مدایح امّ الائمّه حضرت زهراعلیهاسلام

سروده های حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور

مؤسسه فرهنگی هدایت

www.hedayat.org

 

زهرا که بود تحفه ای از حضرتِ دوست - این تحفه عطاشد به نبی وَه چه نکوست

این تحفه بو د سیب بهشتی که خدا - كرده  به نبیّ خودمحمّد(ص) اِعطا

*****

برفاطمه التجاگرفتیم - حاجات خودازخداگرفتیم

اوهست شفیع هردوعالم – ازمرحمتش عطاگرفتیم

*****

امشب كه شب ولادت زهراشد - مسرور از آن تمامیِ دلها شد

شادی به تمامِ کائنات است امشب - هم نقل ونباتِ جمله محفلها شد

*****

چون آینۀ جما ل حق فاطمه است - حبّش زبرای شیعه بهترین خاتمه است

شدخادمی اش مایه یِ فخر ملکوت - اوسیّده است وفضّه اش خادمه است

*****

آن فا طمه ای كه هست عبدی کامل - شد بندگیِ خدا زعمرش حاصل

در روز ولادتش همه شاد شدیم - شد لطفِ خدا تمامِ مارا شامل

*****

ای نورخدا عصمتِ كبرا زهرا - ای دخت نبی امّ ابیها زهرا

بریازده امامِ ما توئی مادر و هم - از بهر علی همسر و همتا زهرا

*****

ای كوثرخا تم النّبیین زهرا - ای همسرسید الوصیین زهرا

محبوبۀ ذا ت ازلی باشی تو - ای مادرِ جمله آل یا سین زهرا

*****

زهرا كه وجودش سبب خلقتِ ماست - صد شكركه نورِمهرِ اوقسمتِ ماست

فرمود اما م عسكری درو صفش - ما حجّت خلق وَ فا طمه حجّتِ ماست

*****

زهرا كه رهش رهی به جا ن ودلِ ماست - روشن زقدومش امشب این محفلِ ماست

با حبّ و ولایِ فاطمه ما همه شاد - مخلوط شده به مهرش آب وگِلِ ماست

*****

یا فا طمه دست ما همه دامن تو - خواهیم مدینه ما زیارتِ مدفنِ تو

از بخشش و بذل و از جود، نشان - شد شامِ زفاف بذلِ پیراهنِ تو

*****

امشب كه درِ بهشتِ حق  وا شده است - درد همه از لطف مداوا شده است

آمد به جهان امّ ابیهایِ نبی - آنکو به جهان شافعِ فردا شده است

*****

دریا ست نبی و فا طمه گوهرِ اوست - مولا ست علی و فا طمه همسرِ اوست

مهدی که به یُمن او جهان برسرِ پاست - مهدیِّ همه است و فاطمه مادرِ اوست

*****

چون فا طمه دختری دگر نباشد - چون فاطمه مادرِ پدرنباشد

در صفحه یِ آسمانِ وحدت - چون او قمرِ دگر باشد

*****

ای برهمه اوصیا تو مادر - یك نكته زوصف تو است كوثر

كن دیده یِ ما همه محبّان - روشن تو به مهدیِ پیمبر

*****

برخلقِ خدا نعمتِ بی حد آمد - امروزعطیّه یِ مؤیّد آمد

چون حشرعلی سا قی کوثر باشد - این نعمتِ کوثر به محمّد آمد

*****

امروز به احمد گوهری اِعطا شد - او فاطمه است و هم شفیعِ ما شد

این روزِ زن و ولادتِ فاطمه است - هم روزِ ولادتِ اما مِ ما شد

*****

در حریم فاطمیّه پرزندمرغ دلم - هست بهرِ فاطمیّه اشک و ناله حاصلم

ای خدا خواهم که گردم زائرش اندر بقیع - اشک با شد بهرِ زهرا هدیه یِ ناقابلم

*****

دیدار بقیع آرزویم باشد - این عقده مدام درگلویم باشد

هم دوستیِ کوثرِ احمد زهرا - هم حبّ علیست که در سبویم باشد

*****

عمریست که من غلامِ این درگاهم - من پیر غلامِ مامِ ثاراللّهم

هم مادرِ من کنیزِ زهرا باشد - هم من زِ ادب به مادرم همراهم

*****

اگرزهراكندبرما نگاهی - شوم آزاد من ازروسیاهی

زلطف فاطمه در روز محشر - خدا بخشد به من كوهی به كاهی

*****

سروده های باقری پور فاطمیه 1390

*****

فاطمه چارحرف دارد پربها

فاطمه چارحرف دارد پربها - چارحرفش فا و طا و میم و ها

«فا» نشانی از فضیلتهای اوست - «طا» نشانی از طهارتهای اوست

«مِ» نشانی از محبتهای اوست - «ها» نشان از کار و همتهای اوست

«زای» زهرا زَهره یِ گلها بود - یا که زُهره در زمینِ ما بود

«های» زهرا همت والا بود - هم هُدا و هادی و اِهدا بود

«رایِ» زهرا خود نشان از رافت است - هم نشان دیگری از رحمت است

ازلقبها را ضیه ، مرضیّه است - هم بتول و طاهره ، صدّیقه است

هم زکیّه ، حانیه ، ریحانه است - هم شریفه ، ساجده ، حنّانه است

هم سلیمه ، هم حلیمه ، صابره - هم فریده ، هم سعیده ، عالیه

هم جلیله ، هم جمیله ، راکعه - هم حبیبه ، هم تقیّه ، عارفه

هم عقیله ، هم رشیده ، فاضله - هم کریمه ، هم نقیّه ، صابره

هم صفیّه ، هم رضیّه ، ناعمه - هم علیمه ، هم عدیله ، والهه

هم شفیقه ، هم شهیده ، صادقه - طیّبه ، معصومه و هم طاهره

هم فهیمه ، هم رحیمه ، هم هُدا - هم کنند اورا به حوریه صدا

صادقه ، منصوره و هم نوریه - مهدیه ، دیگر حدیثه ، حوریه

زهره و حوریه و عذرا است او - بعداز آن انسیّة الحَوراست او

امّ اب هم کنیه یِ زهرا بود - فاطمه الگوی مادرها بود

کنیه دیگر بود امّ الحَسَن - عمر او بگذشت با رنج ومحن

کنیه ای دیگر بود امّ الحُسَین - یار بابا بود دربدرو حنین

هم بود بود امّ الائمّه فاطمه - او ندارد از مصائب واهمه

امّ الاخیاراست و بنت المصطفی - همسرپاک علی مرتضی

هم بود امّ الفضائل ، باقری - برهمه سادات دارد سروری

سروده شده توسط سیدمحمدباقری پوردهه فاطمیه مقارن دهه فجر 1396

*****

حروف فاطمه چار است یارا

حروف فاطمه چار است یارا - خصالی بس نکو زان آشکارا

بود «فا» یش نشانی از فضیلت - ز «طا» او طیّب است و با طهارت

به «میم»ش بین مواساة و محبت - مدارا با همه از لطف و رحمت

به «ها» بین همّتی والا و بالا - به راه بندگی یِ حقتعالی

بلی شد فاطمه با شیعیانش - جدا از دوزخ و از سوز آتش

بود در «زا»ی زهرا زهد بسیار - بود در «ها»  از او همّت پدیدار

ز «را»  رحم و رضایت آشکارا - بود اینها خصال نیک زهرا

لقبها راضیه مرضیه باشد - بتول و طاهره انسیه باشد

دگرصدیقه است و هم زکیّه - عزیزه فاضله و هم رضیه

سلیمه ساجده دیگرسعیده - رحیمه صابره دیگرصفیه

دگرحوراء و حوریه و عذرا - دگر حنانه و نوریه حسنا

جمیله با جلیله با فهیمه - عقیله عالمه دیگر علیمه

کریمه زهره ومنصوره باشد - فریده طیبه معصومه باشد

حکیمه حانیه دیگرحبیبه - منیره عالیه دیگرشریفه

حدیثه طیبه محبوبه باشد - نقیه والهه محموده باشد

رضیه کوکب و مرضیه باشد - وحیده عارفه مهدیه باشد

چقدرای باقری این کنیه زیباست - محمد گفته او امّ ابیهاست

به ظاهر دختر است او بهر احمد - ولی در اصل او مام محمّد

بُوَد اینها اسامی و لقبها - زبهر فاطمه ، مرضیه ، زهرا

سروده شده توسط سیدمحمدباقری پوردهه فاطمیه مقارن دهه فجر 1396

*****

القاب حضرت زهرا علیهاسلام : انسیه، بتول، تقیه، جمیله، جلیله، حکیمه، حانیه، حبیبه، حدیثه، حُرَّه، حوراء، حوریه، حنانه، حسنا، راکعه، راضیه، رحیمه، رشیده، رضیه، ریحانه، زکیه، زهرا، زهره، ساجده، سعیده، سیده، سلیمه، شهیده، شریفه، شفیقه، صابره، صادقه، صدیقه، صدوقه، صفیه، طیبه، طاهره، عارفه، عالیه، عذراء، عزیزه،عالمه، علیمه، عدیله، عقیله، فائزه، فاضله، فریده، فهیمه، کریمه، کوثر،کوکب، مرضیه، مبشره، محموده، محبوبه، محدثه، مطهره، محترمه، معصومه، محتشمه، ملهمه، ممتحنه، منصوره، موفقه، منیره، مهدیه، مؤمنه، ناعمه، نقیّه، نوریه، والهه، وحیده و هُدی .

*****

فاطمیه هست عاشوری دگر

فاطمیّه هست عاشوری دگر - بر سرِماها بود شوری دگر

فاطمیّه شرحِ درد فاطمه است - شرحِ آن ایّامِ سردِ فاطمه است

فاطمیّه شرحِ سیلی خوردن است - فاطمیّه اشک غم افشردن است

فاطمیّه شرحِ غصبِ حق بود - شرحِ آن ایّامِ بی رونق بود

فاطمیّه شرحِ آتش بر در است - شرحِ آن ایّام دود و آذر است

فاطمیّه شرحِ دردِ مرتضی است - شرح آتش بر درِ بیت الهدا است

فاطمیّه شرحِ اشک و غم بود - بهر شیعه موسمِ ماتم بود

فاطمیّه شرحِ غمها ، دردها است - شرحِ بی وجدانیِ نامردهاست

فاطمیّه شرحِ سقطِ یک جنین- زان عزادار آسمانها و زمین

فاطمیّه شرحِ تجدیدِ غم است - بارِ دیگر بهرِ ما محرّم است

فاطمیّه باز عاشورا شده - باقری حزنی دگر برپاشده

سروده شده فاطمیه سال 1396

*****

من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا

من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا - دائمًا دست بدامانِ شمایم زهرا

هم شما محورِ اصحابِ کسائی، من هم - نوکرِ پنج تنِ آلِ کسایم زهرا

مدحِ اصحابِ کسا گفته خدا و باشد - بهرِاصحابِ کسا مدح و ثنایم زهرا

هم شما امّ ابیهایی و امّ الحسنین - من هم از بهرِ شما جان بفدایم زهرا

چون شما بندگیِ خاص الهی دارید - من غلامم به شما، عبد خدایم زهرا

چون شما مادرِسالارِ شهیدان باشی - من غلامی به امامِ شهدایم زهرا

هم شفیعِ عرصاتی به محبّانِ علی - هم شما در دو جهان راهنمایم زهرا

با ولایت بشود جمله یِ اعمال قبول - شافع قبر و قیامت تو برایم زهرا

با ولایت بشود صوم وصلوتم کامل - حج وهم عمره وهم سعی وصفایم زهرا

در همه حال من از جمله محبان شما - حالِ شادی و غم و فقروغنایم زهرا

فاطمیه است ومحبان همه درحالِ عزا - من هم از بهرِشما نوحه سرایم زهرا

باقری در غم زهرا و علی و حسنین - روضه خوان، مرثیه خوان بهرِشمایم زهرا

سروده شده دهه فاطمیه سال 1396

*****

فاطمیه هست عاشورایِ ما

فاطمیّه هست عاشورایِ ما - شدشهید ازمیخِ درزهرایِ ما

میخِ دربرسینهِ زهرا نشست - از غمِ او پشتِ پیغمبر شکست

شعلهِ آتش بپا زان در شده - پشتِ آن در یک گلی پرپر شده

بینِ آن دیوارودرسقطِ جنین - گشت، پیغمبر از آن شد دلغمین

بین آن دیوارودر محسن شهید - گشت، ظلمی اینچنین عالم ندید

شد مریضه فاطمه زان میخِ در - دیده گریان شد از آن جن و بشر

از جنایتهایِ یک فردی پلید - فاطمه اندر جوانی شد شهید

بعد پیغمبرگذشت هفتادوپنج - فاطمه رفت از جهان با درد و رنج

با شهادت یافت عمرش خاتمه - فاطمیّه شد عزایِ فاطمه

فاطمیه شد لباسِ ما سیاه - ما عزادارانِ وی با اشک و آه

ماعزاداریم با سوز و گداز - سویِ بیتِ فاطمه دستِ نیاز

ما همی گوئیم با قلبِ ملول - اِشفعی یا فاطمه بنت الرّسول

نوحه خوان و روضه خوان و باقری - جمله دارند افتخارِ نوکری

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

*****

فاطمه آن بضعهِ ختمِ رُسُل

فاطمه آن بضعه یِ ختمِ رُسُل - دخترِ پیغمبر آن هادیِ کُل

بعدِ پیغمبر بسی آزار دید - او از این امّت ستم بسیار دید

عدّه ای از کین حریق افروختند - بیتِ زهرا را به آتش سوختند

حق اورا غصب کردند از جفا - شدجفا برآلِ پاکِ مصطفا

آن سفارشها که پیغمبر نمود - نِی ز خود کز جانبِ حیِّ ودود

گفت مَن آذی به این زهرایِ من - در حقیقت میشود آذایِ من

لیک بعد از رحلت و دفنِ ِرسول - فاطمه پژمرده شد، زار و ملول

سینه اش مجروح و بازویش کبود - پهلویش بشکسته از شمشیر بود

محسنش در پشتِ در گشته شهید - اینچنین ظلمی نکرده جز یزید

حق او شد غصب با ظلم وستم - کینه ها شد آشکارا بیش و کم

بستری شد از ستمهایِ زیاد - رفت از این دنیا پس از عمری جهاد

چونکه شد پنج و نود بعد از نبی - فاطمه شد دفن درنیمه ی شبی

کفن و دفنش مخفیانه نیمه شب - قصّه یِ پر غُصّه ایست یا لَلعجب

باقری براین مصیبت ناله کُن - ناله بر زهرایِ هجده ساله کن

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

*****

جماد الاوّل و آخرعزایِ حضرتِ زهرا

جماد الاوّل و آخرعزایِ حضرتِ زهرا - بود جانِ همه عالم فدایِ حضرتِ زهرا

بشد ماهِ جمادی و به هر کوی و به هربرزن - به هرجا مجلسی برپا برایِ حضرتِ زهرا

بشد هفتاد و پنج روز از عزایِ حضرتِ احمد - که برپا شد زنو بزمِ عزایِ حضرتِ زهرا

بشد پنج و نود روز از عزایِ حضرتِ احمد - که برپا شد زنو بزمِ عزایِ حضرتِ زهرا

پس از پیغمبرِ خاتم بشد نالان عزیزِ او - ولی افسوس نشنیدند صدایِ حضرتِ زهرا

پس از پیغمبرِ خاتم چه ظلمی شد به زهرایش - نترسیدند از قهرِ خدایِ حضرتِ زهرا

چه شد ازبعدِ پیغمبرکه زهرا را زکین خستند - بلند از پشتِ درباشد نوایِ حضرتِ زهرا

به بسترخفته آن بانو زضعف و فرطِ بیماری - که زینب از خدا خواهد شفایِ حضرتِ زهرا

بشدچون کفن ودفنِ اوبه یک نیمه شبی مخفی - علی در نیمه شب دارد نوایِ حضرتِ زهرا

زبانِ ما بود الکن زمدحِ دختِ پیغمبر - چو جبریل وخدا گوید ثنایِ حضرتِ زهرا

همه خواهان شفاعت ازشفیعه ی روزحشراستیم - همه باشیم دردنیا گدایِ حضرتِ زهرا

کسی نشناخت قدرش را اگرکه اندراین دنیا - تو در روزِ قیامت بین بهایِ حضرتِ زهرا

چو آید درصفِ محشرببینی حشمت و جاهش - فتد اعدایِ او آنگه بپایِ حضرتِ زهرا

شفیعِ دوستان گردد بیوم الحشر آن بانو - بود بردوستان لطف وصفایِ حضرتِ زهرا

بخواه ای باقری از حق که آید مهدیِ زهرا - بگیرد انتقام از دشمنایِ حضرتِ زهرا

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

*****

یافاطمه من عقده دل وانكردم

یافاطمه من عقدهِ دل وا نكردم - گشتم ولی قبر تورا پیدا نكردم

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

یا فاطمه جانِ جهان بادا فدایت - توسید هردو جهان ما خاكِ پایت

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

كردی وصیت با علی شاهِ ولایت - قبر تورا در نیمه شب مخفی نماید

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

شد كفن و دفنت نیمه شب از ظلم اعدا - مظلومه یِ عالم تویی ای بی بی ما

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

قبرتورا ازدیده ها پنهان نمودند - چشمان مولا را زغم گریان نمودند

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

درنیمه های شب علی شاه زمانه - آید كنار قبر پاكت مخفیانه

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

اطفال تو اندرنیمه شب گیردبهانه - چون جوجكان دورگشته زاشیانه

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

این عقده ای ای باقری برشیعیان شد - كه قبرپاك فاطمه از غم نهان شد

چشم انتظارم مهدی بیاید - تا تربتت را برما نماید

سروده شده دهه فاطمیه

*****

من آمدم مدینه قبرتوراندیدم

اشعارسروده شده درمدینه ومكه

من آمدم مدینه قبرتوراندیدم - هستی كجاتومدفون ای مادرِشهیدم

اندربقیع هستی یا روضه پیمبر - یاقبرتوست آنجاك محراب هست ومنبر

مظلومترنباشد ازتو بكلِّ دنیا - ای دخترمحمّد ای مادرابیها

بعدازپدرشدی تو تنها و هم غریبه - درپایتخت اسلام این امربس عجیبه

با اینكه بارها گفت بابای تومحمّد - این پاره یِ تنم هست محبوبِ حی سرمد

باشد اذیت اویعنی اذیتِ من - یارنج وزحمت او هم رنج وزحمت من

امّا پس از محمّد بافاطمه چه كردند - این مردمان چگونه نامردو پَستْ مردند

اندرسقیفه جمعند این مردمانِ دنیا - جمعند بهرِغصبِ حقّ علی وزهرا

بیت علی وزهرا درمعرضِ هجوم است - خورشید منكسف شد یا ریزشِ نجوم است

ازدربِ بیت زهرا یك شعله ای بپا شد - كزشعله اش فروزان آتش به كربلاشد

بیتِ علی وزهرا دربینِ شعله ها سوخت - زان خیمه حسینی دردشتِ كربلا سوخت

گرگشت بیت الاحزان اندر بقیع ویران - دردشتِ كربلا شد آثارِ آن نمایان

گشته بنای ظلمی اندرسقیفه ایجاد - شالوده یِ بنایش شدغصب و ظلم و بیداد

چون غصب حقّ زهرا هم شوهرش علی شد - مسلوب حاكمیت ازحجّت و ولی شد

ای باقری چو خشتی معمار كج گزارد - ازخاك تا ثریا دیوار كج سر آرد

سروده شده 6/4/91 درمدینه منوره

*****

فاطمه زدنیا رفت

ازهجوم بیگانه - سوخت درب آن خانه

فاطمه زدنیا رفت - اوغریب و تنها رفت

یاعلی ویا زهرا - یاعلی ویازهرا

یاعلی ویا زهرا - یاعلی ویازهرا

شدعلی عجب تنها - بعدرحلتِ زهرا

یارحق پرستش رفت - فاطمه زدستش رفت

یاعلی ویا زهرا - یاعلی ویازهرا

یاعلی ویا زهرا - یاعلی ویازهرا

*****

یافاطمه یافاطمه

امّ الحسن امّ الحسین - یافاطمه یافاطمه

ای مام پاك زینبین - یافاطمه یافاطمه

ای دخترخیرالبشر - ای مام شبیروشبر

توبسته ای بارسفر - یافاطمه یافاطمه

توسوی عقبامیروی - تونزدبابامیروی

باكوهِ غمهامیروی - یافاطمه یافاطمه

توبانوی غمدیده ای - بس رنج وغمهادیده ای

بس طعنه ها بشنیده ای - یافاطمه یافاطمه

ای دخترخیرالبشر - دربین آن دیوارودر

دادی تویك زیباپسر - یافاطمه یافاطمه

مظلومی یِ زهراببین - شدپشت درسقط جنین

محسن شهیدراه دین - یافاطمه یافاطمه

آتش گرفته خانه ات - آن محترم كاشانه ات

ازدشمنِ بیگانه ات - یافاطمه یافاطمه

گشته كبودآن روی تو - گشته سیه بازوی تو

مجروح شدپهلویِ تو - یافاطمه یافاطمه

توخودشفیع محشری - امّا چنان گل پرپری

مجروح از آن ضربِ دری - یافاطمه یافاطمه

ازظلم آلِ بولهب - دفنِ توشددرنیمه شب

باشدچرا؟یاللعجب - یافاطمه یافاطمه

مهدی بگیردانتقام - روزی ازآن قوم لئام

ای باقری برگومدام - یافاطمه یافاطمه

امّ الحسن امّ الحسین - یافاطمه یافاطمه

*****

فاطمیّه گشته ایام عزا

فاطمیّه گشته ایامِ عزا - ازبرای مصطفی ومرتضی

فاطمیه وقتِ اشك و آه شد - غصه ها باسوزِدل همراه شد

فاطمیه قصّه ای ازرنجهاست - قصّه ای ازآه وسوزمرتضی است

فاطمیه وقتِ آه وناله است - ناله بر زهرایِ هجده ساله است

فاطمیه شرحِ دیواراست ودر - شرح آن مظلومی وخونِ جگر

فاطمیه گشته شیعه دلغمین - همچوعاشوراوروزاربعین

فاطمیه شدعزایِ دیگری - بهرِجمع فاطمی وحیدری

فاطمیه همچوعاشوراشده – درعزا ذرّیه یِ زهراشده

فاطمیه پرچمی بهرِعزا - گشته برپا برسرایِ اولیا

فاطمیه كرده خورشیدی غروب - كرده برپا شوروحزنی درقلوب

گرمحرم سبطِ زهرا كشته شد - فاطمیه دست حیدربسته شد

گرمحرّم گشته سرازتن جدا - فاطمیه گشته آن بی بی فدا

گرمحرّم خیمه ها برهم زدند - فاطمیه خیمه یِ ماتم زدند

گرمحرّم شد عزایِ فاطمه - فاطمیه شدعزابهرهمه

فاطمیه ماعزا برپا كنیم - ماعزاداری چوعاشوراكنیم

فاطمیه روضه خوانانیم ما - درعزا پیروجوانانیم ما

شیعیان هنگامه یِ شوروعزا - باردیگرآمده بهرشما

فاطمیه مجلسی برپا كنید - آه وناله همچوعاشوراكنید

مهدیِ صاحب زمان ای باقری - درعزاباشد چوما و رهبری

سروده شده درفاطمیه سال 1390

*****

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

زهرای اطهر دختِ پیمبر - گردیده مجروح ازضربت در

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

با بیتِ زهرا بنگرچها شد - ازحقدوكینه آتش بپاشد

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

بایك تهاجم درراشكستند - دختِ نبی را ازكینه خستند

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

درراهِ خانه با تازیانه - گردیده مجروح آن كتف وشانه

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

ظلمًا وزورًا غصب فدك شد - آزرده ازآن جنّ وملك شد

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

از آن مصائب اندرجوانی - گشتی شهیده دفنت نهانی

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

جسم تو مجروح ازتازیانه - غسلت بداده مولا شبانه

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

شدكفن ودفنت درنیمه یِ شب - آهسته نالد كلثوم و زینب

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

بنگرچه ظلمی برشیعه ها شد - قبرتومخفی ازدیده ها شد

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

دنبال قبرت با چشم گریان - اندر مدینه گردیم نالان

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

خواهیم ازحق مهدی بیاید - آن تربتت را برما نماید

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

مهدی بیاید ای باقری پور - دنیا نماید نورعلی نور

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

آن قبرِ مخفی گرددهُویدا –  مهدی نماید آن قبرپیدا

زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا - زهرا یا زهرا زهرا یا زهرا

*****

بگفتا با علی زهرایِ اطهر

بگفتا با علی زهرایِ اطهر - دمِ آخر چنین دختِ پیمبر

الا ای ابن عمّ با وفایم - روانه سوی عقبی از جفایم

حلالم كن حلالم كن علیجان - كه اینك عازمم بر كوی جانان

چو گشتم راحت از رنج زمانه - بده غسلم نما دفنم شبانه

نما مخفی توقبرم را علی جا ن - ازاین نامردمان وقوم عدوا ن

به تشییعم نیا یند ای پسرعم - نگیرند ازبرا یم بزم ما تم

كه من راضی نِیم ازاین زما نه - كه بردند حق من راغاصبا نه

ترا خا نه نشین كردند ازكین - خلا فِ حكم قرآن،دین وآئین

كنار قبر من از لطف و احسان - پس ازدفنم بخوان آیات قرآن

به اطفا ل یتیمم یا وری كن - بجا یِ من به آنا ن ما دری كن

پدرهستی ازاین پس با ش ما در - چو مادربهرآنان با ش یا ور

غم وغصّه ازآنان نیك بزدای - تودلجوئی ازآنا ن نیك بنما ی

ولی ای با قری درروزعا شور - نبوداین مادرِ غمگین ورنجور

كه بیند با حسین وآلش ازكین - چها كردند آن قوم بدآئین

*****

بنشین ببالین من

بنشین ببالین من ای پسر عمو جان - عمرِ من اندر نوجوانی گشته پایان

گشتم شهید راه دین - من یا امیرالمومنین - مظلوم علی جان مظلوم علی جان

آتش زدند این مشركین كاشانه ام را - كشتند از كین محسن ششماهه ام را

از دشمنان دینِ حق - گشته كنون غصب فدك - مظلوم علی جان مظلوم علی جان

فضّه بود شاهد چه آمد بر سرِ من - از ضرب در كشتند و زیبا پسر من

این صورتم نیلی ببین - ازجای آن سیلی یِ كین - مظلوم علی جان مظلوم علی جان

میگفت از سوزِ جگر با چشم گریان - از بعد من جان تو و جان یتیمان

جان حسین وهم حسن - هم زینب و كلثوم من - مظلوم علی جان مظلوم علی جان

دارم وصیت با تو ای شاه زمانه - غسلم بده در شب علی جان مخفیانه

بنما تو كفن و دفن من - مخفی ز هر زاغ و زغن - مظلوم علی جان مظلوم علی جان

از گلزار شهدا و باقری پور

*****

ای خاك بقیع امشب زهرا بتو مهمان است

ای خاك بقیع امشب زهرا بتو مهمان است - مهمانِ بقیع امشب آن نیر تابان است

ای خاك بقیع اینك با او تو مدارا كن - مهمانِ تو دلخسته از ظلم فراوان است

ای خاك بقیع بر تو زهرای جوانمرا - اینك سپرم امّا این مدفن پنهان است

ای خاك بقیع زهرا با پهلوی بشكسته - مهمان تو گردیده نك موقع احسان است

با صورت نیلی و بازوی ورم كرده - عازم بسوی جنّت این سید نسوان است

مخفی كنم از دشمن من مدفنِ زهرا را - او بضعه یِ پیغمبر محبوبه یِ یزدان است

اینك حسن و زینب،كلثوم و حسین من - بر مادر مظلومه غمدیده و نالان است

هم جنّ و ملك نالد بر ماتم زهرایم - هم باقری غمگین خونین دل و گریان است

*****

من درمدینه گشتم قبرتورا ندیدم

من درمدینه گشتم قبرتورا ندیدم - این عقده ایست بردل ای وای نا امیدم

زهرا زهرا یا زهرا - زهرا زهرا یا زهرا

گه مسجدالنبی وگا هی بقیع رفتم - دنبا ل قبرمخفی اینجا وآنجا گشتم

زهرا زهرا یا زهرا - زهرا زهرا یا زهرا

امّا نگشت پیدا قبری كه گشته پنها ن - زین غصّه اشك ریزم من روزوشب بدا ما ن

زهرا زهرا یا زهرا - زهرا زهرا یا زهرا

قبرتوگشت مخفی ازجورنا كسا نی - شدكفن ودفن جسمت درنیمه شب نها نی

زهرا زهرا یا زهرا - زهرا زهرا یا زهرا

درانتظا ر روزی كه مهدیت بیا ید - آن قبرِمخفی یِ توبردوستا ن نما ید

زهرا زهرا یا زهرا - زهرا زهرا یا زهرا

گرددظهورمهدی قبرِتوآشكا را - یا رب رسا ن ظهورِ آن یا ردلربا را

زهرا زهرا یا زهرا - زهرا زهرا یا زهرا

ای با قری شودچون عصرِظهورِمهدی - دنیا ی تیره گردد روشن زنورِمهدی

زهرا زهرا یا زهرا - زهرا زهرا یا زهرا

 

شبهاي جمعه فاطمه با چشمِ گريان

شبهاي جمعه فاطمه با چشمِ گريان - آيد كنارِ مرقدِ شاهِ شهيدان

شبهايِ جمعه فاطمه با آه و زاري - آيد سرِ قبرِ حسين با اشكِ جاري

شبهايِ جمعه فاطمه زهرايِ اطهر - بهرِ حسينش ميزند بر سينه وسر

شبهايِ جمعه فاطمه در شورو شين است - اشك از دو چشمانش روان بهرِ حسين است

شبهايِ جمعه فاطمه ناموسِ داور - آيد زجنّت همرهِ حوّا و هاجر

با مريم و با آسيه با خيلِ حوران - آيد سرِ قبرِ حسين شاهِ شهيدان

درخيمه گاهِ كربلا با ناله و آه - ريزد براي آن شهيدان اشكِ جانكاه

بهرِ حسين از ديده ها گوهر فشاند - بهرِ حسين از سوزِ دل نوحه بخواند

آيد به تلِّ زينبيّه آن حزينه - نالد برايِ زينبش آن بي قرينه

افتد نگاهش زان بلندي سويِ ميدان - بيند فتاده بي سر آن شاهِ شهيدان

بيند كه زينب ميزند بر سينه وسر - راسِ حسين بر دامنِ شمرِ ستمگر

ريزد ميانِ قتلگه اشك از دو چشمان - باشد بلند ازآن حزينه آه و افغان

چون ني نمايد ناله ها آن تيره معجر - بهرِ حسينش ميزند بر سينه وسر

بهرِ حسين و اكبرش اشكش روان است - بهرِ ابا الفضلِ رشيد اندرفغان است

ازبهرِ اصغرذكرِ لالائي بخواند - ازبهرِ قاسم نوحه و زاري نمايد

محشر كند زهرا زمينِ كربلا را - درگريه وا دارد همه ارض و سما را

گويد سرِ قبرِ حسين با چشمِ گريان - بنگر به حالِ مادرِ افكار و نالان

گويد حسينِ من الا اي نورِ باري - گشتي شهيدِ راهِ حق با جان نثاري

راست جدا شد تشنه و آبت ندادند - آبي به آن اطفال و احبابت ندادند

لب تشنه راسِ انورت از تن بريدند - اين كوفيان و شاميان بس كه پليدند

اي باقري از گريه يِ زهرايِ اطهر - گردد زمينِ كربلا چون روزِ محشر

 

فاطمه چارحرف دارد پربها

فاطمه چارحرف دارد پربها - چارحرفش فا و طا و میم و ها

«فا» نشانی از فضیلتهای اوست - «طا» نشانی از طهارتهای اوست

«مِ» نشانی از محبتهای اوست - «ها» نشان از کار و همتهای اوست

«زای» زهرا زَهره یِ گلها بود - یا که زُهره در زمینِ ما بود

«های» زهرا همت والا بود - هم هُدا و هادی و اِهدا بود

«رایِ» زهرا خود نشان از رافت است - هم نشان دیگری از رحمت است

ازلقبها را ضیه ، مرضیّه است - هم بتول و طاهره ، صدّیقه است

هم زکیّه ، حانیه ، ریحانه است - هم شریفه ، ساجده ، حنّانه است

هم سلیمه ، هم حلیمه ، صابره - هم فریده ، هم سعیده ، عالیه

هم جلیله ، هم جمیله ، راکعه - هم حبیبه ، هم تقیّه ، عارفه

هم عقیله ، هم رشیده ، فاضله - هم کریمه ، هم نقیّه ، صابره

هم صفیّه ، هم رضیّه ، ناعمه - هم علیمه ، هم عدیله ، والهه

هم شفیقه ، هم شهیده ، صادقه - طیّبه ، معصومه و هم طاهره

هم فهیمه ، هم رحیمه ، هم هُدا - هم کنند اورا به حوریه صدا

صادقه ، منصوره و هم نوریه - مهدیه ، دیگر حدیثه ، حوریه

زهره و حوریه و عذرا است او - بعداز آن انسیّة الحَوراست او

امّ اب هم کنیه یِ زهرا بود - فاطمه الگوی مادرها بود

کنیه دیگر بود امّ الحَسَن - عمر او بگذشت با رنج ومحن

کنیه ای دیگر بود امّ الحُسَین - یار بابا بود دربدرو حنین

هم بود بود امّ الائمّه فاطمه - او ندارد از مصائب واهمه

امّ الاخیاراست و بنت المصطفی - همسرپاک علی مرتضی

هم بود امّ الفضائل ، باقری - برهمه سادات دارد سروری

سروده شده دهه فاطمیه مقارن دهه فجر 1396

 

حروف فاطمه چار است یارا

حروف فاطمه چار است یارا - خصالی بس نکو زان آشکارا

بود «فا» یش نشانی از فضیلت - ز «طا» او طیّب است و با طهارت

به «میم»ش بین مواساة و محبت - مدارا با همه از لطف و رحمت

به «ها» بین همّتی والا و بالا - به راه بندگی یِ حقتعالی

بلی شد فاطمه با شیعیانش - جدا از دوزخ و از سوز آتش

بود در «زا»ی زهرا زهد بسیار - بود در «ها»  از او همّت پدیدار

ز «را»  رحم و رضایت آشکارا - بود اینها خصال نیک زهرا

لقبها راضیه مرضیه باشد - بتول و طاهره انسیه باشد

دگرصدیقه است و هم زکیّه - عزیزه فاضله و هم رضیه

سلیمه ساجده دیگرسعیده - رحیمه صابره دیگرصفیه

دگرحوراء و حوریه و عذرا - دگر حنانه و نوریه حسنا

جمیله با جلیله با فهیمه - عقیله عالمه دیگر علیمه

کریمه زهره ومنصوره باشد - فریده طیبه معصومه باشد

حکیمه حانیه دیگرحبیبه - منیره عالیه دیگرشریفه

حدیثه طیبه محبوبه باشد - نقیه والهه محموده باشد

رضیه کوکب و مرضیه باشد - وحیده عارفه مهدیه باشد

چقدرای باقری این کنیه زیباست - محمد گفته او امّ ابیهاست

به ظاهر دختر است او بهر احمد - ولی در اصل او مام محمّد

بُوَد اینها اسامی و لقبها - زبهر فاطمه ، مرضیه ، زهرا

سروده شده توسط دهه فاطمیه مقارن دهه فجر 1396

القاب حضرت زهرا علیهاسلام : انسیه، بتول، تقیه، جمیله، جلیله، حکیمه، حانیه، حبیبه، حدیثه، حُرَّه، حوراء، حوریه، حنانه، حسنا، راکعه، راضیه، رحیمه، رشیده، رضیه، ریحانه، زکیه، زهرا، زهره، ساجده، سعیده، سیده، سلیمه، شهیده، شریفه، شفیقه، صابره، صادقه، صدیقه، صدوقه، صفیه، طیبه، طاهره، عارفه، عالیه، عذراء، عزیزه،عالمه، علیمه، عدیله، عقیله، فائزه، فاضله، فریده، فهیمه، کریمه، کوثر،کوکب، مرضیه، مبشره، محموده، محبوبه، محدثه، مطهره، محترمه، معصومه، محتشمه، ملهمه، ممتحنه، منصوره، موفقه، منیره، مهدیه، مؤمنه، ناعمه، نقیّه، نوریه، والهه، وحیده و هُدی .

 

فاطمیه هست عاشوری دگر

فاطمیّه هست عاشوری دگر - بر سرِماها بود شوری دگر

فاطمیّه شرحِ درد فاطمه است - شرحِ آن ایّامِ سردِ فاطمه است

فاطمیّه شرحِ سیلی خوردن است - فاطمیّه اشک غم افشردن است

فاطمیّه شرحِ غصبِ حق بود - شرحِ آن ایّامِ بی رونق بود

فاطمیّه شرحِ آتش بر در است - شرحِ آن ایّام دود و آذر است

فاطمیّه شرحِ دردِ مرتضی است - شرح آتش بر درِ بیت الهدا است

فاطمیّه شرحِ اشک و غم بود - بهر شیعه موسمِ ماتم بود

فاطمیّه شرحِ غمها ، دردها است - شرحِ بی وجدانیِ نامردهاست

فاطمیّه شرحِ سقطِ یک جنین- زان عزادار آسمانها و زمین

فاطمیّه شرحِ تجدیدِ غم است - بارِ دیگر بهرِ ما محرّم است

فاطمیّه باز عاشورا شده - باقری حزنی دگر برپاشده

سروده شده فاطمیه سال 1396

 

من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا

من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا - دائمًا دست بدامانِ شمایم زهرا

هم شما محورِ اصحابِ کسائی، من هم - نوکرِ پنج تنِ آلِ کسایم زهرا

مدحِ اصحابِ کسا گفته خدا و باشد - بهرِاصحابِ کسا مدح و ثنایم زهرا

هم شما امّ ابیهایی و امّ الحسنین - من هم از بهرِ شما جان بفدایم زهرا

چون شما بندگیِ خاص الهی دارید - من غلامم به شما، عبد خدایم زهرا

چون شما مادرِسالارِ شهیدان باشی - من غلامی به امامِ شهدایم زهرا

هم شفیعِ عرصاتی به محبّانِ علی - هم شما در دو جهان راهنمایم زهرا

با ولایت بشود جمله یِ اعمال قبول - شافع قبر و قیامت تو برایم زهرا

با ولایت بشود صوم وصلوتم کامل - حج وهم عمره وهم سعی وصفایم زهرا

در همه حال من از جمله محبان شما - حالِ شادی و غم و فقروغنایم زهرا

فاطمیه است ومحبان همه درحالِ عزا - من هم از بهرِشما نوحه سرایم زهرا

باقری در غم زهرا و علی و حسنین - روضه خوان، مرثیه خوان بهرِشمایم زهرا

سروده شده دهه فاطمیه سال 1396

 

فاطمیه هست عاشورایِ ما

فاطمیّه هست عاشورایِ ما - شدشهید ازمیخِ درزهرایِ ما

میخِ دربرسینهِ زهرا نشست - از غمِ او پشتِ پیغمبر شکست

شعلهِ آتش بپا زان در شده - پشتِ آن در یک گلی پرپر شده

بینِ آن دیوارودرسقطِ جنین - گشت، پیغمبر از آن شد دلغمین

بین آن دیوارودر محسن شهید - گشت، ظلمی اینچنین عالم ندید

شد مریضه فاطمه زان میخِ در - دیده گریان شد از آن جن و بشر

از جنایتهایِ یک فردی پلید - فاطمه اندر جوانی شد شهید

بعد پیغمبرگذشت هفتادوپنج - فاطمه رفت از جهان با درد و رنج

با شهادت یافت عمرش خاتمه - فاطمیّه شد عزایِ فاطمه

فاطمیه شد لباسِ ما سیاه - ما عزادارانِ وی با اشک و آه

ماعزاداریم با سوز و گداز - سویِ بیتِ فاطمه دستِ نیاز

ما همی گوئیم با قلبِ ملول - اِشفعی یا فاطمه بنت الرّسول

نوحه خوان و روضه خوان و باقری - جمله دارند افتخارِ نوکری

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

 

فاطمه آن بضعهِ ختمِ رُسُل

فاطمه آن بضعه یِ ختمِ رُسُل - دخترِ پیغمبر آن هادیِ کُل

بعدِ پیغمبر بسی آزار دید - او از این امّت ستم بسیار دید

عدّه ای از کین حریق افروختند - بیتِ زهرا را به آتش سوختند

حق اورا غصب کردند از جفا - شدجفا برآلِ پاکِ مصطفا

آن سفارشها که پیغمبر نمود - نِی ز خود کز جانبِ حیِّ ودود

گفت مَن آذی به این زهرایِ من - در حقیقت میشود آذایِ من

لیک بعد از رحلت و دفنِ ِرسول - فاطمه پژمرده شد، زار و ملول

سینه اش مجروح و بازویش کبود - پهلویش بشکسته از شمشیر بود

محسنش در پشتِ در گشته شهید - اینچنین ظلمی نکرده جز یزید

حق او شد غصب با ظلم وستم - کینه ها شد آشکارا بیش و کم

بستری شد از ستمهایِ زیاد - رفت از این دنیا پس از عمری جهاد

چونکه شد پنج و نود بعد از نبی - فاطمه شد دفن درنیمه ی شبی

کفن و دفنش مخفیانه نیمه شب - قصّه یِ پر غُصّه ایست یا لَلعجب

باقری براین مصیبت ناله کُن - ناله بر زهرایِ هجده ساله کن

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

 

جماد الاوّل و آخرعزایِ حضرتِ زهرا

جماد الاوّل و آخرعزایِ حضرتِ زهرا - بود جانِ همه عالم فدایِ حضرتِ زهرا

بشد ماهِ جمادی و به هر کوی و به هربرزن - به هرجا مجلسی برپا برایِ حضرتِ زهرا

بشد هفتاد و پنج روز از عزایِ حضرتِ احمد - که برپا شد زنو بزمِ عزایِ حضرتِ زهرا

بشد پنج و نود روز از عزایِ حضرتِ احمد - که برپا شد زنو بزمِ عزایِ حضرتِ زهرا

پس از پیغمبرِ خاتم بشد نالان عزیزِ او - ولی افسوس نشنیدند صدایِ حضرتِ زهرا

پس از پیغمبرِ خاتم چه ظلمی شد به زهرایش - نترسیدند از قهرِ خدایِ حضرتِ زهرا

چه شد ازبعدِ پیغمبرکه زهرا را زکین خستند - بلند از پشتِ درباشد نوایِ حضرتِ زهرا

به بسترخفته آن بانو زضعف و فرطِ بیماری - که زینب از خدا خواهد شفایِ حضرتِ زهرا

بشدچون کفن ودفنِ اوبه یک نیمه شبی مخفی - علی در نیمه شب دارد نوایِ حضرتِ زهرا

زبانِ ما بود الکن زمدحِ دختِ پیغمبر - چو جبریل وخدا گوید ثنایِ حضرتِ زهرا

همه خواهان شفاعت ازشفیعه ی روزحشراستیم - همه باشیم دردنیا گدایِ حضرتِ زهرا

کسی نشناخت قدرش را اگرکه اندراین دنیا - تو در روزِ قیامت بین بهایِ حضرتِ زهرا

چو آید درصفِ محشرببینی حشمت و جاهش - فتد اعدایِ او آنگه بپایِ حضرتِ زهرا

شفیعِ دوستان گردد بیوم الحشر آن بانو - بود بردوستان لطف وصفایِ حضرتِ زهرا

بخواه ای باقری از حق که آید مهدیِ زهرا - بگیرد انتقام از دشمنایِ حضرتِ زهرا

سروده شده دهه فاطمیه سال 1397

 

وفات حضرتِ امّ البنین شد

وفات حضرتِ امّ البنین شد - عزا درآسمانها وزمین شد

چو سیزده از جمادی الثانی بگذشت - بپا شد بزم ماتم دردرو دشت

دوباره حجله یِ ماتم بپا شد - امیرالمؤمنین صاحب عزا شد

وفات حضرتِ امّ البنین است - عزا دارش امیرالمؤمنین است

وفاتِ مادرِعبّاس باشد - خزان در بوستانِ یاس باشد

وفاتِ مادرِ رزمندگان است - عزادارش زمین و آسمان است

وفاتِ مادرِ چندین شهید است - که اجرش با خداوندِ مجید است

وفاتِ همسرِ تاجِ سرِ ما - علی اوّل امام و رهبرِ ما

وفاتِ آن عزادارِ بقیع است - که قبرش جنبِ دیوارِ بقیع است

عزا دارش زمین تا عرشِ دادار - علی هم درجنان باشد عزادار

زند عبّاس و عثمان، عبد و جعفر - برایِ مادرش بر سینه و سر

برایِ مادری گریان و نالان - پس از عاشور از بهرِ شهیدان

زدیده اشکِ گوهربار میسفت - زبهرِ چارفرزندش همی گفت

مرا امّ البنین دیگر مخوانید - مرا چون مادران مادر ندانید

که من امّ البنینِ بی بنینم - زداغِ آن بنینم دل غمینم

دگر آن شیرمردان را ندارم - زداغِ هجرِ آنان بی قرارم

بنینِ من شهیدِ کربلایند - شهیدِ راهِ قرآن و خدایند

ندانم من که با آنان چها شد - فقط دانم شهیدِ کربلا شد

ندانم من به عبّاسم چه کردند - ندانم با گلِ یاسم چه کردند

شنیدم دستهایِ او قلم شد - زداغش پشتِ من یکباره خم شد

الا ای مادرانِ قد خمیده - الا ای خواهرانِ داغدیده

همه امّ البنین یاری نمائید - برای او عزاداری نمائید

غلامش باقری هم نوحه خوان است - به روزِرحلت اوروضه خوان است

سروده شده وفات حضرت ام البنین سال 1396

 

نگر به حضرت ام البنین چسان عزا دارد

نگربه حضرت امّ البنین چسان عزا دارد - عزا به یادِ شهیدانِ کربلا دارد

گریست روزو شب ازغم پس ازعاشور - به یاد حضرت عباس ناله زد پرشور

شنیده ام که جدا گشت دستهای عباسم - شنیده ام شده پرپر همان گلِ یاسم

شنیده ام که دو دستش زتن جدا گردید - شنیده ام که شهیدِ رهِ خدا گردید

شنیده ام که شکافتند فرق عبّاسم - شنیده ام که بریدند شاخه یِ یاسم

شنیده ام که بَنینَم همه شدند پرپر -  شنیده ام که جدا شد رُؤوس از پیکر

شنیده ام که جدا راس یاسمن کردند - شنیده ام که عزادار بوالحسن کردند

شنیده ام که حسین بوریا کفن گردید - شنیده ام که غمین قلبِ بوالحسن گردید

هزار حیف نبودم به روزِ عاشورا - که گشته است سیه پوش قامتِ زهرا

که خم شده چون نخل قامتِ مادر - که باقری شده غمناک حضرتِ حیدر

 

دیروز، پریروز؛ صدایِ مادری در پشتِ در بود

دیروز، پریروز؛ صدایِ مادری در پشتِ در بود

یک دست، به دیوار؛ وَ دستِ دیگرِ او بر کمر بود

میگفت: نامردا؛ با ضربِ در بکشتند محسنم را

این، قتلِ محسن؛ به مولامان علی ظلمی دگر بود

دیروز، پریروز؛ همه رجّاله هایِ جُندِ شیطان

آتش، فکندند؛ به آن بیتی که بُود آن بیتِ رحمان

میگفت: بیارید؛ هیزُم، آتش زنم این خانه رامن

زنده، نمانَد؛ یکی اَز اهلِ این خانه کماکان

آتش، فکندند؛ به بیتِ وحیِ حق از رویِ کینه

شد، خاطراتی؛ از آن آتش برا اهلِ مدینه

ازآن، آتش بود؛ زدند آتش خِیامِ کربلا را

آن آتشی، بود؛ عجیب آتش، دگر چشمی نبینه

وَه که، چه ظلمی؛ نمودند با قری بر آلِ طاهاک

که شُد، ازآن ظلم؛ الی یوم القیامه ظلمِ برما

اَیا، یااَللّه؛ فَکَن آتش به قبر آن آتش افروز

اَندَر، به دوزخ؛ شَوَد آن آتش افروز حقّ زهرا

سروده باقری پور فاطمیه سال 1400

 

حسن، حسین و زینب - دیگه مادر ندارَن

حسن، حسین و زینب - دیگه مادر ندارَن

دیگه کسی ندارَن - سر روزانوش بزارَن

بی مادری چی سخته - برایِ این یتیمان

این شب وروزا دارَن - اونا دوچشمِ گریان

سخته برایِ کودک - جایِ مادر که خالیست

گریه کُنَن یواشک - ای وای این چه حالیست

هست پدر، ولیکن - نگیره جایِ مادر

دارن کنارِ بابا - گریه برایِ مادر

از بابائی میپرسن - مادرِمون کجایه

خانه بدونِ مادر - چِقدر بی صفایه

بابا میگه عزیزان - نورِ دوچشمانِ من

حسن، حسین، زینبین - دُردانه طفلانِ من

مادرِ مظلومه تان - شهیدِ کینه هایند

شهید ظُلمِ آنان - که دشمنِ خدایند

بگیرد انتقامِ - مادرِ مظلومه تان

به لُطفِ حق، حضرتِ - مهدیِ آخر زمان

مهدی آخر زمان - چونکه نماید ظهور

ای باقری میشود - جهانِ ما پر زِ نور

سروده شده دهه فاطمیه سال 1400

 

یلدایِ فاطمی هزاروچهار صد رسد زِ راه

یلدایِ فاطمی هزاروچهار صد رسد زِ راه - ایّام فاطمیّه هست و عزادار مهرو ماه

نالند مهرو ماه بهرِ جگر گوشه یِ نبی - مائیم در عزایِ فاطمه، همراه با علی

ما شیعه یِ علی و فاطمه، هستیم درعزا - خاصه به شهر مشهد و صحن امام رضا

در این شبِ دراز، حدیث کسا کنیم - راز و نیاز با خدا و فاطمه و هم رضا کنیم

خواهیم از خدای فاطمه عمری دراز را - هم صحّت و سلامتی، تن و حالِ تراز را

نانِ حلال و عمرِدراز و تنِ درست - پرهیز از کسالت و اسراف و حالِ سست

ای باقری بُوَد شبِ یلدا شبی دراز - بنما بلند، سویِ خدایت یدِ نیاز

سروده باقری پور ایام فاطمیه مقارن یلدای سال 1400

 

هر دختری که ام ابیها نمیشود

همسر بُوَد زیاد به دنیا کنون ولی - هرهمسری خدیجه کبرا نمیشود

خواهر بُوَد زیاد به دنیا کنون ولی - هرخواهری که زینب کبرا نمیشود

مادر بُوَد زیاد به دنیا کنون ولی - هرمادری که حضرت زهرا نمیشود

دختر بُوَد زیاد به دنیا کنون ولی - هر دختری که ام ابیها نمیشود

بنما نگه به اُمّ ابیهایِ مصطفی - بعد از نبی چگونه بدید است ظُلمها

از بهرِ یک خلیفهِ ناحق پس از نبی - آتش زدند بعدِ نبی خانه یِ وَرا

کشتند بینِ آن درو دیوار مُحسنش - شش ماهه آن جنین شده است سقط از جفا

مجروح گشت سینه یِ زهرا زِ میخِ در - شد این ستم به فاطمه زان قومِ بی وفا

روز دگر میان کوچه زدش او به ظلم و کین - بازویِ او نمود وَرَم، ضربِ آن لعین

بیمار گشت مادرِ سادات و بستری - دَه هفته بعد گشت شهید او به راهِ دین

گشت او فدایِ دینِ نبی بعدِ رحلتش - رفت او از این جهان و بِشُد با پدر قرین

ای باقری بِشُد چه ستمها به فاطمه - بعد از نبی زِ دستِ یهودانِ مسلمین

سروده شده فاطمیه سال 1400

 

ما برایِ شُهدا سوّم و هفتم میگیریم

ما برایِ شُهدا سوّم و هفتم میگیریم - تسلیت میگیم همه به همسرش یا پدرِش

ما میریم سرِ مزارش میخونیم یک فاتحه - تسلیت میگیم همه به قوم و خویش و همسرِش

بعدِ چِلّه سرِ سالش سال گردی میگیریم - میکنیم یادی از اونها تو خونَش یا دفترِش

مانوازش میکنیم بچّه هایِ شهیده را - تسلیت میگیم همه به خواهرش یا مادرِش

درِ خونه ی شُهدا ماها با تاجِ گُل میریم - یا پیامِ تسلیت به خواهر و برادرِش

امّا جونِ همگی قربونِ اون شهیده ای - که کسی نبود در اون نیمه یِ شب دور و برِش

نیمه شب تو تاریکی دور زِ چشمِ مَردُما - کفن و دفن و غُسلِ او هست همگی با همسرِش

کِیِه اون شهیده؟ هست! اُمُّ ابیها فاطمه - اونی که ملائکه صف میکَشَن دور و بَرِش

نیمه شب تو اون خونه اسما بود و امام علی - زینبین و حسنین، دو دختر و دو پسرِش

اون همه مسلمونا تویِ  مدینه بی خبر - چون وصیّت کرده بود بی بی یِ ما به همسرِش

قبرِشَم مخفی شده تو مدینه ی مسلمونا - چونکه اون مسلمونا آتیش زدن به اون درِش

بارالاها برسون مهدیِ زهرا و علی - تا بگیره انتقام از دشمنایِ مادرِش

جونِ جُمله عالمی قربونِ مادرِ نبی - باقری قربونِ او و بچّه هاش و همسرِش

سروده شده فاطمیه سال 1400

من که پرورده یِ احسان شمایم زهرا

برای مشاهده اشعار روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/madayehezahra.htm

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/madayehezahra.pdf

برای مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری روی لینک زیر کلیک فرمائید

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm

http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebagheri.htm