـا

حـريم فـاطمه بـنت پيمبر است ايـن جـا

دربـهشت بـرين گـر طـلب كـني بـه خـدا

ببوس با ادب آن را كه آن در است ايـن جـا

زمـين قـم بـه مـثل چـون صـدف بـود آري

وجـود حضـرت معصومه گوهر است اين جـا

بـبند عـقد نـماز انـدرين مـقام رفـيع

كـه جـاي گـفتن الله اكـبر است ايـن جـا

مـخوان بـه خـلد بـرينم زكـوي او واعـظ

براي من زدو صـد خلد برتر است ايـن جـا

حــبيه حــق و ريـحانه رسـول و عـلي

يگـانه دختر زهراي اطـهر است ايـن جـا

مـسيح زنـده شود درحـريم ايـن بـا نو

عجب ز فيض دمش روح پرور است اين جـا

زيُــمنِ مــوكبِ اجـلا لِ فـاطمه بـنگر

كه دُرّتاج سر هـفت كشـور است اين جا

فروغ روضه او پر تو افكـن است به مهر

چـرا كه مطلع خورشيد انـور است ايـن جـا

اگر بــديده ادراك بــنگري بــيني

كه مهر و ماه هم از ذرّه كمتر است اين جـا

از آن شـدند سـلاطين مـقيم در كـويش

كه خاك در گه او زيب افسر است ايـن جـا

كـند بـدرگه او سجده صـبحدم خـورشيد

كـه از فروغ ولايت مـنوّر است ايـن جـا

اگـر تــجلّي حـق بيني از در و ديـوار

عجب مدار كـه دخت پيمبر است اين جـا

تــبارك الله از ايــن روضــه بـلند رواق

كه از تصوّر و از وصف برتر است ايـن جـا

بـرو طـهارت دل كـن بـيا بـه روضـه او

كه جاي مردم پاك و مطهر است ايـن جـا

از آن پـناه بــه كــوي تـو آرم اي بـانو

كه فيض روح ز لطفت ميسّر است ايـن جـا

مـرا كـه نـام بـود حـيدر آمـدم بـه درت

چـرا كه نور دو چشمان حيدر است اين جـا

زمين قم شده روشن از آن به غيب و شهود

كه نور حق به جمالت برابر است ايـن جـا

ز آ فـتاب قـيامت غمي نـخواهـد بـود

مرا كه سايه لطف تو بر سـر است ايـن جـا

سزد كه " معجزه " قم همچنان بهشت بود

چرا كه دختر موسي بن جعفر است اين جا

لمعات عشق , ص 58 , ديوان حيدر معجزه .

 

آنشب زمین هوای بهشتی دوباره داشت - آغوش آسمان به بغل ماهپاره داشت

چشمان ابر روی زمین را گرفته بود - هر قطره با خودش سبدی پرستاره داشت

دست ملک قصیده ای از نور می نوشت - واژه به واژه حرف غزل استعاره داشت

باز عطر سیب و بوی بهار و شمیم یاس - بر بارش دوباره كوثر اشاره داشت

این بار حق به دامن موسی عطا نمود - آن كوثری كه بال ملك گاهواره داشت

این سیب سرخ سیب بهشت پیمبر است

این دختر یگانه موسی بن جعفر است

مثل بهار بود هوای رسیدنت - باران چكید از رد پای رسیدنت

در پشت درب خانه تان جمع میشوند - خیل فرشتگان كه برای رسیدنت

-آماده اند از طرف ذات كردگار  خود را فدا كنند فدای رسیدنت

خاك بهشت بهر قدمگاه تو كم است - آغوش نجمه بود سرای رسیدنت

قلب برادرت ز تب شوق آب شد - در التهاب ثانیه های رسیدنت

در چشم خویش ذوق خدا را نگاه کن

گلخنده امام رضا را نگاه کن

از آن زمان كه خواهر سلطان ما شدی - بانو ، شما ملیكه ایران ما شدی

از آسمان وجود تو بر ما نزول كرد - تا كوثر دوباره قرآن ما شدی

منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت - وقتی كه آمدی تو و مهمان ما شدی

با هر قدم به سینه ما جا گرفته ای - یعنی تو صاحب دل ما جان ما شدی

بانی خیر و بركت این خطه گشته ای - وقتی نسیم سبز بیابان ما شدی

یعنی فقط نه جزء محبان حیدریم

«از شیعیان كشور موسی بن جعفریم»

وقتی تویی كه آینه ذات كوثری - زیبد به خادمان حریمت پیمبری

عصمت به پای عصمت تو سجده می كند - معصومه ای و عصمت كبرای دیگری

ای زینبی كه عالمه بی معلمی  - زین رو كنی به شهر خودت علم پروری

ما هرچقدر شعر و غزل نذرتان كنیم - تو بازهم از آنچه كه گفتیم برتري

بی تو كمیت محشریان لنگ می شود - یك وقت اگر كه روی به محشر نیاوری

زهرا شدی و شمس فروزان شیعه ای

زهرا شدی و روز قیامت شفیعه ای

خود ظلمتیم ، اگرچه سپیدیم با شما - یأسیم اگر ، سراسر امیدیم با شما

مست اجابتند دعاها کنارتان - ما حاجت نداده ندیدیم با شما

وقتی حدیث ها تو را حرف می زنند - جز وصف فاطمه نشنیدیم با شما

در قاب عکس خالی آن قبر گمشده - تصویری از بهشت کشیدیم با شما

پس آمدیم و زائر آن بی نشان شدیم - یعنی که تا مدینه رسیدیم باشما

امشب كه عشق می پرد از كنج سینه ام

در محضر تو زائر شهر مدینه ام

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 

هركه را ره در حريم بضعه موسي دهند

روز معشر جايش اندر جنهالماوي دهند

در رواق حضرت معصومه اخت الرضا

پاس خدمت حوريان عالم بالا دهند

گربهشت جاوداني طالبي در قم بيا

چون برات جنت فردوس را اينجا دهند

در يكي بخشش به هنگام عطاي فاطمه

صدهزاران ملك جم دارائي دارا دهند

گرشهنشاهان عطاي دنيوي بنموده اند

اندر اين دربار، هم دنيا و هم عقبي دهند

در سحرگاهان به هنگام مناجات و اذان

خلق را گوئي ندا از عالم اعلي دهند

دوستان، جاي شما خاليكه بر زوار او

اي بسا منشور آزادي كه با امضا دهند

حوزه عليمه اش پروده صدها بوعلي

كاندر عالم داد علم و دانش و تقوي دهند

در رواق دختر باب الحوائج فاطمه

حاجت مردم به امر مادرش زهرا دهند

"واصلا" گرمعرفت باشد كسي را در حقش

كور اگر باشد زلطفش ديده بينا دهند

"سروده شاعر معاصر محمد واصل"

 

رواق دختر موسي بن جعفر است اينجا

حريم فاطمه بنت پيمبراست اينجا

در بهشت برين گر طلب كني به خدا

ببوس با ادب آن را كه آن در است اينجا

زمين(قم) به مثل چون صدف بود آري

وجود حضرت معصومه گرهر است اينجا

ببند عقد نماز اندرين مقام رفيع

كه جاي گفتن(الله اكبر) است اينجا

مخوان به خلد برينم زكوي او واعظ

براي من زد و صدخلد برتر است اينجا

حبيبه حق و ريحانه رسول و علي

يگانه دختر زهراي اطهر است اينجا

ببوس از سر صدق و صفا ضريحش را

كه مورد نظر حق داور است اينجا

مسيح زنده شود در حريم اين بانو

عجب زفيض دمش روح پرور است اينجا

زيمن مركب اجلال فاطمه بنگر

كه در تاج سر هفت كشور است اينجا

برو طهارت دل كن بيابه روضه او

كه جاي مردم پاك و مطهر است اينجا

از آن پناه به كوي تو آرم اي بانو

كه فيض روح زلفطت ميسر است اينجا

مرا كه نام بود(حيدر) آمدم به درت

چرا كه نور دو چشمان حيدر است اينجا

زمين قم شده روشن از آن به غيب و شهود

كه نور حق به جمالت برابر است اينجا

آفتاب قيامت غمي نخواهد بود

مرا كه سايه لطف تو بر سراست اينجا

سزد كه(معجزه) قم همچنان بهشت شود

چراكه دختر موسي بن جعفر است اينجا

"اثر طبع آقاي حيدر آقا تهراني بطور خلاصه"

 

حضرت معصومه اي دخت نبي دخت رسول

قره العين نبي هم نور چشمان بتول

اي كه هستي دختر پاك علي مرتضي

آنكه اعمال همه باطاعتش گردد قبول

جده ات باشد خديجه همسر پاك نبي

هم بود مام گرامت فاطمه بنت الرسول

دخت پاك سبط احمد مجتبي و هم حسين

اي كه هستي اختر تابان ارباب عقول

دختر موسي، تو هستي باب حاجات همه

كرده در قم اخترت جانا طلوع و هم افول

خواهر هشتم امام شافعه بر مجرمان

عمه باشي بر تقي آن قبله اهل وصول

رتبه ات بلابود نزد خداي لامكان

شأن تو والا بود اي اصل تو اصل الاصول

هست دربانت فرشته، روضه ات"روضه" بود

زائرت بايد بگيرد از ملك اذن دخول

مرقد پاكت چو خورشيد درخشان تابناك

نزد تو زانو زند شايستگاني از فحول

راه تو راه رسول الله و راه بن عمش

هركه راه تو رود، طي كرده از آن ره عدول

چشم اهلبيت باشي چونكه قم باشد به حق

عش آل احمد و باشد حرم زآل رسول

هركه قبرت را زيارت كرد او با معرفت

باشدي بي شك به فردوس برين او را نزول

زائران درگهت حاجت رواگشته همه

كس نگردد در حريمت خسته و زار و ملول

"مجرما" اين نعمت عظمي مده از كف به عمر

هركه قدرش را نداند او ظلوم است و جهول

"اثر طبع آقاي حاج سيد حسين شيخ الإسلامي تويسركان"

 

همه ز جا برخیزید به پای او گل ریزید

لاله و ریحان آمد خواهر سلطان آمد

مدینه از میلادش چو جنّت الاعلا شد

ز نور او نورانی تمامیِ دلها شد

جمالِ او تفسیری ز صورت زهرا(س) شد

رحمت و غفران آمد -  خواهر سلطان آمد

همه ز جا برخیزید ...

شَعَف عیان از حُسن و صولتِ موسی الکاظم

خنده عیان بر ماهِ  -  طَلعتِ موسیَ الکاظم

صله بگیر از دستِ -  حضرت موسی الکاظم

دلبر و جانان آمد  -  خواهر سلطان آمد ...

ز ناز خود دردانه  -  به دامن بابا شد

سرورِ قلب مادر  -  روشنیِ دلها شد

ز لطف حق بر عالم -  آینه ی زهرا(س) شد

کوثر قرآن آمد خواهر سلطان آمد

فلک بریزد امشب قمر به راه نجمه

ای رخ تو از اوّل -  نور نگاه نجمه

به ماه ذِلقعده شد  -  میلادِ ماه نجمه

بَرکتِ ایران آمد  -  خواهر سلطان آمد

 

کریمه آل پیمبر

سلاله موسی جعفر

کوثر زهرای مطهر

لاله باغ سرسبز تبارک

فاطمه عید میلادت مبارک

عالمه آل رسولی

دختر زهرای بتولی

گوهر دریای عقولی

لاله باغ سرسبز تبارک

فاطمه عید میلادت مبارک

پاره قلب مرتضایی

شافعه روز جرایی

خواهر حضرت رضایی

لاله باغ سرسبز تبارک

فاطمه عید میلادت مبارک

اختر نجمه ای به دامن

بیت ولایت ز تو گلشن

چشم رضا شد به تو روشن

لاله باغ سرسبز تبارک

فاطمه عید میلادت مبارک

شیعه رهین کرم تو است

بیت ائمه حرم تو است

فیضیه مرهون دم تو است

لاله باغ سرسبز تبارک

فاطمه عید میلادت مبارک

تویی تویی باب ولایت

شمسه عصمت و هدایت

جان دو عالم به فدایت

لاله باغ سرسبز تبارک

فاطمه عید میلادت مبارک

 

دسته گل محمدی، به شهر قم خوش آمدی

بانوی ملک سرمدی، به شهر قم خوش آمدی

ز خاک پاک شهر قم بوی پیمبر آمده

شهر قم از قدوم تو بهشت دیگر آمده

مگر دوباره شیعه را روح به پیکر آمده

ای گل باغ احمدی، به شهر قم خوش آمدی

ای صلوات متصل از همه خلق عالمت

درود بر برادر و بر پدر مکرّمت

فزون­تر از سؤال ما جود و عنایت کمت

مؤیِد و مؤیَدی، به شهر قم خوش آمدی

عطر بهشت جان ما گرد و غبار ناقه­ات

سرور خیل اهل قم غاشیه دار ناقه­ات

مشک و عبیر و عطر و گل­گشت نثار ناقه­ات

قدم به چشم ما زدی به شهر قم خوش آمدی

دسته گل محمدی، به شهر قم خوش آمدی

زینب دوم علی ای همه افتخار قم

نسیم تربت تو شد، بهشت قم، بهار قم

قبله اهل معرفت با قدمت دیار قم

دخت رسول امجدی، به شهر قم خوش آمدی

نمی­رسد به عزت و جلال تو عقول ما

پس از بتول و زینبی زینب ما، بتول ما

شهر قم از قدوم تو مدینه الرسول ما

همچو رضا  به مشهدی، به شهر قم خوش آمدی

سلام ما سلام ما بر تو و بر برادرت

بر تو و بر برادرت، بر پدر و به مادرت

بر پدر و به مادرت، به تربت مطهرت

عصمت حیّ سرمدی، به شهر قم خوش آمدی

 

حضرت معصومه ، دخت پیمبر

گل ریحانه ی وموسی بن جعفر

روح مناجات -  قبله ی حاجات

جانم فدایت ای عمه ی سادات

واویلا واویلا آه و واویلا...

حسرت دیدار دلبر بر دلت

غم هجران او شده قاتلت

ای غصّه دیده -  بنت الشّهیده

قدّت زیر بار غصّه خمیده

واویلا واویلا آه و واویلا...

شکر خدا نشد بر تو جسارت

امان از سیلی و هجوم و غارت

پاهای خسته  -   دستان بسته

یک سر، بریده و یک سر شکسته

واویلا واویلا آه و واویلا...

 

ياد مدينه كردم -  باگوش جان شنيدم

لبيك را زبالا  -  تا در حرم رسيدم

آيا شد آشكارا -  قبرنهان زهرا؟

يا فاطمه زهرسو -  با گوش جان شنيدم

بنت امام كاظم - اخت امام هشتم

باشد شفاعتش را- روز جزا اميدم

يا بضعه ‏الرساله، - ما را مران زدرگه

گشتم گداى كويت - از غير، دل بريدم

بر زاده برادر، -  جان جواد سوگند

رحمى، اگر چه زير - بارگنه خميدم

يافاطمه، شفاعت - از روسياهى ‏ام كن

تاخلق روز محشر -  بينند روسپيدم

 

اين خبر از مجلسي نقل است در اخبار قم

ثبت گشته در كتب از او همه اسرار قم

گفت در سال دوصد از هجرت خيرالانام

كرد مأمون دعوت از موسي الرضا هشتم امام

پس روان شد از مدينه سوي خاك پاك طوس

آن ولي حق، امام هشتمين، شمس الشموس

از فراقش شد چنان معصومه زار و دل فكار

كز كف خود داد آرام و توان، صبر و قرار

آن مهين بانو پس از يكسال دوري و محن

بهرديدار برادر، چشم پوشيد از وطن

از مدينه شد روان با شوق بيرون از بيان

تا به شهر ساوه بيماري گرفت از اوعنان

گشت چون از اين سفر موسي بن خزرج با خبر

شد به استقبال آن بانوي دين با كر و فر

گوي سبقت را ربود از جمع در يك اختري

موسي آن فرخنده بخت آل سعد اشعري

پس مهار ناقه آن مفخر كون و مكان

خود گرفت و شد به پاي شوق سوي قم روان

ريختند از شوق دل برگرد آن بانوي دين

دوستان و شيعيانش از يسار و از يمين

چون كه در قم كرد منزل كاروان اشتياق

شد بلند از بستر بيماريش بانگ فراق

كرد بانو، جان خود تسليم برجان آفرين

آفرين بر همت بانوي عالم، آفرين

بود موسي را به قم باغي و ملكي دلگشا

چون بساط سبزه و مانندگلشن جانفزا

گفت سردابي در آنجا بهربانو بركنند

تا به دنبا و به عقبي از نهالش بركنند

بهر دفن حضرتش ديدند بي گرد و غبار

دو سوار بانقاب از دور گشتند آشكار

آن دو بعد از خدمت وتعظيم و اكرام و نماز

دفن كردند آن بدن را با دوصد سوز و گداز

خود نميدانم ملك بودند يا از اولياء

يا تقي بودش به همراه علي موسي الرضا

از محن موسي بن خزرج سايباني ساختي

بر سرقبرش به فرياد و فغان پرداختي

بعد از آن برپا كرد اين بارگه بنت الجواد

تاكه گردد قبله گاه مردم نيكو نهاد

دختر نيك اختر مولا جواد آن ميردين

گشت مدفون در كنار عمه خود دل غمين

"اثر طبع آقاي حاج سيد علي ميره اي"

 

دل می برد طراوت و فصل بهار قم - بوی بهشت می وزد از لاله زار قم

طاووس جنت آمده در مرغزار قم - دایر شده به عصمت و تقوی مدار قم

                      بیت المقدس آمده اندر شمار قم

خاکش به هفت رنگ جواهر برابر است - در چشمه های با نمکش آب کوثر است

صحن مقدسش چوبهشت مصور است - این خوابگاه دختر موسی بن جعفراست

                           زیبد به شهر های جهان افتخار قم

خوابیده با جلال و شرافت در این مقام - معصومه مقدسه بانوی نیک نام

هم دختر امام و هم خواهر امام - روح القدس مقیم حریمش به صبح و شام

                          کحل البصر نموده ملائک غبار قم

 

 

فهرست کتاب

 

صفحه    عناوین مطالب

1             دیباچه کتاب

3             زیارتنامه حضرت معصومه سلام اللّه علیها

4             احادیث منقوله از حضرت معصومه(سلام الله علیها)

5             روایاتی در باب زیارت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها

8             فضایل شهر مقدّس قم

12           خلاصه زندگی حضرت معصومه علیها السّلام

13           سفری مقدّس به شهری مقدّس

15           غروب مهتاب در شهر ستارگان

16           سیر تاریخی بارگاه حضرت معصومه (سلام اللّه علیها) به طور كوتاه

18           اشعار و احادیث برخی از كتیبه ها

21           ماجرای طلا كاری گنبد مرقد حضرت معصومه (سلام اللّه علیها)

23           پیشینه تاریخی ضریح، و چگونگی نصب ضریح جدید

25           گنبد حضرت معصومه علیهاسلام

26           كرامات كريمه اهل بيت (علیهم السّلام)

40           برکات ورود حضرت معصومه علیها السّلام به شهر قم

46           بخشی از آثار و برکات حضرت معصومه علیها السّلام در قم

52           چهره های برجسته حوزه علمیه قم در قرن های دوم، سوم و چهارم

61           لطف امام جواد(علیه السّلام) به یكی از شیعیان قم

61           ارتباط مردم قم با امام هادی(علیه السّلام)

62           نامه امام حسن عسكری(علیه السلام) به مردم قم و آوه«آبه»

62           ارتباط مردم قم و مدائن با امام حسن عسكری(علیه السّلام)

64           نامه امام حسن عسكری(علیه السّلام) به علی بن بابویه

65           ورود اشعری ها به قم

69           ورود حضرت رضا(علیه السّلام) در قم

فهرست کتاب

 

صفحه    عناوین مطالب

70           قم آماده استقبال از آل علی(علیه السّلام)

71           مهاجرت شیعیان كوفه به قم، و تشیّع قمی ها

72           آشنائی باجغرافیای قم

78           زیارت امام زادگان

79           امامزادگان و زیارتگاههای قم

85           امامزاده هاى بدون واسطه درقم

85           امامزاده هاى با واسطه درقم

87           مدارس علمی و قدیمی شهرقم

89           مساجد بزرگ و معروف قم

90           آرامگاههای تاریخی استان قم

91           جاذبه های طبیعی کویر استان قم

94           سایر نقاط دیدنی قم

108        قلعه های قدیمی استان قم

109        مشخصات جغرافیایی قم

110        رودخانه ها ودریاچه های استان قم

113        دریاچه وسد های استان قم

114        کوههای استان قم

117        غارهای استان قم

117        مکان های دیدنی و تاریخی قم

118        صنایع و معادن قم

118        وجه تسمیه و پیشینه تاریخی قم

122        رجال برجسته علمى و سیاسى قم 

125        مقابر برخى ازعلما،محدثین،شهدا و بزرگان مدفون در شهر مقدس قم

129        مدفونین در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام اللّه علیها

فهرست کتاب

 

صفحه    عناوین مطالب

134        زیارت قبور علماء

135        مسجد مقدّس جمكران

136        حکایت شیخ حسن بن مثله جمكرانی

138        مسجد مقدس جمكران از دیدگاه علما

139        آداب مسجد جمكران

140        اعمال مسجد مقدس جمكران

141        چگونگی نوشتن عریضه برای امام عصر ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف

142        چهار ركعت نماز درمسجدجمكران

144        اشعار مدح ومرثیه حضرت معصومه علیهاسلام

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کتابهای الکترونیکی ما :

در اینترنت ، وب سایت ما «بنام هُدانت hodanet.net» درفهرست عناوین مطالب- درعنوانِ اشعار باقری اشعار وسروده های ما موجود است ، و در عنوانِ کتاب موبایل باقری ، کتابهای الکترونیکی ، موبایلی ما با عناوین زیر موجوداست:

همراه زائرین عتبات عالیات «چاپ اول آن به اتمام رسیده» ، قرآن مجید 114 سوره ای ، قرآن مجید سی جزئی برای ماه مبارک رمضان ، نهج الفصاحه ، نهج البلاغه ، حلیة المتقین ، خصال شیخ صدوق، ریاحین الشریعه ، ثواب الاعمال ، امالی شیخ صدوق و شیخ مفید ، تحریرالوسیله ، کلیات مفاتیح الجنان «با انضمام باقیات الصالحات» ، مقتل خوانی «حاوی کتب مقاتل ابی مخنف - سیدبن طاووس- مقرم- روضة الشهدا-مقتل امام حسین» ، منازل الآخره ، نزهة النواظر ، چهارده معصوم علیهم السلام به تر تیب نام از معصوم اول تا معصوم جهاردهم ، حضرت زینب «س» ، حضرت عباس «ع» ، فاطمه ام البنین«س» ، فاطمه معصومه «س» ، رساله توضیح المسائل بیست و پنج مرجع هم جدا جدا و هم 25 رساله بصورت یکجا ، ذکر خدا ، روضه خوانی ، محرم وصفر ، پنجاه روز عزداری از اول محرم تا اربعین ، پیام رهبری «پیامهای نوروزی وسخنرانیهای اول هر سال ازسال 69 تا 94» ، کشکول باقری حاوی 5000 صفحه مطالب گوناگون ، امام روح الله «زندگینامه ومقالات دررابطه با حضرت امام خمینی ره» ، منتخب قوانین «قوانین کاربردی دادگاهها» ، منتخب دادخواستها «نمونه دادخواستها و شکوائیه ها» ، آداب معنوی ، گنجینه معنوی ، سیاحت غرب ، احادیث فارسی ، معجم احادیث ، صدچهل حدیث ، احکام نماز ، احکام روزه ، بهجت عارفان «زندگینامه آیة الله بهجت ره» ، فضائل و رذائل «درباب اخلاق» ، هزارعنوان «برای منبر و سخنرانی» ، جهاد و شهادت ، راهیان نور ، شهدا و جبهه ها ، زنان نمونه ، ختومات هُدا ، ماه رجب «اعمال ماه رجب» ، ماه شعبان «اعمال ماه شعبان» ، ماه رمضان «اعمال ماه رمضان» ، همراه زائرین مکه ومدینه ، همراه زائرین سوریه ، همراه زائرین مشهد الرضا«ع» ، سه هزارداستان ، و چندین کتاب موبایل دیگر...

به علاوه ده ها عنوان مقاله که در سایت ما موجوداست

تهیّه ، تنظیم ، ویرایش ، تنظیم صفحات ، فهرستنگاری ، طرح جلد و چاپ کتاب ، توسّط مؤلّف حجّة الاسلام سید محمّد باقری پور در مؤسّسه فرهنگی هُدا نت مشهد مقدّس انجام شده است.

سیدمحمّد باقری پور : مدیر سایت هُدانت

سایت هُدانت : «www.hodanet.net»

ایمیل : «hodarayaneh@gmail.com»

تلفن همراه : «09155819230»

پروفایل مؤلّف کتاب : در سایت هُدانت موجوداست